پژوهش( 9
1-1-بیان مسئله. 11
1-2-ضرورت و اهمیت پژوهش…. 14
1-3-اهداف پژوهش…. 16
1-4-فرضیههای پژوهش…. 17
1-5-تعریف واژه ها 17
فصل دوم(ادبیات و پیشینه پژوهش). 20
2-1-تعریف افسردگی.. 21
2-2-تاریخچه ی افسردگی.. 22
2-3-انواع افسردگی.. 22
2-4-اختلال افسردگی اساسی.. 24
2-5-معیارهای DSM-5 برای اپیزود افسردگی اساسی.. 28
2-6-خصوصیات مرتبط با سن.. 29
2-7-سبب شناسی.. 30
2-8-درمان.. 33
2-9-اختلال افسردگی دوقطبی.. 34
2-10-تجویز دارو برای تثبیت حالت روحی.. 41
2-11-علائم و نشانه های افسردگی.. 49
2-12-دلایل ابتلا به افسردگی.. 52
2-13-دیدگاه های نظری درباره ی افسردگی.. 52
2-14-پیشینه پژوهشی.. 60
فصل سوم(روش پژوهش). 64
3-1-طرح پژوهش…. 65
3-2-جامعه آماری، روش نمونهگیری و حجم نمونه 65
/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%8a%d8%b3%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%ab%d8%b1%d8%a8%d8%ae%d8%b4/
3-3-متغیرهای پژوهش…. 65
3-4-ابزارپژوهش…. 66
3-5-روش اجرا 76
3-6-روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها 78
3-7-کدهای اخلاقی.. 78
فصل چهارم(تجزیه و تحلیل داده ها( 80
4-1یافته های توصیفی.. 81
4-2یافته های استنباطی.. 83
فصل پنجم(بحث وتفسیر نتایج). 88
5-1 بحث و نتیجه گیری.. 89
5-2 نتیجه گیری کلی.. 91
5-2-محدودیت های پژوهش…. 93
5-3-پیشنهادها 94
ضمائم.. 99
فصل یكم
مقدّمه پژوهش
بسیاری از بیماران روانی یا جسمیاز افسردگی رنج میبرند و میتوان گفت که بخش چشمگیری از بیماریهای روانپزشکی را افسردگی تشکیل میدهد. افسردگی اساسی از رایج ترین اختلالات خلقی است که با توجّه به فراوانی آن و اثرات نامطلوبی که در زندگی آدمیان دارد پژوهشهای بسیاری برای پی بردن به علل آن صورت گرفته است و در رشتههای مختلف معانی متفاوتی دارد. به عنوان مثال در فیزیولوژی اعصاب، مراد، کاهش فعالیت فیزیولوژیک و در داروشناسی به معنای کاهش فعالیت یک عنصر شیمیایی و در روان شناسی منظور از آن حالتی هیجانی است که منجر به کاهش قابلیّتها میشود. در واقع افسردگی، واکنشی نسبت به یک عامل بیرونی است که فرد نسبت به آن آگاه است ولی به نوعی از آن محروم است. عدم موفقیّت در تحصیل یا کار، از دست دادن یکی از عزیزان، پیری، بیماری و. . . اغلب باعث بروز افسردگی میشود. افسردگی عبارت از احساس غم، دلسردی، یا نا امیدی به مدت حداقل 2 هفته در اغلب روزها و اغلب ساعات روز، همراه با انواع علایم جسمانی و روانی است که برجستهترین علامت در این واکنشها از دست دادن شوق و کندی فعالیّتهای روانی و بدنی است، بیمار خود را مطرود و دلسرد احساس میکند و کار و فعالیت به نظر او مستلزم کوشش فراوان است و در نظرش انجام دادن هیچ کاری به زحمتش نمیارزد. افسردگی اساسی به دو صورت همراه با علایم روانپریش مانند هذیان و توهّم و بدون علایم روانپریشی یعنی بدون هذیان و توهّم دیده میشود(جوانمرد،1387).
افسردگی معمولاً در زنها دو تا سه برابر شایع تر از مردهاست و در بچههای دبستانی میزان افسردگی در پسرها شایعتر است و در افراد مجرد و طلاق گرفته بیشتر از افراد متاهل دیده میشود و در طبقات اجتماعی- اقتصادی پایین بیشتر است. افسردگی معمولاً در خردسالان به صورت نخوردن غذا و در کودکان بزرگتر بصورت بی حسی عاطفی و مشکلات جسمانی و در نوجوانان به صورت ترشرویی، منفیگرایی، گوشهگیری، شکایت از درک نشدن و احتمالاً رفتارهای ضداجتماعی مشخص میشود. البته قابل ذکر است که افسردگی در برخورد با بسیاری از رفتارهای روانی زندگی پاسخی محسوب میشود و در واقع افسردگی وقتی نابهنجار تلقی میشود که واقعه افسرده ساز برای فرد خارج از اندازه باشد و فراتر از حدی باشد که برای اکثر مردم قابل برگشت و بهبودپذیر است.
فرم در حال بارگذاری ...