وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقاله ISIبا ترجمه فارسی:تحركات اجتماعی بین نسلی و موفقیت وضعیت میانسال تاثیرات هوش كودكان، عوامل اجتماعی آنها و تحصیلاتشان

 
تاریخ: 05-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی


عوامل تعیین كننده تفاوتهای فردی و گروهی در موفقیت اجتماعی، موقعیتهای جسمانی، سلامتی و دیگر موارد آسایش افراد در بزرگسالی توسط روانشناسان، جامعه‌شناسان، متخصان جغرافیای انسانی، متخصصین امراض مسری و متخصصین داروهای اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرند.
گسترش نظم و تربیت اهمیت موضوع را می‌رساند و همچنین تنوع عوامل تعیین كننده و روش‌های تحقیقی‌ای را كه امكان اجرای آنها رد مهارت افراد و قوة تحركشان دارد، برجسته می‌كند. موقعیت اجتماعی بزرگسالان به خودی خود به عنوان یک راهنما برای عوامل جسمانی و محیطی می‌باشد و همچنین وضع سلامت افراد در جوامع فقیرتری (عقب‌مانده) كه مرگ و میر و بیماریهای بیشتری دراند، پیش‌بینی می‌كند. (دیوی اسمیت، هارت، وات، هول، دهاتورن، 1998، دریور، وایت هد، رودهن، 1996). پی بردن به این تاثیرات بر روی وضعیت اجتماعی بزرگسالان دشوار است. شبكه به هم مرتبطی از عوامل متغیر مستقل كه بر روی كسب درآمد بزرگسان اثر دارد وجود دراد ولی تاثیرات چه كسی به هنگام رها شدن به مشكل مواجه می‌شود. توان ذهنی، طبقة اجتماعی والدین، و تحصیلات همگی بطور قابل ملاحظه‌ای با تفاوتهای فردی وضعیت آیندة اجتماعی افراد مرتبط می باشد. (بلوو و دونكان 1967، برین دلگر تورپ 2001، هالسی، هیس، وریدج، 1980 ، جنكز، 1979، مسوول و هاسپر، 1975). نتایج آزمایش توان ذهنی همچنین تائید خوبی بر پیش‌بینی نوع عملكرد شغلی و تحصیلی دارد. (نیسرات آل، سمیت و هانتر 1998). برای دستیابی به طالاعات آگاهی بخش از محیطهای جغرافیایی جدید، این گزارش شما را به نقش (IQ) كودكان، عوامل اجتماعی آنها و تحصیلاتشان بر تحرك اجتماعی، و تفاوتهای فردی وضعیت موفقیت اجتماعی میانسالان راهنمایی می‌كند. هدف مهم، مجزا كردن نقش روان‌سنجی در توالی علت و معلولی بین موقعیت اجتماعی فرزندان و والدین می‌باشد.
1-1- مطالعات قبلی بر روی عوامل تعیین كننده وضع موفقیت:
