وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد : رابطه ویژگی­های شخصیتی و کمال­گرایی با اهمال­کاری تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه

از آن جا كه در هر نظام آموزشی، پیشرفت تحصیلی به عنوان مهمترین شاخص توفیق فعالیت های علمی و آموزشی محسوب می شود، بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان   و دانشجویان از اهمیت خاصی نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روانشناسی برخوردار است .از جمله عواملی که آثار سویی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد اهمال کاری است.

 

اهمال کاری در خصوص تکالیف تحصیلی یک مشکل رایج در میان دانشجویان است و از مهمترین علل شکست یا فقدان موفقیت فراگیران در یادگیری و دست­یابی به برنامه ­های پیشرفت تحصیلی است. تقریبا یک چهارم از دانشجویان گزارش می­ دهند که مکررا تا درجه­ای اهمال­کاری می­ کنند که برای آنها ایجاد استرس می­ کند، که این امر عملکرد آموزشی ضعیف آنها را موجب می­ شود(بالکیس و دورو[1]،2009)

 

اهمالكاری یکی از بحثهای مهمی است که درسالهای اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفت. که به عنوان یک رفتار عادتی در نظر گرفته می­ شود كه شیوع فراوانی در جوامع مختلف دارد و روند رو به رشد آن بسیار گسترده است. این عادت، با تاخیر انجام دادن كار یا مسئولیت توام است و در نتیجه پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد(سواری،1391).

 

اگرچه ممكن است پیامدهای منفی این عادت در زندگی روزمره نباشد اما زیان های برخاسته از شیوع این رفتار در بین افراد گروه های مختلف مهم و قابل ملاحظه است و همین امر ضرورت جلوگیری از چنین رفتاری را نمایان می سازد. اهمال کاری در اغلب موارد می ­تواند از طریق ممانعت از پیشرفت و عدم دسترسی به اهداف، پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری به همراه داشته باشد لذا لازم است اهمال­کاری بیشتر مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد تا پژوهشگران بتوانند روش های مقابله ای خوبی برای کاهش اهمال کاری پیدا کنند.  عوامل زیادی در اهمال کاری تحصیلی نقش دارند که از جمله آنها ویژگی های شخصیتی و کمال­گرایی است.

 

 

 

 

 

     1-2- بیان مسئله

 

یكی ازجنبه های مهم زندگی، موفقیت یا عدم موفقیت در تحصیلات دانشگاهی است.  موفقیت در دانشگاه می ­تواند پیش ­بینی كننده بسیاری از پیشرفت­های دانشجویان در آینده باشد. مانعی مشترك در بین دانشجویان كه از پیشرفت و رفاه آن ها در آینده جلوگیری می نماید مشكلات ناشی از اهمال كاری[2] است(بیگی، بختیاری، محمدخانی و صادقی،1391).

 

اهمال کاری به تعبیر الیس و ناوس(2002) آن است که کاری که برای اجرای آن تصمیم گرفته می شود؛  بدون دلیل مشخص به آینده محول شود؛ کاری که می ­تواند حداقل برای خود فرد نتایجی را در برداشته باشد و در عین حال، انجام ندادن آن نیز به زیان شخص است و باعث سرزنش کردن خود می­ شود. سایر محققان نیز در تعریف، به کاهلی و امروز و فردا کردن در انجام کارهای مهم(در زمان انتظار) همراه با تجارب ذهنی ناراحت کننده اشاره نموده ­اند(الیس و جمیز نال،1382؛ لای،1986؛ سنکال،کوئستنر و والرند،1995). اهمال­کاری منجر به بروز رفتارهای تاخیری به شکل گوناگون می­ شود(اسپکتر و فراری[7]،2000).

 

شواهد فزاینده­ای وجود دارد كه نشان می­دهد اهمال­كاری، در اثر عملكرد آكادمیک زیان بخش بوده و به صورت نمرات كم و مشروطی رخ می­دهد. همچنین مطالعات نشان داده است كه 70 درصد جمعیت دانشگاه، در تكالیف آموزشی اهمالكارند و احتمالا این نوع اهمالكاری، از دانشجوی سال اول به دانشجوی سال آخر افزایش می­یابد. این دانشجویان در هنگام مقاله نویسی، مطالعه ی آزمون­ها و تكمیل تكالیفی كه اغلب پرفشار و موجد اضطراب است تمایل به اهمالكاری دارند(فراری و تایس،2000). پژوهشگران در حوزه­ اهمالکاری بر این باورند که

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d9%88%db%8c%da%98%da%af%db%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b4%d8%ae%d8%b5%db%8c%d8%aa/

 

 عوامل متعددی می ­تواند در بروز و تداوم اهمال کاری مؤثر باشد از جمله این عوامل می­توان به ویژگی­های شخصیتی[9] وکمال­گرایی[10] نام برد.

 

اگر­چه خصوصیات شخصیتی زیادی وجود دارد اما از جمله مهمترین و با نفوذترین مدل­ها در بررسی صفات شخصیت در دهه­های اخیر مدل پنج عاملی بوده است که بیش از همه، پژوهش در حوزه شخصیت را به خود اختصاص داده است(نگ[11]،2003). این پنج عامل اصلی شخصیت عبارتند از: روان­نژندی[12]، برون­گرایی[13]، انعطاف­پذیری[14]، دلپذیری[15] و وظیفه شناسی[16]، که مک­کری و کاستا[17](1987) اساسا این پنج عامل را به عنوان تمایلاتی که زمینه زیستی دارند معرفی کرده ­اند، این دو محقق بیان می­ کنند صفات شخصیت، مانند ­خلق ­وخو، آمادگی­هایی درونی در مسیر رشد بوده و اساسا از تاثیرات محیطی مستقل هستند(پرون و جان، بی­تا؛ ترجمه­ی کدیور و جوادی،1385). رابطه میان اهمال­كاری و ویژگی­های شخصیتی همواره مورد توجه پژوهش­گران بوده است بطوری كه بسیاری از پژوهشگران، برای مثال، سولومون و روت بلوم(1984)؛ واتسون(2001)؛ استیل و همکاران(2001)؛ جانسون و بلوم(1995)؛ دی فابیو (2006)؛ حاتمی و هاشمی(1390)؛ قاسمی، علی مدد، کرم­خانی و علی مدد(1391)؛ اگنز، هندریکس و وندروف (2010)؛ عالیشاپور(2012)معتقدند میان اهمالكاری و بعضی از ویژگیهای شخصیتی رابطه وجود دارد.

