بشر از ابتدای خلقت به جابجایی و سفر میپرداخته است. بهدست آوردن غذا، آب، امنیت یا پیدا کردن منابع جدید، انگیزههای اولیه انسان برای تحرک و سفر بودند. اما بعد از آنکه نیازهای اولیه بشر تأمین شد، تفکر و اندیشه سفر برای سرگرمی، لذت و کشف مکانهای جدید، آغاز شد. مسافرت و کاوش برای یافتن چیزهای تازه، به تأمین امکانات و فناوری تدارک لوازم یا طریقه سفر، بستگی داشته است. مسافران اولیه با پای پیاده یا سوار بر حیوانات اهلی سفر میکردند. ساختن قایق و کشتی، سفرهای دریایی را ممکن کرد و اختراع چرخ، روشهای جدیدی برای مسافرت بر روی زمین را امکانپذیر نمود. هر پیشرفت و تکامل در دانش بشری و فناوری، فرصتهای نوین گردشگری برای افراد انسانی را افزایش داد. در زمانی که تمدن شکل گرفت، جادههای بهبود پیدا کرد و حکومتها برپا و مستحکم شدند، میل به سفر به منظور کشف مکانهای جدید، کاووش برای یافتن منابع و امکانات بهتر زندگی، فراگیری دانش، بازدید و مقاصد مذهبی افزایش یافت .
گردشگری مجموعهای از اقدامات، خدمات و صنایعی است که به مسافران خدماتی مانند، حمل و نقل، تامین محلهای اقامت، جایگاههای تهیه و تدارک غذا، فروشگاهها و بازارها، محلهای تجاری و تسهیلات دیگر ارائه میدهند و سایر خدمات مهماننوازی برای افراد یا گروههایی که از خانه و محل زندگی خود دور افتادهاند را فراهم میکند . (مهریاری،1389ص 2 ،tebyan-zn.ir)
در حال حاضر گردشگری بهعنوان یكی از بزرگترین و متنوعترین صنایع دنیا مطرح میباشد و رشد سریع آن تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی فراوانی را به دنبال داشته است و بههمین دلیل نیز به یک حوزه مهم مطالعاتی بین پژوهشگران مبدل شده است. از نظر اقتصادی، گردشگری بینالمللی بیشترین عایدی را ایجاد میكند، دریافتیهای ارزی حاصل از گردشگری بینالمللی بیشتر از محصولات نفتی، خودرو و تجهیزات ارتباطی تأمین میشود. گردشگری نقش مهمی در ترغیب سرمایهگذاری در زیرساختها، ایجاد درآمد برای دولت و اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم در سراسر دنیا داشته است. یكی از اركان توسعه جهانگردی، تقاضا برای آن است كه از ساختار پیچیدهای نیز برخوردار است؛ زیرا افزایش یا كاهش سهم یک كشور از درآمدهای گردشگری جهانی، به عوامل و متغیرهایی بستگی دارد كه با توجه به نوع كشور، مسائل اداری و اجرایی و سطح آمار و اطلاعات موجود میتواند متفاوت باشد. ایران با توجه به امتیازات فراوانی كه از نظر تنوع آب و هوایی، جاذبههای طبیعی، تاریخ و تمدن كهن، آثار باستانی و مذهبی، معماری، صنایع دستی، فرهنگی و جغرافیایی دارد، از قابلیتهای فراوانی برای تبدیل شدن به قطب گردشگری جهانی برخوردار است؛ بنابراین سهم ایران از عایدیهای صنعت گردشگری جهان بسیار ناچیز است.
امروزه توسعه گردشگری در تمامی عرصهها، چه در سطح ملی و منطقهای و چه در سطح بینالمللی مورد توجه برنامهریزان دولتی و شرکتهای خصوصی قرار گرفته است. بسیاری از کشورها بهصورت فزایندهای به این حقیقت پیبردهاند که برای بهبود وضعیت اقتصادی خود باید ابتکار عمل بهخرج دهند و درصدد یافتن راههای تازهای برآیند. (لطفی، 1384ص 7) آگاهی جوامع از اینکه گردشگری منبع درآمدی ارزی بسیار مناسب و قابل ملاحظهای در اختیار اقتصاد یک کشور قرار میدهد، باعث شده است که گردشگری مفهومی بسیار گسترده در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیدا کند و بهعنوان یک صنعت تلقی شود. (طهماسبی پاشا و مجیدی، 1384: 13) بسیاری از کشورها این صنعت پویا را بهعنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی میدانند. اگر چه در مناطق مختلف، شرایط متفاوت است، گردشگری همواره عامل مهمی برای توسعه اقتصادی بهحساب میآید . (ابراهیمی و خسرویان، 1384ص 6)
توسعه صنعت گردشگری، بهویژه برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی همچون میزان بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تک محصولی مواجه هستند، از اهمیت فراوانی برخوردار است. اقتصاد ایران نیز اتكای شدیدی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت دارد و متغیرهای کلان اقتصادی آن با پیروی از قیمت جهانی نفت در طول زمان دچار نوسانات شدیدی میشود. روند حاکم بر متغیرهایی مانند تولید ناخالص ملی، سرمایهگذاری ناخالص، درآمد سرانه و غیره در سه دهه اخیر اقتصاد ایران، به روشنی نشاندهنده این موضوع است. از اینرو، بهمنظور تنو ع بخشیدن به منابع رشد اقتصادی و درآمدهای ارزی و هم چنین ایجاد فرصتهای جدید شغلی در کشور، توسعه صنعت گردشگری از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ چرا که ایران از نظر جاذبههای گردشگری جزء ده کشور اول جهان قرار دارد و از پتانسیل بسیار زیادی برای جهانگردی و گردشگری بینالمللی برخوردار است. (صباغ کرمانی و امیریان، 1379ص 17) از این رو باید زمینههای توسعه گردشگری، بهعنوان یک استراتژی از جنبههای اقتصادی، سیاسی و حقوقی فراهم شود.
فصل اول
كلیات تحقیق
فصل اول: كلیات تحقیق
1-1- بیان مسئله:
میراث فرهنگی بهعنوان یک پدیده اجتماعی، جنبه جبری و تحمیلی بر محیط اجتماعی و زندگی انسانها دارد. بهطوری كه عدهای نتیجه این رفتار تعاملی را در یک نگاه، «میراث فرهنگی» میگویند. میراث فرهنگی نشانه هویت جامعه و نگاه مردم یک جامعه به یک پدیده است. طرز زندگی، كیفیت زندگی، آداب و رسوم، عقاید، ارزشها، هنجارها و بالاخره فرهنگ هر جامعه در میراث فرهنگی آن نهفته است. این میراث كه نشانه هویت جامعه است در فرایند جهانی شدن دستخوش تحولات میشود و در این راستا مهمترین مسئله، حفظ و حراست از میراث فرهنگی و معرفی آن به دیگر جوامع است و در این رابطه، «گردشگری» دارای نقش بارزی است.
گردشگری فرهنگی خود بهنوعی آشكار و پنهان در حراست از میراث فرهنگی یک ملت و معرفی آن به جهانیان اهمیت ویژهای دارد. ما در گونهشناسی جاذبههای گردشگری فرهنگی، هشت مورد عمده را طبقهبندی میكنیم كه عبارتند از: سایتهای باستانشناسی، تاریخی و فرهنگی، الگوهای خاص فرهنگی، هنرها و صنایع دستی، فعالیتهای جذاب اقتصادی، اماكن شهری جذاب، موزهها، جشنوارهها و رویدادهای فرهنگی و آخر هم آداب و رسوم مهمانپذیری ساكنان.
