تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
تعریف جامعه ی مدنی
از آنجا که شهروند و شهروندی رابطه ی اساسی با جامعه و تربیت مدنی موجود در آن دارد به تعریفی از جامعه ی مدنی می پردازیم:
نگاهی به سیر تکوینی جامعه ی مدنی حکایت از آن دارد که بحث جامعه ی مدنی ریشه در گذشته داشته است. در یونان باستان اولین کسانی که به تعریف جامعه ی مدنی پرداخته اند، افلاطون و ارسطو در کتاب های جمهوریت و سیاست بوده اند و به همین ترتیب هر چه جلوتر آمدیم متفکران دیگر به تعریف این مفهوم پرداخته اند. اما با همه ی این ها حقوق سیاسی و تدوین جامعه ی مدنی در غرب در طی قرون اخیر انجام گرفت. این بحث ها از قرن شانزدهم به بعد در آن سوی عالم رونق گرفت و دانشمندانی در این زمینه نظریاتی را در باب نحوه ی اداره جامعه ارائه دادند و مبانی ضروری برای جامعه ی مدنی را پی ریزی کردند، این مبانی بر اساس تفکرات افلاطون، ارسطو، آگوستین قدیس و توماس آکویناس عرضه شد
(امیر احمدی، 1375، ص10، به نقل از: امین پور، 1384، ص36).
بررسی ها در زمینه ی” جامعه ی مدنی” از زمان افلاطون تاکنون نشانگر طیف وسیعی از
نگرش هایی است که گاهی متفاوت و گاهی متناقض هم بوده اند. این امر می تواند معرف دو چیز باشد: 1- یکی به دلیل مقتضیات اجتماعی این نگرش ها و 2- دوم فلسفه هایی که در این جوامع غالب بوده اند
( مجتبوی ، 1378، 266 به نقل از:فتحی، آ1381، ص13 ) . برای مثال گاهی جامعه ی مدنی به جامعه ای اطلاق می شود که تحت حاکمیت مطلق فلسفه و حکما بر اساس میزان برخورداری طبیعی بشر از عقل و استعداد و حکمت قرار دارد و نه میزان ثروت و اقتدارشان و شامل: طبقات موبدان، سلحشوران، مشاوران و قضات و بردگان می شود که برای گسترش فضیلت و حکمت و شجاعت و خویشتن داری و عدالت بر اساس مشارکت مردم بنا شده است ( همان منبع ،ص 267 ) . همچنین گاه جامعه ی مدنی به جامعه ای گفته می شود که بر اساس طبیعت مدنی انسان و به دنبال به هم پیوستن خانواده ها برای تأمین زندگی مطلوب و یا انتخاب و نظارت مردم بر اعمال دولت و بدون اعتقاد به برتری حاکمان بر قانون تأسیس شود
( مدنی، 1377،ص 132، به نقل از: همان منبع، همان صفحه ) . و نیز سیسیران می گوید: جامعه ی مدنی جامعه ای است که قانون ازلی و جهان شمولی که ناشی از عقل رب النوع بزرگ است و قانون بشری مشروط به سازگاری با قانون ازلی طبیعت در آن حاکم است و همه ی افرادی که از عقل سلیم برای تشخیص قانون طبیعی برخوردارند، در این جامعه حق ملاحظه و قضاوت درباره دولت و قوانینش را دارند
( خسرو پناه و داعی نژاد، 1376، ص152، به نقل از: همان منبع، ص14) . از نظر آگوستین” جامعه ی مدنی” “شهری زمینی” است در مقابل شهر آسمانی که با توافق افراد بشر و برای تأمین صلح و آرامش برقرار می گردد و به کمک استقرار قوانین و دولت، منطبق با نظام فراگیر ربانی اداره می شود
( همان منبع ، ص 152). “هابز” در کتابی به نام شهروند، جامعه ی مدنی را برای نخستین بار در معنای مدرن آن عرضه می کند. او همچنین مانند بسیاری از متفکران قرن هفدهم میلادی، مفهوم جامعه ی مدنی را از مفهوم دولت جدا نمی سازد. در جامعه ی مدنی او، افراد انسانی برای تشکیل نهاد سیاسی به توافق مشترکی می رسند ( رضایی . 13، ص25 ، به نقل از: فتحی، آ1381، صص16-13 ) . ” لاک”همچون “هابز” جامعه ی مدنی را در برابر وضع طبیعی مطرح می سازد ولی ظهور جامعه ی مدنی را ناشی از وجود تزاحم و جنگ منافع در وضع طبیعی نمی داند بلکه؛ وضع طبیعی او، دارای قانون طبیعی ( یعنی قانون اخلاقی همراه با الزام فراگیر و صادر شده از عقل) است. “لاک” بعد اقتصاد را به مفهوم جامعه ی مدنی می افزاید و برای نخستین بار بین دولت و جامعه ی مدنی تفاوت قائل می شود ( راسل ،1363، ص142 ) . از دیدگاه روسو قلمرو جامعه ی مدنی حاکمیت مالکیت خصوصی است و از مفهوم تمدن نیز جدا نیست. جامعه ی مدنی جایگاه زندگی انسان متمدن و تکوین و تحول علوم و هنرهاست. همچنین او نقّاد تمدنی است که نه تنها انسان را از آزادی و خوشبختی طبیعی خود محروم می سازد بلکه او را به فساد و تباهی نیز می کشاند( رضایی ، 1375، ص22) .
اما کسانی مانند “هابر ماس” تلقی گسترده تری از جامعه ی مدنی دارند. وی جامعه ی مدنی را بستر یک شیوه ی زندگی می داند که در نتیجه ی مدرنیسم و دموکراسی معاصر روبه زوال می رود و جای آن را از آزادی های منفی و دولت رفاه بخش می گیرد که جوهره ی انسان آزاد و مختار و سرنوشت ساز را از میان می برد ( بشیریه، 1377 ص42 ). و اومعتقد است که با بهره برداری از پدیده ای که در دموکراسی به ظهور رسیده، می توان زمینه ی رهایی بخشی از سلطه را فراهم آورد. و به خصوص به “گفت و گو” اهمیت می دهد و بر آن است که فراهم آوردن موقعیت آرمانی “گفت و گو” می تواند به مهار سلطه مدد رساند (باقری، 1384، ص125) .
و سرانجام مفهوم مصطلح و رایج امروز غرب از جامعه ی مدنی، در مقابل دولت قرار می گیرد و به حوزه ای از روابط اجتماعی اطلاق می شود که فارغ از مداخله ی قدرت های سیاسی و شامل مجموعه ای از تشکل های خصوصی و غیر خصوصی است که به قدرت و قانون وابسته نیستند، ولی به طور کلی ارادی و اختیاری به وجود می آیند، بر خلاف دولت که برای تکمیل قدرت خود وابسته به قانون است. در این معنا جامعه ی مدنی واسطه ای است میان فرد و خانواده از یک سوو دولت از سوی دیگر ( علم الهدی ، 1379 ، ص161، به نقل از: فتحی، آ 1381، ص15 ) . جامعه ی مدنی، جامعه ی سازمان یافته و منظمی است که به گفته هگل بر اساس نظام وابستگی متقابل بنا می شود و با ایجاد آن جامعه از حالت پاشیدگی و تفرقه در
می آید. میان اجزای آن پیوندهای متقابل برقرار می شود، مجموعه ای از لایه ها و نهادهای اجتماعی،
رابطه ی شهروندان و دولت را تنظیم می کنند ( محمدی ،1378 ، ص266 ) .
“هوشنگ امیر احمدی” در تعریف نسبتاً جامعی معتقد است: “جامعه ی مدنی حوزه ای است عمومی میان دولت و شهروند که بر اعمال و کردار این دو قطب (دولت و شهروند ) در قبال هم قاعده تعیین می کند. جامعه ی مدنی قلمرو گفتمان ها و روندها، فعالیت ها، جنبش ها و نهادهای اجتماعی سازمان یافته، خودمختار و داوطلبانه ای است که در راستای هدفی مشترک، نظمی حقوقی یا مجموعه ای از قراردادها و ارزش های هماهنگ شکل می گیرد. هدف چنین انجمن ها، فعالیت ها وتمایلات؛ تقویت استعدادهای بالقوه ی اعضا و حمایت از آن ها در مقابل بروز احتمالی اجحاف از طرف دولت، دسته های منسجم و دیگر افراد (عضو یا غیر عضو ) است هدف غایی ایجاد جامعه ای است که در آن چنانکه معروف است با تغییر حکومت ، نام خیابان ها و اماکنش عوض نشود ( امیر احمدی، 1375، ص10: به نقل از امین پور ، 1384، ص36).
البته جامعه ی مدنی را می توان از چهار منظر خاص بررسی نمود:
1- جامعه ی مدنی از دید گاه جامعه شناسی عامه: در این دیدگاه ، مراد همان زندگی اجتماعی یا شهرنشینی که انسان ها بنا به ضرورت وجودی خویش و برای گریز از تنهایی و به خصوص تأمین نیازهای اساسی و ضروری خود به تشکیل آن می پردازند. که البته باید براساس قوانین و ضوابط مشخص و
تعریف شده ای باشد تا نظم در جامعه برقرار گشته و از بی نظمی و هرج و مرج دور باشد (بیگدلی، 1374، ص74: فتحی، آ1381، ص 17) .
