وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه ارشد : رابطه جرأت ورزی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوم دبیرستان

:

 

در دهه های اخیر جرأت ورزی توجه بسیاری از روان شناسان و پژوهشگران بالینی را به خود جلب کرده است. اهمیت جرأت ورزی در ارتباط های میان فردی، نقش مؤثر آن در فعالیتهای اجتماعی و فراوانی رفتارهای غیر جرأت ورزانه در جمعیتهای بالینی سبب شده است که در این زمینه پژوهشهای زیادی صورت گیرد و برنامه هایی تحت عنوان جرأت ورزی، طرح ریزی شود(بارتل، وتیلاک و فرانکس،1974، مارشال، کلتنر و مارشال،1981؛ ای ملکمپ، و اندرهات و دوریز،1983؛ استاک، دی ویل، وپنل،1983؛ دوبیاومک ماری،1985؛ بی سی نین، مک مکاری،

 

چیزلت،1985؛ استیوارت،1986؛ و هروکافمن،1987؛ اینگرام و سالزبرگ،1990؛ کیپر،1992؛ وین هارت، کاری، کاری و وردشیاس،1998).انجام پژوهشهای عملی و بالینی در مورد مفهوم جرأت ورزی و ویژگیهای آن و همین طور آموزش و درمان رفتارهای غیرجرأت ورزانه، بیشتر به کارهایی مربوط است که به شرح مفصل جرأت ورزی پرداخت. وی در توصیف و تبیین این مفهوم به تضاد میان بارز ساختن هیجان خشم و بازداری از اضطراب، توجه خاصی نشان می داد. وی اولین دانشمندی بود که اصطلاح جرأت ورزی را به کاربرد و آموزش آن را مدنظر قرار داد(هریوت وپریچارد،2004) روانشناسان معتقد هستند افراد کم جرأت نمی توانند به صورت مناسب با اطرافیان خود تعامل داشته باشند. این افراد احساس گناه، بی اعتمادی و سلطه پذیری در روابط اجتماعی را تجربه می کنند و ترس، اضطراب و افسردگی از خود نشان می دهند(پاچمن وفوی،1978؛ لفرووست،1981؛ پالرمو و نیکلی،1990؛ وان گاندی،2002؛) همین طور میزان پذیرش خود و عزت نفس در این افراد پایین است(پرسل، برویک وبیگل1974؛ لورومور1980؛ دلوتی 1981؛ لفرووست،1981) این افراد

پایان نامه

 ممکن است به جای رفتارهای منفعلانه، اقدام به پرخاشگری و رفتارهای آزارگرانه کنند(اسوارت، چانگ و فارور ،2001)در این بین رفتارهای جرأت ورزانه، رفتارهایی متعادل هستند و فرد جرأت ورز ضمن پافشاری برخواسته های منطقی و انجام رفتارهایی متعادل هستند و فرد جرأت ورز ضمن پافشاری برخواسته های منطقی و انجام رفتار مخالفتی در دفاع از خواسته ها، حقوق و سلیقه های دیگران را مورد توجه قرار می دهد و از اجحاف حقوق دیگران و تضییع آنها خودداری می کند. تونند(1991) معتقد است فرد جرأت ورز دارای اعتماد به نفس است، احساس، افکار و نگرش مثبت نسبت به خود و دیگران دارد و رفتارش با دیگران صریح و صادقانه است. برخی از پژوهشگران گزارش کرده اند که این افراد حتی در پیدا کردن شغل مناسب و انجام مطلوب آن موفق ترند.(بروکس، ناکرد و ریسلر،2001،لانس بری و همکاران،2003) پژوهش های متعددی به وجود رابطه بین جرأت ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی اشاره کرده اند. برای مثال لی_کور بین و دنیکو(1998)، چن، وانگ وچن(2001)و ساک وای ونگ وواتکینس(2001) همگی در پژوهشهای خود به این نتیجه رسیدند که بین سه متغیر یاد شده رابطه مثبتی وجود دارد. در این پژوهش به بررسی میزان جرأت ورزی، عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوم دبیرستان می پردازیم. بررسی تفاوتهای دو جنس در میزان جرأت ورزی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نیز مورد علاقه پژوهشگران بوده است. جالب اینکه برخی پژوهشهای انجام شده در خارج به وجود تفاوت معنادار در این متغیرها بین دو جنس اشاره کرده اند(پالرمو و نیکلی،1990، چرچ و کاتی بک،1992، جیمز،2001،مارکوت و همکاران،2002) اما در ایران پژوهشگران تفاوتی میان دختر و پسر در متغیرهای عزت نفس و پیشرفت تحصیلی مشاهده نکردند(معرفت،1377،وجدان پرست،1378، هرمزی نژادشهنی ییلاق و نجاریان،1379) و در مورد مقایسه جرأت ورزی دختران و پسران در ایران، تا زمان انجام این پژوهش تا آنجا که محقق بررسی کرده است، یافته ای وجود نداشت

 

 

 

بیان مسئله

 