قدیمی‌ترین مقالة آموزنده در این زمینه مربوط به تحلیل هفت تحقیق از جنكز و همكارانش بود (جنكز، 1979) شش تحقیق از ایالت متحده، و یكی زا آنها از سوئد بود. در اكثر بخشها، موارد مورد آزمایش این نمونه‌ها كه در اندازة 198 تا 1789 نوسان داشتند، آزمایشات، توان ذهنی در طول سالهای مدرسة افراد را نشان می‌دادند. اكثر تحقیقها در طول سالهای 1960 تا 1970 انجام گرفته بودند.
فقط آخرین اطلاعات بطور خاصی در هنگام 20 سالگی الی 30 سالگی افراد تهیه شده بود، نتایج آزمایش توان نوجوانان به شدت پیش بینی كنندة وضعیت تحصیلی افراد بود (استاندارد آن (بتاها) از 403 تا 576 است)، و كاهش این ارتباط دو حالت بین 120 درصد تا 40 درصد پس از كنترل متغیر انتخاب شدة مربوط به (سابقة) افراد از قبیل درآمد، شغل و تحصیلات والدین بود. به هنگام كنترل تحصیلات نوجوانان ، شاهد بیشتری در مقدار ارتباط بن وضعیت شغلی – توان آنها بودیم، كه این كاهش بین 59 درصد و 91 درصد بود. پس از كنترل تحصیلات توانایی نوجوانان اغلب پیش گویی قابل ملاحظه‌ای از وضع شغلی و درآمدی آنها داشت. با كنترل كردن اولین شغل، به علاوه این تاثیرات را تنها كمی بیشتر از 1 درصد تا 3درصد كاهش می‌داد. تحقیقات نشان می‌دهند كه هر چه نوجوانان بزرگتر می‌شوند ارتباط بین توانایی ذهنی آنها و كسب درآمدشان بیشتر می‌شود. با وجود این، اكثر این تحقیقات مربوط به سالهای ابتدائی شغلی افراد بود و اگر آنها در سالهای بعدی شغلی افراد انجام می‌گرفت مفید به نظر می‌رسید.
سه تحقیق با گسترة وسیعتری از نظر جغرافیایی در ایالات متحده و انگلیس، خصوصا با تحقیق حاضر مرتبط هستند و اخیرا راهنمایی بیشتری دربارة عوامل تعیین كننده وضعیت اجتماعی بزرگسالان دارند.
در داستان The Bell Curve (مسیر زنگها)، هرن اشتاین و موری (1994) از اطلاعات بررسی طولی ملی از جوانان سال 1979 در ایالات متحده استفاده كردند. در این بررسی، هزاران سفید پوست 14 تا 22 ساله در ایالت متحده در آزمایش صلاحیت نیروهای ارتشی (AFQT) مورد آزمایش قرار گرفتند. ده سال بعد آنها را بررسی كردند معلوم شد ارتباط قابل توجهی بین نتایج این آزمایش و فقرهای بعدی، تعلیمات، تحصیلات، ازدواج، آسایش، سلامتی كودكان و جرم جنایت در سالهای بعد وجود داشت. مقدار این تاثیرات اغلب مختصر بود، ولی حتی پس از كنترل طبقة اجتماعی والدین هم كمتر نمی‌شد. در تجربه و تحلیل مجدد خواهران و برادران همان مجموعة اطلاعاتی ، با كنترل