2- جامعه ی مدنی از دید گاه فلسفه: جامعه ی مدنی از این دیدگاه، جامعه ای است که براساس خرد، اندیشه، حکمت و تعقل پایه ریزی شده باشد و هدف اصلی در چنین جامعه ای رشد و تکامل وجودی انسان است تا آن ها خود را بهتر شناخته و به حقوق و مسئولیت های خویش آگاه گشته و خود برای تشکیل جامعه ای آرمانی گام بردارند. افلاطون و ارسطو و فارابی اولین کسانی بودند که ایده ی چنین جامعه ای را تحت عنوان”مدینه ی فاضله”مطرح کردند. افلاطون در مدینه ی خود به دنبال ارتقای سطح ارزش های انسانی از جمله عدالت ، فضیلت و سعادت بود و به قدرت از منظر اخلاق می نگریست (همان منبع، همان صفحه) . ارسطو در رساله ی “سیاست” خود، جامعه ای را ترسیم می کند که نظم حاکم بر آن تابع قانون اساسی نوشته ی خود اوست. او به خوبی می دانست جامعه ی مدنی، جامعه ای است قانون مند که شهروندان صاحب اراده، مستقل و در سرنوشت سیاسی خود شریک هستند، ارسطو شخصیت فرد را در سیاسی بودن او می دانست. او می گوید: انسان طبعاً برای زندگی در جامعه ی سیاسی ساخته شده است. افراد حتی هنگامی که به یکدیگر نیازمند نباشند، باز میل دارند که با هم زندگی کنند و در عین حال نفع مشترکی آدمیان را در حدود کوششهایشان در راه بهزیستی هم گرد می آورد، پس زندگی خوب هدف اجتماع است
(ارسطو ، 1364 ، ص128) .
3- جامعه ی مدنی از دید گاه حقوقی: دراین دیدگاه ، در جامعه ی مدنی قانون و مقررات خاص حکومت می کند. و قانون در زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه جریان دارد، و این امر در افراد نهادینه می شود. اگر قانون نباشد جامعه از نظم بدور است (بیگدلی، 1374، ص74: فتحی، آ 1381 ، ص 19) .
4- جامعه ی مدنی از دید گاه جامعه شناسی خاص: دراین دیدگاه ، عادات و عرف و رسوم و آدابی که برای مردم جامعه ارزش دارد و در میان آن ها جاری است، جامعه و اصول کلی آن ها را تشکیل می دهد. در واقع مردم از “آزادی مطلق” برخوردارند و در سرنوشت جامعه خود سهیم هستند، به عبارت دیگر “کثرت گرایی”و”تنوع اجتماعی”باعث به وجود آمدن دسته ها و گروه ها و انجمن ها می شود
(همان منبع ، همان صفحه) .
2- 4 . شهروند
2-4-1 . مفهوم شهروند
شهروند از کلمه ی “شهر” و پسوند”وند” تشکیل شده است. در فرهنگ معین کلمه شهر به معنای: 1- آبادی بزرگ که دارای خیابان ها، کوچه ها، و خانه ها و دکان های بسیار باشد. – مملکت، آورده شده است( معین ، جلد 2 ، ص 2096) . در لغت ی نامه دهخدا کلمه ی شهر هم به معنای مدینه و بلد و اجتماع ، خانه های بی شمار که مردمان در آن سکنی می کنند . . . . و هم به معنای مملکت، سرزمین و کشور آورده شده است و شهر ایران، ایرانشهر را به معنای مملکت ایران آورده است :
خوشا شهر ایران و فرخ گران که دارند چون تویکی پهلوان ( فردوسی )
پسوند “وند” به معنای خداوندی، صاحبی و در زبان های باستانی ایران از “ونت” که به معنای دارنده است گرفته شده است (دهخدا، جلد 9 ، 14 صص12871-2 و 20556) . بنابراین این کلمه در فارسی هم می تواند معنای شهر نشین، هم اهل یک مملکت و جامعه ی سیاسی را داشته باشد. این کلمه ترکیبی برای ترجمه ی کلمه شهروند در زبان فرانسه و زبان انگلیسی در نظر گرفته شده است از کلمه ی شهروند لا تین اخذ شده است.
مفهوم امروزی کلمه ی شهروند به معنای ساکن یا اهل شهر نیست، بلکه اساسی ترین بار معنائی آن این است که در اداره ی امور عمومی شهر دخالت و مشارکت دارد. مرور مفهومی شهروند در دنیای غرب و دنیای شرق متفاوت است و شاید اصولاً متفکران و نویسندگانی که در مورد شهروندی، الگوها و ارزش های مربوط به آن مطالعه داشته اند، به وجود شهروندی در دنیای شرق از نظر تاریخی توجهی نداشته اند. بدین ترتیب منشأ ایده ی شهروندی را در یونان و رم باستان جستجو کرده اند و معتقد به این هستند که اولین تلاشهای منظم برای اولین تجربه های نهادی شده ی شهروندی در دولت شهرهای یونان و به ویژه در آتن از قرون پنجم تا چهارم قبل از میلاد انجام شده است. ولی نمی توان اعتقاد داشت که سایر نقاط گیتی از ایده ی شهروندی و توجه به حقوق و وظایف ساکنان تهی بوده است بدون این که اصطلاح شهروند به کار رفته باشد. در برخی از ادبیات شهروندی، مفهوم مخالف شهروند، رعیت آورده شده است که از ترکیبات و تنظیمات شهری اطاعت از قوانین آن را حمل می کند. اما شهروند ضمن تعهد به وفاداری نسبت به قوانین و نظامات شهر نقش و حقوق و اختیاراتی نیز در تدارک و تنظیم همان قوانین و نظامات دارد ( پللد ، 1370) .
مفهوم و حقوق شهروندی در طول تاریخ تحولات بسیاری به خود دیده است تا امروز “مفهوم شهروندی” علاوه بر حقوق، دربردارنده وظایف و تعهدات می باشد. همه جوامع سیاسی با هر مرام سیاسی لیبرال ها، سوسیالیست، محافظه کاران ، اجتماع گرایان، طرفداران محیط زیست، فمنیست ها، همه و همه ایده ی شهروندی را پذیرفته اند، زیرا همه بر مسئولیت هایی برای پایداری جوامع سیاسی و محیط طبیعی تأکید دارند (فالکس ، 1381 ) .
موقعیت شهروند عبارت است از عضویت داشتن در یک جامعه ی گسترده، او به این جامعه کمک می کند، در امور جامعه مشارکت دارد و
جامعه استقلال فردی به او می دهد این استقلال در مجموعه ای از حقوق انعکاس می یابد که هر چند از نظر محتوا در زمان ها و مکان های مختلف متفاوت اند لیکن همیشه بر پذیرش کارگزاری و فاعلیت سیاسی دارندگان آن حقوق دلالت دارند. بنابراین ویژگی کلیدی معرف شهروندی که آن را از تابعیت صرف متمایز می کند یک اخلاق مشارکت است. شهروندی نه یک موقعیت منفعلانه، بلکه یک موقعیت فعالانه است. به طور خلاصه شهروندی با سلطه ناسازگار است . . . شهروندی همواره یک ایده ی دو جانبه و بنابراین یک ایده ی اجتماعی است ( همان منبع، صص 13-14 ) .
شهروندی هم کرامت انسان را به رسمیت می شناسد، هم بستر اجتماعی را که او در آن زندگی می کند و از آنجا که جامعه پیوسته در حال تغییر است و شهروندان راه های جدید برای تحقق شهروندی و برآوردن نیازهایشان جستجو می کنند و به دلیل تفاوت هایی که در اجتماعات از نظر فرهنگی، مذهبی، و ارزش ها . . . وجود دارد یک تعریف ساده و ایستا از شهروندی را نمی توان در همه ی جوامع و همه ی زمان ها به کار برد. بنابراین با توجه به وجود حقوق و تعهدات در شهروندی، پویایی شهروندی و این که شهروندی در مورد روابط انسانی است، با یک جمع بندی سعی می کنیم تعریفی از شهروند و نهایتاً شهروندی ارائه کنیم. شهروند فردی است متعلق به گروه که در مقابل این گروه دارای وظایفی است و حقوقی به او تعلق می گیرد، شهروند دارای حقوق مدنی است، بدین معنی که از آزادیهایی که در قانون اساسی به او داده شده است بهره مند است. دارای حقوق سیاسی است، این حقوق به او اجازه دخالت در زندگی سیاسی شهر و ملتی که به آن تعلق دارد می دهد. دارای حقوق اجتماعی است که مربوط به زندگی او در جامعه می شود یعنی حق کار و شغل، حق امنیت، حق اوقات فراغت . . . در مقابل این حقوق، شهروند دارای وظایفی است که می بایستی به آن عمل کند و در برخی از موارد،در صورت عدم انجام وظایف با برخورد مواجه خواهد شد این وظایف عبارتند از:
– اطاعت از قوانین
– شرکت در پرداخت هزینه های عمومی مانند پرداخت مایلات و عوارض . . .