فردی که با جرأت است می تواند ارتباط نزدیک با دیگران برقرار کند، خودش را از سوءاستفاده دیگران دور نگه دارد و دامنه وسیعی از نیازها و افکار مثبت و منفی را ابراز نماید، بی آنکه احساس گناه و اضطراب کند و یا به حقوق دیگران لطمه بزند. در آموزش جرأت ورزی به فردآموخته می شود که چگونه رفتار مبتنی بر جرأت و جسارت از خود نشان دهد. فرد با تلاش برای کشف و تعریف مشکل، پیگیری هدفهای موردنظر(همواره بارفتارتوأم باجرأت) تکرار نقش گذاری، واژگون سازی نقش و ارائه تدریجی و متوالی رفتارهای مطلوب، شیوه های مناسب مبتنی برجرأت را برای بیان خواسته های خود می آموزد رفتار جرأت ورزانه با خود پنداره مثبت، عزت نفس همگرایی و همبستگی دارد و رفتارهای غیرجرأت ورزانه بازدارنده و اجتنابی هستند و همبستگی مثبت و بالایی با ترسها، هراسها و اضطراب اجتماعی و انواع پرخاشگریهای درونی دارند.

 

جرأت ورزی برخی از نیازهای فرهنگی قومی و فراگیر را ارضاء می کند و دو هدف عمده دارد:

 

1- کاهش اضطراب اجتماعی و            2- کسب مهارتهای اجتماعی .

 

ضرورت واهمیت تحقیق

 

 باتوجه به اینکه دانش آموزان در برقراری ارتباط با دیگران در بعضی از مواقع مشکل دارند و همین مشکل باعث ضعف عملکرد دانش آموزان در تحصیل آنها می شود لذا به نظر می رسد که ازطریق آموزش جرأت ورزی بتوانم با اضطراب اجتماعی مقابله کنیم و به پرورش ابزار وجود و تقویت مهارتهای اجتماعی دانش آموزان همت گماشت. توفیق در عملکرد تحصیلی مستلزم برخورداری از اعتماد به نفس است. این ویژگیها به دانش آموزان فرصت می دهند تا در عرصه های گوناگون آموزشگاهی، مانند فعالیتهای گروهی، تعامل با دانش آموزان و انجام تکالیف، به طور فعال و سازنده عمل کنند و به طور کلی در حل مسائل کوشا باشند. هسته های مشاوره مدارس در بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان نقش مهمی برعهده دارند مشاوران می توانند نحوه جرأت ورزی سالم را به دانش آموزان آموزش دهند و از این طریق از بروز برخی از اختلالات رفتاری و مشکلات تحصیلی پیشگیری کنند.

دانلود پایان نامه ارشد : رابطه سبک های دلبستگی و خودكارآمدی با امید به زندگی در دانش‌آموزان

      رفتار دلبستگی دارای ارزش تکاملی برای انسان‫ها بوده است و به همین دلیل جزء ذخایر ژنتیک رفتاری آن ها درآمده است. به نظر بالبی دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که در تعامل واقعی و منظم با آنها می باشد، ایجاد  می‫گردد (مظاهری، 1377). به عقیده بالبی برای تامین سلامت روانی کودک، برقراری روابط صمیمی، گرم و دایمی بین او و مادرش یا کسی که بتواند به طور شایسته جایگزین وی شود ضروری است. چنان روابطی که مورد رضایت هر دو طرف بوده و از آن لذت ببرند. او این مسئله را مطرح کرد که هر تعامل پایدار و با دوام در کودکی تاثیرات طولانی مدتی بر روی رشد شخصیت می‌گذارد که این تاثیرات توسط یک سری  باز نمایی های ذهنی که بالبی آن را (الگو های فعال درونی) می نامد طرح ریزی می گردد. به عبارت دیگر سبک های دلبستگی افراد بر اساسی درون سازی بین شخصی در مورد قابل دسترس و پاسخگو بودن نگاره ی دلبستگی(مادر) و کارآمد و ارزشمند بودن خود شکل می‌گیرد (بالبی[1]، 1973).

 

     خودكارآمدی به واسطه ی انگیزه ی درونی موجب می شود كه فرد به طورخودانگیخته در محیط تلاش كند و به باورهای كارآمدی خود دست یابد. طبیعت همچون معلمی نامرئی فرد را به جنب و جوش وا می‫دارد تا ظرفیتهای مختلف تحول را در مراحل متنوع و متفاوت آشكار سازد. خودکارآمدی یا خوداثربخشی از لحاظ روان شناسی عبارت است از انتظارات متصور یک فرد در موفقیت در یک کار یا رسیدن به یک نتیجه خوب از طریق فعالیتهای فردی. بنابراین خودکارآمدی یک فرایند ذهنی است که شامل شناسایی هدف، برآورد تلاش و توانایی های لازم برای رسیدن به آن اهداف و پیشبینی نتبجه آن می باشد. افراد دارای خودکارآمدی بالا به توانایی های خود باور دارند و برای رسیدن

پایان نامه

 به هدف خود پافشاری می کنند و تسلیم نمی‫شوند (اوانس و كلارك، 2011)

 