هریک از این جاذبهها، ویژگیها و خصوصیات خاص خود را دارد. خوشبختانه ایران از نظر جاذبههای فرهنگی بسیار غنی است. موزهها معمولاً در مكانهای شهری و با موضوعهای مختلفی همچون باستانشناسی، تاریخی، قومنگاری، تاریخ طبیعی، هنری، صنایع دستی، علم و تكنولوژی، صنعت و… برپا شدهاند. امروزه درصد بالایی از موفقیت موزهها در جاذبههای معماری، تسهیلات، شیوه مدیریت و بهطور كلی كیفیت آن بستگی دارد. در ایران بهاندازه كافی به موزهها توجه نمیشود و بسیاری از آنها به انبار تبدیل شدهاند.
ایران در میان 200 كشور جذب كننده گردشگر در جهان رتبه 56 و از نظر درآمد ارزی رتبه 69 را دارد. در مورد معرفی جاذبههای گردشگری ایران، مسئولین مربوطه ضمن اینكه باید معرفی همهجانبهای از آثار موزهها داشته باشند، بهصورت تعریفشدهای بایبد مخاطبان خود را طبقهبندی كنند تا بنا بر سلیقه و علاقه هر طیف، نوع ابزار اطلاعرسانی را انتخاب كنند. معرفی توانمندیهای گردشگری در ایران، ابزارهای مختلف و بیانهای متفاوتی را برای انتقالاطلاعات و پیام میخواهد كه در این زمینه حضور اساتید ارتباطات و وسائل ارتباط جمعی بههمراه پژوهشگرانی كه دادههای بهروز را در اختیار مسئولین قرار دهند امری ضروری است و این همه بستگی به برنامهریزی متولیان امر برای استفاده مطلوب از نظر كارشناسان دارد، اما در این میان نمیتوان و نباید حضور بخش خصوصی را نادیده انگاشت. در این ارتباط، دستورهای رسمی راهگشا نخواهد بود. اینكه سازمان گردشگری بخش خصوصی را موظف كند كه بهازای خروج گردشگران ایرانی باید گردشگران خارجی را به داخل جذب كند، چندان كارساز و مقدور نیست. تنها راه، اطلاعرسانی درست و فراهم نمودن امكانات لازم و تعامل بین بخشی است تا علاوه بر افزایش حضور گردشگران، به كیفیت كار و ارائه خدمات بهینه نیز توجه لازم مبذول شود.
در كشور ما فرصتهای گردشگری فراوانی وجود دارد كه تاكنون كمتر به آنها پرداخته شده است. مدیریت كلان در صنعت گردشگری باید فرصتها را شناسایی كرده و آنها را در طرح جامع گردشگری كشور بگنجاند و زمینه سرمایهگذاری را در آنها مهیا كند. گردشگری مذهبی و جاذبههای فرهنگی میتواند بهعنوان یكی از فرصتهای مناسب برای ایران باشد. مجموعه فرهنگی سعدآباد چهار دوره تاریخی قاجاریه، پهلوی اول و پهلوی دوم و دوره بعد از انقلاب اسلامی را شامل میشود. این مجموعه در دوره قاجاریه، محل استقرار و سكونت تابستانی شاهان این سلسله بوده است. كاخ گلستان نیز مجموعهای از بناهای تاریخی است كه در زمانهای مختلف ساخته شدهاند و در میدان ارگ تهران واقع شده است.
مروری گذرا بر تاریخچه ورود جهانگردان و گردشگران به ایران نشان میدهد كه عمده آنها گردشگران فرهنگی هستند و برای آشنایی با فرهنگ ایران و آثار باستانی و تاریخی به ایران میآیند. كارشناسان گردشگری معتقدند كه یكی از مهمترین عوامل جذب گردشگران، امنیت، میهماننوازی و وجود آثار و ابنیه تاریخی قابل توجه، سهولت دریافت روادید، استفاده از دانشآموختگان رشتههای مختلف مرتبط با صنعت گردشگری است و از همه مهمتر ارائه خدمات مناسب برای آنهاست. با مدیریت صحیح میتوان از صنعت گردشگری و بهویژه مجموعههای فرهنگی و تاریخی برای افزایش درآمد ملی بهجای اتكا بر صادرات نفت حداكثر بهرهبرداری را نمود. هدف این تحقیق بررسی نقش اماكن فرهنگی در جذب گردشگر و ارائه راه حل های نوین جهت جذب گردشگر در مجموعههای فرهنگی سعدآباد، نیاوران و گلستان میباشد.
1-2- ضرورت انجام تحقیق:
تهران، به لحاظ دارا بودن جاذبههاى مذهبى (زیارتى)، علمى، تاریخى و فرهنگى، یکى از مراکز غنى کشور محسوب مىشود. وجود سه مجموعه فرهنگی، تاریخی: نیاوران، سعدآباد و گلستان از جمله آثار تاریخى و فرهنگى تهران است که مىتواند هزاران گردشگر داخلى و خارجى را جذب نماید. بنابراین انجام یک تحقیق در مورد موقعیت مجموعههای گردشگرى این شهر بهعنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران و شناخت امکانات بالفعل و بالقوه و تأثیر آنها در رونق گردشگری ضرورى می کند. (سینایی، 1378ص 27)
از سوی دیگر، یافتههای این تحقیق میتواند از سوی مسئولین و متولیان صنعت گردشگری در برنامهریزیها و تصمیمگیریها مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
1-3- اهداف تحقیق:
1-4- سؤالات تحقیق:
1-5- فرضیات تحقیق:
1- مدیریت مجموعههای فرهنگی، تاریخی تهران در حال حاضر، هم به لحاظ میزان دانش و تخصص مدیران و كارشناسان و هم به لحاظ اخلاق و شیوه برخورد با گردشگران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و این موضوع با كاهش گردشگران رابطه مستقیم دارد.
2- تقویت و اصلاح مدیریت مجموعهها و افزایش سطح دانش تخصصی كارشناسان ذیربط و اصلاح اخلاق و رفتار آنها با گردشگران با افزایش انگیزه گردشگران و رونق گردشگری در این سه مجموعه رابطه مستقیم دارد.
1-6- پیشینه تحقیق:
با بررسیهای بهعمل آمده تاكنون در ارتباط با موضوع آنطور كه این رساله مدنظر دارد تحقیقی صورت نگرفته است. اما به لحاظ ارتباط غیرمستقیم با موضوع مقالات و پژوهشهای معدودی انجام شده است كه بهنوعی برخی از ابعاد موضوع این رساله را پوشش میدهد كه در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
نویسندگان این مقاله تحقیقی، بیشتر به تأثیر اقتصادی گردشگری توجه نموده و معتقدند كه: تقویت روحیه گردشگری در مردم یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی است که نقش به سزایی در اصلاح توزیع درآمد بین شهر و روستا و بین شهرهای مختلف کشور دارد. توسعه صنعت حمل و نقل، هتلداری، توسعه صنایع بومی در مناطق مختلف کشور، توسعه شبکه بانکی برای تسهیل معاملات و نقل و انتقال وجوه و تأمین امنیت ملی از طریق همگرایی فرهنگها همگی از ثمرات افزایش جابهجایی کوتاه مدت جمعیتی در قالب گردشگری است. اما نباید فراموش کرد كه محور دیگری که ما در آن بسیار قوی هستیم و بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی و ثروتمند بهشدت ضعیفاند، میراث فرهنگی و سوابق تاریخی است. در این تحقیق تأكید شده است كه فرهنگ ما نقطه قوت ماست و تاریخ ما، زیباییهای طبیعت، وسعت کشور و تنوع آب و هوای آن و بهویژه هنر ایرانی سرمایهای عظیم برای صنعت گردشگری ایران است. البته در این تحقیق به مجموعههای سهگانه موضوع رساله حاضر نپرداخته است اما به نكات كلی و كلیدی مفیدی در راستای گسترش صنعت گردشگری ایران اشاره كرده است.