 

یکی دیگر از متغیرهایی که می ­تواند به طور بالقوه بر اهمال کاری تأثیرگذار باشد کمال­گرایی است. از جمله مشکلات افراد اهمال کار نداشتن اهداف کوچک و خرد قابل دستیابی است. بنابراین کمال­گراها که اهداف بزرگ و بعضا غیر قابل دستیابی دارند گرایش بیشتری به اهمال کاری از خود نشان می­دهند. افرادی که دارای باورهای غیر مرتبط با کمال­گرایی هستند، درباره توانایی خود برای انجام کارها به نحو شایسته، دچار تردید می­شوند. این افراد در صورت انجام ندادن هر کاری با بالاترین کیفیت در شایستگی خود شک کرده و عزت نفس خود را از دست می­دهند(نیکدل،1387).

 

نتایج چندین پژوهش برای نمونه فراری(1989)؛ بوسكو و کاوسس(1998)؛ اونوگبیوز(2000)؛ واسكونسلوس(2006)؛ مولوی(1390)؛ گورویی، خیر و هاشمی(1390)؛ شاطریان محمدی،
پاکدامن­ساوجی و شاه محمدی(1390)؛ نصری، شاهرخی و ابراهیم دماوندی(1391)؛  نشان داده است که اهمال کاری و کمالگرایی با یکدیگر در ارتباطند. فلت و همکاران(1992) معتقدند کمال­گرایی گرایش فرد به داشتن مجموعه ­ای از معیارهای بالای افراطی و تمرکز بر شکست­ها و نقص­ها در عملکرد مربوط می­ شود. به عبارتی، کمال­گرایی، تمایل در جهت بی نقص بودن است و کمال­گرایان افراطی افرادی هستند که می­خواهند در همه جنبه­ های زندگی­شان بی­عیب باشند(هویت و فلت،2002).

 

شناسایی عوامل مؤثر بر اهمالکاری تحصیلی اهمیت فراوان دارد زیرا با شناسایی این عوامل از پیامدهای منفی آن در زمینه مسائل روانی، تحصیلی و هزینه های مادی پیشگیری می شود. در واقع اساسی ترین وجهی که انجام این پژوهش را ضروری می­سازد. تأثیرهای نامطلوب اهمال کاری تحصیلی و پیامدهای ناشی از آن به لحاظ تجربی و نظری در این زمینه می باشد. همچنین ضرورت زندگی امروز در جهت استفاده بهینه از سرمایه های زمانی و ذهنی دانشجویان می­باشد. پس جا دارد که این مهم مورد توجه و علت یابی قرار گیرد و راهبردهای ایجاد وضعیت مطلوب روشن گردد.  بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی­های شخصیتی و کمال­گرایی با اهمال­کاری تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه انجام گرفت.

 

[1] . Balkis & Duru

 

[2] . Procrastination

 

[3] . Ellis & Knaus

 

[4] . James & Nall

 

[5] . Lay

 

[6] . Senecal & Koestner & Valerand

 

[7]. Ferrari &Specter

 

[8]. Ferarry & Tice

 

[9]. Personality characteristics

 

[10]. Perfectionism

 

[11].Neg

 

[12]. neuroticism

 

[13].extraversion

 

[14] .openness

 

[15] .agreeableness

 

[16] .conscientiousness

 

[17]. Mokri & Costa

 

[18] . Johnson& Bloom

 

[19] . Di Fabio

 

[20] . Eggens, , Bosker RJ, & Van der Werf

 

[21] . Busko & causes

 

[22] . Onwuegbuzie

 

[23] . Vasconcelos

دانلود پایان نامه ارشد:بررسی عوامل موفقیت بانک ها در جذب منابع ارزان قیمت

:

 

تجهیزمنابعهموارهاصلیترینوظیفهسیستمبانكیبودهاست. بانک­هاوجوهمازادراجمع­آوریوبادادنوامبهمتقاضیان، وظیفهسنتیخودیعنیواسطه­گریرامیانسپرده­گذارانووام­گیرندگانایفامی­نمایند. معمولاًدرفعالیت­هاییكبانك، جذبمنابعمالیازاهمیتبسیارزیادیبرخوردار است. در بانک­داری نوین عوامل متعددی وجود دارند که بر روند منابع مالی بانک­ها و موسسات مالی تأثیر می­گذارند. شناسایی و تعیین میزان تأثیر این عوامل خود مقوله­ای مهم است، چون گاهی شرایط و موقعیت­های مالی با یکدیگر یکسان نیستند. وممكن است مؤلفه‌های تأثیرگذاربرتجهیزمنابع پولی حتی برای هر یک از شعب یک گروه بانكی متفاوت باشد. در بانک­داری نوین برای شناسایی عوامل مؤثر بر جذب منابع مالی از بازاریابی بانکی استفاده می­ شود. بانک­داری امروز شیوه ­های نوآورانه، مشتری­مداری مؤثر، ارائه تکنولوژی­های کارآمد، سرویس­دهی و خدمات مورد نظر مشتری را طلب می­ کند که هر بانکی در این امور موفق­تر عمل کند در بازار رقابتی نیز موفق به جذب منابع بیشتر و در نتیجه دوام، بقای دائمی و بهره­وری بالاتر خواهد شد.

 

قضاوت مشتری در امور بانکی بر اساس میزان توان­مندی بانک در حل کمک به معضلات و توسعه و تجارت او استوار است. امنیت، سرعت تراکنش، دوستی با مصرف ­کننده و راحتی، سهولت استفاده، اعتماد و مسائل مربوط به حریم خصوصی، از مهم­ترین عوامل در انتخاب بانک از طرف مشتری می­باشند.

 

بدیهی است که امروزه بیشتر بانک­ها با محیطی کاملاً پویا روبه رو هستند و همه بانک­ها چه بزرگ و چه کوچک با توجه به تغییرات برق­آسا در موقعیت­های رقابتی و شرایط حاکم بر بازار، جذب و حفظ مشتریان را سرلوحه­ی برنامه ­های خود قرار داده­اند. برای موفقیت در شرایط جدید به ساختارها، شیوه ­های مدیریتی و رویه­ ها و از همه مهم­تر نگرش­ها و فرهنگ جدید نیاز است. هر مؤسسه­ای که سریع­تر، واقع­بینانه­تر و اثربخش­تر عمل کند، در بازار رقابتی موفق­تر خواهد بود.