   از طرفی امید به زندگی و اهمیت و جایگاه آن، برای برخوردار بودن از زندگی خوب و شاد، امری انكارناپذیر است (كینگ و همكاران[3]،2006 ). برخی از مؤلفان، با توجه به یافته های موجود، اظهار كرده اند كه وجود امید و احساس كردن آن در زندگی مانند كلیدی است كه می تواند قفل و گرة مشكلات زندگی را باز كند و باعث شود تا افراد كنش های مثبتی داشته باشند (فرانكل[4]،1963). به همین لحاظ اغلب زندگی همراه با امید را از عوامل مهم سلامت روان شناختی می دانند. بررسی رابطة بین امید به زندگی با سازه های دیگر روان شناسی مثبت، مثلاً هدفمند و معنادار بودن زندگی برای برخوردار بودن از زندگی شاد و توأم با سعادت مندی و سلامت روانی، در سال های اخیر مورد توجه فراوان پژوهشگران و صاحب نظران قرار گرفته است.  در سال های اخیر، اسنایدر كه پیش گام مطالعه در مورد امید است، به آن به مثابة یک عامل كنترل خود می‫نگرد كه به كمكش انسان می تواند از عزت نفس خود مراقبت كند. بنابراین پژوهشگران در بررسی الگو های فعال درونی بر روی سبک های دلبستگی تمرکز کرده‫اند . لذا نظر به اینکه تحقیقات قبلی در مورد رابطة بین سبک های دلبستگی با خودكارأمدی و امید به زندگی  نتایج ضد و نقیضی را گزارش نموده‫اند، این پژوهش می تواند نقش بسزائی در تنویر نتایج قبلی ایفا نماید. همچنین با توجه به اینکه بررسی همزمان رابطة متغیرهای سبک های دلبستگی، خودكارآمدی و امید به زندگی کمتر مورد توجه بوده نتایج پژوهش می تواند زمینه ساز تحقیقات بیشتر در این راستا باشد.

پایان نامه رابطه سبکهای تفکر با رضایت زناشویی و عزت نفس در کارشناسان صنعت خودرو سازی

درعصر حاضر این امر پذیرفته شده است که جوامع پیشرو و موفق جوامعی هستند که مردم آنها بهتر فکر می کنند. اصطلاح تفکر از جمله اصطلاحاتی است که در میان همه افراد کمابیش رواج دارد و به کار می رود و می توان ان را اندیشیدن، فکر کردن، تخیل، گمان کردن و مورد تامل قرار دادن معنا کرد. به طور کلی تفکر شامل هر نوع فعالیت ذهنی است که به تدوین یا حل یک مسئله، تصمیم گیری، یا فهم مطلب کمک می کند، یک فعالیت اگاهانه است که ازفرایند های نااگاهانه نیز تاثیر می پذیرد، و با وجود شخصی و خصوصی بودن، نه در انزوا، بلکه با واسطه گری دیگران انجام می پذیرد (فیشر، 1385).

 

در واقع از طریق اندیشیدن است که ما به حیات فردی و اجتماعی خویش معنا می بخشیم. بنابراین تفکر فرایندی است که در سرتاسر زندگی ما حضور دارد و به علت نقش کلیدی و تعیین کننده ای که دارد، بر تمام جنبه ها و خصوصیات درون فردی و میان فردی ما تاثیر می گذارد. لذا عاملی است که باید مورد توجه و تاکید بسیار قرار گیرد تا از طریق آن بتوان فرد و جامعه را به سوی پیشرفت، موفقیت و سلامت رهنمون کرد. اقتضای رسیدن به این مهم، انجام پژوهش ها و بررسی های متعدد در زمینه های گوناگون مرتبط با تفکر است.

 

ازدواج یکی از طولانی ترین و عمیق ترین ارتباطاتی است که همه ابعاد روانی- معنوی- اجتماعی- اقتصادی و زیستی را یکجا در بر می گیرد و سر منشاء تشکیل واحد بنیادی جامعه یعنی خانواده می باشد. خانواده مهمترین کانون تعهدات عاطفی، اخلاقی و قانونی افراد به شمار می رود (سیمسون[1]، 1990؛ به نقل از بهاری، 1388). ارتباط زناشویی ارتباطی است که اغلب انتظار داریم در سایه آن هر نوع نیازی را در حد رضایت ارضاء کنیم و به آرمانهای خود جامه عمل بپوشانیم. رضایت زناشویی یکی از اهداف اولیه و اساسی هر ازدواجی است و همه زوجین خواستار آنند که زندگی توام با رضایت داشته باشند. این رضایت متاثر از عوامل مختلفی است که از آن میان می توان به عوامل اقتصادی، اعتقادات مذهبی، آداب و سنن اجتماعی ، عوامل جسمانی، تفاهم فکری، ارضای عاطفی و ارضای جنسی اشاره کرد (موسوی، 1374؛ به نقل از اسماعیلی، 1388). ازدواج رضایت بخش برای سلامتی هر دو همسر بسیار مفید است (برمن و مارگولین ، 1992؛ به نقل از آزادی حسین آباد، 1388).در مقایسه با افرادی که ازدواج نکرده اند و یا طلاق گرفته اند، افراد متاهل بویژه آنهایی که دارای ازدواج رضایت بخش دوجانبه ای هستند، عمر طولانی تری  داشته و نسبت بیماریها و امراض در آنها کمتر است (هو و گلدمن، 1990)

 

