نادرستی استفاده از سرزمین بدین معنی است که از زمین و آب به اندازه توان یا پتانسیل آن استفاده نمی شود. به طور خیلی ساده آنکه در اینگونه موارد در سرزمینی کشاورزی صورت می گیرد که توانی برای تولید فرآورده های کشاورزی ندارد. در زمینی خانه سازی می شود که برای خانه سازی مناسب نیست. در دامنه کوهی مرتعداری یعنی چرای دام انجام می پذیرد که توان تولیدی برای این کار ندارد. در سرزمینی تفرجگاه دایر می شود که برای این کار مناسبتی ندارد. ندانم کاری در رابطه با نوع استفاده از سرزمین دست به دست مدیریت غلط یا روش بهره برداری نادرست داده و باعث استفاده غیر منطقی انسان از سرزمین گردیده است. به طور کلی می توان چنین نتیجه گیری نمود که بانی کاهش بیش از اندازه منابع، استفاده غیر منطقی انسان از سرزمین است.
سرزمین یک منبع محدود و آسیب پذیر است، اما بسیاری از سودمندی های آن اگر بیجا از آن استفاده نشود، ابدی و قابل تجدیدند. خوشبختانه انسان متمدن به فکر چاره جویی افتاده است. از اواخر قرن میلادی گذشته انسان به این نکته پی برد که برای آنکه بخواهد بهره برداری با صرفه اقتصادی و مستمر از سرزمین داشته باشد، بهتر است که روند بهره برداری را در یک چارچوب برنامه ریزی شده به نام طرح مدیریت به اجرا گذارد. از آن زمان به تدریج طرح های جنگلداری، مرتعداری، شهرسازی و مدیریت شهر و شهرک، مدیریت کشاورزی، دامداری، دامپروری، مدیریت شیلات و آبزی پروری، پارکداری و مدیریت توسعه در جهان پا گرفت (مخدوم،1378).
از اینرو میتوان دریافت که رویــــکرد نـوین جهان متمدن را باید حرکت از «محیط زیستی اقتصادی» به سوی «اقتصادی زیست محیطی» و متکی بر تولید دانش، به عنوان منبعی جهانی برای توسعه پایدار دانست (غریبی، 1379)؛ رویکردی که لزوم تقویت و حمایت از نگاهی همهجانبهنگر[1] را به وسیله همیاری و تعامل میان رشتهای بین متخصصین منابع طبیعی و محیطزیست با کارشناسان و نخبگان حوزه اقتصادی و دولتمردان حوزه سیاست بیش از پیش مورد تأکید قرار داده و از جمله ضروری ترین لوازم تضمین توسعه پایدار برمیشمرد. به دیگر سخن، امروزه تنها هنگامی میتوان از مزیتهای اقتصادی سرزمین یاد کرد که آن مزیتها از غربال ارزش های زیست محیطی گذر کرده باشند و ارزش افزوده حاصل از فعالیت ها و برنامه های اقتصادی به کاهش اندوختههای طبیعی و تشدید دامنه آسیبپذیری آنها منجر نشود. از آن روست که اجرای طرح هایی نظیر مدیریت جامع زیست محیطی در پارههایی از گران سنگترین زیستگاه های زمینی اهمیت مییابد. از سوی دیگر بسیاری از جوامع انسانی از سرآغازی دیرینه تا امروز با زیستبوم طبیعی خویش دارای پیوندهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تنگاتنگ، با ابعادی چندگانه و تودرتو بوده اند. پیوندهایی که امکان گسستن آنها به بهانه دسترسی به اهداف حفاظت نه درست است و نه امکان پذیر می نماید.