منبع مهم دیگر در ارتباط با گردشگری، منشور گردشگری فرهنگی است كه توسط ایكوموس، شورای بینالمللی آثار و سایتهای تاریخی[1] در اكتبر 1999 در دوازدهمین مجمع عمومی این شورا در مكزیک ارائه شده است. این منشور اشاره دارد كه: میراث طبیعی و فرهنگی یک ذخیره مادی و معنوی است که داستان توسعه تاریخی (جامعه) را بازگو میکند. این میراث نقشی مهم در زندگی مدرن دارد و باید برای عموم به لحاظ عینی، فکری و یا احساسی قابل دسترس باشد.
این منشور به حفاظت از بناهای تاریخی و رابطه بین میراث فرهنگی و گردشگری و شش اصل حمایتی از این میراث و نیز از گردشگران را مطرح كرده است.
3- برخی دیگر از پژوهشهای انجام شده در زمینه صنعت گردشگری
«توماس رادری»[2] (106-100: 2006 Rhodri et al,)، مهرانی (مهرانی، ۱۳۷۴) و راه چمنی (راه چمنی، ۱۳۸۳) در پژوهشی به این نتایج دست یافتند که با برنامهریزی و اجرای دقیق مدیریت بازاریابی میتوان تا حدود زیادی درآمد ارزی توریسم را افزایش ، درآمدهای خارجی را متنوع و کشور را از آسیبپذیری ناشی از نوسانات قیمت نفت حفظ کرد . همچنین توجه به نگرش بازاریابی میتواند راهحلی برای افزایش جذب گردشگران باشد. «زهرر»[3] (339-332: 2009 Zehrer,)، ناصری (ناصری ،۱۳۷۵) و ملک اخلاق (ملک اخلاق، ۱۳۸۲) در پژوهشهای
/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%85%d8%b4%d9%83%d9%84%d8%a7%d8%aa-%d9%88-%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%d9%85%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%af/
خود نتیجهگیری کردند که رابطه معناداری بین ابعاد سیاستگذاری و ابعاد بازاریابی وجود دارد و همچنین عمدهترین مشکلات و موانع صنعت جهانگردی کشور موانع تشکیلاتی و سازمانی، وجود سازمانهای موازی، عدم هماهنگی بین سازمانهای دستاندرکار گردشگری در کشور است. زاهدی(زاهدی ، ۱۳۷۷، ص5۳-4۳) در تحقیقات خود عنوان کرده است که میتوان با اتخاذ سیاستهای توزیع امکانات گردشگریی در سطح کشور بهنحوی که با ایجاد جاذبههای متنوع برای جهانگردان از تراکم بیرویه و هجوم به نقاط مشخص گردشگری جلوگیری بهعمل آورد. همچنین برنامهریزیهای متمرکز در سطح ملی در خصوص گردشگری نمیتواند بهطور کارا و مؤثری عمل کند و بهتر است از نظام غیر متمرکز استفاده شود . «ویلیامز»[4] (491-482ص 2006 Williams,) و صردی ماهکان (صردی ماهکان، ۱۳۸۰) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که وضعیت اماکن تاریخی آثار باستانی، تسهیلات اقامتی و ایجاد دفاتر بازاریابی و اطلاعرسانی از عوامل مؤثر در توسعه صنعت گردشگری است . مدهوشی و ناصرپور (مدهوشی و ناصرپور، ۱۳۸۲، 58-22) با ارائه مقالهای نتیجهگیری کردهاند که بین تعداد مراکز تصمیمگیری و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری، ضعف بازاریابی و توسعه نیافتگی، ضعف امکانات زیربنایی و خدمات گردشگری و توسعه نیافتگی و بالاخره فقدان فرهنگ پذیرش گردشگر و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. «گیل مور»[5] (87-22: 2002 Gilmore,) در پژوهشی به این نتایج دست یافت که حفظ، نگهداری، مرمت، توجه بیشتر به جاذبههای گردشگری، تأکید بر استفاده از معماری سنتی در ساخت اماکن گردشگری و ایجاد زیر ساختهای مناسب میتواند به افزایش ورود گردشگران و توسعه صنعت گردشگری منجر شود. «یوزاما»[6] (2008Uzama,) شجاعی و نورالدین (شجاعی و نورالدین،۱۳۸۶، ۸0-۸8) با ارائه مقالهای نشان دادند که توسعه گردشگری در بر گیرنده توجه به ابعاد توسعه در تمامی سطوح فردی، هدایت سرمایهها، جهتگیری پیشرفت فناوری و تغییر ساختاری و نهادی است که با نیازهای حال و آینده گردشگران سازگار باشد.
1-7- نوع تحقیق:
این تحقیق بهلحاظ هدف، كاربردی است. چون انتظار میرود متولیان و مسئولین صنعت گردشگری از نتایج یافتههای آن در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای مرتبط با گردشگری استفاده كنند. از سوی دیگر، بهلحاظ روش توصیفی، اكتشافی است. چون به كشف ویژگیها و توصیف موقعیت مجموعههای سهگانه فرهنگی، تاریخی تهران میپردازد.
1-8- روش تحقیق:
این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و تحلیلی و از نوع كیفی است كه به دو شكل مطالعات اسنادی-كتابخانهای و بررسیهای میدانی انجام شده است.. بدینترتیب كه ابتدا جهت روشن شدن ادبیات موضوع تحقیق و تدوین مبانی نظری و سوابق پژوهش از مطالعات نظری بهره گرفته شد كه با رجوع به كتابخانهها و استفاده از كتب، پایاننامهها و مقالات نگاشته شده، مرحله اول پژوهش به انجام رسید. در ادامه در پی یافتن پاسخ به سؤالات تحقیق و دستیابی به اهداف مورد نظر اقدام به تدوین پرسشنامه در راستای موضوع مورد بحث گردید. همچنین برای عمقبخشی و افزایش اعتبار پرسشنامه، برای تكمیل اطلاعات پرسشنامهها از مصاحبه استفاده گردید.
1-9- محیط پژوهش: این تحقیق در قلمرو محیطی مجموعههای فرهنگی، تاریخی شهر تهران انجام شده است.
1-10- متغیرها:
در این تحقیق، مدیریت مجموعههای فرهنگی، تاریخی شهر تهران بهعنوان متغیر مستقل و توسعه و رونق گردشگری شهر تهران بهعنوان متغیر وابسته است. سایر متغیرها مانند گردشگران، صنعت گردشگری و میراث فرهنگی بهعنوان متغیرهای میانجی و تأثیرگذار هستند.