 

 

 

1-2 بیان مسأله:

 

موضوع این پژوهش عبارت است از : «بررسی عومل موفقیت بانک­ها در جذب منابع ارزان قیمت». تجهیزمنابع پولی از همان ابتدا که بشر به زندگی اجتماعی روی آورد وداد وستد ومبادله کالاراشروع کرد آغاز شد وهمواره یکی از اصلی­ترین وظیفه­های سیستم بانکی بوده است.درعصرحاضرمؤسسات مالی و بانک­ها برای تجهیز منابع مالی نیازبه تغییرات اساسی درمحصولات وخدمات خود دارند وبا خدمات ساده وساختارسنتی بانکداری واسطه­گری نمی­توانند درعرصه ­های جهانی به تجهیز منابع بپردازند. دربانک­داری نوین، بانک­ها در زمینه ­های مالی، غیر بانکی خدمات متعددی به مشتریان ارائه می­ دهند و ارائه خدمات نوین مانند بانک­داری سرمایه ­گذاری، باعث شده منابع جدیدی به بانک­ها سرازیر شود ودر واقع دربانک­داری نوین، بخش عمده ای ازمنابع ازطریق فعالیتهای غیربانکی به دست می­آید(زریباف، 1382).

 

درنظام بانکی ایران تجهیز منابع با توجه قوانین بانکداری اسلامی از دو طریق انجام می­ شود:

 

    • ازطریق جذب سپرده­های قرض­الحسنه جاری وپس انداز، که منابع مالکانه نامیده می­شوند.

 

  • از طریق جذب سپرده­های مدت­دار،که منابع وکالتی نامیده می­شوند.

بانک­ها زمانی قادر به فعالیت خواهند بود که سهم خود را از سبد پولی حفظ نموده، در صدد افزایش آن برآیند. شناسایی عوامل موثر بر افزایش منابع مالی برای بانک­ها امری ضروری است. با توجه به اهمیت این موضوع اولین و محکم­ترین پله دستیابی به سود، افزایش منابع، مخصوصا منابع ارزان قیمت است(هدایتی، 1383).

 

جذب منابع مالی آنقدر برای بانک­ها مهم و حیاتی می باشد که رقابت بسیار شدیدی در این زمینه بین آنها ایجاد نموده است. یکی از شواهد عمده ارائه خدمات نوین، جلب اطمینان و توجه و تشویق بیشتر مردم برای سپرده­گذاری در بانک­ها می­باشد. در این راستا و طی چند دهه اخیر زمینه ­های جدیدی جهت جذب بیشتر منابع بانکی و ارائه خدمات بهتر و سریع­تر به مشتریان به وجود آمده است. بنابراین ضرورت دارد با بررسی ابعاد و عوامل مؤثر بر جذب منابع ارزان­قیمت بانکی هر چه بهتر و بیشتر و کاراتر از این منابع، استفاده بهینه شود. با شناخت تأثیر هر کدام از عوامل در افزایش منابع و جذب مشتریان و با در نظر گرفتن هزینه هر کدام از راهکارهای موثر در رسیدن به این

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b9%d9%88%d8%a7%d9%85%d9%84-%d9%85%d9%88%d9%81/

 

 هدف، می­توان با صرفه­ترین روش ممکن را که می ­تواند بیشترین تأثیر در جذب بیشتر منابع داشته باشد، انتخاب کرد. همچنین نتایج آن می ­تواند برای مدیران بانک­ها و دیگر موسسات پولی و اعتباری کشور در زمینه شناسایی راه­های دستیابی به افزایش منابع و رشد دلخواه مفید و ارزشمند باشد.

 

شرایط رقابتی کنونی صنعت بانکداری و افق پیش رو نشان می­دهد که بانک­ها برای  تجهیز منابع پایدار و ارزان­قیمت  با چالش های جدی مواجه می­باشند و باید به دنبال روش­های نوینی در جذب این منابع باشند.

 

از دو جهت این پژوهش جدید می­باشد اول اینکه در پژوهش­هایی که در زمینه تجهیز منابع صورت گرفته بیشتر بر روی منابع کلی بانک متمرکز بوده و بر روی منابعی که کمترین هزینه را برای بانک داشته باشد و به اصطلاح ارزان قیمت تحقیقی صورت نگرفته. دوم اینکه در پژوهش­های قبلی هر کدام فقط به یک جنبه و ارتباط یک یا دو متغیر را با جذب منابع بررسی نموده ­اند. در این تحقیق به ارتباط چهار متغیر اصلی، مدیریتی، نیروی انسانی، مشتریان، فناوری(چن[1]،1999، لافور[2]2005، سرکا[3]،2005)، در میزان جذب منابع ارزان­قیمت پرداخته شد.

 

 

 

1-3  ضرورت و اهمیت پژوهش:

 

اگر وظیفه یک بانک را در دو کلمه تجهیز منابع و تخصیص منابع خلاصه کنیم، موضوع این پژوهش در ارتباط با وظیفه اول بانک، یعنی تجهیز منابع است. بانک­ها از یک طرف با روش­های مختلف اقدام به جمع­آوری منابع می­ کنند، و از طرف دیگر منابع جمع­آوری شده را به بخش­های مختلف اقتصادی تخصیص می­دهند. هیچ بانکی بدون منابع مالی نمی­تواند  به حیات خویش ادامه دهد. در حقیقت زیر بنا و لازمه تشکیل و ادامه حیات هر بانکی به جذب منابع مربوط است.

 

بانک­ها زمانی قادر به فعالیت خواهند بود که سهم خود را از سبد پولی حفظ نموده، در صدد افزایش آن برآیند. شناسایی عوامل موثر بر افزایش منابع مالی برای بانک­ها امری ضروری است. با توجه به اهمیت این موضوع اولین و محکم­ترین پله دستیابی به سود، افزایش منابع، مخصوصا منابع ارزان­قیمت است (رمضانی،1385).

 

به علت اهمیت تجهیز منابع برای بانک­ها، رقابت شدیدی در این زمینه ایجاد شده است. یکی از عمده­ترین دلایل استفاده فناوری پیشرفته  و ارائه خدماتی نظیر تلفن­بانک، فاکس بانک، کارت­های هوشمند، برای جلب اطمینان بیشتر مردم به سپرده­گذاری در بانک­ها می­باشد. در این راستا و طی چند دهه اخیر زمینه ­های جدیدی جهت جذب سپرده ارائه خدمات بهتر و سریع­تر به مشتریان به وجود آمده است، که برخی از آن­ها عبارتند از: بانک­داری از طریق تلفن همراه و استفاده گسترده از شبکه اینترنت، ارائه خدمات بانکی مانند چک و پول الکترونیکی و رواج روز افزون تجارت الکترونیکی و رواج روزافزون تجارت الکترونیکی در عرصه فعالیت­های اقتصادی.

 

سوال مطرح آن است که چه متغیرهایی در جذب منابع ارزان قیمت تأثیر گذار هستند؟ آیا عوامل مدیریتی، عوامل نیروی انسانی، رضایت مشتریان، عوامل فناوری(چن[4]،1999، لافور[5]2005، سرکا[6]،2005) بر میزان و موفقیت بانکها در جذب منابع ارزان قیمت تأثیرگذار هستند یا خیر؟ و اینکه در صورت تأثیرگذاری، تأثیر هر کدام از متغیرهای مذکور به چه میزان است. در این پژوهش پاسخ مناسبی به این سؤالات داده شد.