در جوامع کنونی ، بویژه با ورود به قرن بیست و یکم اکثریت افراد به اصول بهداشتی مربوط به ابعاد مختلف جسمانی خویش آگاهی دارند ولی متاسفانه به امر بسیار مهم بهداشت روانی خود اهمیت نداده ونسبت به آن آگاهی ندارند. این در حالی است که بر حسب آمارهای کشورهای مختلف، تعداد افراد دارای مشکلات و معضلات روانی رو به فزونی است. در این میان یکی از مباحث مهم در امر بهداشت روانی عزت نفس یا همان خود بزرگواری است که یکی از خصوصیات مهم و اساسی شخصیت هر فردی را تشکیل می دهد و روی سایر جنبه های زندگی انسان نیز تاثیر گذاراست و کمبود یا فقدان آن باعث عدم رشد سایر جنبه های شخصیت یا ناموزونی آنها خواهد شد، و حتی ممکن است پایه گذار بیماریهای روانی گوناگون مانند افسردگی، کمرویی، پرخاشگری، ترس و … شود. علاوه بر این، نتایج بررسی ها نشان داده اند، یکی از شاخصهای چندگانه ای که چگونگی پایداری شخص در روابط با افراد اطرافش را تعیین می سازد، عزت نفس است (براس و گای[4]، 2004). اکثر صاحب نظران عزت نفس مثبت را عاملی اساسی و مرکزی در سازگاری عاطفی – اجتماعی می دانند.

 

 در اوائل، روان شناسان و جامعه شناسانی چون جیمز، مید، و کولی بر اهمیت عزت نفس مثبت تاکید داشتند. چند سال بعد نئو فرویدی[8] هایی چون سالیوان [9]و هورنای در نظریه های شخصیتشان، همانند راجرز و فروم مفهوم خودپنداره مثبت را وارد کردند. اخیرا روان شناسان، عزت نفس مثبت را با شادکامی و کارکرد مثمر ثمرتر در رابطه می دانند (آلیس و همکاران، 1989؛ به نقل از بیابانگرد، 1371).

 

پایان نامه

 

 

بنابراین سبکهای تفکر، رضایتمندی زناشویی و عزت نفس از جمله عوامل موثر در سلامتی روانی فرد و جامعه بوده که لازم است از جنبه های مختلف مورد بررسی و پژوهش متعدد قرار گیرند.

 

1-2- بیان مسأله

 

یکی از زمینه های مربوط به تفکر که شایان توجه بوده و لازم است تحقیقات زیادی در مورد آن صورت پذیرد، سبک های تفکر است، یعنی شیوه اندیشیدن و مدل فکر کردن، که به موجب وجود تفاوتهای فردی، از فردی به فرد دیگر متفاوت است. اصطلاح سبکهای تفکر توسط استرنبرگ (1997) به شیوه های متفاوتی که افراد برای پردازش اطلاعات به کار می برند، اطلاق شد. از نظر او، سبک تفکر در واقع روش رجحان یافته تفکر است، یک توانایی نیست بلکه چگونگی استفاده فرد از توانائیهایش است. توانایی یعنی از عهده کاری خوب برامدن، در حالی که سبک به معنی ترجیح فرد در چگونه انجام دادن کار است. بدین ترتیب، دو فرد با توانایی های یکسان ممکن است سبکهای متفاوتی داشته باشند، که این سبکهای متفاوت نه خوب هستند و نه بد، بلکه فقط متفاوتند. استرنبرگ با طرح نظریه خود گردانی ذهنی این ایده را مطرح کرد که که افراد در برخورد با مسائل و موقعیت های جدید، شیوه هایی را بر شیوه های دیگر ترجیح می دهند، یعنی به طور اگاهانه تفکر خود را سازماندهی می کنند (استرنبرگ، 1997).

 

 پژوهشهای گوناگون نشان داده اند که سبکهای تفکر از متغیر های متعددی همچون فرهنگ، جنسیت، سن، رشته تحصیلی، سابقه کار، سبک تفکر والدین ، سبک تفکر معلمان و… تاثیر می پذیرند و با فرایندهای خلاقیت، حل مسئله، تصمیم گیری، پیشرفت تحصیلی و….مرتبط هستتد (امامی پور و سیف؛ 1382:ص 36؛ به نقل از رضوی و شیری 1384). بنابراین سبک های تفکر با متغیرهای درونی و بیرونی بسیاری در ارتباط می باشد که می توانند مورد بررسی قرار بگیرند. از جمله رضایت زناشویی و عزت نفس که منظر نظر این پژوهش می باشند.

 

دوران تحول و انتقال جوامع از سنت به صنعت باعث تغییر و دگرگونی های بسیاری شده و موجب گردیده که اعضای این جوامع در برزخ  این انتقال دچار ناامنی های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گردند. شرایط و امکانات این جوامع چنان سریع تغییر می کند که کمتر کسی به تصمیمات و اقدامات خود مطمئن باقی می ماند. در این میان زناشویی که برخی ان را نوعی بخت ازمایی و شانس می دانند نیز از نفوذ این ناامنی مستثنی نیست. امروزه خانواده که اصلی ترین و بنیادی ترین نهاد جامعه است نیز مانند خود جامعه در یک دوره استحاله قرار دارد و مورد حمله است، چراکه با تغییر جامعه، خانواده نیز تغییر خواهد کرد (بهاری، 1386)، به طوری که زوجین در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و دوستانه با مشکلات فراوانی روبه رو شده اند (برک، 1384) .