/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d9%be%d9%87%d9%86%d9%87-%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%8a-%d8%a2%d9%85%d8%a7%d9%8a%d8%b4/
بنابراین میبایست سازوکارها و تمهیداتی اندیشید که با اعمال آنها بر سرزمین، هم موجودیت طبیعی آن و هم کیفیت زیست تمامی زیستمندانش، به ویژه انسان، به صورتی پایدار تضمین شود. به کلامی روشنتر، مسأله اساسی یا پندارینه بنیادین مجموعه مطالعات حاضر این است که چگونه میتوان به چارچوب یا ریختارهای علمی، عملی و پایدار رسید که به موجب آن تأمین نیازهای مشروع انسانی با موجودیت طبیعت و دیگر زیستمندان آن کم ترین تنش و تضاد را به همراه داشته باشد. دریافتی که به نوبه خویش هم اهمیت و هم دشواری و پیچیدگی ناهمتای طرح هایی نظیر طرح پیش رو را آشکارا نشان داده و ثابت می کند که تحقق آنها تا چه اندازه به دانشی به روز و میانرشتهای و مهم تر از آن حمایت ها و هماهنگیهایی فرا بخشی، ملّی و منطقهای مبتنی بر ارادهای خردمند و معطوف به عالیترین سطوح قدرت و تصمیم گیری نیازمند است[2].
1-1 تعاریف کلی، مفهومی و اصطلاحات علمی
- سرزمین
واژه سرزمین[3] بیان گر یک تعداد از پارامترهای سطحی و یا نزدیک به سطح کره زمین شامل اقلیم، خاک، زمین سیما[4]، هیدرولوژی سطحی، لایه های رسوبی، آب زیر زمینی و دخایر ژئوهیدرولوژیکی وابسته به آن، جمعیت جانوری و گیاهی و … است که برای انسان اهمیت دارد. این پارامترها به طور انفرادی و همچنین در رابطه با یکدیگر با هم متفاوتند (مخدوم،1378؛ فائویونپ،1997). وجود چنین تفاوت هایی است که ویژگی های سرزمین های مختلف را سبب می شود. مجموعه این پارامترها را منابع طبیعی یا منابع اکولوژیکی می نامند (استوارت[5]،1968).
- کاربری اراضی
کاربری اراضی [6]بیانگر فعالیت های اقتصادی صورت گرفته و در حال انجام توسط انسان، و به منظور تولید، تغییر و یا نگهداری از یک نوع پوشش اراضی[7] می باشد (گرگوریو و جانسن[8]، 1998) که یک ارتباط مستقیم بین پوشش زمین و فعالیت های انسان در سرزمین ایجاد می کند. کاربری اراضی به دو دسته کاربری انسان ساخت (کشاورزی، شهر و …) و کاربری منابع طبیعی (جنگل، مرتع و …) طبقه بندی می شود. پوشش اراضی نیز بعنوان پوشش فیزیکی- زیستی در سطح کره زمین تعریف میشود (گرگوریو و جانسن، 1998). تنوعی که در مطالعات آمایش و ارزیابی تناسب اراضی وجود دارد بخاطر اینست که واژه ” کاربری اراضی” مفاهیم متفاوتی دارد و این مسئله خیلی اهمیت دارد که یک تمایز بین دو مفهوم کاربری و پوشش اراضی ایجاد نماییم. اما بهر حال در این تحقیق مفهوم “استفاده[9]” آن مورد نظر است (بریاسولیس، 2003 ؛ چاپین و کایسر،1979). علاوه بر این کاربری اراضی بسته مقیاس مکانی معانی متفاوتی دارد. مثلا در مقیاس های بزرگ، معمولا مفهوم استفاده از منبع و در مقیاس شهری مفهوم استفاده بالقوه از سطح زمین برای مکان یابی فعالیت های متفاوت، را تداعی می کند (چاپین و کایسر،1979).
[1] Multi-Disciplinary
[2] ارادهای که با هوشمندی رابطه ظریف آموزه موصوف را با ملاحظات مبتنی بر امنیت ملّی درک کرده است.
[3] Land
[4] Landscape
[5] Stewart
[6] Land Use
[7] Land Cover
[8] Gregorio and Jansen
[9] Use
[10] Briassoulis
[11] Chapin and Kaiser
فرم در حال بارگذاری ...