 

این تحقیق بر اساس طرح تحقیق از نوع توصیفی، پیمایشی و بر اساس هدف از نوع کاربردی می­باشد. با توجه به مدل ارائه شده تأثیر چهارمتغیر:عوامل مدیریتی، عوامل نیروی انسانی، رضایت مشتریان، عوامل فناوری، به عنوان متغیرهای مستقل اصلی بر متغیر وابسته جذب منابع ارزان قیمت مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. ابزار جمع­آوری اطلاعات شامل تحقیقات مستقل، منابع کتابخانه­ایی، اینترنتی و سایر بانک­های اطلاعاتی و همچنین پرسشنامه بود. برایتحلیلآماریداده هاازفنونآمارتوصیفی)تنظیمجداولتوصیفی،میانگینوانحرافمعیار( واستنباط )آزمونt  استیودنت، فیشر، آزمون کلمگروف–اسمیرنوف، آزمون همبستگی، آزمون آنووا) استفاده شد تا مناسب بودن آن از دید جامعه­ آماری ارزیابی و بیان شود. داده ­های گردآوری شده از پرسشنامه ­ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و با بررسی فرضیات،  مناسب بودن مدل مشخص گردید.

 

متغیرهای پژوهش شامل:

 

    • متغیر مستقل: عوامل مدیریتی، عوامل نیروی انسانی، رضایت مشتریان، عوامل فناوری.

 

  • متغیر وابسته: جذب منابع ارزان قیمت.

 

 

1-4  اهداف پژوهش:

 

1-4-1 اهداف کلیپژوهش:

 

هدف ازاین پژوهش شناخت عوامل مؤثربر جذب منابع ارزان قیمت بانکی مؤسسه مورد مطالعه که کمترین هزینه را برای بانک داشته باشد وهمچنین درجه اولویت این عوامل از لحاظ میزان اثربخشی به منظور تقویت منابع بانک از لحاظ حجم ریالی است. عوامل مورد نظر دراین تحقیق ، عوامل مدیریتی، عوامل نیروی انسانی, رضایت مشتریان، عوامل فناوری الکترونیکی می­با­شد.

 

 

 

 

 

1-4-2 اهداف ویژه پژوهش :

 

    • شناسایی عوامل مدیریتی مؤثر بر جذب منابع مالی ارزان­قیمت بانک­های مورد مطالعه

 

    • شناسایی عوامل نیروی انسانی مؤثر بر جذب منابع مالی ارزان­قیمت بانک­های مورد مطالعه

 

    • شناسایی عوامل رضایت مشتریان مؤثر بر جذب منابع مالی ارزان­قیمت بانک­های مورد مطالعه

 

  • شناسایی عوامل فن­آوری مؤثر بر جذب منابع مالی ارزان­قیمت بانک­های مورد مطالعه

 

پایان نامه ارشد : بررسی رابطه هوش عاطفی و هوش معنوی بر عملکرد کارکنان مرکز آموزشی درمانی امام رضا (ع) کرمانشاه

هدف اصلی تمام سازمان‌ها افزایش کارایی و اثربخشی می‌باشد. سازمان‌ها با به کار‌گیر سرمایه و دارایی‌های فیزیکی به همراه نیروی انسانی کارآمد، تلاش در تحقق اهداف مذکور دارند. در سال‌های اخیر به نقش نیروی انسانی در سازمان‌ها نسبت به سایر منابع سازمان، توجه خاصی شده و محققان به دنبال بررسی عوامل و فاکتور‌هایی هستند که باعث افزایش کارایی نیروی انسانی می‌گردد. یکی از این عوامل، هوش عاطفی است که به مفهوم توانایی افراد در کنترل احساسات و هیجانات خود و دیگران می‌باشد.

 

امروزه میتوان هوش عاطفی را نیز به عنوان یه تفاوت عمده بین شخصیتهای مختلف قلمداد کرد. بطوری که افراد مختلف ممکن است از لحاظ میزان بهره هوش عاطفی متفاوت از یکدیگر باشند و به این تفاوت به شیوههای گوناگون در زندگی آن‌ ها نمود پیدا کند. کارکردها و عملکردهای افراد به دلیل داشتن درجه هوش عاطفی متفاوت بوده و کل زندگی آنها را تحت الشعاع  خود قرار میدهد.

 

پدیده پیچیدگی محیط‌ها در عصر کنونی، سازمان‌ها را بر آن داشته است تا پاسخ‌های بسیار گوناگون و متفاوت داشته باشند، یکی از عملی‌ترین شیوه‌ها، ترغیب کارکنان به این است که با تمام وجود خود را وقف کار کنند و از این طریق«خود» تمام عیار خویش را در کار بیابند که پیامد آن کارکنانی خلاق و نوآور در پاسخگویی به محیط‌های متلاطم خواهد بود. بروز خود تمام عیار در کار با ورود معنویت در سازمان میسر خواهد بود، امروزه کارکنان در هر جایی که فعالیت می‌کنند، چیزی فراتر از پاداش‌های مادی در کار را جستجو می‌کنند. آنان در جستجوی کاری با معنا، امید بخش و خواستار متعادل ساختن زندگی‌شان هستند. سازمان‌ها با کارکنان رشد‌یافته و بالنده‌ای روبرویند که در پی یافتن کاری با معنا، هدفمند و پرورش محیط‌های کاری با چنین ویژگی‌هایی هستند. در واقع معنویت در کار، توصیف کننده تجربه کارکنانی است که کارشان ارضا کننده، با معنا و هدفدار است. همچنین تجربه معنویت در کار، با افزایش خلاقیت، صداقت، اعتماد و تعهد در کار همراه است. یکی‌دیگر از این عوامل هوش معنوی است که به مفهوم همان توانایی دانست که به ما قدرت، تلاش و کوششی برای به دست آوردن رویاهایمان می‌دهد. این هوش زمینه آن چیزهایی است که ما به آن‌ ها معتقدیم و نقش باورها و هنجارها، عقایدو ارزشها را در فعالیتهای که ما بر عهده می‌گیریم در بر می‌گیرد. هوشی که به واسطه آن سؤالسازی درباره مسایل مهم و اساسی زندگیمان میپردازیم و به وسیله آن به کارها و فعالیتهایمان معنا و مفهوم می‌بخشد(فرامرزی،1388).