 

 طبق گزارش های جامعه شناسان و روانشناسان، در سال های اخیر در اکثر کشورهای جهان، خانواده دچار تغییر شده است و میزان طلاق افزایش یافته است ( به پژوه، 1381) و گزارش های اخیر از افزایش میزان اختلافات، خشونت ها و حتی طلاق در کشور ما نیز حکایت می کنند (صالحی فدردی، 1383).

 

از آنجایی که وجود یک ازدواج توام با رضایت، محل تبادل و تلاقی،احساسات و عواطف مثبت در بین زوجین بوده و تشکیل خانواده بهنجار نقش مهمی در سلامت و بهزیستی کل جامعه دارد (بنائیان و همکاران، 1386)، بنا براین توجه به سازگاری و رضایتمندی زناشویی از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردد و بررسی عوامل ایجاد کننده و راه انداز ناسازگاری از اهم کارها به شمار می رود. 

 

آنچه مسلم است، این است که روابط خوب به اسانی به دست نمی اید، بلکه به دست آوردن ان مستلزم تلاش مداوم است. در ایجاد یک رابطه زناشویی خوب، میزان هماهنگی وتناسب افراد مهم نیست، بلکه چگونگی مقابله با ناسازگاری ها و نا هماهنگی ها مهم است (گلمن، 1985؛ به نقل از بهاری، 1388).  نظریه شناختی – تجربی “خود”  پیشنهاد می کند که افراد با سبکهای تفکر متفاوت، به طور متفاوتی به اشکال متفاوت حمایتی در زمان های استرس و یا مشکل پاسخ می دهند (فنگ و لی 2010). همچنین افراد دارای سبک های تفکر متفاوت از راهبردهای مقابله ای متفاوتی استفاده می کنند (استرنبرگ، 1996) و سبک های تفکر با هیجانات (زانگ، 2008) و احساسات وچگونگی ابراز آنها و نیز تعهد (ونگ و همکاران،2007) در ارتباطند.

 

از آنجایی که تفکر جریانی است فعال نه منفعل و تفکر عمل کردن است نه صرفا مقوله ی حرف و سخن (فیشر، 1385) بنابر این سبک تفکرمی تواند شیوه و چگونگی عمل و رفتار را نیز تعیین کند. از طرفی می دانیم که تفکر امری اساسی در حل مسئله است (فیشر، 1385)،  بنابراین سبک تفکر که شیوه تفکر است، برشیوه حل مسائل نیز تاثیرگذار است.

 

.به تبع آنچه بیان گشت، سبک تفکر با تاثیر بر عوامل مهم در رابطه زناشویی می تواند بر کیفیت رابطه زوج و رضایت زناشویی انان تاثیر بگذارد. در این راستا تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که در کشورهای پیشرفته جهان حدود 90 درصد جدائی ها از نارسائی های روانی و هیجانی و خصوصا تفکرات و باورهای غیر منطقی زوجها به وجود می اید و حدود 60 درصد این افراد به دلیل وجود این تفکرات و باورهای غیر منطقی از هم جدا شده اند. طبق آمار گزارش شده، از میان تمام عوامل موثر در از هم گسیختگی بنیان خانواده، عوامل سوء تفاهم، تفکرات غیر منطقی و مطلق گرایی از همه بیشتر دیده شده است (کاظمی، 1364؛ به نقل از اسماعیلی، 1388).

 

به طور کلی بر اساس تحقیقات متعدد، نقش سبک تفکر در ایجاد تفاهم بین فردی قابل توجه است و می توان گفت که اگر محیط خانوادگی، تحصیلی و شغلی افراد با سبک های تفکرشان همسو یا مغایر باشد، می توانند در مراحل مختلف زندگی مشترک حضور قوی تر یا ضعیف تری داشته باشند. وقتی نیمرخ سبک های تفکر افراد تناسب خوبی با محیط داشته باشد پیشرفت خواهند کرد ولی وقتی این تطابق مناسب و کافی نباشد متحمل آسیب هایی خواهند شد. سطوح مختلف رضایتمندی زناشویی سبک های مختلفی از تفکر را اقتضاء میکند و بسته به این که نیمرخ سبک های تفکر افراد تا چه اندازه با انتظارات محیط تطابق یابد، زندگی توام با رضایت یا عدم رضایت در زوجین حاصل
می گردد (اسماعیلی، 1388). 