– دفاع از جامعه و ملتی که به آن تعلق دارد، در مواردی که جامعه مورد تهدید قرار می گیرد . ( همان منبع، ص 14 ) .
در کشورهایی که قوانین مملکتی به صورت کلی یا در بخشی بر پایه ی احکام شرعی است، مذهب علاوه بر اعتقاد به صورت قانون نیز تدوین می شود و جایگاه قانونی نیز پیدا می کند. با توجه به این ویژگی ها و شناخت حقوق در وظایف شهروندی جایگاه برجسته ی شهروند روشن می شود. شهروند در زندگی سیاسی می تواند شرکت کند، کسانی را که حکومت را تشکیل می دهند انتخاب کند و در موارد نقص قوانین عدم اعتماد خود را نشان دهد (آشتیانی، ب1381، صص19-20) . به دلیل ویژگی ها و ضرورت های زندگی اجتماعی، شهروند نمی تواند فرد پرست و خودنگر بوده و وضعیت و حقوق دیگران را فراموش کند و مورد توجه قرار ندهد، بلکه از جهت وظایف قانونی که به او محول می شود، به افرادی که در خطر بوده و به کمک دیگران احتیاج دارند، کمک می کند. هر شهروندی باید بتواند از حقوق خود بهره برده و وسائل مادی زندگی خود را فراهم کند (همان منبع، ص20) . از نظر محل اقامت می تواند شهر، مملکت و محل اقامت خود را انتخاب کند و نه تنها شهروند مملکت و شهر خود باشد، بلکه از نظر اخلاقی و مسئولیت مشترک می تواند شهروند جهانی باشد که به قول شیخ اجل سعدی :
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی(سعدی) .
به عبارت دیگر شهروندی را می توان پای بند بودن فعال به ارزش هایی بر پایه ی حقوق و وظایف ذکر شده که جنبه عام برای همه دارد، دانست. شهروندی به مدد مجموعه ی حقوق، وظایف و تعهدات و ارزش های ناشی از آن ها، راهی برای توزیع عادلانه ی منابع و زندگی همراه با مشارکت و پویایی فراهم
می کند. در ضمن پای بند بودن به ارزش های جمعی به معنای فراموش کردن هویت فردی و ارزش های شخصی و قواعد راه و روش های زندگی فرد نیست. قبول ارزش های عمومی و احترام و عمل به آن ها
می تواند بدون تضاد با ارزش های فردی جایگاه خود را داشته باشد. شهروندی به چارچوب و بستری نیاز دارد که حقوق در آن پذیرفته و انجام مسئولیت در آن امکان پذیر باشد این چهارچوب جز زمینه و بستر اجتماعی چیز دیگری نیست که ارزش های مرتبط با شهروندی در آن به ظهور می رسد این چهار چوب شامل مردم سالاری، سیستم کارآمد حقوقی، نهادها و سازمان های مربوط هستند که ارکان مشارکت را فراهم می سازد و ارزش های شهروندی در این زمینه به ظهور می رسد (آشتیانی، ب1381، ص21) .
2-4-2 . تعریف شهروندی
مفهوم شهروندی اگرچه دارای یک تاریخ طولانی است، اما هنوز هم مبهم و مسألهدار است. یونگ استدلال میكند كه شهروندی در حقیقت مجموعهای از ارتباطات عمدی بین مردمی است كه میخواهند از «حالت طبیعی» یعنی حالتی كه زندگی به صورت منزوی، فقیرانه و حیوانی جریان دارد، اجتناب ورزند. از اینرو شهروندی، نوعی قرارداد اجتماعی است كه هدف اصلی آن ارتقای رفاه و امنیت در سطح جامعه است و ضرورتاً به این امر میپردازد كه افراد یک جامعه چگونه باید رفتار كنند تا به این هدف برسند (مریفیلد[1]، ۱۹۹۷) . شهروندی اساسا با سه بحث عمده در ارتباط است :
الف:ماهیت دولت سیاسی
ب:ماهیت شهروند وویژگی های آن
ج:ارتباط فرد درجامعه
مفهوم شهروندی تا حد زیادی وابسته به شرایط كشور خاص و جامعه ی ویژه است و هر فرهنگی نیز شهروند ویژه ی خود را میطلبد. جامعه مدنی برای یک كشور به معنای استقلال اقتصادی، برای كشور دیگر به معنای استقلال سیاسی- اجتماعی یا دارا بودن حق آزادی بیان است. برای مثال این امر برای مردمان انگلیسی و آمریكایی به معنای مشاركت مدنی است و شهروند در این دو كشور به كسی گفته میشود كه با شبكههای اجتماعی (نظیر انجمنها، گروه ها و سازمان ها و . . .) در ارتباط هستند ( تورنی –پورتا، 1991) .
شهروندی مفهومی کاملاً چند بعدی و وابسته به ارزش ها می باشد وباگذشت سالیان متمادی از طرح این مفهوم در ادبیات علوم اجتماعی و سیاسی هنوز هم در خصوص مفهوم و ویژگی های آن اتفاق نظر وجود ندارد. اما با فروگذاردن تفاوت ها و در یک برداشت كلی میتوان گفت؛ شهروندی مقولهای است مرتبط با نحوه ی عملكرد افراد به نحوی كه آن ها قادر باشند در یک جامعه ی دموكراتیك، محیط خود و محیط اجتماعی دیگران را به نحو مثبت و بارزی متأثر سازند ( برن[2]، ۱۹۹۶ ، به نقل از: فتحی، آ1381، صص21-22) .
علاوه بر آنچه که در بالا گفته شد، واژه ی شهروندی چندین معنای مختلف دارد:
1- جایگاه قانونی وسیاسی: شهروندی در این قالب ساده در مورد چگونگی ایفای نقش به عنوان یک شهروند استفاده می شود – یعنی ایفای نقش به عنوان عضو یک ایالت یا جامعه ی سیاسی خاص. شهروندی در این معنا دارای حقوق ومسئولیت های خاصی است که در قانون تعریف می شوند همچون حق رأی، مسئولیت پرداخت مالیات وغیره. این معنا گاهی اوقات به ملیت اشاره دارد وچیزی است که گاهی اوقات فردی در مورد کاربرد شهروندی ، شهروندشدن ویا شهروند طرد شده تعریف می کند . [3]
2- نقش آن در زندگ
ی وامور عمومی: واژه ی شهروندی همچنین برای اشاره به نقش آن در زندگی وامور عمومی استفاده می شود. یعنی در ارتباط با رفتار واعمال یک شهروند است. این واژه در این معنا گاهی اوقات به عنوان شهروندی فعال شناخته می شود. شهروندی دراین معنا در طیف وسیعی از
فعالیت ها،از انتخابات گرفته تا منافع سیاسی وامور متداول استفاده می شود. به این معنا نه فقط به حقوق و
مسئولیت های مربوط در بطن قانون اشاره دارد بلکه به اشکال عمومی رفتاری – اجتماعی واخلاقی اشاره
می کند که جوامع از شهروندان خود انتظار دارند (همان منبع) .
3- یک فعالیت آموزشی: بالاخره شهروندی برای اشاره به یک فعالیت آموزشی استفاده می شود، به این معنا که به فرایندی اشاره می کند که به مردم در یادگیری چگونگی شهروند فعال، مطلع و
مسئولیت پذیر کمک می کند. شهروندی در این معنا همچنین به عنوان آموزش شهروندی یا آموزش برای شهروندی شناخته می شود. این معنا تمام اشکال آموزش را از آموزش غیر رسمی در خانه یا محل کار تا انواع بسیار رسمی آموزش در مدارس، دانشکده ها، دانشگاه ها، یا سازمان های آموزشی و محل های کار را در بر می گیرد (همان منبع) .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
امروزه تمرینات و رقابت های ورزشی از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار می گیرد و ورزشكاران به عنوان عناصر اصلی رقابت در مركز این توجه قرار دارند. آنها از جنبه های گوناگون فیزیولوژیك، مهارتی و آمادگی جسمانی در جهت رسیدن به حداكثر عملكرد و توانایی ورزشی مورد بررسی قرار گرفته اند. از طرف دیگر، روان شناسان ورزش نیز ورزشكاران را از بعد ذهنی، روانی و رفتاری در بوته آزمایش قرار داده اند. دراین زمینه، موضوع انگیزه از وسعت و گستردگی زیادی برخوردار است و از حدود بیش از یک قرن پیش به صورت نظریه های مختلف، توصیف انگیزه های بیرونی و درونی در جهت دهی رفتار و عملكرد آدمی مطرح شده است]10 [.
