وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد : بررسی رابطه بین اثربخشی ارتباطات سازمانی و منابع قدرت مدیران، ادارات هفتگانه آموزش و پرورش مشهد – سال تحصیلی 85-84

 
تاریخ: 05-11-99
نویسنده: نویسنده محمدی

دنیایی را تصور كنید كه در آن «ارتباط» وجود ندارد؛ در این دنیا انسان،تنها و انفرادی زندگی می كند و هرگز مشاركتی در تجربه اندوزی و علم ورزی ندارد! هرگز نمی تواند برای فائق آمدن بر مشكلات و محدودیتهای شخصی،از اتحاد و یكپارچگی برخوردار شود! هرگز سهمی در اختراعات نداشته و از شانس و فرصت زیادی بهره مند نخواهد شد! در چنین جهانی انسان نمی تواند از دیگران تاثیر بپذیرد و به گونه ای متقابل بر آنان تاثیر بگذارد. در یک كلام:تصور چنین جهانی اگر ناممكن نباشد،دشوار است.

 

این تصور بسیار مشكل است؛ زیرا ارتباط طرح چنین سوالی را درزندگی بشری از میان برده و غیر قابل بحث نموده است. دنیایی كه ما در آن بسر می بریم بسیار مبهم و پیچیده است. در جهانی بدون وجود ارتباط، تمدن- به مفهومی كه امروز می شناسیم- امكان وجود و ظهور نداشته است. ما به وسیله ارتباط،موفق شده ایم علوم و آموخته ها و تلاشهایمان راتجزیه و تركیب كنیم. تواناییها و تلاشها و آموخته های علمی ما را قادر ساخته است تا ظرفیت علمی،تكنولوژی و فرهنگی مان توسعه یافته و رو به تكامل و تعالی بروند. بدون وجود یک زمینه مناسب برای ایجاد ارتباط با یكدیگر در سطحی قابل قبول انسان هرگز نمی‌توانست موقعیت ما قبل تاریخ را پشت سر گذاشته و به پیشرفتهای كنونی دست یابد.

 

ارتباط از این جهت مهم است كه سازماندهی را امكان پذیر می سازد و سازمانها نیز به نوبه خود افراد را قادر می سازند تا در روش زندگی به سیستمهای سازمان یافته موجود، دسترسی پیدا كنند. در هر حال اهمیت و مفهوم واقعی یک ارتباط خوب می تواند از دیدگاه‌ها و جنبه های گوناگون مورد توجه قرار گیرد.

 

بنا به تعریف، سازمانها برای بقای خود به كنش و واكنش متقابل و یا ارتباط نیاز دارند. بنابراین منطقی است اگر بگوئیم درك و شناخت بهتری از ارتباط موجب ارتقای سازمانها می شود.

 

از طرف دیگر قدرت به عنوان یک عامل و عنصر بسیار مهم در اداره امور جوامع و سازمانها همواره دلمشغولی دولتمردان و مدیران بوده است. مدیران،قدرت را به عنوان جزئی بسیار سازنده در ساختار سازمان و وسیله اجرای تــعهــــدات آن می دانند.

 

قدرت به عنوان مهمترین و نافذترین پدیده اجتماعی جوامع انسانی شناخته شده است. نتایج نفوذ قدرت در كلیه سطوح سازمان های اجتماعی تجربه شده است. چون قدرت بخشی مهم و تاثیر گذار در حیات سازمانی می‌باشد،محققین تلاش زیادی برای توضیح مسائل سازمانی در اصطلاح «روابط قدرت» مطرح كرده اند، اول اینكه، واحدهای تابعه سازمان را متاثر می‌سازد،و دوم، در سطوح سازمانی و روابط بین افراد سازمان تاثیر قابل توجه می گذارد. (فخیمی،1379).

 

1-3) بیان مساله:

 

فرایند ارتباطات یكی از فرایندهای مهمی است كه بر روی اثر بخشی سازمانها و موفقیت مدیر نقشی اساسی ایفا می كند. تحقیق وبررسی در محیط سازمانها و حیات كاری نشان می دهد كه بطور متوسط مدیران سطوح مختلف بین 75% تا 95% از اوقات خود را صرف ارتباطات و پیام رسانی می كنند.

 

مكالمات تلفنی،جلسات،بررسی گزارشها،دادن دستور و تعلیمات، نوشتن نامه، بررسی اطلاعات فاكس و تلكس، و فعالیتهایی از این قبیل مثالهایی بر فرایند ارتباطات می باشد. سیستم گردش خون در اعضای بدن چه نقش مهمی را ایفا می كند، ارتباطات نیز در سازمانها همان نقش را ایفا می كند (امیر كبیری،1377).