پایان نامه ارشد :تعیین رابطه­ ی بین ویژگی­های شخصیت و سلامت روان با تصویر تن دانشجویان دختر

مسایل مختلفی از بدو تولد یک انسان تا زمان مرگ او ذهن او را مشغول می‌كنند. آدمی همیشه سعی در تعریف خود برای خویش نموده است. هر کس همیشه به دنبال یافتن ذهنیتی از خویش است. این ذهنیت همیشه در حال ساخته شدن، خراب شدن و دوباره بنا شدن است. شاید یكی از بدوی‌ترین مسائلی كه ذهنیت بشر را به خود مشغول كرده است بعد فیزیكی و جسمانی او باشد. هر انسانی متعلق به هر عصر و دورانی كه باشد بی شك اولین چیزی كه در شناخت خویش (به عنوان یک موجود زنده متفاوت با سایر موجودات) با آن مواجه می‌شود بعد جسمانی و فیزیكی است. كودك از این طریق ذهنیتی از خویش بنا می‌كند و بر پایة این ذهنیت هویتش را می‌سازد. خود را به عنوان موجودی زنده به نام انسان كه دارای چنین شكل و شمایلی است می‌شناسد و پیش از آنكه بتواند از زبان خود استفاده كند از طریق جسم و چهره‌اش با اطرافیان ارتباط برقرار می‌كند، به عنوان مثال با دیدن چهرة محبوبش (مادر، خواهر، برادر و …) لبخند می‌زند و دستانش را دراز می‌كند و به او می‌فهماند كه مرا در آغوش بگیر و یا با دیدن فردی غریبه خود را در آغوش مادر می‌چسباند و از این طریق به او پناه می‌برد، در مراحل مختلف تحول، بدن و ذهنیتی كه ما از بدن خویش بنا می‌كنیم دچار تحول می‌شوند. تصویر ذهنی از بدن یكی از مهم ترین مسائل در سلامت روانی افراد مخصوصاً زنان است كه به دلیل ارتباط با ابعاد جسمی، شناختی و عاطفی زنان می تواند مبین رفتارهای سالم یا ناسالم آنان باشد (لطیف نژاد رودسری و دیگران، 1390). منظور از تصویر بدن، همان احساسی است كه هر فرد نسبت به ظاهر فیزیكی خود دارد. تصویر ذهنی زنان از بدنشان از مسائل مهم در سلامت روانی آنان و یکی از مفاهیم مهم تصویر از خود می باشد (کارلسون[1]، 1996) و عبارت است از احساسات، ادراکات و افکاری که فرد از بدن خویش دارد و مواردی از قبیل ارزیای جذابیت جسمی و عواطف مربوط به اندازه و شکل بدن را در بر می گیرد ( گروگان[2]، 2006) این تصویر از زمان تولد شکل گرفته و همانطور که رشد می کند کامل شده و در طی مراحل زندگی فرد تغییر می کند (شولتز[3]، 1994) زنان نسبت به بدن خود و تصویر ذهنی از آن بسیار حساس هستند (یونسی، 2001). زنانی که تصویر بدنی ضعیفی دارند، مشکلات روانی بیشتری در آنها دیده شده که این امر می تواند کلیه جنبه های زندگی آنها را تحت الشعاع خود قرار داده، و باعث نگرانی در مورد جذابیت های جسمی، احساس کلی عزت نفس و سلامت عمومی آنها شود (کارلسون، 1996). با توجه به موارد بالا در این نحقیق به دنبال بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیت، سلامت روان با تصویر تن در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی هرسین هستیم. 

 

بیان مسأله

 

 بطور كلی افراد دارای هر فرهنگ، زبان، نژاد و ملیتی كه باشند نگرشی نسبت به ظاهر فیزیكی خود دارند و هر یک تصویری از بدن و ظاهر