در زمینه ورزش نیز انگیزش ورزشكاران برای شركت در فعالیت ها و رقابت های ورزشی از جنبه های زیادی بررسی شده است؛ برخی از روان شناسان ورزش، ابعاد انگیزش ورزشكاران و سایر شركت كنندگان در فعالیتهای ورزشی را با عنوان جهت گیری ورزشی در فعالیت، تمرین ورقابت طبقه بندی وتوصیف كردهاند. با شناخت این ابعاد در ورزشكاران، می توان میزان انگیزش، تمایل و آمادگی افراد را برای شركت در رقابت ها و فعالیت های ورزشی جهت دهی كرد. این موضوع حتی در توسعه مهارت های روانی ورزشكاران، شناسایی نقاط ضعف و قوت روانی یا تقویت و آماده سازی افراد برای رشته های ورزشی یا اجرای مهارتهای خاص و عملكرد ورزشی در موقعیت های مختلف رقابت، بسیار مهم و ضروری است]41 [.
موضوع انگیزش با مفاهیم اساسی دیگری مانند شخصیت، برانگیختگی، استرس، اضطراب در یادگیری و اجرای انواع مهارت های ورزشی پیوند خورده است. در این زمینه از نظریه سائق كلارك هال[1] و شاگردش اسپنس، قانون یركیز- دادسون[2] یا فرضیه ی U وارونه[3]، انواع و فرایند استرس و اضطراب یا تفاوت های فردی (شخصیت) ورزشكار و نوع تكلیف یا مهارت در ارتباط با موقعیت های ورزشی استفاده گردید ]2 [.در زمینه روان شناسی اجتماعی نیز موضوع انگیزش با چند مفهوم اساسی مانند تقویت اجتماعی، تسهیل اجتماعی، انگیزه پیشرفت، تدوین هدف و غیره پیوند خورد. روان شناسان ورزشی دیگری از جمله رابرتز، اسمیت، اسمول، اسنایدر و اسپرایتزر، اتكینسون و غیره نقش تقویتی انگیزش و تأثیر عوامل اجتماعی را در مشاركت ورزشی توسعه دادند. این تحقیقات، به شناسایی دو بعد انگیزههای درونی و بیرونی منجر شد]2 [. در حال حاضر نیز، شناسایی و بررسی انگیزه شركت افراد در فعالیت های تفریحی و رقابت های ورزشی با جهت گیری رفتاری بررسی می شود.
تحقیق حاضر، انگیزه افراد شرکت کننده در ورزش همگانی و قهرمانی را بررسی و مقایسه كرده است. هریک از این انگیزه ها، ماهیت درونی و بیرونی دارد و بخشی از انگیزه های اجتماعی ورزشكاران را تشكیل می دهد. البته ممكن است اهمیت یا اولویت این انگیزه ها در سطوح مختلف ورزشی متفاوت باشد؛ ولی برای درك متقابل ورزشكار- مربی و جهت دهی عملكرد آنان ضروری است.
1-2) بیان مسأله
شناخت اهداف و انگیزه های شرکت کنندگان در ورزش همگانی و قهرمانی بسیار مهم است این شناخت می تواند برای مدیریت بخش ورزش همگانی و قهرمانی در سازمان های مختلف اجتماعی و اقشار کارمندان، جوانان، باز نشستگان، زنان و غیره، شرایط و امکانات مناسبی را فراهم کند بررسی نتایج تحقیقات مختلف نشان می دهد که در جامعه ما افراد با انگیزه های متفاوتی در فعالیت های تفریحی و ورزشی و قهرمانی شرکت می کنند. شناخت انگیزه ورزشی در ورزشكاران می تواند روشن كننده حقایق بسیاری باشد. آیا انگیزه ورزشی كودكان و بزرگسالان در رقابت یكسان است یا نه؟ آیا انگیزه ورزشی دختران و پسران متفاوت است؟ آیا انگیزه ورزشی ورزشكاران با توجه به رشته ورزشی تغییر می یابد؟ آیا رشته تحصیلی ورزشكاران، در انگیزه ورزشی آنها اثرگذار است؟ پاسخ به این سئوالات با بررسی ابعاد انگیزه ورزشی روی نمونه های مختلف، امكان پذیر است. ]6 [.
انگیزش در ورزش قهرمانی نیز، یكی از مباحث مهم در ورزش محسوب می شود؛ زیرا تلاش و فعالیتهای هر ورزشكار برای موفقیت، به میزان انگیزش او بستگی دارد. مطالعه انگیزش و رفتار مربوط به آن جستجویی برای یافتن پاسخ به سؤالات پیچیده و مهم در مورد طبیعت انسان است. انگیزش كلید انجام هركاری اعم از ورزش ، تجارت و هر تلاش مهم و مبارزه جویانه دیگر است. انگیزش باید در ارتباط با عوامل گوناگون باشد كه رفتار را تحریک و كنترل می نماید]10 [. شاید اصلی ترین سؤال در مورد شركت در ورزش این باشد كه آیا فرد، ورزشكار یا ورزش دوست متولد می شود یا اینكه علاقه به ورزش در او به وسیله محیط و اجتماعی ایجاد می شود. آنچه كه به عنوان مساله اصلی این پژوهش مطرح می شود این ست كه افراد با چه انگیزه هایی به فعالیتهای تفریحی ورزش و رقابتی می پردازند؟ همچنین بیشتر تحقیقات انجام گرفته در زمینه فواید جسمانی، روانی و حرکت ورزشی، مستمر و متمرکز بوده است، در صورتی که انگیزه های افراد از شركت در ورزش های همگانی و رقابتی از این جنبه کمتر مورد توجه قرار گرفته است لذا محقق در صدد است تا ابتدا انگیزه های افراد از شركت در فعالیتهای ورزشی رقابتی و فعالتهای ورزشی تفریحی را بررسی ، سپس تفاوت بین انگیزه های این دو گروه را بررسی نماید.
1-3) ضرورت و اهمیت تحقیق
عوامل مثبت و منفی بسیاری روی اجرای ورزشكاران اثر می گذارد و برآیند این عوامل، انگیزه افراد را از شركت در رقابت شكل میدهد.
جهت گیری ورزشی ورزشكاران نیز براساس این انگیزه ها، متغیر و متفاوت است. ورزشكارانی كه فقط برای پیروز شدن و كسب نتیجه به میدان رقابت پا میگذارند با آنهایی كه با هدف گرایی مشخصی از قبیل : كسب تجربه، بهبود مهارت، سرگرمی، لذت وغیره به رقابت می پردازند، انگیزه ورزشی متفاوتی دارند و این انگیزه تأثیر خود را در نتیجه رقابت و عملكرد ورزشكاران نشان میدهد]3 [.
شناخت این موضوع در امر هدایت، رهبری و مدیریت تیم های ورزشی و تعامل با ورزشكاران اهمیت بسیاری دارد. لازمه پیشرفت برای تمام تیم های ورزشی و مربیان بزرگ، آگاهی از وضعیت انگیزش ورزشكاران و كنترل آن است. برخی مربیان مهم ترین ملاك در انتخاب بازیكن را قدرت شخصیت او می دانند؛ چون اگر رقابت طلبی و میل به پیروزی ورزشكار بالا باشد، هیچ گاه در رقابت با حریف كم كاری نمی كند و نمی خواهد تسلیم و مغلوب حریف باشد، حتی اگر از نظر مهارتی پایین تر باشد. به نظر می رسد میل به پیروزی و برنده شدن در ورزشكار نیز او را به سمت تلاش و كار سخت هدایت می كند. بنابراین مربیان باید این انگیزه ها را بشناسند و آنها را در موقعیت های مختلف ورزشی، اصلاح و جهت دهی كنند]10[.
اگر مربیان بتوانند این انگیزه ها را در ورزشكاران بشناسند و آنها را تقویت یا تعدیل كنند و به آنها جهت خاصی بدهند به موفقیت و پیشرفت بیشتری دست می یابند.
1-5) اهداف تحقیق
1-5-1) هدف كلی: هدف كلی از این تحقیق بررسی و مقایسه انگیزه های اصلی شركت در ورزش قهرمانی و همگانی مردم شهر رشت می باشد.
1-5-2) اهداف اختصاصی:
1-4) فرضیات تحقیق
1-6) محدودیت های تحقیق
1-6-1- محدودیت های خارج از کنترل محقق
الف- ویژگی هایی همچون وضعیت اجتماعی، فرهنگی، نژادی و غیره ممکن است در پاسخ آزمودنی ها اثر گذارده باشد.
ب- ممكن است تعداد سوالات و خستگی ورزشكاران بر جواب آنها تاثیر سوء بگذارد
ج- ممكن است برداشت ورزشكاران با برداشت مورد نظر ما متفاوت باشد.
1-6-2- محدودیت هایی که اعمال شد
الف) شرکت کنندگان در ورزش همگانی، فقط به فضاهای روباز شهر رشت محدود شده است. ب) ورزشکاران قهرمان شامل کسانی بودند که در مسابقات قهرمانی کشور در سال 1387 حضور داشتند.
ج) شرایط تکمیل پرسشنامه برای همه آزمودنی ها یکسان بود.
1-7) واژه ها و اصطلاحات تحقیق
انگیزش: براساس یک تعریف، انگیزش عبارت است از مكانیسم های درونی و بیرونی كه ضمن برانگیختن رفتار، آن را هدایت می كند. دراین تحقیق انگیزه به عنوان محرك شركت در ورزش، استمرار مشاركت ورزشی و اثرگذاری بر عملكرد ورزشكار در نظر گرفته شده است ]45[.