1-11- چارچوب تحقیق:
تحقیق و برنامهریزی در ارتباط با صنعت گردشگری میتواند معطوف به گرایشهای مختلف باشد. در اینجا به چند گرایش عمده اشاره میشود:
– گردشگری زیارتی و مذهبی
– گردشگری طبیعت(طبیعتگردی)
– گردشگری بازرگانی و كسب و كار
– گردشگری علمی
– گردشگری معطوف به اوقات فراغت
متناسب با هر یک از اهداف و مقاصد گردشگری، چارچوب نظری تحقیق متفاوت است. چنانچه تحقیق صرفاً در خصوص گردشگری زیارتی و مذهبی باشد، مبانی نظری مربوط به انگیزهها، اعتقادات و كنشهای مذهبی مورد مطالعه قرار میگیرد. در این رساله، موضوع تحقیق ابعاد چندگانهای از اهداف و مقاصد گردشگری از جمله ابعاد زیارتی، علمی، بازرگانی، تفریحی بهطور توأمان مورد مطالعه قرار میگیرد. بنابراین تحقیق و مطالعه معطوف به این مسئله در شهر تهران و مجموعههای سهگانه فرهنگی، تاریخی میباشد. لذا مبانی نظری آن پیرامون دو رویكرد اصلی شكل میگیرد:
الف: رویکرد عرضه و تقاضا
ب: رویکرد امکان سنجی و اصلاح
– رویکرد عرضه و تقاضا
در این رویکرد صنعت گردشگری به مثابه یک ساز و کار توسعه اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته میشود که ناشی از اثرگذاری و رابطه متقابل تقاضای گردشگری و عرضه آن است.
گردشگرانی که معمولا به مکانی خاص به دلایل شغلی، زیارت اماکن مقدس و یا تفریحات و گذراندن اوقات فراغت مسافرت میکنند در واقع تقاضاکنندگان اصلی امر گردشگری هستند. عوامل جذبکننده منطقهای، جاذبه و اثرگذاری یک مکان مذهبی خاص، شرایط اقلیمی و محیط زیست و زیباییهای طبیعی و تسهیلات و امکانات تفریحی و شهری، سطح قیمتها، همگی عرضه گردشگری را شکل میدهند. مطالعات نشان میدهد که مشخصاً گردشگری هم از طرف تقاضا و هم از سوی عرضه هدایت میگردد.(دالس ویل، 1387: 43)
عرضه گردشگری در واقع کالائی تولید میکند که آن را «محصول گردشگری» مینامیم. برای رسیدن به محصول گردشگری نیاز به تأسیسات زیربنایی و روبنایی جهانگردی است.
– رویکرد امکان سنجی و اصلاح
فرایند برنامهریزی و تصمیمگیری در صنعت گردشگری با هدف اصلاح فرایندها و رونق و توسعه این صنعت منوط به شناخت امكانات و قابلیتها است. در این راستا، موقعیت، کیفیت، ویژگی عملکردی و سایر عوامل موثر نقاط جذب گردشگر، مطالعه و پس از آن نقاط ویژه و مهم مورد ارزیابی و بررسی کیفی قرار میگیرد. همچنین ارزیابی، طبقهبندی و ترکیب افراد و گروههای اجتماعی گردشگری و نحوه استفاده از آنها از مجموعه فضاهای جاذب گردشگری، اقامتی و پذیرایی و تأسیسات زیربنایی جزو اهداف این بخش میباشد. ارزیابی اهداف طرح توسعه و رونق گردشگری شهر نیز از طریق شناخت قابلیتهای توسعه و رفع موانع و کمبودها در این بخش حاصل میگردد.
1-12- جامعه آماری:
[1] ICOMOS: International Council on Monuments and Sites
[2] Rhodri, Thomas
[3] Zehrer, Anita.
[4] Williams, Alistair.
[5] Gilmore, J. H.
[6] Uzama, Austin.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
یکی از جنبه های مهم علم بیماریشناسی گیاهی شناسایی عوامل بیماریزای گیاهان از جمله قارچها میباشد که روی محصولات زراعی، باغی، سبزیجات، گیاهان زینتی، جنگلها و مراتع خسارتهای زیادی ایجاد می کنند. اولین قدم جهت کنترل عوامل بیماریزا شناسایی دقیق آنها است. در این تحقیق قارچهایی از یک گروه نسبتاً بزرگ تحت عنوان cercosporoid hyphomycetes مورد مطالعه قرار گرفتند که
مجموعه ای مشتمل بر بیش از 30 جنس مختلف قارچی با خصوصیات ظاهری کم و بیش مشابه هستند (Crous and Braun, 2003).
این قارچها عمدتاً مولد لکهبرگی در گیاهان میباشند. تعدادی از قارچهای این گروه هیپرپارازیت سایر قارچهای پاتوژن گیاهی هستند (Khodaparast and Braun, 2005). برخی از آنها نیز به عنوان عوامل کنترل بیولوژیکی علفهای هرز معرفی شده اند (Berner et al., 2005).
بیشترین تعداد گونه ها مربوط به جنس .Cercospora Fresen است. این جنس با داشتن کنیدیوفورهای رنگی، ایستاده، زانویی تا موجدار، دارای بند یا فاقد آن، وجود یک یا چند محل برای تولید کنیدیوم و کنیدیومهای شفاف واژچماقی تا سوزنی شکل، راست یا خمیده با بندهای متعدد از سایر جنسهای مشابه متمایز می شود.
در منوگراف Chupp (1954) نام 1800 گونه از جنس Cercospora آمده است.
Deighton (1967, 1976, 1987) با مطالعه مرفولوژیکی ضمن معرفی جنسهای جدید، برخی گونه های معرفی شده در جنس Cercospora را در جنسهای دیگر ترکیب کرد. تعداد نامهای معرفی شده در جنس Cercospora تا سال 1987 به بیش از 3000 نام افزایش یافت (Pollack, 1987). مجموعه ای از خصوصیات مرفولوژیک شامل ساختار کنیدیوماتا (استروماتا یا سینماتا)، کنیدیوفورها (کنیدیوفورهای منفرد، دستهای یا به صورت سینماتا، وجود یا عدم وجود انشعاب، وجود یا عدم وجود رنگدانه و متعلقات)، یاخته کنیدیومزا (محل قرار گرفتن، نحوه توسعه، وجود یا عدم وجود زخم) و کنیدیوم (منفرد یا زنجیری بودن، شکل، ابعاد، وجود یا عدم وجود بند و تعداد آن، متعلقات و رنگ) برای تفکیک جنسها و گونه ها استفاده شده اند (Braun, 1995a, 1998; Crous and Braun, 2003).
فرم جنسی (تلئومورف) اغلب گونه های جنس Cercospora و جنسهای مشابه، به Mycosphaerella Johanson تعلق دارد (Crous et al., 2000). بر اساس Crous et al., (2007) جنس Mycosphaerella از لحاظ فیلوژنتیکی هتروژن (نامتجانس) است که با بیش از 30 جنس از آنامورفهای هیفومیستی مرتبط است و گونه های ساپروفیت یا پارازیت گیاهی را شامل می شود که از لحاظ اکولوژیکی زیستگاههای متفاوتی را اشغال می کنند و در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری تا مناطق سرد گسترش دارند (Crous et al., 2000).