پایان نامه

 خویش دارند و هر یک تصویری از بدن و ظاهر خویش در ذهن ثبت می‌كنند و بر اساس این تصویری كه از بدن خویش بنا كرده‌اند عملكردشان تحت تأثیر قرار می‌گیرد. این مسأله را می‌توان در استفاده از انواع متفاوت لباسها، وسایل زینتی، و آرایشی گوناگون، ورزش‌های متنوع، انواع مختلف مدل‌های مو وغیره مشاهده كرد. تصویر بدن طبق تعریف تصویر ذهنی هر شخصی از اندام خود بخصوص از دید دیگران است. عده‌ای این اصطلاح را فقط در مورد ظاهر فیزیكی بكار می‌برند اما برخی آن را در مفهومی گسترده‌تر كه اعمال بدنی، حركات و هماهنگی را نیز در بر می‌گیرد، مورد استفاده قرار می‌دهند (پورافكاری، 1380). در بیش از دو دهه گذشته، تحقیقات گسترده ای بر روی تصویر بدن نوجوانان و جوانان صورت گرفته است که انگیزه آن توجه به تصویر بدن افراد جوان تر و بررسی چگونگی تاثیر تصویر بدن بر آنها است. فرون[4](1997) معتقد است تصویر بدن در قلب نوجوانی است. مک کندلس[5](1970) نیز اعتقاد دارد که بخش وسیعی از هر نوجوان بدنش است و بدنش نیز خود اوست (به نقل از ویلرز[6]، 2006). به اعتقاد گارنر وگارفینکل[7] (1981 به نقل ازاسپینا[8] وهمکاران،2002) تغییرات در تصویر بدن شامل دو جنبه مرتبط اما متفاوت است: تحریف ادراکی اندام فرد که منجر به برآورد بیش از اندازه قسمت هایی از بدن می شود، و تغییرات عاطفی-شناختی که با نارضایتی و نگرانی نسبت به شکل و اندام فرد مرتبط است. تصویر بدن یک سازه روان شناختی چندبعدی و پیچیده است که شامل خود ادراکی های مرتبط با بدن و خودنگرشی هایی شامل تفکرات، عقاید، احساسات و رفتارها می باشد(کش[9]، 2004). زنانی که از بدن خودناراضی هستند، امکان دارد لباس هایی بخرند و یا بپوشند که قسمتهای ناخوشایند را پوشانده و یا بر قسمتهای خاصی تاکید داشته باشد. این نوع از پوشش به فرد کمک می کند تا خودپندارۀ خود را در راستای تصویر بدنی ایده­آل سوق دهد. همچنین از رژیم غذایی نیز امکان دارد به عنوان ابزاری برای کسب تصویر بدنی مطلوب و نزدیک به تصویر بدنی ایده­آل، استفاده شود(رابینسون[10]، 2003). به هر حال تصویر بدنی شكل گرفته لزوماً تصویر مرتبط با واقعیتهای بدن نیست، بلكه تصویری ذهنی از بدن است، تصویری از نوع، شكل، زیبایی وغیره كه ممكن است فراسوی واقعیت‌ها شكل گیرد و همچنین این تصویر جنبه عاطفی نیز دارد و بر رفتارهای فرد تأثیر می‌گذارد (پورافكاری، 1381). مطالعات فرون(1997) و پادین[11] و همکاران (1981) حاکی از آن است که هماهنگی نوجوانی با تغییرات جسمانی ناشی از بلوغ، تاثیر بسیاری بر سازگاری اجتماعی، سلامت روانی[12]، عملکرد روان شناختی و رفتارهای سالم دارد(به نقل از ویلرز[13]، 2006). سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد. سلامت روانی یكی از مباحث مهمی است كه در رشد و بالندگی خانواده و جامعه موثر می‌باشد. سازمان بهداشت جهانی[14] (2004) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی كه درآن فرد توانمندی خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف می‌كند. به طور كلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی، كنترل عوامل موثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است(میلانی فرد، 1386). از عوامل مرتبط دیگر با سلامت روان و تصویر بدن می توان شخصیت و ویژگی های شخصیت در افراد را نام برد. شخصیت از بنیادی ترین مفاهیم روان شناسی است. روان شناسی شخصیت حوزه ای است که به بررسی ویژگی های فردی اعم از هیجانی و رفتاری می پردازد که معمولاً ثابت وقابل پیش بینی اند ودر زندگی روزمره قابل پیگیری هستند. ویژگی های شخصیتی افراد می تواند الگوهایی برای پیش بینی رفتار وحالت های روانی آنان فراهم آورد و تفاوت های فردی افراد عاملی مهم است که نشان می دهند چرا برخی از افراد بهتر از دیگران با شرایط ومتغیرهای محیطی کنار می آیند و از سطوح مختلف انگیزش، رضایت و سلامت روان برخوردارند(رولینسون وهمکاران[15]، 1988؛ به نقل از یارمحمدیان، 1384). از سوی دیگر، در رابطه با ارتباط ویژگی های شخصیت و تصویر تن می توان گفت ظاهر یکی از بخش های بسیارمهم شخصیت و خودپنداره، تصویر تن است. خودپنداره نظام پویایی است که با اعتقادات، ارزشها، رغبتها، استعدادها و توانایی های فرد ارتباط دارد. این عوامل از تعیین کننده های مسیر زندگی فرد هستند. خودپنداره ارزیابی کلی فرد از خودش است. این ارزیابی ناشی از ارزیابی های ذهنی فرد از ویژگی های خود است که ممکن است مثبت یا منفی باشد. خودپنداره مثبت نشان دهنده این است که فرد خودش را در مقام شخصی با نقاط قوت وضعف می پذیرد و این امر موجب بالارفتن اعتماد به نفس او در روابط اجتماعی می شود. خودپنداره منفی منعکس کننده احساس بی ارزشی و بی لیاقتی ونیز ناتوانی خود است (یونگ و اسکالویک[16]، 2003). لذا با توجه به مطالب بیان شده، سوال کلی در تحقیق حاضر این است که: آیا بین ویژگی های شخصیت، سلامت روان با تصویر تن رابطه وجود دارد؟

پایان نامه ارشد : رابطه‫ی بین تیپ شخصیتی A و B مدیران با سلامت روان کارکنان صداوسیما

        امروزه در سراسر جهان بر اهمیت بهداشت روانی تأكید می شود و روز به روز با انجام تحقیقات وسیع و گوناگون اهمیت و نقش آن در زندگی فردی  اجتماعی آشكارتر می‫گردد. به طوری كه سال 2010 میلادی از طرف سازمان بهداشت جهانی، تحت عنوان  سال جهانی «بهداشت روانی» اعلام گردید. سازمان مذكور در این سال شعار «غفلت بس است، مراقبت كنیم» را جهت آشكارتر ساختن موضوع مطرح نمود (سازمان بهداشت جهانی، 2010). سلامت چه فردی و چه جمعی بی تردید از مهم ترین ابعاد مسائل حیات انسان است و شرطی ضروری برای ایفای صحیح نقش های اجتماعی است. همة انسانها در صورتی می توانند فعالیت كامل داشته باشند كه هم خود را سالم احساس كنند و هم جامعه آنها را سالم بداند (هاشمی و همکاران، 1391).