رقابت: از نظر طراحان این پرسشنامه در تحقیق اصلی، میل به تلاش برای موفقیت در رقابت، میل به شركت جدی در ورزش، دستیابی به تسلط ورزشی و مهارت در ورزش و میل به مسابقه نشانگر رقابت طلبی یا رقابت جویی فرد است كه برجسته ترین بعد انگیزه ورزشی ورزشكاران است]27[.
افراد شرکت کننده در ورزش همگانی: در این تحقیق به کسانی گفته می شود که حداقل یک روز در هفته و بطور منظم به فعالیت های بدنی و تمرینات ورزشی در پارک ها و فضاهای روباز می پردازند]25.[
ورزشکار قهرمان: در این تحقیق ورزشکار به کسی اطلاق می شود که دارای یک عنوان قهرمانی در سطح استانی یا کشوری باشد]26.[
آمادگی: عبارتست از توانایی تحمل کارهای بدنی، مقاوم بودن در برابر فشارهای ناشی از کار و فعالیتهای جسمانی، تاب آوردن در برابر شرایط جسمانی که فرد فاقد آن تحت چنین شرایطی دوام نمی آورد از پا می افتد]6.[
لذت: لذت در لغت، به معنی شادمانی کردن و سبکی و چالاکی می باشد ]26.[ و منظور از لذت در این تحقیق احساس آرامش، احساس توانایی، شادی و دوری از مشکلات زندگی در نظر گرفته شده است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
در حالی وارد قرن حاضر شده ایم که اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با نیروی حیات بخش کارآفرینی از نو زنده شده است. کارآفرینی همان موضوعی است که پینکات از آن بعنوان رنسانس هزاره سوم یاد می کند. کارآفرینی ، خلاقیت و کسب و کارهای مخاطره آمیز سوخت موتور اقتصاد مدرن را فراهم می کنند.( مقیمی ، 1383 : 21 ). واژه کارآفرینی از واژه فرانسوی Entreprender بمعنای متعهد شدن گرفته شده است. این واژه اشاره به افرادی دارد که مسئولیت و تعهد انجام کاری را می پذیرند و کسانی هستندکه ریسک را بعنوان یک مولفه اصلی در زندگی شان قبول دارند ، آنها واسطه گرانی هستند که در مورد سود و زیان کارهایشان ریسک می کنند.( هولت[1] ، 2001 : 3 ). در ایران در چند سال گذشته موضوع کارآفرینی به چالش کشیده شده به نحوی که تمام سازمان ها ، دانشگاه ها و وزارتخانه ها ، برنامه یا مرکزی را برای کارآفرینی جوانان و دانش آموختگان در نظر گرفته اند که همه این کارها به خاطر رکود اقتصادی ، رشد ضعیف بنگاه های کوچک و متوسط ، واردات گسترده زود بازده و از همه مهمتر معضل بیکاری جوانان می باشد ، که دولتمردان و مسئولان را بر آن داشته تا در سیاستهای علمی و اقتصادی خود به کارآفرینی و خود اشتغالی جوانان اهمیت ویژه ایی بدهند. با توجه به اهمیت این موضوع در نظام آموزشی ایران و بخصوص شناسایی کارآفرینان بالقوه و عوامل اثر گذار بر آن، پژوهش حاضر در نظر دارد تا با مقایسه ویژگی شخصیتی ( ریسک و مخاطره پذیری )کارآفرینان در میان دانشجویان رشته مدیریت به شناخت بیشتری در این زمینه دست یابد.
1-1بیان مساله
مطالعات در مورد ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و رشد اقتصادی نشان می دهد که با رشد برخی ویژگی ها در افراد می توان رشد اقتصادی در جوامع مختلف را فراهم کرد. این متغیر ها بیشتر مورد توجه روانشناسانی است که توجه خود را به تجزیه و تحلیل فرد معطوف داشته اند و اکثر آنها به دنبال کشف پاسخ به این سوال هستند که یک کارآفرین چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا از یک فرد عادی متمایز باشد.( لیت تانن[2] ، 2000 ، گورول و اتسان[3] ، 2006 ). شناخت ظرفیت کارآفرینی دانشجویان همراه با اصلاح نظام آموزشی موجود موجب رشد و توسعه نظام اقتصادی و حل مشکل بیکاری خواهد بود. متاسفانه فارغ التحصیلان دانشگاه با شیوه های شناخت فرصت های اشتغال آشنا نبوده و توانایی استفاده از قابلیتهای خود برای استفاده از فرصت های طلایی اشتغال را ندارند. نظام آموزشی در سطوح مختلف تحصیلی ، قابلیت های لازم را برای بر عهده گرفتن مشاغل جدید در میان دانش آموزان فراهم نکرده است و افراد با طرز فکر خود اشتغالی و کارآفرینی تربیت نشده اند. این افراد معمولا تجربه لازم برای کاربرد مطالب آموخته شده و رویارویی با مسایل بعد از شروع کسب و کار را ندارند.( آذرهوش و احمد پور ، 1378 ). و با ورود به دنیای کار سردرگم و برای پیدا کردن کار محتاج دولت هستند. از سوی دیگر در اکثر تحقیقات صورت گرفته ایی چون زالی و همکاران ( 1386 ) ، هومن و همکاران ( 1385 ) ، کوک و همکاران[4] ( 2008 ) ، بای گریو[5] ( 1994 ) ، بوفوگ و همکاران[6] ( 2001 ) ، دمارتینو و همکاران[7] ( 2003) ، کواینین و همکاران[8] ( 2006 ) ، آلبرت شاپیرو[9] ( 2002 ) بدری و همکارانش ( 1385 ) ، شکر کن و همکارانش ( 1382 ) در کنار سایر ویژگی ها ، ریسک پذیری بعنوان یکی از شاخصه های
مهم در افراد کارآفرین بشمار رفته است. به همین منظور دانشگاه ها بعنوان متولیان اصلی تخصص زایی بایستی با بهره گرفتن از امکانات مناسب ، اساتید مجرب ، مدیریت مطلوب و سایر مولفه ها در پرورش ویژگی ها شخصیتی کارآفرینی در میان دانشجویان پیشقدم باشند تا با بهبود و تقویت این قابلیتها زمینه شکوفایی فرد و رشد اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی جامعه را فراهم سازند. با ملاحظات فوق در این تحقیق مساله اصلی که توجه محقق را به خود معطوف نموده برسی این موضوع می باشد که تا چه اندازه تمایل به ریسک و مخاطره پذیری و ابعاد آن با توجه به سایر متغیرها بر روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز تاثیر گذار می باشد؟
2-1ضرورت و اهمیت تحقیق :
ضرورت و اهمیت موضوع از جهات مختلفی می تواند مورد توجه قرار گیرد. اول اینکه در ایران نسبت قابل توجهی از نیروهای جوان و تحصیل کرده از نعمت اشتغال محرومند و بر اولویت ایجاد کار نسبت به سایر فعالیت های دولتی نیز تاکید فراوان شده است و در عین حال مزیت رقابتی کشور در بازار های جهانی با افت شدیدی مواجه شده است و به این خاطر تاکید بر ضرورت توسعه کارآفرینی در کشور یک رویکرد موجه به شمار می رود که بایستی از سوی تمام نهاد ها حمایت و پشتیبانی شود و نظام آموزشی کشور بعنوان بزرگترین و مهمترین متولی تعلیم و تربیت می تواند در کشف استعداد ها و هدایت انها به مسیری روشن الگوی سایر نهادها در حل معضل بیکاری و روشن شدن موتور توسعه اقتصادی شود. این امر با مورد توجه قرار گرفتن هر چه بیشتر ویژگی های شخصیتی کارآفرینی در ابتدای کار توسط مدارس و سرانجام پرورش بهینه آن توسط دانشگاه ها بهتر به سر منزل نهایی خود خواهد رسید و نظام آموزشی با بهره گیری از برنامه های کارآفرینی به خانواده ها و جامعه برای رسیدن به خواسته های خود که همان رشد و پیشرفت شخصی و در نهایت توسعه کشور است ، کمک شایانی خواهد نمود. پس شناخت هر چه بیشتر ویژگی های شخصیتی تاثیر گذار بر کارآفرینی و میزان تاثیرگذاری آن در میان دانشجویان بعنوان کارآفرینان بالقوه به تهیه برنامه های آموزشی هر چه موثر تر در زمینه پرورش روحیه کارآفرینی و موجبات ارتقا و توسعه کارآفرینی در کشور ، مبارزه با بیکاری و سرانجام زمینه ساز توسعه اقتصادی کشور خواهد شد.
3-1 اهداف تحقیق:
الف) هدف اصلی:
شناسایی تاثیر ابعاد ریسک و مخاطره پذیری بر روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز
ب)اهداف فرعی:
4-1 فرضیه های تحقیق:
فرضیه اصلی:
بین متغیر تمایل به ریسک و مخاطره پذیری و روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
.H1 بین متغیر کج روی از هنجارها و روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز رابطه معناداری وجود دارد.
