با اینکه در کشور ما حقوق نوشته و مدون احترام فراوان دارد و منبع اصلی حقوق، قانون می باشد، «عرف» نیز در ساختمان قواعد حقوقی اثر بسزایی دارد. شاید در ابتدا آثار مهم عرف در حقوق خصوصی محسوس نباشد، ولی با اندکی دقت معلوم می شود که قدرت عادات و رسوم در حقوق ما به حدی است که پیش از احاطه به آن، مطالعه قوانین تا اندازه ای بیهوده به نظر می رسد. در قانون مدنی ما موارد زیادی از «رجوع به عرف» وجود دارد و قانونگذار راه حل و فصل بسیاری از دعاوی را »رجوع به عرف» قرار داده است. «عرف» ها با توجه به موقعیت زمانی و مکانی متغیرند. برخی از «عرف» ها در زمان های گذشته رایج و متداول بوده ولی اکنون منسوخ شده و از رونق افتاده اند. مکانهای مختلف نیز «عرف» های مخصوص به خود دارند. در میان اصناف و رده های مختلف شغلی نیز «عرف» های مخصوص همان صنف و شغل وجود دارد که بسیار متنوعند. مبنای واقعی «عرف» را باید در ضرورتهای زندگی اجتماعی و خواسته های طبیعی انسان دانست. مردم برای حفظ منافع خود نیازمند امنیت و ثبات و برابری در مقابل قانون هستند و برای رفع این احتیاج می کوشند که مقررات ثابتی را بین خود مرسوم سازند. علاوه بر این، بشر به حکم فطرت خود پایبند آداب و رسوم است و از تجاوز به اینگونه سنت ها می پرهیزد. وقتی عادتی ضامن حفظ منافع عمومی باشد و خود به خود با خواسته های آنان بوجود آید، ثبات و دوام بیشتری می یابد و به جایی می رسد که همگان خود را پایبند به آن می بینند. «عرف» محصول مستقیم وجدان عمومی است. عرف و عادتی که بین مردم مرسوم می شود و اعتقادی که اشخاص به اجباری بودن قواعد آن پیدا می کنند، نشان دهنده جایگاه عرف در جامعه است که از وجدان عمومی سرچشمه می گیرد. «عرف» در حقوق مدنی یک مسئله کلی می باشد که با توجه به کلی بودن آن ضرورت دارد که از زوایای مختلف مورد بررسی و توجه قرار گیرد و برای درک و فهم بیشتر، باید به مصادیق آن در قانون و نحوه اجرای آن در جامعه رجوع شود. با توجه به تنوع و گستردگی دامنه عرف در قوانین مدنی و جایگاهی که عرف در حلّ و فصل دعاوی دارد، برآن شدیم تا تحقیقی را در این زمینه انجام دهیم. مسائل مطروحه در این تحقیق به سه بخش تقسیم می شود: در بخش نخست مفهوم و تعریف «عرف»، تفاوت عرف و عادت با رسم، ارکان عرف و اقسام عرف را که برای درک مطلب لازم است، بررسی کرده و در بخش دوم به جایگاه و مصادیق عرف در قانون مدنی که موضوع اصـلی این تحقـیق است، می پردازیم. در بخـش پایانی نیز رابطه عـرف و قـانون را بررسـی می نماییم.
مبحث اول :
کلیات
پیشینه تاریخی
الف: تاریخچه عرف در کلیه تمدنها
انسان همواره موجودی اجتماعی بوده وبر ادامه حیات به صورت گروهی و اجتماعی تاکید داشته است. تکوین وتشکیل تمدنها ی بزرگ جهان و همچنین وجود شهرها ، روستاها، قبایل و تشکلها و…، همگی ناشی از صفت اجتماعی بودن انسان است. بدون تردید در زندگی اجتماعی بین افراد منازعاتی بروز نموده و انسانها برای حل مسالمت آمیز این منازعات از قواعدی پیروی نموده و با تکرار این قبیل منازعات ،قواعد حل اختلاف نیز به صورت غیر ارادی بین انسانها در موارد مشابه مورد رعایت وتبعیت واقع گردیده است. به همین ترتیب اختلافات تکرار شده و افراد در قطع و فصل دعاوی خود به همان روش توسل جسته اند تا آن روش به عنوان یک عرف ویک قاعده معین در موضوع خاص به عنوان یک اعتقاد الزامی مورد احترام و رعایت قرار گرفته است.
برخی از حقوقدانها معتقدند که هیچ یک از مجموعههای حقوقی و مکاتب حقوقی بی تاثیر از عرف نیستند، «قدیمیترین مجموعه حقوقی «مجموعه حمورابی» مربوط به حدود دو هزار سال قبل از میلاد است. این مجموعه را ششمین پادشاه بابل به نام «حمورابی» تدوین کرد. دومین نظام حقوقی قبل از میلاد «نظام حقوقی تلمود» است که بر اساس برداشتهای دانشمندان یهودی از کتاب تورات تدوین گردیده است، سومین نظام «مجموعه حقوقی روم» است که در سال 454 ق. م تدوین گردیده است که آمیختهایی است از آیینهای طایفه ای و احکام شاهان و فرمان کشیشان .
ب:تاریخچه عرف در تمدن عرب قبل از اسلام
به هنگام استقرار شریعت اسلام در «جزیرةالعرب» همهى امور حقوقى اعراب ازجمله معاملات و احوال شخصیهى آنان تابع عرف و عادت بود و عرب در اینگونهامور هیچگونه قانون مدونى نداشت. این عرفها و عادتها پارهاى ناشى از تجاربخود اعراب و بخشى یادگار شرایع پیشین و برخى دیگر برگرفته از قوانین وعرفهاى ملتهاى همسایه مانند «ایران» و «رم» بوده است كه در شئون زندگىاعراب به ویژه در قواعد و رسوم حقوقى آنان اثرى قاطع و غیرقابل انكار داشتهاست. شارع، عرفها و عادات زمان خود را غالبا مورد تایید (امضا) قرار داده است.لذا بیشتر مقررات، قراردادها، ایقاعات و تعهدات در حقوق اسلام به صورت حقوقعرفى است و این خود مىتواند مقدار تاثیر عرف و عادت را بر فقه و حقوق اسلامآشكار سازد.
مفهوم شناسی عرف
الف – تعریف لغوی :در لغت و ادبیات عرب واژه عرف در معانی زیر بكار رفته است:
پیاپی بودن شیء كه اجزاء آن متصل به یكدیگر باشند. این معنا در كلام امیرالمو منین علیه السلام در خطبه معروف به «شقشقیه» ودر وصف تراكم و انبوه مردم برا ی بیعت با ایشان چنین آمده است(( فما راعنی الا و الناس كعرف الضبع))
كل مرتفع عند العرب ، عرب به هر بلندی مكان و زمین مرتفعی عرف می گوید ،آیه شریفه 48 سوره اعراف ناظر به این معنا است« وبینهما حجاب و علی الاعراف رجال یعرفون بسیماهم.
ضد نكر و به معنای معروف ، امرپسندیده و نیكو وشناخته شده، مفهوم نزدیک به موضوع این مقاله ،این معنا از عرف است كه در بیان حضرت امیر علیه السلام«فانهم جماع من الكرم و شعب من العرف» و همچنین آیه شریفه 109 سوره اعراف« خذالعغو ووامر بالعرف و اعرض عن الجاهلین» به این مفهوم اشاره شده است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...