/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%87-%d8%aa%d8%a7%da%a9%d8%b3%d9%88%d9%86%d9%88%d9%85%db%8c-%d9%87%db%8c-2/
1-2- اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
علیرغم اهمیت بالای این گروه از قارچها به عنوان عوامل بیماریزا روی گیاهان با ارزش اقتصادی زیاد از جمله چغندر، لوبیا، سویا، باقلا، بادام زمینی، لوبیا چشم بلبلی، پنبه، کنف، گلرنگ، یونجه، شبدر، شنبلیله، کاهو، گلپر، شوید، رازیانه، جعفری، نعناع، گل گاوزبان، انجیر، انار، انگور، گیلاس، آلبالو، آلو، خرمالو، توت فرنگی، تمشک، اکالیپتوس و همیشه بهار و اهمیت تعدادی از جنسها در تولید فیتوتوکسین، تا کنون در ایران در ارتباط با شناسایی آنها مطالعات منسجم صورت نگرفته و از ترکیب دقیق جنسها و گونه های موجود اطلاعاتی در دسترس نیست. همچنین پراکنش این قارچها روی میزبانهای مختلف و در نقاط مختلف ایران به خصوص استانهای شمالی کشور نامشخص است.
اغلب گونه های جنس Cercospora قادر به تولید فیتوتوکسین غیر اختصاصی میزبان به نام cercosporin هستند که باعث افزایش بیماریزایی این قارچها می شود (Fajola, 1978). این توکسین در حضور نور، آنیون سوپراکسید تولید می کند که باعث پراکسیداسیون لیپیدها در یاختههای گیاهی و ایجاد خسارت به آنها
می شود (Mojdehi and Zamanizadeh, 2000).
جنسها و گونه های جدید متعددی از این قارچها توسط پژوهشگران گزارش شده اند و با مطالعات مرفولوژیکی و داده های جدید مولکولی در مفهوم جنس و گونه در این گروه با آنچه که در گذشته مورد قبول بوده تغییراتی حاصل شده است (Crous and Braun, 2003). لذا ضرورت دارد که نمونههای ایران نیز با توجه به تغییرات جدید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند و از مجموعه صفات مرفولوژیک، صفات با ارزش بالای تاکسونومیک جهت شناسایی دقیق آرایهها مشخص شوند.
اگرچه Ershad (2009) در آخرین فهرست قارچهای ایران نامهای قبلی آرایههای معرفی شده در ایران را با توجه به اصلاحات پیشنهاد شده توسط Crous and Braun, (2003) و Braun (1995a, 1998) تغییر داده است، اما در فهرست مذکور نامی از گونه Cercospora apii نیامده است. این در حالی است که
Crous and Braun, (2003) نام خیلی از گونه هایی که در منوگراف Chupp (1954) بر اساس میزبان تفکیک شده بودند را به عنوان مترادف گونه C. apii در نظر گرفتهاند. این گونه مجموعه بزرگی از آرایهها که از لحاظ مرفولوژیکی غیر قابل تفکیک بوده و دامنه میزبانی گستردهای دارند را شامل می شود.
مطالعات جدید در ارتباط با این قارچها در کشورهای دیگر منجر به تغییر حد و مرز جنسها و گونه ها و معرفی جنسها و گونه های جدید شده است (Crous and Braun, 2003). بنابراین ضرورت دارد که این قارچها در ایران مورد بازبینی و بررسی دقیق قرار گیرند و با توجه به یافته های جدید طبقه بندی شوند.
این گروه از قارچها به علت اینکه پارازیت نیمهاجباری هستند در محیطهای کشت مصنوعی بسیار کند رشد و سخت اسپورزا بوده و به ندرت اسپور تولید می کنند. این یک محدودیت برای انجام مطالعات مولکولی محسوب می شود.
این تحقیق با اهداف شناسایی جنسها و گونهها بر اساس مطالعه خصوصیات ریختشناسی، ارائه صفات مرفولوژیکی قابل اطمینان و کلید تشخیص برای شناسایی جنسها و گونه ها، شناسایی و معرفی گونهها و میزبانهای جدید برای ایران و جهان انجام شده است. همچنین تلاش شده تا اطلاعات منسجم و تکمیلی برای آغاز تحقیقات نوین در ارتباط با این قارچها برای دیگر پژوهشگران فراهم شود.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
میتوان دریافت که چرا رویکردهای تازه روبرویی با سکونتگاههای غیررسمی، بر توانمندسازی و بهبود کیفیتهای محیطی این اجتماعات با بهره گیری از دارایی ها و ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی آنها تاکید دارند. رویکردهایی که میکوشند این اجتماعات را هم از دیدگاه اجتماعی و هم کالبدی به شهر مادر پیوند دهند.
فصل اول:
کلیات پژوهش
/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%ac%d8%b3%d8%aa%d8%ac%d9%88%db%8c-%da%a9%db%8c%d9%81%db%8c%d8%aa%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d8%a7%d9%84%da%af%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%81/
سکونتگاه غیررسمی، ناظر بر محل اسکان بخشی از جمعیت شهری در جهان سوم است که خارج از بازار رسمی زمین و مسکن و بر پایه قواعد و قول و قرارهای خاص خود، به دست خود ساکنان این گونه مکانها ساخته شده است (صرافی، 1387، 8).این گونه سکونتگاهها اغلب دارای ویژگیهای زیر هستند (www.undro.org.ir):
“مسکنگزینی در این گونه سکونتگاهها در واقع کوششی است که تهیدستان نامتشکل شهری و مهاجران روستایی برای حذف اجاره مسکن از سبد هزینه های خانوار انجام می دهند و بر خلاف این باور نادرست که سکونتگاههای این چنینیمعضلی کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است، نبود یا حذف این سکونتگاهها در کشورهای جهان سوم می تواند به شورشهای شهری و رشد جمعیت زیر خط فقر شتاب دهد”(پیران، 1387، 18).
رئیس برنامه اسکان بشر اعلام نموده است که سال 2007 نخستین سال در تاریخ بشر است که بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها به سر بردهاند و در همین سال، شاهد عبور تعداد جمعیت ساکن نواحی فرودست شهری از مرز یک میلیارد نفر بودهایم؛ یعنی یک نفر از هر سه نفر شهرنشین. از اینرو میتوان گفت شهری شدن فقر از بزرگترین چالشهای توسعه جهانی است که در صورت تداوم روند نامطلوب کنونی، در طی سه دهه آتی شامل 2 میلیارد نفر ساکن نواحی فرودست شهری خواهد شد (صرافی، 1387، 6). با توجه به افزایش جمعیت شهرها، چنین برآورد می شود که امروزه نزدیک به 850 میلیون نفر یا 42.7 درصد جمعیت شهری جهان در حال توسعه در زاغهها و سکونتگاههای غیررسمی زندگی می کنند (مشکینی، 1388، 42).
اگرچه به طور متوسط در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه، سکونتگاههای غیررسمی در ایران از کمیت و کیفیت مسکن و زیربناهای بهتری برخوردارند، اما با توجه به جهانی شدن اقتصاد با پیامدهایی همچون شهری شدن فقر و دو سطحی شدن جامعه، تداوم و چاره نکردن این شرایط، می تواند به شکاف بیشتر انتظارات و واقعیات در اجتماعات غیررسمی بیانجامد و آنها را محمل عصیان و آسیبهای بیشتر کند(www.undro.org.ir).