پایان نامه

 سابقه خانواده‌ها در ارتباط بین AFQT و مخارج زندگی، پیش بینی موفقیت اقتصادی و اجتماعی افراد را توسط نتایج این آزمایش (AFQT) تائید می‌كرد. (كورن من و وینشیپ، 2000)، كورن من و وینشیب بر این امر تاكید داشتند كه تحصیلات و سابقة خانودگی سهم مستقل و مهمی در درآمدهای زندگی دارند. به علاوه، آنها پیشنهاد دادند كه تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم (بطور مثال، تحصیلات) توانایی ذهنی بردرآمدهای زندگی باید مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.

تجزیه و تحلیل متولدین سال 1946 بر بریتانیا یک راهی برای تجزیه و تحلیل عوامل تعیین كنندة وضعیت شغلی در سن 46 سالگی را فراهم آورد. (ریچارد و سكر، 2003). در آن امر سه عامل موثر در نظر گرفته شد: شغل پدر، قوة ادراك در 8 سالگی، و تحصیلات در سن 26 سالگی، هر كدام از آنها اثر مستقیم بر روی وضعیت شغلی در سن 43 سالگی داشتند. تاثیر شغل پدر نسبتا از طریق قوة ادراك در 8 سالگی و تحصیلات در 26 سالگی غیر مستقیم به نظر می رسید. تاثیر قوة ادراك در 8 سالگی نیز نسبتاً از طریق تحصیلات در 26 سالگی غیر مستقیم.
اتصال ارتباط وضعیت اجتماعی موضوع تحرك اجتماعی بین نسلی است. تحقیقات قبلی دربارة شایسته سالاری جامعه انگلیس سئوال كرده است، به این صورت كه آال در این نوع جامعه، موقعیتهای اجتماعی به مقدار وسیعی از شایستگی‌ها به دست می‌آید. در این نوع تعریف، شایستگی گاهی اوقات یعنی همان (IQ) به علاوة تلاش. (برین و گلرتورپ، 2001، ساندرز، 2002، یانگ، 1958). تجزیه و تحلیل تحقیق ملی پیشرفت كودكان (NCDS) در انگلستان بسیاری را به این سمت هدایت می‌كند تا بر این موضوع كه تحركات اجتماعی در انگلیس بطور وسیعی در زمینه‌های شایسته سالاری انجام می‌گیرد، پافشاری كنند (ساندرز 1997، 2002) و بسیاری نیز با آن مخالفت می‌كنند (برین وگلدتورپ 2002، 1999). این تحقیق اطلاعات تولد تمامی كودكانی را كه در مارس سال 1958 در یک هفته در بریتانیای كبیر متولد شده‌اند، جمع‌ آوری كرد. آنها همچنین در سنین 7، 11، 16، 23 و 33 مورد بررسی قرار گرفتند. از آنها آزمایش توانایی عمومی در سن 11 سالگی گرفته شد.
برین و گلدتورپ (1999 و 2002) دریافتند كه هنوز هم تاثیرات كافی از طبقة اصل و نسبی افراد در پیش بینی طبقة اجتماعی افراد در سن 33 سالگی پس از كنترل آزمایش توانایی عمومی و تلاش علمی افراد وجود دراد. تحصیلات تمایلی به داشتن تاثیر بیشتری بر كاهش تاثیرات طبقة اصیل و نسب داشت. آنها بر این فرض بودند كه تاثیرات توانایی روانی بر روی وضع اجتماعی ممكن است بطور اساسی از طریق تحصیلات عمل كند. (برین وگلدتورپ، 1999، 2001). كنترل تحصیلات، توانایی و تلاش در NCDS هنوز هم تاثیرات طبقة اجتماعی اصل و نسب را حذف نمی‌كرد: «كودكان طبقة اجتماعی ضعیف (نامساعد) برای كسب موقعیت‌های طبقاتی مشابه باید بیشتر از كودكان طبقة مرفه از خود شایستگی نشان می‌دادند. (برین ولگدتورپ 1999، ص21) ساندرز به استفاده از همین اطلاعات (2002) دریافت كه طبقة اجتماعی اصل و نسب تنها یک چهارم تفاوتهای توضیح داده شده در طبقه اجتماعی افراد در سن 33 سالگی را بیان می‌كند ئدر حالیكه توانایی، حركت و شایستگی افراد علت 60 درصد این تفاوتها را توضیح می‌دهند. او به این نتیجه رسید كه بریتانیا بطور وسیعی بر اساس شایسته سالاری عمل می‌كند و همچنین این تغییر مسیر از شایسته سالاری در نیاز كودكان از طبقه متوسط بود كه همانطور كه از سطح توانایی آنها پیش بینی شده بود در اجتماع تنزل می‌یافتند.