 

از آنجا که کارکنان بخش بهداشت و درمان نقش اساسی و مهم را بر عهده دارند و با سلامت و جان افراد سروکار دارند لذا تأمین نیاز‌های مادی و معنوی آنان و نیز ایجاد یک فضای مناسب هیجانی محل کار که احتمالا زمینه ساز توسعه اثر بخش بودن بیش از پیش آن‌ هاست، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، لذا ما در این پژوهش به دنبال بررسی رابطه هوش عاطفی و هوش معنوی بر عملکرد کارکنان مرکز آموزشی-درمانی امام رضا(ع) شهر کرمانشاه میباشیم.

 

در این فصل از تحقیق با توجه به موضوع تحقیق به طور خلاصه به بیان مسئله، مسائل و نکات، اهداف اساسی تحقیق، روش تحقیق، روش گردآوری اطلاعات، جامعه آماری و نمونهگیری پرداخته و در پایان تعریف اصطلاحات تخصصی تحقیق ارائه میگردد.

 

 

 

1-2. بیان مسئله:

 

عملکرد تعاریف متفاوتی دارد و هر یک از صاحب نظران به جنبههای خاصی از آن اشاره کرده‌اند. رتمن(2002) عملکرد شغلی را به عنوان یک سازه چند بعدی که نشان‌دهنده چگونگی عملکرد کارکنان در شغل، میزان ابتکار عمل و تدابیر حل مسأله آن‌ ها و روش‌های استفاده از منابع موجود خود و همچنین استفاده از وقت و انرژی در انجام وظایف شغلی می‌باشد، تعریف می‌کند. به عبارتی، عملکرد شغلی مجموعه‌ای از الگوهای رفتاری و عملکردی شامل دانش، مهارت‌ها، شایستگی مدیریت، وجدان و توانایی‌های ادراکی در محیط شغلی است(مورفی و شیارلا به نقل از رتمن، 2002).

 

هوش عاطفی طی چند دهه گذشته، به طور روز افزونی در پیشینه‌نظری و تحقیقاتی به عنوان سازه‌ای که با رفتار‌های متعدد انسان در محیط‌های مختلف ارتباط دارد معرفی شده است(سیاروچی و چان، 2001). از نظر تاریخی مفهوم هوش عاطفی ریشه در مطالعات مربوط به هوش اجتماعی  در دهه 1920 و یا حتی زودتر از آن دارد. با این حال این پدیده بعد‌ها به طور مجدد توسط سالووی و مایر یعنی کسانی که برای اولین بار این پدیده را هوش عاطفی، نامگذاری کردند مورد توجه قرار گرفت. سازه معرفی شده توسط سالووی و مایر دو بعد از هفت بعد هوش چندگانه گاردنر یعنی هوش بین فردی و درون فردی را در بر‌می‌گرفت(گاردنر، 1993). گلمن نیز مفهوم هوش عاطفی را با کتاب خود در سال 1996 به شهرتی فراگیر رسانده و برای اولین‌بار این مسئله را مطرح کرد که هوش عاطفی با احتمال زیاد سازه‌ای اساسی‌تر از سازه هوش بهر  است(گلمن، 1996).

 

در حال حاضر تعاریف متعددی از هوش عاطفی وجود دارد، ولی بین تعاریف ارائه شده همخوانی وجود ندارد، چرا که این پدیده مفهومی چند بعدی است و نمی‌توان از آن تعریفی روشن و ساده ارائه کرد. برای نمونه گلمن هوش عاطفی را به عنوان توانایی تمیز احساسات خود و دیگران جهت برانگیختن خویش و مدیریت هیجان‌ها در خود و در روابط با دیگران تعریف کرده است(گلمن، 1998).

 

مارتینز هوش عاطفی را ارائه‌ای از مهارت‌ها، توانایی‌ها و شایستگی‌های غیر شناختی تعریف نموده که بر توانایی فرد برای مقابله با تقاضا‌ها و

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d9%87%d9%88%d8%b4-%d8%b9%d8%a7%d8%b7%d9%81%db%8c/

 

 فشار‌های محیطی تأثیر می‌گذارد(مارتینز، 1997). به هر حال شواهد تحقیقاتی این حوزه نشان از آن دارد که هوش عاطفی بالا با سلامتی، شادمانی، زندگی کارآمد و عملکرد مطلوب‌تر در محیط‌های کاری ارتباط دارد(بابرمن، 2002).

 

مرور اخیر دلوتیز و هیگزحاکی از آن است که هوش عاطفی بر نحوه عملکرد موفق و کارآمد افراد حتی در ارزیابی این عملکرد توسط خود، همکاران و یا سرپرستان تأثیر می‌گذارد. عملکرد موفق و کارآمد و ارزیابی آن در نظر این دو محقق به مثابه انجام امور وظایف محوله به نحو موفق و طی نمودن مسیر پیشرفت در شغل و فعالیت سازمانی معرفی شده است(دلوتیز و هیگز، 2000).

 

مایر، سالووی و کاروسو پیشنهاد داده‌اند که هوش عاطفی بر عملکرد کاری و شغلی و تعاملات بین فردی تأثیر می‌گذارد. گلمن همیشه مدعی گشته که چون هوش عاطفی تقریبأ تمام جنبه‌های زندگی کاری را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بنابراین افرادی که دارای هوش عاطفی بالاتری هستند، دارای عملکرد بهتری خواهند بود(گلمن، 1998).

 

مؤلفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های هوش عاطفی که شامل: 1- خودآگاهی به معنای توانایی برای درک احساسات و انجام خود ارزیابی صحیح می‌باشد، 2- خودمدیریتی یا مدیریت خویشتن به معنای توانایی برای اداره‌ حالات تنش‌ها و منابع درونی خود می‌باشد، 3- آگاهی اجتماعی که به درک صحیح افراد و گروه‌ها اشاره دارد و 4- مدیریت رابطه که به معنای توانایی برای ایجاد عکس‌‌العمل‌های مطلوب در دیگران می‌باشد.

 

هوش معنوی است برای نخستین بار در سال 1996 توسط استیونز مطرح شد. بعد در سال 1999 توسط امونز گسترش یافت. امونز(2000) پیدایش سازه هوش معنوی را به عنوان کاربرد ظرفیت‌ها و منابع معنوی در زمینه‌ها و موقعیت عملی در نظر می‌گیرد. هوش معنوی یا SQ همان توانایی است که به ما قدرت دیدن رؤیا‌ها و تلاش و کوشش برای دست یافتن به آن‌ ها را ارزانی می‌دارد. این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن‌ ها اعتقاد داریم و نقش باور‌ها، عقاید و ارزش‌‌ها را در فعالیت‌هایی که بر عهده می‌گیریم، دارا می‌باشد. هوشی که به واسطه آن به سؤال سازی در رابطه با مسایل بنیادی زندگیمان می‌پردازیم و با کمک آن، تحول و تغییر را در زندگی پذیرا می‌شویم، هوشی که قادریم توسط آن به فعالیت‌ها و نحوه عملکردهایمان مفهومی وسیعتر، غنی‌تر، پربارتر و پرمعناتر بخشیم.

