توان سازگاری[1] در انسان از جمله خصیصههایی تلقی میشود كه نقش اساسی در تأمین بهداشت روانی و جسمانی او دارد، زیرا مجموعهای از كنشها و رفتارها شرایط و موقعیتهای جدید فراهم میآورد كه آدمی قادر میشود با ارائه پاسخهای مناسب راه كمال را طی كند و این پیشرفت در مقوله روانی و جسمانی قابل مشاهده است، زیرا كاركرد مؤثر در نقشها و تكالیفی كه فرد برای آنها اجتماعی شده را به همراه میآورد (نوربان و محمدیان شعرباف، 1376).
به تدریج كه انسان رشد میكند به طور پیوسته باید ساختارهای روانی خود را از نو سازمان بدهد تا بتواند به گونهای مؤثر با محیط خود برخورد نماید. به عبارت دیگر، قدرت سازگاری خود را بالا ببرد تا بتواند با محیط هماهنگ باشد. سازگاری مستلزم تعاملی است كه در آن شخص به گونهای نیازهای شخصی خود را در ارتباط عملی با انتظارات محیط هماهنگ میكند. پیاژه[2] معتقد است كه این فرایند از طریق درونسازی یا جذب و برونسازی یا انطباق انجام میگیرد (وظیفهشناس، 1380).
سازگاری متشكل از دو فرایند است: منطبق كردن خود با شرایط مشخص و تغییر شرایط برای منطبق كردن آن با نیازهای خود.
منظور از سازگاری مؤثر فقدان بحران نیست، بلكه وضعیتیاست كه در آن به طور معمول انتظار میرود كه استرسهای زندگی مدیریت شده باشد (فنوی، 1380). مك دانلد[3] (1985) میگوید: «وقتی میگوئیم فردی سازگار است كه پاسخهایی كه او را به تعامل با محیطش قادر میكند، آموخته باشد و از نظر عاطفی نیز بتواند با آن تعامل نماید.» (فنونی، 1380).
بنابراین طبق نظریات فوق سازگاری برای انسان یک ضرورت و امر حیاتی به شمار میآید از آنجا كه انسان در گروه متولد میشود و در گروه زندگی میكند و اجتماعی میشود و در گروه كار میكند و حتی در گروه توان سازگاری خود را از دست میدهد و ناسازگار میشود، این سؤال پیش میآید كه چرا در گروه این كاركرد را دوباره به دست نیاورد و درمان نشود. بر این اساس و به لحاظ اهمیت مشاوره و روان درمانی گروهی كه نقش اساسی در جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه به همراه دارد. در این پژوهش سعی بر آن است كه تأثیر مشاورة گروهی با رویكرد تحلیل رفتار متقابل [4](TA) بر سازگاری اجتماعی[5]، عاطفی[6] و آموزشی[7] دانشآموزان مورد بررسی قرار گیرد.
بیان مسئله
سازگاری در فرهنگ روانشناسی، عبارت است از رابطهای كه هر ارگانسیم با محیط خود برقرار میكند. این اصطلاح معمولاً به سازگاری روانشناختی یا اجتماعی با توجه به معنای ضمنی مثبت آن اشاره دارد. یعنی فرد خوب سازگار یافته و این اصطلاح وقتی به كار برده میشود كه فرد در یک فرایند جاری و غنی از رشد بالقوه خودش، درگیر است و به تغییرات محیطی به طرز مؤثری واكنش نشان میدهد. این واژه از طرفی اشاره به یک حالت تعادل كامل بین ارگانیسم و محیط دارد. حالتی كه در آن همه نیازها ارضاء شدهاند و عملكردهای ارگانیسمی به آسانی تحقق بخشیده میشوند (عیدیان، 1385).