1-2- تحقیق حاضر
از نمونه‌های تحقیقاتی بالا به این نتیجه می‌رسیم كه همگی آنها در این امر توافق داشتند كه آزمایش توانایی كودكان، سابقة اجتماعی آنها و تحصیلاتشان به عنوان عوامل كمك كننده بر وضع اجتماعی بزرگسالان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در اینجا ما این ارتباطات را رد یک منطقة جدیدی در غرب اسكاتلند مورد برسی قرا می‌دهیم. دورة زمانی تحقیق حاضر گزارشهای قبلی را گسترش می‌دهد : اطلاعات توانایی كودكان در سال 1932 جمع‌ آوری می‌شوند و اطلاعات مربوط به آخرین شغل افراد و دیگر موارد اجتماعی در سال 1970 جمع‌ آوری شدند. تا آنجایی كه ما اطلاع داریم این اولین تحقیقی است كه از IQ كودكان و اولین شغل و شغل دورة میانسالی آنها به علاوة تحصیلات و وضعیت پدرانشان مدل سازی می‌كند. تحقیق حاضر در یک موقیعت فوق‌العاده محكمی برای آزمودن تاثیر تحصیلات در میان توانایی و شغل قرار دارد، (برین ولگدتورپ، 1999، 2001، جنكز، 1379)، زیرا ازمایش روان در گروه ما در یک سن و سال قبل‌تر در رابطه، با تفاوتهای فردی آنها در تمامی سالهای دورة تحصیلی انجام می‌شد.
(كنسول اسكاتلندی برای تحقیق در زمینه تحصیلات، 1933). این تحقیق بطور اصولی از طریق تحقیقات قبلی بوسیلة آزمایش تاثیرات واسطه‌ها با بهره گرفتن از مدل شبیه سازی شدة ساختاری پیشرفت خواهد كرد كه این ساختار دارای وضعیت اجتماعی در دورة میانسالی به عنوان یک خصیصه نهان و راهنماهای انتخابی می‌‌باشد. و همچنین با بهره گرفتن از سیر نزولی طرح عملیاتی، تحركات اجتماعی بین نسلی را بررسی می‌كند.
اطلاعات تحقیق حاضر یک نوع تقویت یافتة جدیدی از تحقیق گروهی اسكاتلند می‌باشد كه به بررسی روانی اسكاتلندی در سال 1932 پیوسته است (هارت، دیبریات ال، 2003). تجربه و تحلیل قبلی اطلاعات تحقیق گروهی به این نتیجه رسید كه رسیدن به نقطة اوج در دورة میانسالی، تحصیلات ، و تعداد خواهران و برادران (كه به عنوان راهنمای شرایط مالی خانواده به كار می‌رود) به رشد صعودی و نزولی تحركات اجتماعی مرتبط می‌سازد (بلین، دیوی اسمنیت و هارت، 1999). هنگامیكه دو مورد دیگر كنترل می‌شدند هر كدام از آنها مهم جلوه می‌كرد. این گزارش یكی از اندك تحقیقاتی ست كه ارتباط این عوامل را با تحركات اجتماعی بین نسلی بررسی می‌كنند. این تحقیق حاضر (جدید) نتایج آزمایش توان روانی در سن 11 سالگی را به عوامل در نظر گرفته شده در تحقیقات گروهی قبلی اضافه می‌كند (بلین ات آل، 1999).
در ابتدا باید عوامل مرتبط با رشد صعودی یا نزولی فرزندان در اجتماع را در مقایسه با تحركات اجتماعی پدرانشان بررسی كنیم. سپس (در مرحله دوم)، ما پرسشی دربارة توضیح اختلاف موفقیت وضع فرزندان خواهیم كرد. به یعنی، مدلی از مراحل تغییرات اجتماعی كودكان دورة میانسالی آنها را ترسیم می‌كنیم و این كار را با بررسی اثر عوامل واسطه‌ای از قبیل تحصیلات و اولین شغل كه تحت تاثیر IQ كودكی و سابقة اجتماعی بوده‌اند انجام می‌دهیم.


فرم در حال بارگذاری ...

« مقاله ISIبا ترجمه فارسی:تاثیر یادگیری محاوره ای بر تفکر انتقادی ارزش- مدار(مبتنی بر ارزش)مقاله ISIبا ترجمه فارسی:تحرک اجتماعی درون نسلی و دستیابی به موقعیت اجتماعی در دوران میانسالی ،اثرات هوش دوران بچگی ، عوامل اجتماعی دوران بچگی و آموزش و پرورش »