 

از هوش معنوی تعاریف متعددی شده است اما تمام این تعاریف انعطاف‌پذیری در مقابل تغییرات، درس گرفتن از شکست‌ها، معنا و هدف در کار، خودآگاهی، خلاقیت و توسعه سازمان تأکید می‌کنند که در اینجا به برخی از آن‌ ها اشاره می‌شود.

 

         هوش معنوی از نظر ولمن(2001) ظرفیتی است برای پرسیدن سؤالات غایی در خصوص معنای زندگی و همزمان ظرفیتی است برای تجربه کردن ارتباطات یکپارچه بین ما و جهانی که در آن زندگی می‌کنیم.

 

آمرام(2007) هوش معنوی توانایی به کارگیری و بروز منابع، ارزش‌ها و کیفیت‌های معنوی است، به گونه‌ای که بتواند کارکرد روزانه و آسایش(سلامت جسمی و روحی) را ارتقاء دهد.

 

کینگ(2008) هوش معنوی را به عنوان مجموعه ظرفیت‌های روانی که با آگاهی، انسجام، کاربرد سزاوار جنبه‌های متعالی و معنوی و غیر مادی وجود فرد سروکار دارد، تعریف می‌کتد که به پیامد‌هایی همچون بازتاب عمیق وجودی، افزایش معنا، بازشناسی خود متعالی و تسلط ویزگی‌های معنوی می‌ انجامد.

 

          پژوهش‌های بیشماری، رابطه مثبت بین معنویت و موفقیت را تأیید نموده است. نتایج این پژوهش‌ها حاکی از آن است که ارزشهای معنوی نه تنها به بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان می‌ انجامد که این توانایی بالقوه را دارند که کل سازمان را ارتقاء ببخشد(هوارد،2000).

 

مؤلفه‌های هوش معنوی شامل: 1- تفکر انتقادی وجودی یعنی فرد توانایی انتقادی اندیشیدن نسبت به مسایل ماورای طبیعت را داراست، مسایلی مانند وجود، هستی، مرگ و. . ، 2- تولید معنای شخصی به معنای داشتن هدف در زندگی، داشتن یک احساس هدایت، دلیل برای وجود و گذر از تفکر ساده برای رسیدن به ظرفیت ذهنی متمایز، 3- خودآگاهی شامل آگاهی از مشاهده جهان خویشتن، آگاهی از خود و فراخود، آگاهی از محدودیت‌هاو. . 4- آگاهی که شامل توانایی تفکر ترکیبی، یافتن معنا در کارها و استفاده از شهود در تصیمم‌گیری

 

افرادی که دیدگاه معنوی دارند، نسبت به تغییر پذیراتر و به دنبال هدف و معنا برای سازمان خود هستند. اهمیت اتصال به یک کل بزرگتر را میفهمند، ادراک و بیانی فردی از معنویت خود دارند و نیاز به رقابت نیست، در نتیجه افراد راحتتر به یکدیگر اعتماد میکنند و اطلاعات و کارشان را به اشتراک میگذارند و با همکاران خود هماهنگ میشوند تا به اهداف نهایی خود برسند. فرد معنوی در محیط کار در برخورد با موقعیتها به جای مداخله در امور، به ایجاد بصیرت میپردازد و به جای مطرح کردن خود، فروتنی نشان می‌دهد و بر ارزشهای اخلاقی مثل صداقت، آزادی و عدالت تاکید دارند.

 

با توجه به مطالب ذکر شده و میزان اهمیت هوش عاطفی و هوش معنوی  در محیط کار ما به دنبال بررسی رابطه این دو مؤلفه بر عملکرد کارکنان هستیم.

 

سازمان‌های بهداشتی درمانی علاوه بر وظایف عام دارای وظیفه مهم‌تری هستند و آن پاسخگویی به نیاز‌ها و تقاضاهای بهداشتی درمانی افراد جامعه و سعی در نجات جان افراد و ارتقاءی سطح تندرستی است و این خود بر اهمیت و حساسیت کار افراد در این بخش می‌افزاید. با توجه به اینکه بیمارستان جز لاینفک نظام بهداشتی است که خدمات مراقبتی و درمانی ارائه میکند، هر چند بیمارستان‌ها از نظر تعداد بخش کوچکی از نظام بهداشتی را تشکیل می‌دهند اما در حقیقت مهم‌ترین عنصر آن به شمار می‌روند(جکسون،2000) لذا عملکرد کارکنان بیمارستان می‌تواند نقش تعیینکننده‌ و مهمی در موفقیت آن به حساب بیاید.

 

این پژوهش سعی بر این دارد که به تعیین رابطه هوش معنوی و هوش عاطفی بر عملکرد کارکنان مرکز آموزشی-درمانی امام رضا(ع) شهر کرمانشاه بپردازد. تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و از نتایج حاصل برای بهبود و تعالی سازمانی بیمارستان‌ مورد مطالعه استفاده شود.

 

[1] -Rothmann

 

[2] -Morfi

 

[3] -Sharla

 

[4] -Emothional intelligence

 

[5] -Social intelligence

 

[6] -Intelligence quotient

 

[7] -Martinez

 

[8] -Biberman

 

[9] -Dulewicz & Higgs

 

[10] -Meyer, Salovey & Caruso

 

[11] -Stevens

 

[12] -Emmons

دانلود پایان نامه : بررسی میزان تاثیر شن بازی درمانی ،در درمان كودكان پیش فعال سنین 5 تا 7 سال استان تهران

عنوان شد، بازی درمانی از زمره‌ی روش هایی است كه برای كاهش علایم اختلال كمبود توجه- بیش فعالی توصیه می شود.

 

بازی برای كودكان همانند كلام برای بزرگسالان است. بازی وسیله ای است برای بیان احساسات، برقراری روابط، توصیف تجربیات، آشكار كردن آرزوها و خودشكوفایی، فعالیت بازی در واقع تلاش كودك برای كنارآمدن با محیط است كه ازطریق آن خود را می یابد و دنیا را درك می كند . مشكلاتی كه كودكان تجربه می‌كنند جدای از آنهاست. بنابراین بازی درمانی با ساخت درونی پویایی كودك همراه با یک دیدگاه پویای متناسب با آن سازگار می باشد (لندرث 1381 ص 9).

 

یک سوال قابل طرح دررابطه با كودكان بیش فعال این است كه چرا درعده ای از این كودكان پرخاشگری بعنوان، یكی از علائم ثانویه وجود دارد كه سبك وروش برخورد والدین (بعنوان ویژگی های فردی آنان) درمقابل رفتارهای كودك متفاوت می باشد (ایمان زاده 1377 ص 6).