.H2 بین متغیر ماجراجویی و روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز رابطه معناداری وجود دارد.
H3. بین متغیر ترس و روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز رابطه معناداری وجود دارد.
.H4 بین متغیر پذیرش نوآوری و روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز رابطه معناداری وجود دارد.
.H5 بین متغیر رفتارهای بدون برنامه و روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز رابطه معناداری وجود دارد.
.H6 بین متغیر اقدام بدون توجه به عواقب کار و آینده نگری و روحیه کارآفرینی دانشجویان رشته مدیریت مرکز پیام نور نطنز رابطه معناداری وجود دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
هیجان ها همیشه مورد توجه انسان بوده است، زیرا در هر تلاش و در هر اقدام مهم بشری، به طریقی نقش دارند. (لیا و همکاران، 2003). عبارت هوش هیجانی ابتدا در سال 1985 توسط وین پین[1] مطرح و توسط دانیل گلمن[2] در سال 1995 محبوبیت یافت. سالووی 1990 هوش هیجانی را نوعی پردازش اطلاعات هیجانی شامل ارزیابی دقیق هیجانات در خود و دیگران، ابراز مناسب هیجان و تنظیم انطباقی هیجان به نحوی كه زیستن را ارتقا بخشد، تعریف می کند. شکل گیری اجزای هوش هیجانی ، ابتدا در سال های اولیه زندگی کودك انجام می گیرد اگر چه شکل گیری این ظرفیت ها در خلال سال های مدرسه نیز ادامه پیدا می کند ، توانایی هایی هیجانی ای که کودکان بعدها در زندگی کسب می کنند بر پایه این آموخته های سال های اول قرار دارد و این توانایی ها مبنای احساسی تمام یادگیری هاست. در مورد اینکه می توان هوش هیجانی را افزایش داد یا خیر، نظرات مختلفی وجود دارد ولی آنچه به صراحت می توان برآن تاکید کرد این است که حتی اگر نتوان هوش هیجانی افراد را تغییر داد، شاید بتوان به افراد، مهارتهای هیجانی را آموزش داد و به معلومات آنها در این زمینه افزود. مایر معتقد است: هوش هیجانی یک نوع ظرفیت روانی برای معنا بخشی و کاربرد اطلاعات هیجانی است. افراد در مورد هوش هیجانی دارای ظرفیت های متفاوتی هستند: بعضی در حد متوسط و بعضی دیگر توانمند هستند. قسمتی از این ظرفیت، غریزی و قسمتی دیگر حاصل آن چیزی است که از تجارب ناشی می شود و همین قسمت است که می توان به وسیله کوشش، تمرین و تجربه ارتقاء داد. مفهوم هوش هیجانی به عنوان یک عامل سازمان دهنده برای تفکر و برنامه ریزی مربیان تعلیم و تربیت به اثبات رسیده است و به کوشش های پراکنده ای که به عنوان پیشگیری اولیه محسوب می شود، انسجام بخشیده و آنها را در یک دیدگاه متحد ارائه می دهد. در مورد اکتساب هوش هیجانی می توان گفت که یادگیری مهارت های هیجانی از منزل و با تعامل کودك – والد شروع می شود؛ بنابراین فرصت های یادگیری مهارتهای هیجانی همیشه مساوی نیست (برادبری و گریوز، به نقل از ابراهیمی،1387). اخیراً تحقیقات گسترده ای در خصوص اختلال در هوش هیجانی و اثرات آن بر کیفیت زندگی، موفقیت شغلی و تحصیلی صورت گرفته است. موفقیت در دنیای رقابتی سازمان ها به توانایی توسعة روابط مبتنی بر اعتماد نیاز دارد .سازمان ها و كاركنان نیاز دارند كه هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یكدیگر اعتماد كنند (هوف و کلی[3]، 2003). اعتماد تأثیرات مهم و مثبتی بر نتایج سازمانی دارد. اعتماد، رفتارها و عملكردهای سازمانی را تسهیل می كند (دیركس و فررین 2001 ). اعتماد سازمانی بالا در میان اعضای سازمان ها، باعث می شود تا آنها در هنگام روبه رو شدن با مشكلات سازمانی، امیدوارانه به اقدامات گروهی برای برطرف كردن آن مشكلات بپردازند. همچنین از انجام امور ناقص و بیهوده در چنین سازمان هایی جلوگیری می شود .اعتماد سازمانی مبنای همة تعامل های انسانی است )بودنار زوک، 2007). اعتماد سازمانی كاركنان به ساختار، نظام و فرهنگ سازمانی كه در آن مشغول به كار هستند، سبب اعتماد و اطمینان كامل كاركنان به سازمان می گردد و به ارزیابی مفید و مطلوب از اركان سازمان منجر می شود )بودنار زوک، 2007). اعتماد اساس موفقیت در زندگی شخصی و روابط كاری است. در واقع همة روابط سازمانی بر مبنای اعتماد ایجاد می شود (فیتزروی، 2007). هوش هیجانی نقش مهمی در ارتقا اعتماد بازی می كند. سرپرستان مورد اعتماد اهداف سازمان را به گونه ای معنادار برای زیردستان توصیف می كنند و از ارزش های مطلوب سازمان و ساختار آن حمایت می كنند . در مدارس مهم ترین و حساس ترین نقش ها را مدیران بر عهده دارند. اگر مدیران مدارس بتوانند شرایطی فراهم آورند كه نیروهای بالقوه معلمان را بالفعل كنند، مسلما عملكرد این مدارس بهبود خواهد یافت؛ از این رو توانمند سازی معلمان ضرورت می یابد. همچنین به منظور اینكه مدیران مدارس بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیت های محوله خود بپردازند بایستی معلمان این احساس را داشته باشند كه مدیرانشان قابل اعتمادند و این در حالی است كه اعتماد در مدارس ما در سطح پایینی قرار دارد. بنابراین افول اعتماد در مدارس، یكی از مسائلی است كه باعث ایجاد معلمانی بی انگیزه و بی تفاوت می شود و اجرای كند برنامه ها را سبب می گردد.
2-1 بیان مسئله
سازمان های آموزشی و در رأس آن ها سازمان آموزش و پرورش در تمامی کشورها از مهم ترین سازمان های اجتماعی به شمار می روند زیرا که تقریبا تمامی افراد یک کشور در مقطعی از زندگی خود به این سازمان ارتباط دارند و از خدمات آن استفاده می کنند ویا بایستی استفاده نمایند. مدیران از اجزای اساسی سازمان آموزش و پرورش به حساب می آیند، زیرا كه اکثر هزینه ها و بودجه های آموزش و پرورش متوجه مدرسه و نوع كار مدیر با معلمان و دانش آموزان است.از آنجا که مدارس از جمله سیستم های اجتماعی هستند در کلیه فرایندهای آنها انسان ها و فعالیتهای گروهی نقش اساسی دارند و به نظر می رسد که بیشتر از هر سیستم اجتماعی دیگری اعتماد را تجربه نمایند. اعتماد سازمانی از جمله نگرش های مهم شغلی و سازمانی است كه در طول سالیان متمادی مورد علاقة بسیاری از پژوهشگران روان شناسی صنعتی و سازمانی بوده است. . وجود جو اعتماد موجب تقسیم اطلاعات، تعهد به تصمیمات، رفتار شهروندی سازمانی، بهبود روحیه كاركنان و افزایش نوآوری می شود و به مدیریت اثربخش سازما نها كمك می كند؛ در سالهای اخیر نیز اعتماد به منزله عنصری حیاتی در موفقیت سازمان ها در كانون توجه مطالعات سازمانی قرار گرفته است. عده ای معتقدند كه افزایش چشمگیر تحقیقات در زمینه اعتماد را می توان به این واقعیت نسبت داد كه سازمان ها از كمبود اعتماد در بین مدیران و كاركنان خود رنج می برند. لذا بایستی راه حل هایی به منظور رفع این مشكل ارائه كرد، مشكلی كه اگر به آن توجهی نشود، در آینده ممكن است زمینه بسیاری مشكلات را در سازمان ها فراهم آورد(آرین قلی پور و همکاران، 1388). موفقیت در دنیای رقابتی سازمان ها به توانایی توسعة روابط مبتنی بر اعتماد نیاز دارد. سازمان ها و كاركنان نیاز دارند كه هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یكدیگر اعتماد كنند (هوف و کلی، 2003).