به کیفیتهای فضایی در سکونتگاههای غیررسمی میتوان از دو دیدگاه نگریست. از سویی این سکونتگاهها به دلایلی همانند عجله درساخت و ساز، مصالح نامناسب، بیبرنامگی، توانایی مالی و فنی پایینو بیتوجهی به مسئله کیفیت فضای زندگی در هنگام ساخت به دلیل نیاز فوری سرپناه،از کیفیت پایین فضاهای همگانی رنج میبرند و نگاه کمی برای پیوند دادن این سکونتگاهها با شهر مادر بسنده نیست. بنابراین در بهسازی این سکونتگاهها نباید از کیفیت چشم پوشید. و این می تواند زمینه ورود دانش طراحی شهری به مسئله اسکان غیررسمی باشد.
از سویی دیگر سکونتگاههای غیررسمی را میتوان به عنوان نمونههای کوچکی از نحوه پیدایش سکونتگاههای بشری به دیده آورد. سکونتگاههایی که از پویایی ذاتی برخوردار بوده و به خاطر نبود قوانین و مقررات رسمی در آنها، به مرور زمان خود را با شرایط محیطی هماهنگ میسازند. بدینروی روند پیدایش و رشد آنها می تواند نشاندهنده تأثیر ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و از این دست بر فرم کالبدی سکونتگاههای انسانی باشد.
افزون بر همه اینها با نگاهی به بافتهای برخی سکونتگاههای غیررسمی که به شیوه تصرف خزنده شکل گرفتهاند، میتوان شباهتهایی را میان آنها و بافتهای انداموار روستایی و یا تاریخی یافت. کیفیت هایی همچون گذرهایی پیچ در پیچ، فضاهای باز خرد مقیاس، تباین و دیدهای متوالی متنوع، شاید در پس به هم ریختگی و آلودگی این سکونتگاهها رنگ باخته باشد. اما مطالعه آنها می تواند بسترساز پدید آمدن الگویی جایگزین برای توسعههای “بساز و بفروشی” باشد، توسعههایی که نخست طراحی و آماده سازی میشوند و پس از آن مشتریهای جورواجور با قدرت خرید مشابه برای آنها جستجو میشوند.
بنا بر اعلام مرکز اسکان بشر در سال 1996 یک پنجم جمعیت جهان فاقد خانهای در شأن زندگی انسان بودند که دامنه گستردهای از بیسرپناهها و خیابانخوابها تا آلونکنشینان را در بر میگرفت. این نسبت برای کشورهای « جنوب » در حال افزایش بوده به طوریکه در منطقهبا رونق اقتصادی آسیا – اقیانوسیه، حدود 60 درصد جمعیت شهری در سال 2000 بدینگونه مسکن گزیدهاند.کمیسیون جهانی آینده شهرها در قرن بیست و یکم میلادی نیز هشدار داده است که به موازات رشد ابرشهرها[1]، فقر شهری در کشورهای جنوب افزایش خواهد یافت. همچنین بخش عمدهای از رشد شهرنشینی بر پایه اقتصاد غیررسمی و همراه با گسترش سکونتگاههای غیررسمی صورت خواهد گرفت و این گرایش را “غیررسمی شدن شهرنشینی”[2]نامیده است (صرافی، 1381 الف، 5).
[1]. Mega cities
[2]. Informalized urbanization
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
……………………………………………………………………………………………………………………….. 464
8-1- الف: اشکوب آپسین …………………………………………………………………………………………………. 464
8-1-ب: اشکوب آلبین ………………………………………………………………………………………………………. 470
8- 2- الف: مرز آپسین/آلبین در برش کوه منگشت ………………………………………………………….. 476
8- 2-ب: مرز آپسین/آلبین در برش کوه بنگستان …………………………………………………………….. 477
8- 2-ج: مرز آپسین/آلبین در برش کوه میش ………………………………………………………………….. 480
8- 2- د: نبود چینه شناسی آلبین زیرین در برش های مورد مطالعه و زون ایذه ……………… 481
8- 3: مرز آلبین/سنومانین در برش های مورد مطالعه ……………………………………………………….. 482
8- 3-الف: مرز آلبین/سنومانین در برش کوه منگشت ………………………………………………………. 483
8- 3-ب: مرز آلبین/سنومانین در برش کوه پیون …………………………………………………………….. 484
8- 3-ج: مرز آلبین/سنومانین در برش کوه بنگستان …………………………………………………………. 485
8- 3-د: مرزآلبین/سنومانین در برش کوه میش ………………………………………………………………… 489
8- 3-ه: مرزآلبین/سنومانین در برش کوه آنه …………………………………………………………………… 489
فصل نهم: نتیجه گیری
9- الف : لیتواستراتیگرافی …………………………………………………………………………………………………. 491
9-الف-1: برش تاقدیس پیون …………………………………………………………………………………………… 491
/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d9%87-%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d9%8a%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%aa%d9%8a%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%81%d9%8a/
9-الف-2: برش تاقدیس منگشت ……………………………………………………………………………………….. 491
9-الف-3: برش تاقدیس بنگستان ……………………………………………………………………………………….. 492
9-الف-4: برش تاقدیس میش ……………………………………………………………………………………………. 493
9-الف-5: برش تاقدیس آنه ………………………………………………………………………………………………. 494
9- ب: بایواستراتیگرافی ……………………………………………………………………………………………………… 495
9-ب-1: برش تاقدیس پیون ……………………………………………………………………………………………… 495
9-ب-2: برش تاقدیس منگشت ………………………………………………………………………………………….. 495
9-ب-3: برش تاقدیس بنگستان …………………………………………………………………………………………. 496
9-ب-4: برش تاقدیس میش ……………………………………………………………………………………………… 496
9-ب-5: برش تاقدیس آنه ………………………………………………………………………………………………… 497
9- ج: مطالعات ایزوتوپی …………………………………………………………………………………………………… 497
9- د: مطالعات حوادث بی هوازی اقیانوسی ……………………………………………………………………… 498
9- ه: مرزهای کرونواستراتیگرافی ……………………………………………………………………………………… 498
9- ه- 1: مرز آپسین/آلبین در برش های مورد مطالعه و نبود چینه شناسی آلبین زیرین …………….. 498
9- ه- 2: مرز آلبین/سنومانین در برشهای مورد مطالعه ………………………………………………….. 498
9- و: مطالعات پالئونتولوژی ……………………………………………………………………………………………….. 499
9- ز: پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………….. 499
منابع و مآخذ …………………………………………………………………………………………………………………… 501
اطلس میكروفسیل ها …………………………………………………………………………………………………….. 565
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
با وقوع انقلاب صنعتی، شهرها در مسیر رشد و توسعه قرار گرفته و متناسب با آن زندگی شهرنشینی با استقبال بیشتری روبرو شده است. به تناسب تحول نیازها و انتظارات اجتماعات انسانی مشخصات کالبدی، بافت و کارکرد آن ها دستخوش تغییر شده است. در نتیجه، برنامهریزی مدرن شهری موضوع کلیدی است که به منظور انطباق هرچه بیشتر بافتها و الگوهای سکونت شهری با نیازهای کنونی و آینده ساکنان با هدف ارتقای عدالت اجتماعی در دهه های اخیر مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. انجام مطالعات ارزیابی پیامدهای اجتماعی[1] پروژهها و طرحهای توسعهای، از جمله مهم ترین روشهایی است که در سالهای اخیر با هدف اجتناب از برداشت صرفا کالبدی به پروژههای توسعه ای و توجه به انسان به عنوان مرکزیت برنامه ریزیهای توسعه ای، اهمیت پیدا کرده است.