 

با این وجود، شن وسیله‌ی خوبی برای بازیهای تهاجمی كودك بشمار می‌رود، زیرا شن را می توان با ایمنی بیشتری پرتاب كرد. عروسكها و اسباب بازیهای دیگر را میتوان میان آن مدفون كرد ویا بعنوان آب، برف، زمین جهت دفن و یا بمب استفاده كرد. درحقیقت شن وسیله‌ی مناسبی برای پاسخگویی به طیف گسترده ‌ی تخیلات كودك است (اكسلاین 1369 ص 62).

 

ضرورت و هدف پژوهش

 

درعرصه‌ی آموزش و پرورش امروزه متخصصین، صاحب نظران، حتی معلمین و مربیان با دانش آموزانی با مشكلات و اختلالات رفتاری و عاطفی بسیاری برخورد می نمایند. این اختلالات رفتاری تا حد زیادی وضعیت تحصیلی و رشد اجتماعی كودان راتحت الشعاع خود قرار داده تا آنجا كه این كودكان نمی توانند به درستی مسیر سالم وتكاملی رشد را بپیماید. از این رو باید چاره ای اندیشید
(محمدی 1384 ص 3).

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%d9%8a-%d9%85%d9%8a%d8%b2%d8%a7%d9%86-%d8%aa%d8%a7%d8%ab%d9%8a%d8%b1-%d8%b4%d9%86/

 

 

 

اختلالات كمبود توجه –بیش فعالی و رفتار ایزایی یكی از شایعترین دلایل ارجاع كودكان به مراكز بهداشت روانی، پزشك اطفال، متخصصین مغز و اعصاب ودرمانگاه های روانپزشكی كودك است. برآوردهای حاصله میزان شیوع 5 تا 20 درصد كودكان دبستان را مبتلا به اختلالات كمبود توجه – بیش فعالی  و رفتارایزایی نشان میدهد. بعلاوه مشكلات رفتاری و دیگری مانند پرخاشگری، نافرمانی، قشقرق راه انداختن، ناتوانایی های ویژه یادگیری، اختلالات گفتاری-زبانی، اختلالات سازگاری، شب ادراری، مشكلات خواب، علایم اضطراب و افسردگی نیز با ADHD  و رفتارانه ای همراه است. با این كه حدود 80% كودكان مبتلا به اختلالات بیش فعالی با گذشت زمان بهبود می یابند، اما به نظر می رسد كه كودكان مبتلا به این اختلال مشكل بتوانند خودرا سازگار كنند. لذا پیش آگهی این اختلال ضعیف بوده واغلب دربزرگسالی به بزهكاری و شخصیت های ضد اجتماعی می انجامد
(هینشو[5] واندرسون[6] 1997، باركلی[7] 1997).

 

ازطرفی رفتار بی قرار كودكان یكی از شكایات عمده اولیا مدرسه و والدین است و اختلالات مربوط به بیقراری، كمبود توجه، رفتار مقابله ای و اختلالات سلوك یكی از عمده ترین دلایل ارجاع كودكان به خدمات بهداشت روانی است. این كودكان دچار ناتوانایی یادگیری اند و احتمالاً درمدرسه شكست می خورند. از این رو شناخت و اصلاح این كودكان میتواند گام مثبتی درجهت كمك به والدین و معلمان و پیشگیری از مزمن شدن و تبدیل احتمالی آن به انواع دیگراختلالات باشد
(شریعت زاده 1377 ص 2).

 

این مسائل می تواند از پیشرفت تحصیلی كم و اعتماد به نفس ضعیف دوران كودكی، همچنین از بعضی نقایص واقعی سر چشمه گرفته باشد. به هرصورت چون این اندیشه‌ی ابتدایی وجود داشته است كه بیش فعالی نتیجه‌ی رشد نامناسب است فهم علل و توسعه‌ی درمان این اختلال بیشتر ضرورت می یابد (آزاد 1380 ص 79).

 

فرضیه پژوهش : بین میزان بیش فعالی دردو گروه از كودكانی كه برای درمان آنها از روش شن بازی درمانی استفاده شده است و كودكانی كه از این روش استفاده نشده است تفاوت معناداری وجود دارد .

 

[1] . Attention Deficit Hyperactive Disorder (ADHD)

 

[2] . Tynan

 

[3] . play

 

[4] . play therapy

 

[5] . Hinshow

 

[6] . Anderson

 

[7] . Brakley

دانلود پایان نامه ارشد : رابطه سبك اسناد با پیشرفت تحصیلی در دختران و پسران سال سوم دبیرستان

واكنش دانش آموزان در برابر مدرسه و فعالیتهای كلاسی متفاوت است. این واكنش در برخی با اشتیاق ، در برخی با اكراه و در برخی با امتناع همراه است. از لحاظ مقدار  انرژی كه دانش آموزان بكار می‌گیرند، زمینه ای كه می‌خواهند كار كنند ویاتداوم در زمینه یا كار مورد نظر بین آنها تفاوت وجود دارد.این تفاوتها به مفهوم انگیزش ارتباط دارد. بنابراین در نظر گرفتن انگیزش در برانگیختن، جهت دادن وتداوم بخشیدن رفتار دانش آموز در فرایند آموزش و پرورش از اهمیت خاص برخوردار است.اما چه سازه‌هایی در این فرایند موثرند؟

 

مطمئناً عوامل زیادی در این زمینه نقش دارد. از جمله این عوامل اسناد می باشد. اسناد به معنی نسبت دادن رفتار خود یا رفتار دیگری به علل مختلف می باشد. نظریه های اسناد نیز بر همین اساس به توضیح و تبیین علل رفتار می پردازند. در حوزه آموزشگاهی، دانش آموزان موفقیت ها و شكست های خود را به عنوان یک پی آمد تحصیلی تفسیر می كنند و جویای علت آن هستند. عمده ترین عواملی كه توسط دانش‌آموزان بكار می روند عبارتنداز: توانایی ، كوشش ، شانس و دشواری تكلیف ، همچنین بررسیها نشان می دهد كه دانش آموزان ممكن است عوامل نسبت داده شده به عملكرد خود را درونی یا بیرونی، پایدار یا ناپایدار وكلی یا اختصاصی بدانند . در راستای همین تحقیقات آنها علاقمند شده اند كه بدانند آیا جنسیت نیز در این موضوع دخالت دارد یا خیر ؟

 

برخی روش اسنادی دختران و پسران را متفاوت می دانند و علت این تفاوتها را ناشی از فرهنگ می دانند. پژوهش حاضر اسناد را به عنوان یكی از عوامل مهم انگیزش در دو جنس دختر و پسر و پیشرفت تحصیلی را به عنوان موضوعی كه متأثر از روش اسناد دانش آموزان می باشد، مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

 

 

 

زمینه و بیان مسئله

 

یكی از عوامل توجیه كننده پیشرفت تحصیلی دانش آموزان كه استعداد یكسانی دارند، انگیزش است . به عبارتی در بین دانش آموزان افرادی یافت می شوند كه علاقه و انگیزش بیشتری از خودشان نشان می دهند .این علاقه وانگیزش ، پیشرفت آموزشگاهی آنها را توجیه می كند .