سازگاری به فرایندهای روانشناسی كه مردم را با تغییرات روزمره هماهنگ میكند، اشاره دارد (وایتن ولیویید[8] به نقل از شهسواری،
1382) به زعم سینها وسینگ[9] (1993) سازگاری عبارت است از ثبات عاطفی و جسارت در روابط اجتماعی و نیز علاقه به تحصیل و مدرسه در فرد كه به صورت سازگاری عاطفی، سازگاری اجتماعی و سازگاری آموزشی نیز بیان شده است (سینها وسینگ، ترجمه كرمی، 1377) منظور از سازگاری اجتماعی داشتن رابطه صحیح و مطلوب با دیگران و سازگاری شخص با محیط خود میباشد كه با تغییر دادن خود و یا محیط به دست میآید (پورافكاری، 1373) و به مكانیسمهایی كه بوسیله آنها یک فرد ثبات عاطفی پیدا میكند سازگاری عاطفی اطلاق میگردد و سازگاری تحصیلی را به عنوان داشتن نگرشهای مثبت نسبت به اهداف تحصیلی وضع شده، كامل كردن شروط تحصیلی و اعتقاد فرد به مؤثر بودن تلاش برای رسیدن به درجات علمی بالاتر تعریف كردهاند (پور دهقان اردكانی، 1383).
عوامل زیادی با سازگاری كه یک ضرورت حیاتی برای انسان محسوب میشود در ارتباطند كه مهمترین آنها «نحوة برقرار كردن ارتباط و تعامل با دیگران» میباشد. به عبارت دیگر، ارتباط و تعامل ناموفق باعث بوجود آمدن ناسازگاری در فرد خصوصاً در نوجوانان و جوانان كه داشتن تعاملات اجتماعی به ارتباط با دیگران بویژه همسالان نقش مهمی در سلامت روانی آنها دارد، میشود (احمدی، 1375).
از دیدگاه روانشناسی ارتباطات، كوچكترین واحد ارتباطی در اجتماع رابطه بین دو شخصیت است. برن[10]، معتقد است كه شخصیت هر انسانی از سه بخش كه در ارتباط با یكدیگر هستند تشكیل میشود. كودك، والد و بالغ.بنابراین وقتی انسان میخواهد در جامعه سازگار باشد، باید ابتدا خصوصیات شخصیتی سهبعدی خود را بشناسد و سپس وارد اجتماع شود. آنگاه خصوصیات سهبعدی طرف مقابل را نیز به طور نسبی بشناسد تا بهتر بتواند با او ارتباط برقرار كند. چه اگر ندانیم چگونه و با كدام بعد و در چه موقعیتی رابطه انسانی برقرار كنیم ، دچار شكست در تعامل اجتماعی شده و حالت سرخوردگی و ناكامی پیدا میكنیم و در نهایت با محیط انسانی خود ناسازگار میشویم (شفیعآبادی و ناصری، 1380).
در همین رابطه در پژوهشی حاجی نصیر (1384) با عنوان «تأثیر مشاوره گروهی با رویكرد تحلیل رفتار متقابل برخود پنداره[11] و منبع كنترل[12] دانشجویان دختر دانشگاه های تهران به این نتیجه دست یافت كه مشاورة گروهی با رویكرد تحلیل رفتار متقابل با اطمینان 99% بر تغییر خود پنداره و منبع كنترل دانشجویان مؤثر بوده است.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته اینكه نظریة تحلیل رفتار متقابل نظریه قابل فهم و پیشرفته روانشناسی دربارة تفكرات، احساسات و ارتباطات افراد است و درك آن برای سنین نوجوانی راحتتر است و از طرفی رویكردی است كه مفاهیم و متون آن برای گروه های درمانی طراحی شده (كرسنی[13]، به نقل از شفیعآبادی، 1380) و نوجوانان گرایش شدیدی به شركت در گروه دارند، در این پژوهش سعی شده است كه تأثیر مشاوره گروهی با رویكرد تحلیل رفتار متقابل بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی دانشآموزان سنجیده و مورد بررسی قرار گیرد.
[1] . Adjustment
[2] . Piaget
[3] . Mcdonald
[4] . Transactional Analysis
[5] . Social Adjustment
[6] . Affective Adjustment
[7] .
[8] . Witon WLivid
[9] . Sinha and Sing
[10] . Bern
[11] . Self-Concept
[12] . Control Source
[13] . Krsiny
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...