همچنین به منظور اینكه مدیران سازمان های دولتی بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیت های محوله خود بپردازند بایستی كاركنان این احساس را داشته باشند كه مدیرانشان قابل اعتمادند و این در حالی است كه اعتماد در سازمان های دولتی كشور ما در سطح پایینی قرار دارد. حال با توجه به بی تفاوتی كاركنان دولت و عدم اعتماد در سازمان های دولتی از جمله مدارس و نظر به این كه اعتماد و توانمند سازی، از ویژگی های موثر درهوش هیجانی به شمار می روند و تاكید زیادی برآنها شده است، به نظر می رسد كه توسعه هوش هیجانی در کارکنان می تواند راه حل مناسبی برای رفع این معضل اساسی در سازما نهای دولتی محسوب گردد. هیجان ها همیشه مورد توجه انسان بوده است، زیرا در هر تلاش و در هر اقدام مهم بشری، به طریقی نقش دارند. پیشرفت های اخیر در زمینه روان شناسی سلامت، بهداشت روان و طب رفتاری نقش هیجان را در سلامت و بیماری انسان ها مورد توجه قرار داده است (لیا و همکاران، 2003). عامل های متعددی کارایی و اعتماد افراد را در سازمان تحت تأثیر قرار می دهند یکی از عواملی که رفتار سازمانی هر فرد را تحت تأثیر قرار می دهد هوش هیجانی است. مفهوم هوش هیجانی نوعی پردازش اطلاعات عاطفی است که شامل ارزیابی صحیح عواطف در خود و دیگران، ابراز مناسب عواطف، تعلیم سازگارانه عواطف است (مایوی و سالووی، 2000). عبارت هوش هیجانی ابتدا در سال 1985 توسط وین پین مطرح و توسط دانیل گلمن محبوبیت یافت. بیشترین پژوهش ها در این زمینه توسط پیتر سالووی و جان مایر صورت گرفته است. مدل سالووی- مایر، هوش هیجانی را به صورت ظرفیت درك اطلاعات هیجانی و استدلال در هنگام وجود هیجان تعریف می کند. آن ها توانائی های هوش هیجانی را به چهار زمینه زیر تقسیم می کنند: 1 توانایی درك و تشخیص دقیق هیجان های خود و دیگران، 2 توانایی استفاده از هیجان ها برای تسهیل تفکر، 3- توانایی درك معانی هیجان ها، 4- توانایی مدیریت و اداره کردن هیجان ها (مایر و سالووی، 1997). هوش هیجانی ترکیب متعاملی از تواناییهای هیجانی و اجتماعی است که رفتار هوشمندانه را تحت تاثیر قرار میدهد (بار-ان، 1997 و 2000). در مدل چند عاملی هوش هیجانی بار-ان، هوش هیجانی اینگونه تعریف میشود: “مجموعهای از تواناییها، کفایتها و مهارتهای غیر شناختی که توانایی فرد را برای کسب موفقیت در مقابله با مقتضیات و فشارهای محیطی تحت تأثیر قرار میدهد”.كوتاه سخن آنكه،از جمله دغدغه ها ومشكلات سازمان های امروزی این است كه مدیرانی كه از هوش هیجانی وظرفیت های بالای روانی كافی برخوردار نیستند ،نتوانسته اند بذر اطمینان واعتماد را در مجموعه تحت تصدی خود بكارند . واین موضوع میتواند بدون شك از جمله عوامل كاهش كارآمدی واثر بخشی در سازمانهاوبخصوص در سازمان های آموزشی ومدارس باشد.بنابراین با استقرار یک نظام گزینشی صحیح برای مدیران مدارس براساس توانمندیها وظرفیت های روانی وارتباطی در كنار صلاحیت های علمی وتخصصی میتوان فضای حاكم بر روابط بین مدیر ومعلمان ودانش آموزان مدرسه رابه فضایی مطلوب و سرشار از اعتماد واطمینان تبدیل نمود.اما آیا در شرایط حاضر این عزم واراده در مجموعه تصمیم گیرندگان درسازمان آموزش وپرورش ما قابل مشاهده است؟
.
3-1 اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه در مطالعات مدیریتی بحث پیرامون اعتماد سازمانی در مدیران بویژه در سطح آموزش و پرورش جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. در واقع اگر در سازمان هااعتماد در سطح بالایی وجود داشته باشد، با بهره گرفتن از منابع موجود می توان استعدادهای بالقو ة اعضا را در زمان مناسب و با صرف حداقل هزینه ها به عمل تبدیل كرد و از آنها برای افزایش هوش هیجانی استفاده نمود. موفقیت در دنیای رقابتی سازمان ها به توانایی توسعة روابط مبتنی بر اعتماد نیاز دارد. سازمان ها و كاركنان نیاز دارند كه هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یكدیگر اعتماد كنند (هوف و کلی، 2003). اعتماد تأثیرات مهم و مثبتی بر نتایج سازمانی دارد. اعتماد رفتارها و عملكردهای سازمانی را تسهیل می كند (دیرکس و فررین، 2001). اعتماد سازمانی بالا در میان اعضای سازمان ها، باعث می شود تا آنها در هنگام روبه
رو شدن با مشكلات سازما نی، امیدوارانه به اقدامات گروهی برای برطرف كردن آن مشكلات بپردازند . همچنین از انجام امور ناقص و بیهوده در چنین سازمان هایی جلوگیری می شود . اعتماد سازمانی مبنای همة تعامل های انسانی است و بر این اساس شالودة فرهنگ سازمانی پی ریزی می گردد (بودنار، 2007 .(اعتماد سازمانی كاركنان به ساختار، نظام سازمانی كه در آن مشغول به كار هستند، سبب اعتماد و اطمینان كامل كاركنان به سازمان می گردد و به ارزیابی مفید و مطلوب از اركان سازمان منجر می شود ) بودنارزوك ، 2007(. اعتماد اساس موفقیت در زندگی شخصی و روابط كاری است. در واقع همة روابط سازمانی بر مبنای اعتماد ایجاد می شود)فیتزروی، 2007).
یکی از حوزه های مهم و جالب پژوهشی در سال های اخیر مبحث هوش هیجانی است که در زمینه شغلی و اجتماعی کاربرد فراوان دارد. هوش هیجانی به نظر می رسد می تواند شکل تکامل یافته ای از توجه به انسان در سازمان ها باشد(پارسا، 1383)
هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجان ها و احساسات در توانمندی های انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می سازند. (مختاری پور، 1388)
نظریات حاضر از قبیل نظریه هوش های چندگانه (گاردنر، 1983) و نظریه هوش هیجانی (مایر و سالووی، 2000؛ گلمن، 1995) به اهمیت هوش هیجانی اشاره می کند. هوش هیجانی به طور فزاینده ای مفهوم مهمی در محل کار، گارگاه ها و کنفرانس ها شده است و برای کمک به کارکنان و مدیران در درک اهمیت هوش هیجانی و اجرای آن در محیط کار سازمان یافته است (آبراهام، 2000).
بسیاری از محققان نشان دادند که هوش هیجانی می تواند بسیاری از پیامد های مربوط به کار را پیش بینی کند لذا ضرورت توجه به موضوع هوش هیجانی، به عنوان یک عامل درونی و قابل تغییر و رشد و مؤثر بر عملکرد حل مسئله افراد در شرایط درماندگی، و افزایش دانش حوزه پیشگیری از عدم اعتماد اهمیت می یابد.
اخیراً تحقیقات گسترده ای در خصوص اختلال در هوش هیجانی و اثرات آن بر کیفیت زندگی، موفقیت شغلی و تحصیلی، مقاومت در برابر استرس، سلامتی و کیفیت روابط اجتماعی و ازدواجی صورت گرفته است.
بنابراین با توجه به جایگاه هوش هیجانی در اعتماد سازمانی و اثرات پایدار آن در موفقیت شغلی، سلامت و کیفیت زندگی در آینده، کاهش ترک کار مدیران و کاهش تغییر و تبدیل در مدیران و با توجه به اینکه مدیران با هوش هیجانی کمتر، بیشتر از همتایان خود ترك شغل نموده، اهمیت انجام این تحقیق ضروری می باشد.
بنابراین با توجه به اهمیتی که هوش هیجانی در ایجاد اعتماد سازمانی ایفا می کند تحقیق در نظر دارد رابطه هوش هیجانی و اعتماد سازمانی را در میان مدیران مدارس مقطع متوسطه شهر کرمانشاه نشان دهد، به این صورت که این پژوهش به بررسی هوش هیجانی می پردازد تا بدینوسیله مشخص گردد که هر چقدر در مدیران هوش هیجانی بالاتر باشد در شرایط گوناگون اعتماد سازمانی بیشتری ایجاد می شود.
. انتظار می رود پژوهش حاضر با روشن کردن رابطه ی بین این دو، به گسترش درک و آگاهی در این زمینه کمک کرده کند و همچنین یافته های پژوهش در ارائه بهترین روش برای بکارگیری هوش هیجانی برای مدیران و به کارگیری راهبرد مناسب اعتماد سازمانی برای دست اندرکاران این حوزه که شامل مدیران آموزش و پرورش و مدیران مدارس است کمک کند و به این طریق هر چه بیشتر از توانمندیهای مدیران در ارائه خدمات به کارکنان آموزش و پرورش، معلمان و دانش آموزان استفاده گردد تا به تبع آن شاهد رضایت شغلی معلمان و اثربخشی عملکردشان، رضایت والدین، رضایت دانش آموزان و بهبود عملکرد فارغ التحصیلان مدارس و در نهایت باعث رشد وبالندگی هر چه بیشتر نظام مقدس تعلیم وتربیت در كشورمان باشیم.