 

ارتباطات به عنوان یكی از مهمترین عناصر فرایند مدیریتی محسوب می شود. وجود ارتباطات موثر و صحیح در سازمان همواره یكی از اجزای مهم در توفیق مدیریت به شمار آمده است. به تجربه ثابت شده است كه، اگر ارتباطات صحیحی در سازمان بر قرار نباشد،گردش امور مختل شده و كارها آشفته می شوند. هماهنگی، برنامه ریزی، سازماندهی، كنترل و سایر وظایف بدون وجود سیستم ارتباطی موثر در سازمان قابل تحقق نبوده و امكان اداره سازمان مهیا نخواهد بود. (میرابی،1380).

 

طی مطالعاتی كه گری بینسون[1] توسط سوالاتی كه برای 175 نفر از مدیران شركتهای بزرگ ایالتهای غربی آمریكا فرستاد، روشن ساخت كه مهارتهای ارتباطی چه شفاهی و چه كتبی نه تنها در احراز شغل بلكه در انجام موثر

پایان نامه

 امور محوله تاثیر بسزایی دارد. سوالات مطروحه در زمینه فاكتورها و مهارتهای مهم و حیاتی كه در استخدام دانشجویان فارغ التحصیل موثر بوده، می‌باشد در این بررسی و تحقیق به عمل آمده، مشخص گردید كه ارتباطات شفاهی (Oral commuinction ) به عنوان اولین و مهمترین مهارت و ارتباط كتبی (Write communication) دومین مهارت محسوب می گردند. ( همان منبع).

 

با توجه به  اندازه یا بزرگی سازمان، تكنولوژی پیچیده، میزان پیچیدگی و رسمی بودن امور، ساختار طرح ریزی می شود و بر این اساس سیستم اطلاعاتی به وجود می آید. تعیین ساختار سازمانی خود نشانه ای از مسیر خاصی است كه تعیین كننده نوع ارتباط در سازمان است. قدرت، رهبری و تصمیم گیری (علنی و یا غیر علنی) به فرایند ارتباطات وابسته اند، زیرا بدون وجود اطلاعات این فرایندها بی معنی خواهند شد.

 

تحلیلگران سازمانی درجات متفاوتی از اهمیت برای فرایند ارتباطات قائل شده اند برای مثال بارنارد[2] چنین ابراز میكند:

 

«در تئوری فراگیر سازمان،ارتباطات در كانون یا مركز قرار می گیرد، زیرا ساختار،گستره و حدود سازمان تقریبا به وسیله شیوه های ارتبـــاطی تعیـــین می شوند. از این دیدگاه كه به موضوع نگاه كنیم، ارتباطات در قلب سازمان جای می گیرد. دو پژوهشگر دیگر به نامهای كتزوكان[3] چنین می‌گویند: ارتباطات- مبادله اطلاعات و انتقال مقصود- روح و اساس سیستم اجتماعی سازمان را تشكیل می دهد. به تازگی نویسنده ای به نام  استینچكامب نیز در بررسی سازمانها،ارتباطات را در كانون یا مركز سازمان قرار داد. به هر حال ســـایر نظریه پردازان به اندازه های متفاوت به این موضوع توجه كرده اند. (پارسائیان واعرابی،1376).

 

از طرف دیگر، قدرت ویژگی اساسی نقش یک مدیر بوده و زمینه اثر بخشی او را در سازمان فراهم می سازد. در واقع یک پدیده اجتناب ناپذیر در سازمان است كه البته در سازمانها مدیران به آن به عنوان یک پدیده منفی می نگرند. ولی حقیقت این است كه این جریان ذاتا یک پدیده منفی نیست، بلكه منفی و مثبت بودن آن بستگی به قضاوت و نوع كاربرد آن دارد. یقینا اگر هدف از قدرت، اهداف سازمانی باشد می تواند پدیده ای مثبت و كاركردی محسوب گردد و باعث پویایی سیستم و سازمان شود، اما اگر هدف از آن دستیابی به اهداف شخصی و فردی باشد، مطمئنا یک پدیده منفی وناپسند خواهد بود.(پارسائیان واعرابی،1375).