بیشک برنامه ریزی و هرگونه تغییر در اجزای شهری و اجرای پروژههای مختلف، در هر جای دنیا عواقبی را به دنبال دارد.گاهی اجرای این پروژههای شهری، با جابه جایی گسترده جمعیت همراه بوده و این انتقال فیزیکی جمعیت، جابه جایی فرهنگی و نیز مجموعهی وسیعی از پیامدها را در الگو و سبک زندگی، ارتباطات انسانی و شبکههای همسایگی، سلامت و رفاه اجتماعی به دنبال داشته است. در چنین شرایطی، ارزیابی پیامدهای اجتماعی، با هدف پیش بینی و تشخیص این گونه تغییرات و جابجاییها و به منظور افزایش بازده پروژههای شهری بسیار موثر و کارساز خواهد بود. عدم شناخت و ارزیابی پیامدهای اجتماعی در بعضی موارد، تنها تحمیل کننده هزینههای غیرضروریای بوده که در اغلب موارد، با رفع ظاهری بعضی مشکلات، به تعمیق و یا ایجاد مجموعه وسیعی از مسائل اجتماعی و فرهنگی منتهی میشود. در واقع، مطالعات ارزیابی پیامدهای اجتماعی، برای مرتفع کردن نیاز نظامهای تصمیم گیری و سیاست گذاری به شناخت پیامدهای ممکن و راهکارهای کاهش پیامدهای منفی و افزایش پیامدهای مثبت، طراحی و اجرا میشوند.
گزارش حاضر به معرفی و بیان نتایج حاصل از بررسی پیامدهای اجتماعی احتمالی ناشی از اجرای پیادهراهسازی در محدوده میدان امام خمینی همدان و خیابانهای ششگانه آن میپردازد.
میدان امام خمینی(ره) و خیابانهای ششگانه منشعب از آن در مرکزیت شهر همدان واقع شده و دارای پنج کارکرد اصلی مسکونی، حمل و نقلی، تجاری- اداری،خدماتی و فراغتی میباشد که همین امر شیوه زندگی خاصی را در این محدوده رقم زده و به واسطه ایفای نقش ساختارهای اقتصادی و اجتماعی دائما باز تولید میشود. اکثریت شاغلین در این محدوده، در بخشهای تجاری، تولیدی، اداری – انتظامی، گردشگری – توریستی، بهداشتی و درمانی، مذهبی و حمل و نقلی فعالیت دارند. عمده ترین کاربریهای موجود در محدوده، کاربری مسکونی با سهم نسبی حدود 32.45 درصدی و کاربری تجاری در حدود 39.35 درصد میباشند و حدود 20 درصد به فعالیتهای گردشگری– توریستی که در امتداد تپه هگمتانه قرار دارد،اختصاص دارد.(مطالعات مشاورین طرح،شرکت مهندسین نقش پیراوش، 1385) این محدوده بسیاری از عناصر ارزشمند تاریخی و عملکردی شهر را در خود جای داده که در حقیقت معرف هویت تاریخی و ارزشمند شهر همدان بوده و شهر را به لحاظ معنایی سامان میدهد. از آنجا که این میدان و خیابانهای منتهی به آن، مرکز تجاری و مسکونی شهر بوده و از سویی ارتباط با دیگر نواحی شهر را میسر میکند، علاوه بر ساکنین آن، روزانه مسیر تردد هزاران کارگر، کارمند، راننده و دیگر اقشار بومی و غیر بومی میباشد و همین امر، عاملی موثر در تشدید گره ترافیکی این بافت مرکزی محسوب میشود.
پروژه پیادهراه سازی میدان امام خمینی و خیابانهای ششگانه آن، در سال 1385 با هدف ارتقای کیفی بافت تاریخی شهر همدان و حذف ترافیک مرکزی آن، به تصویب شورای عالی مسکن و شهرسازی استان رسید. از دیگر اهداف اصلی طرح، تقویت گردشگری و افزایش جذب توریست در این منطقه میباشد. محدوده مورد نظر پروژه، میدان امام خمینی و شش خیابان اصلی منشعب از آن را یعنی خیابانهای بوعلی (جنوب) اکباتان (ضلع شمالی طرح)، تختی، شهدا، باباطاهر و خیابان شریعتی را تا اولین چهارراه یا اولین میدان بعد از میدان امام خمینی شامل میشود. با وجود گذشت زمانی طولانی از تصویب پروژه و قطعیت کامل مجریان طرح درباره اجرایی شدن آن، در حال حاضر هیچ گونه برنامه ریزی مشخصی دربارهی زمانبندی، هزینه های اجرایی و یا فازبندی طرح صورت نگرفته است. پس از تصویب پروژه، یکی از فعالیتهای انجام شده در راستای آن، اجرای آزمایشی طرح در دو خیابان از خیابانهای ششگانه (بوعلی-اکباتان) بوده است. این اجرا که با بسته شدن شبانه روزی این دو خیابان همراه بود، بدون اطلاع رسانی قبلی و یا ارائه توضیحاتی درباره علت آن، در سال 1390 آغاز شد. اجرای این طرح دراین محدوده که مرکزیت درمانی و تجاری استان همدان محسوب میشوند، افزایش اعتراضات و شکل گیری تجمعاتی را از سوی پزشکان و بازاریان منطقه در پی داشت و به موجب آن پس از گذشت چند ماه، ادامه طرح در یکی از این دو خیابان (بوعلی) متوقف شده، ولی خیابان اکباتان که به بازار روستاییان شهرت دارد، تا پایان سال 91 همچنان بسته باقی ماند و در نتیجه آن به گفتهی بسیاری از کسبه، در این دو سال، بازار اکباتان دچار رکود اقتصادی شدید شد.
/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b2%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1%d8%a7%d8%aa-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d9%be%d8%b1/
همانگونه که از توصیفات برمیآید، در صورت اجرای پروژه با در نظر گرفتن اهداف اصلی آن، فرایندی دست کم 10 ساله و همراه با پیامدهای وسیعی در زندگی ذینفعان مستقیم و غیر مستقیم طرح خواهد بود. از آنجا که طرح برخلاف موارد مشابه آن دردیگر نقاط کشور، محدوده وسیعی از مرکز شهر با مختصات خاص را در بردارد، بدون شک تاثیرات احتمالی اجرای آن سطح وسیعی از منطقه را در بر خواهد داشت و تاثیر شگرفی بر شبکه و میزان تعاملات اجتماعی، فعالیتهای اقتصادی، میزان و الگوی دسترسی به امکانات و سرویسهای اجتماعی و الگوی حمل و نقل برجای خواهد گذاشت.گستردگی طرح به اندازه ای است که همه ساکنین، شاغلان و گروههای مردمی در ارتباط با این محدوده را به یک اندازه تحت تاثیر قرار نمیدهد.
پیامدهای مرتبط با مرحله ساخت، اگر چه مهم، ولی مقطعی بوده و انتظار میرود با اتمام پروژه مرتفع شوند. اما دسته دیگر و مهم تر پیامدها با اتمام پروژه و شروع زندگی و تردد در بافتی از شهر که از حیث کالبدی و عملکردی مشخصاتی کاملا متفاوت از بافت پیشین دارد، پدیدار میشوند.