4-1 اهداف پژوهش
هدف کلی
بررسی رابطه بین هوش هیجانی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه.
اهداف ویژه
1.تعیین رابطه بین خودآگاهی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه.
2.تعیین رابطه بین خودکنترلی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه.
3.تعیین رابطه بین خودانگیزی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه.
4.تعیین رابطه بین همدلی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه.
5.تعیین رابطه بین مهارتهای اجتماعی با اعتماد سازمانی درمدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه
5-1 سؤالات پژوهش
سؤال کلی
آیا بین هوش هیجانی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
سؤالات ویژه
1.آیا بین خودآگاهی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
2.آیا بین خودکنترلی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
3.آیا بین خود انگیزی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر كرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
3.آیا بین همدلی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
4.آیا بین مهارتهای اجتماعی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستانهای شهر گرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد؟
6-1 فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی
بین هوش هیجانی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد.
فرضیه های ویژه
1.بین خودآگاهی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد.
2.بین خودکنترلی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد.
3.بین خودانگیزی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد.
4.بین همدلی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد.
5.بین مهارت های اجتماعی با اعتماد سازمانی در مدیران دبیرستان های شهر کرمانشاه رابطه ی معنی داری وجود دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
1-1- طرح مسئله
تاریخ تحول تکنولوژی های ارتباطی نشان داده است وقتی رسانه جدیدی اختراع میشود عدهای فکر میکنند که رسانههای قدیمی از بین میروند، اما واقعیت موجود نشان میدهد که هنوز هم از رسانههای قدیمی به اشکال مختلف استفاده میشود. چون هر رسانهای دارای ویژگیهای منحصر به فرد خود است که رسانه دیگر آن ویژگی را ندارد. در حال حاضر رقابت بیشتر رسانههای مختلف برای جذب مخاطب بیشتر است چرا که افزایش منابع فرستنده به رقابت رسانهها منجر میشود؛ رقابتی که در جهت جذب مخاطبان هرچه بیشتر است؛ مخاطبانی که امروزه با ویژگیهایی چون متنوع بودن، فعال بودن و گزینشی عمل کردن نسبت به گذشته مشخص میشوند. یک ملاک مهم در ارزیابی موفقیت هر رسانهای، بررسی تعداد و میزان استفاده مخاطبان از آن رسانه است و انگیزه یا تغییری که در رفتارمخاطب بوجود میآورد واین، زمانی حاصل میشود که یک رسانه دارای ویژگیهای متمایز و متفاوت نسبت به سایر رسانهها باشد. در حال حاضر حدود 60 ایستگاه رادیویی در ایران فعالیت میکنند. بدون شک بعضی از این مراکز نسبت به بعضی دیگر از تعداد مخاطبان کمتر یا بیشتری برخوردارند. دلایل این موضوع میتواند بسیاری از موارد کمی و کیفی را شامل میشود. از آنجا که یکی از ویژگیهای کار علمی، تحدید موضوع است در این پژو هش، رسانه رادیو بررسی می شود و از میان عوامل زیادی که در موفقیت و یا شکست رسانه رادیو تاثیر گذار است به بحث خلاقیت در برنامهسازی رادیو پرداخته می شود. خلاقیت فرایندی است كه بوسیله آن چیزی مثل فكر،ایده یا یک شی جدید تولید شودخلاقیت شیوهای از تفكراست كه ایدههای جدید را بوجود میآورد (كینگ واندرسون،1386،ص17)[1].
در واقع دغدغه ذهنی پژوهشگر پس از یک دهه فعالیت تجربی در رادیو و مصاحبههای مقدماتی با افراد کارشناس، مشخص شد که خلاقیت عنصر مهم، تاثیر گذاری در رادیو است و یکی از عوامل مؤثر بر افت مخاطبان رادیو موضوع کیفیت برنامههای رادیو است که دچار روزمرگی، تکرار و اصول کلیشهای شده است.
خلاقیت عنصربا اهمییتی در این میان است. در پی این دغدغه ذهنی و مطالعه مقدماتی که انجام شد، این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله است که ابعاد و مؤلفههای برنامهسازی خلاق کدامند و همچنین چه عواملی باعث افزایش یا کاهش خلاقیت در برنامهسازی رادیو میشود؟
2-1- ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به اهمیتی که رسانه ها در زندگی افراد دارند هرگونه پژوهشی که بتواند جایگاه رادیو را در زندگی مردم پررنگ سازد، دارای اهمیت است. ضرورت و اهمیت هر تحقیقی از دو جنبه نظری و کاربردی میتواند مطرح باشد. این تحقیق در درجه اول سعی دارد، دانش نظری موضوع و جنبههای جدید برنامه سازی خلاق در رسانه رادیو راشناسایی کند. در بحث برنامه سازی خلاق متون و گزارش و در کل اسناد مکتوب بسیار کمی در داخل ایران درباره برنامه سازی خلاق وجود دارد و انجام این پایان نامه می تواند خلاء موجود را پرکند و بر دانش نظری موضوع بیافزاید. و در درجه دوم این تحقیق اصول و مولفه هایی را مشخص میکند که چنانچه در برنامهسازی رادیو به کار
برده شود؛ میتواند باعث افزایش جذب مخاطب، تاثیرگذاری بیشتر، و دستیابی به اهداف و سیاست های ایستگاه رادیوی مورد نظر شود.
3-1- هدف اصلی تحقیق
هدف علم تدوین نظریه است و در انجام تحقیقهای اجتماعی به سه هدف اساسی (اکتشاف، توصیف، تبیین) توجه می کنند.
هدف کلی و اصلی این تحقیق توصیفی – اکتشافی عبارت است از:
توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامهسازی خلاق در رادیو و شناخت ابعاد و مولفه های آن است.
اهداف فرعی تحقیق:
4-1- سؤال اصلی تحقیق
نظر تهیه کنندگان رادیو درباره ویژگیها و مؤلفههای برنامه سازی خلاق چیست؟
سؤال های فرعی تحقیق:
1- مهمترین متغیرهای سطح فردی مؤثر در برنامهسازی خلاق کدامند؟
2- مهمترین متغیرهای سطح سازمانی مؤثر در برنامه سازی خلاق کدامند؟
5-1- فرضیههای تحقیق
در حال حاضر به دلیل اکتشافی بودن پژوهش، فقط به سؤالات پاسخ داده میشود و فرضیهها در پایان تحقیق استخراج می شود.
6-1- تعریف مفاهیم
تعریف نظری:
خلاقیت : هارمون خلاقیت را فرایندی میداند كه بوسیله آن چیزی مثل فكر، ایده یا یک شی جدید تولید شود (كینگ واندرسون، 1386،ص17). “خلاقیت شیوهای از تفكراست كه ایدههای جدید را بوجود میآورد.
لوتانز استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشهها و رهیافتهای جدید افراد، میداند. پالیا خلاقیت را توانایی دیدن چیزها به صورت غیرمعمولی و دیدن مشكلاتی كه هیچ كس دیگر آنها را نمیبیند و سپس ارائه رهیافتهای جدید و اثربخش میباشد.
برنامه سازی : به فرایند ساخت برنامه های رادیویی در ساختار های متفاوت مانند : ساده ، تركیبی ساده، تركیبی نمایشی ،نمایش ، مسابقه ، میز گرد اطلاق می شود(برخوردار،1381ص45).
رادیو : در كنار مجموعه گسترده رسانه ها تلویزیون، سینما ،صنعت چاپ، خبرگزاری ها، شبكه های اینترنتی و ماهوارهای رادیو یكی از اصلیترین وسایل ارتباط جمعی است. ما نمیتوانیم پیام های آن را ببینیم. این پیامها تنها شامل صدا و سكوتند و از همین واقعیت منحصر به فرد رادیو است كه دیگر كیفیتهای متمایز آن – از جمله ماهیت زبان آن طنزهایش و راه هایی كه مخاطبانشان از آن استفاده می كنند – حاصل می شود. برای دست یابی به دیدی شفاف تر نسبت به رادیو و ویژگیهای آن ، می توان آن را با وسایل دیگر برقراری ارتباط مقایسه كرد(كرایسل،1381،ص1).
تعریف عملیاتی :
برنامه سازی خلاق: در این تحقیق برنامهسازی خلاق فرایندی است كه در آن استعداد و تخصص برنامهسازان بر مبنای ویژگیهای خلاقیت در سطح فردی و سازمانی در شكل و ساختار برنامه در مرحله تولید و پخش تحقق می یابد.
در این تحقیق برای عملیاتی کردن برنامه سازی خلاق مراحل مختلفی انجام شد به این شکل که ابتدا مطالعه منابع نظری انجام شد سپس با افراد کارشناس و برنامه ساز مصاحبه هایی به عمل آمد و در نهایت چندین سوال اصلی طرح شد و برای هر کدام از سوالها چندین گویه طرح و تدوین شد. سوالها و گویه ها در پرسشنامه و در پیوست پایان نامه موجود است.
در این تحقیق برنامهسازی خلاق، توسط مقیاس محقق و بر مبنای طیف پنج قسمتی لیکرت ساخته شده است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)