 

دیوید مك كللند [5] دو روی سكه قدرت را نشان داده است. یک رویه را روی مثبت و طرف دیگر را روی منفی نامیده است. طرف منفی را معمولا با جملات،  كلمات و عبارتهایی كه بیانگر رییس و مرئوسی،فرماندهی و فرمانبری،دستور دادن و تسلیم بودن است،بیان می‌كند. یعنی اگر من ببرم، شما باید ببازید. آن نوع رهبری كه بر پایه و اساس جنبه های منفی قرار گرفته باشد،افراد را چیزی بیش از بازیچه یا دست خود نمی داند و به هنگامی كه ایجاب كند آنها را استثمار یا فدای مقاصد خود می نماید.

 

روی دیگر سكه یا جنبه مثبت قدرت را می توان در توجهی كه به هدفهای گروه می شود، توجیه كرد. زیرا،با بهره گرفتن از قدرت فرد،درصدد تعیین هدف و تامین آن بر می آید. چون از این دیدگاه به قدرت نگاه كنیم،دارای مفهوم متفاوتی می گردد،یعنی اعمال قدرت از جانب دیگران و نه آنان. مدیرانی كه می خواهند قدرت خود را به صورت مثبت اعمال كنند، اعضای گروه را تشویق و تقویت می نمایند تا بر صلاحیت و شایستگی خود بیفزایند تا در نتیجه بتوانند به عنوان فرد و عضو سازمان، در كارها موفق گردند.(پارسائیان و اعرابی،1375).

 

دو پژوهشگر به نامهای  مك كللند و دیوید برن هام[6] بر این باورند،مدیران موفق كسانی هستند كه به نفع سازمان،(ونه برای فخر فروشی)،بر دیگران اعمال نفوذ نمایند وقدرت خود را در آن راه به كار برند. آنان كه با تسلط كامل بر نفس سركش خویش (تنها جهت تامین منافع سازمان)بر دیگران اعمال قدرت می نمایند (در مقایسه با آنان كه از قدرت برای تامین منافع شخصی سوء استفاده می كنند یا می كوشند تا با تكیه بر آن محبوب القلوب شوند)موثرتر و موفق تر خواهند بود. مك كللند چنین نتیجه گرفت كه مدیران قدرتمند و توانا در اوج قدرت خویشتن دار هستند. چنین مدیرانی روح همكاری را تقویت می كنند،زیر دستان را تایید می نمایند و پاداش می دهند،بدین وسیله باعث بهبود روحیه افراد در سازمان می گردند. جان كاتر چنین استدلال می كند كه مدیران موفق از روشها و فنون ثابت شده و معینی استفاده میكنند و قدرت خود را در راه بهبود بهره وری اعمال می كنند.

 

رزابت كنتر[7] چنین استدلال كرده است كه قدرت می تواند به راحتی جنبه نهادی به خود بگیرد كسانی كه دیگران به قدرتشان ایمان و اعتقاد دارند و پذیرفته اند كه آنان دارای قدرت هستند راحت تر می توانند بر مردم اطراف خود اعمال نفوذ نمایند وبدین طریق صاحب قدرت اصیلتری می گردند. از همین دیدگاه كنتر استدلال می كند كه «فقدان قدرت،از جمله شرایطی است كه به زحمت می توان بر آن فائق آمد.(همان منبع).

 

ما در تحقیق حاضر قصد داریم بر اساس یافته های تحقیق،به پاسخ سوال زیر دست یابیم:

 

آیا بین منابع مختلف قدرت مدیران بر اساس تقسیم بندی جان فرنچ[8] و برت رام[9] و راون شامل:قدرت مبتنی بر پاداش [10]،قدرت مبتنی بر زور[11]،قدرت قانونی[12]، قدرت مرجع [13]،قدرت تخصصی[14]،با اثر بخشی ارتباطات[15] سازمانی رابطه وجود دارد؟

 

 

 

[1] – Gary Benson

 

[2] – Barnard

 

[3] – Katz and kahn

 

[4] – Stinchcombe

 

[5] – David Mecleland

 

[6] – David Burnham

 

[7]- Rosabeth Kanter

 

[8]- John French

 

[9] – Bertram Reven

 

[10] – Reward power

 

[11] – Coerive power

 

[12] – Legitimate power

 

[13] – Refernt power

 

[14] – Expertise power

 

[15] – Efficiency communication

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تاثیر روش یادگیری مشاركتی بر روی عزت نفس، رشد مهارتهای اجتماعی و عملكرد تحصیلی دانش آموزانﻣﻄﺎﻟﻌﻪ رﻓﺘﺎر دﯾﻮار ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی-سمینار عمران سازه با فرمت ورد »
 
مداحی های محرم