 

انگیزش را می توان بطور كلی نیروی محرك فعالیتهای انسانی و عامل جهت دهنده آن تعریف كرد. به عبارتی انگیزش عامل فعال ساز رفتار انسان می باشد (سیف ،1379).

 

از عواملی كه انگیزش دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد این است كه دانش آموزان موفقیتها و شكستهای خود را به چه عاملی اسناد می دهند . این موضوع در یكی از نظریه های شناختی مربوط به انگیزش مورد بحث قرار می گیرد كه نظریه های
اسناد [1] نام دارد. مبحث اساسی در این نظریه ها تحلیل علت ومعلولی است كه افراد در مورد رفتار خود و رفتار دیگری بكار می برند .به عبارتی انسان می خواهد درباره ساختار علی محیط خویش هرچه بیشتر شناخت پیداكند و بداند رویدادی كه اتفاق می افتد به چه انگیزه ای قابل اسناد است (خداپناهی ،1379).

 

نظریه های اسناد بطور كلی دو موضوع اساسی را مورد بحث قرار می دهند كه عبارتند از عوامل علی و ابعاد علیت . عوامل علی بدین معناست كه افراد موفقیتها و شكستهای خود را به چه علتی اسناد می دهند .به فرض هایدر[2] (1958) به نقل از هیوستن[3]و همكاران (1993) به چهار علت كلاسیک توانایی ، كوشش ، دشواری تكلیف و شانس اشاره می كند اما می توان این عوامل علی را از طریق ابعاد نیز مورد بحث قرار داد. مثلاً هایدر به بعد درونی – بیرونی[4] بودن اشاره می كند . به نظر او استعداد و تلاش از علل دورنی و شانس ودشواری تكلیف از عوامل بیرونی و موقعیتی هستند . واینر[5] به بعد پایداری و قابلیت كنترل اشاره می كند وتوضیح می دهد كه خلق‌وخو و تلاش هر دو ناپایدارند . ولی خلق و خوبه مراتب كمتر از تلاش قابل كنترل است (سابینی[6]، 1992).كلی[7] (73-1972) به نقل از لوك بدار [8]و همكاران (1999) ترجمه گنجی (1380) ابعاد تمایز[9]، ثبات[10] و همرائی[11] (توافق) را بیان می كند.

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%b3%d8%a8%d9%83-%d8%a7%d8%b3%d9%86%d8%a7%d8%af/

 

 

 

نوع اسنادی كه دانش آموزان به پی آمد تحصیلی خود می دهند با موضوعاتی در ارتباط

 

 

 

است كه پیشرفت تحصیلی را مورد تأثیر خود قرار می دهد. اسنادهای علی دانش آموزان با انتظارات آنها درباره عملكردهای آینده ، رفتار تحصیلی آینده و حالات عاطفی دانش آموزان در ارتباط می باشد. این تحقیق رابطه دو موضوع جنسیت و پیشرفت تحصیلی را با اسناد مورد بررسی قرار می‌دهد. موضوع جنسیت در تحقیقاتی از جمله دوئك[12]و همكاران(1978) به نقل از كریمی(1375) ، بیر[13]وسلویا[14](99-1998)ودر ایران توسط افرادی چون احدی(1373) و بیابانگرد(1370) مورد بررسی قرار گرفته است.احدی(1373)نمونه خود را از دانشجویان انتخاب می كند وبیابانگرد فقط بعد كنترل را مورد بررسی قرار می دهد . در صورتی كه این تحقیق علاوه بر این كه دانش آموزان را به عنوان نمونه تحقیق انتخاب می كند سه بعد مهم اسناد شامل بعد ثبات،بعد مكان كنترل[15]و بعد كلیت[16]را مورد بررسی قرار می دهد. همچنین در مورد رابطه اسناد وپیشرفت تحصیلی نیز تحقیقات زیادی صورت گرفته است.از جمله پترسون[17]و بارات[18](1978)ولفولك[19](1993)، وانیر (1994).این تحقیق با توجه به در نظر گرفتن سه بعد مذكور در دو جنس دختر و پسر رابطه اسناد با پیشرفت تحصیلی را مورد بحث قرار خواهد داد.

 

اهمیت وضرورت پژوهش

 

از آنجایی كه دانش آموزان علت موفقیت و شكست خود را شناسایی می كنند در بررسی علت و معلولی این موفقیتها وشكستها نه تنها به استعداد ، كوشش ، دشواری تكلیف وشانس استناد می كنند همین طور در استنباطهای خود از ابعاد اسنادی از قبیل درونی بودن ، قابلیت كنترل[20]و ثبات نیز استفاده می كنند .از طرفی اسنادها پیشرفت تحصیلی را نیز تحت تأثیر قرار می دهند.متخصصان تعلیم و ترتیب با آگاهی از جوانب مختلف اسناد و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی می توانند به دانش آموزان كمك كنند تابه نتایج مفیدی از نظر تحصیلی دست یابند وبه دانش آموزان یاری دهند تابه كشف علل موفقیت وشكست بپردازند واز این طریق عملكرد خود را بهبود بخشند
(كریمی ،1375).

 

همچنین معلمان می توانند شاگردان را تشویق كنند تا شكست خود را به عواملی ربط دهند كه می توان آنها را كنترل كرد. در آن صورت می توان از نتایج زیان آور شكست در دانش آموزان تا حدی پیشگیری كرد(بریج[21]،2001).

 

با توجه به نیاز دانش آموزان و مربیان از شیوه های اسناد دهی مطلوب و مناسب و همچنین پیشگیری از نتایج زیان آور پی آمدهای تحصیلی در دانش آموزان ضرورت تحقیق و پژوهش در این زمینه لازم و ضروری به نظر می رسد.

 

1-attribution

 

1-Hider

 

2-Hewstone

 

3-Internality -externatity

 

4-Winer

 

5-Sabini

 

6-Kelly

 

7-Luc Bedar

 

8-Distinctiveness

 

9-Consistency

 

10-Consensus

 

1-Dweck

 

2-Beyer

 

3-Sylvia

 

4-Locus of Control

 

5-Globality

 

6-Peterson

 

7-Barratt

 

8-Wool folk

 

1-Controllability

 

2-Bridges

 
مداحی های محرم