همانگونه که بیان شد، در محدوده مورد نظر،در هم تنیدگی مجموعهای از ساختارهای روابط اجتماعی و همسایگی، نظام روابط قدرت، الگوی دسترسیهای اجتماعی و خدماتی، نظام اقتصادی، گذشته و هویت تاریخی و در نهایت ویژگیهای کالبدی منطقه، منجر به ساخت اجتماعی با مشخصات کاملا متمایز از سایر مناطق شده و بدون شک تغییر در ساختار فیزیکی و کالبدی که سهم عمده ای در شکل گیری این مجموعه اجتماعی داشته، تغییرات مهمیرا در سایر عناصر تشکیل دهنده و مقوم آن به دنبال خواهد داشت و مطمئنا نمیتوان تنها با پیادهراهسازی و سنگفرش کردن این کالبد شهری، چنین نتیجه گرفت که تغییرات متعاقب آن در سایر عناصر و مولفههای تشکیل دهنده ی این شیوه زندگی نیز، مثبت و سودمند خواهد بود.
بررسیهای انجام شده در زمینه شناخت بافت اجتماعی – فرهنگی میدان امام و خیابانهای ششگانه طرح، حاکی از آنست که در صورت عدم توجه به وجوه غیر مهندسی و فنی و زمینه اجتماعی فرهنگی پروژه و عدم اطلاع رسانی و نظرخواهی از مردم در مورد اجرای طرح، همانند بسیاری از پروژههای اجرا شده مشابه در سطح کشور، با مشکلات عدیده ای در مسیر اجرا و اتمام طرح روبرو خواهد شد.
بررسی حاضر در پی آنست تا با شناسایی، تحلیل، تبیین و شیوه ی مطلوب مدیریت این پیامدها، به تقویت آثار مثبت و کاهش آثار منفی اجرای پروژه بپردازد. بنابراین مساله اصلی تحقیق حاضر، عبارت است از اینکه چگونه اجرای طرح شهری چون پیادهراهسازی که در راستای بهبود کیفیت و استانداردهای محیطی و زندگی شهری صورت میگیرد، در صورت عدم توجه به موضوع پیامدهای اجتماعی اجرای طرح در مقاطع مختلف، میتواند آثار و نتایج نامطلوب و در مواردی جبران ناپذیر به دنبال داشته باشد که در بسیاری از موارد بروز همین آثار منفی، نادیده گرفته شدن نقاط مثبت طرح و به هدر رفتن هزینه های بسیار را منجر میشود.
نگرش کنونی حاکم بر مدیریت فرایندهای تغییر حتی در عرصههای اجتماعی و فرهنگی نیز، نگرش مبتنی بر مهندسی است. اصطلاح مهندسی کردن یک تغییر، صرف نظر از نگرشی صرفا مکانیکی به تغییر، بیشتر به معنی تمرکز بر اصل تغییر و تلاش برای تمهید مکانیسمهای مناسب تحقق حداکثری اهداف تغییر است. در حالی که مدیریت سیستمییا به تعبیر بهتر، مدیریت اجتماعی تغییر که مستلزم اتخاذ رویکردی سیستمیبه تغییر است، نه تنها بر اصل تغییر بلکه بر موضوعاتی چون ضرورتهای اجتماعی آن، تناسب تغییر و محیط، آثار و نتایج ناخواستهی تغییر و شیوهی مدیریت جامع و همه جانبهی تغییرات متکی است و معیارهای ارزشیابی فرایندهای تغییر در این رویکرد فراتر از محدودهی اهداف پیش بینی شده تغییرات تعریف میشود. (پاکسرشت, 1389؛ص6) طرحهای پیادهراهسازی از جمله اقداماتی در مدیریت نظام شهری به شمار میروند که غلبهی دیدگاه مهندسی در آن هویدا است. تجربهی اجرای این نوع اقدامات در کشور طی سالهای اخیر، به خوبی موید این نکته است که نگاه به شهر به مثابه فضا و کالبد حمل و نقلی و تلقی مدیریت شهری به مثابه مدیریت فضا و کالبد شهری در این طراحیها غالب است و در نتیجهی همین امر و غفلت از جوانب اجتماعی و فرهنگی فضاهای شهری و در مجموع فقدان نگرش سیستمی، منطقه واقع در طرح پیاده راه سازی، به منطقهای فاقد هویت مشخص، با مسائل اجتماعی و شهری متعدد تبدیل میشود. پرداختن به موضوع پیامدهای اجتماعی در چنین فضایی، به خارج کردن تفکر اجرای طرحهای شهری از چارچوب محدود مهندسی بافت به مدیریت اجتماعی طرحهای شهری کمک خواهد کرد.
در سطح کشور، پروژههای شهری و صنعتی بسیار زیادی به اجرا در آمده است که پیامدهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی وسیعی به دنبال داشته اند. ولی هرکدام، در نوع خود، پروژهای خاص با آثار و پیامدهای منحصربه فردی بوده که همین ویژگی، مانع تعمیم نتایج این نوع مطالعات به یکدیگر، حتی در صورت تشابه بالا میشود.
محدوده طرح مورد نظر، متشکل از میدان اصلی شهر همدان و شش خیابان منشعب از آن است که شاید به لحاظ جغرافیایی در جهان مشابهاتی( هرچندبه ندرت) داشته باشد، ولی سبک زندگی خاص و نوع روابط اجتماعی در آن، توانسته چهره ای کاملا منحصر به فرد را برای این محدوده به ارمغان آورد. همین چهره اجتماعی منحصر به فرد محدوده طرح، خود دلیلی محکم برای اثبات ضرورت شناخت کامل محیط و انجام مطالعات ارزیابی پیامدهای اجتماعی در قبل از اجرای طرح پیادهراهسازی میباشد. در صورت عدم شناخت و تاکید صرف بر اهداف پروژه بدون توجه به محیط اجتماعی آن به عنوان محیطی کاملا منحصر به فرد، میتواند نتایجی جبران ناپذیر به همراه داشته باشد. نتایجی چون برهم خوردن سبک زندگی ساکنان، جابجایی فرهنگی، از بین رفتن امنیت و افزایش آسیبهای اجتماعی، مسائل اقتصادی و… میتواند از جمله این نتایج باشد که با داشتن نگاهی صرفا کالبدی به محیط به جای در نظر گرفتن آن به عنوان بافت اجتماعی خاص، نمیتوان این حقایق را در نظر داشت ، این در حالیست که گاهی وسعت و عمق این پیامدهای منفی چنان گسترش میابد که ناخواسته مانع توجه به پیامدهای مثبت طرح خواهد میشود.
پایان نامه حاضر، به دنبال شناخت کامل محدوده طرح،یعنی میدان امام خمینی همدان و شش خیابان اصلی آن به منظور ارزیابی پیامدهای اجتماعی پیادهراهسازی محدوده در مرحله قبل از اجرا میباشد و نتایج این مطالعه میتواند در بخش معاونت عمران و شهرسازی شهرداری همدان (مجری طرح)، به منظوراجرای بهتر و جلوگیری از وقوع آثار منفی طرح، مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی حاضر با هدف کلی پیش بینی، تبیین و مدیریت پیامدهای اجتماعی اجرای پروژه پیادهراهسازی میدان امام همدان انجام خواهد گرفت. اهداف جزیی مطالعه شامل موارد زیر خواهد بود:
برپایه اهداف فوق، مطالعه حاضر در پی پاسخگویی به سوالات زیر میباشد:
[1] Social Impact Assessment
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)