 

در ادامه می‫توان گفت یکی از مباحث اصلی و بنیادی علم روان شناسی ویژگی های شخصیتی می‫باشد. از آنجایی که این ویژگی ها زیر بنای نظام رفتاری را تشکیل می‫دهند پرداختن به این مقوله میتواند جنبه های خاصی از عملکرد افراد را در زمینه های مختلف روشن سازد. از مصادیق بارز این موضوع، تاثیر ویژگی های شخصیتی افراد بر سلامت روان کارکنان می‫باشد (کریمی،1375). افراد شاغل در صورتی که بتوانند با توجه به ویژگی های شخصیتی خویش شغلی را انتخاب کنند، می‫توانند با استقامت و برد باری و بدون تحمل فشار روانی زیاد به کار بپردازند و مثمر ثمر باشند.  نیروی انسانی در صورتی میتواند کار مفید و وموثر داشته باشد که دارای انگیزه مناسب،روحیه ی مناسب و رضایت و تعهد بالایی باشد.سلامت روان کارکنان جایگاه ویژه ایی را در مطالعات مدیریت منابع انسانی دارد زیرا این ساختار میتواند در جهت پیشرفت و بقای سازمان در آینده نظیر ترک شغلی، تاخیر، کم کاری، غیبت و… موثر باشد و در نهایت بر بهره وری نیروی انسانی تاثیر بسزایی داشته باشد باتوجه به اینکه اولین ومهم ترین جز سیستم سازمان افراد انسانی با شخصیت مختلف خود می‫باشند لذا انگیزه ها، توانایی ها، تمایلات، عقاید و افکار که در واقع اجزا مهم تشکیل دهنده‫ی شخصیت انسان می‫باشد حدود انتظارات و توقعات افراد را نسبت به یکدیگر و هم چنین نسبت به سازمان تعین می‫کند

 

بیان مسئله

 

        اهمیت حفظ سلامت روان خوب برای افراد سازمان و برای پیشرفت آن مورد توجه است. سلامت روانی خوب می تواند زندگی فرد را ارتقا دهد، در حالی که سلامت روانی بد می تواند از داشتن زندگی نرمال برای فرد ممانعت نماید. بر اساس ریچاردز، کمپانیا و میوسبرک[1]: «شواهد فزاینده‫ای هستند که نشان می‫دهند که توانایی های عاطفی در ارتباط با رفتارهای اجتماعی مطلوب[2] مثل مدیریت استرس و سلامت فیزیکی هستند». آنها این گونه از تحقیق خود نتیجه گیری کردند که افرادی که فاقد جلوه هیجانی[3] هستند رفتارهای نامناسبی را بروز می دهند. این رفتارها یک بازتاب مستقیمی از سلامت روانی آنها می باشد. عمل های خودتخریب گر[4] ممکن است برای متوقف کردن احساسات رخ دهند. برخی از این عمل ها شامل سوء مصرف الکل و مواد مخدر، جنگ های فیزیکی و بزهکاری می باشد(لورا و اورسا، 2012). سلامت روان همچنین دربرگیرنده توانایی یک فرد برای لذت بردن از یک زندگی، برای حفظ توازن بین فعالیت های زندگی و تلاش

پایان نامه

 ها برای رسیدن به انعطاف پذیری روان شناختی می باشد (آیکین[5]، 2010).بر اساس لغت نامه پزشکی مدیلکسیکن[6]، سلامت روان به بلوغ یا حالت نرمال عاطفی، رفتاری و اجتماعی، و عدم حضور اختلال ذهنی یا رفتاری اطلاق می شود و همچنین به عنوان حالت سلامت روانشناختی در نظر گرفته می شود که در آن، فرد به یک تمامیت رضایت بخش محرک های غریزی مورد پذیرش برای خود و محیط اجتماعی خود می رسد(آیکین،2010). سلامت روانی یک حالت سلامت است که در آن، فرد توانایی های خود را می شناسد، می تواند با اضطراب های زندگی روزمره مواجه شود، می تواند به صورت کارآمد و پربازده کار کند و می‫تواند برای جامعه خود مفید فایده واقع شود. (ریچموند[7]،2011). به نظر می رسد خصوصیات شخصیتی عامل مهمی است که بر سلامت روان فرد تاثیر می گذارد، تحقیقات نشان می دهد بین سلامت روان و خصوصیات شخصیتی رابطه وجود دارد، در تحقیق جعفر نژاد و همکاران (1383) رابطه پنج عال بزرگ شخصیت با سبک مقابله و سلامت روان سنجیده شد نتایج نشان داد بین عاملهای روان رنجورخویی ، پذیرش و برونگرایی با سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد، در تحقیق دیگری که توسط طهرانی و همکاران (1391) بر روی پرستاران صورت گرفت نشان داده شد بین تیپ های سخصیتی و سلامت روان رابطه معنی داری وجود دارد،  در رابطه با تیپهای شخصیتی می توان گفت،  تیپ شخصیتی مدلی است که بدان وسیله می‫توانیم شخص واقعی را ارزیابی کنیم.هر تیپ محصول تعامل خاص بین چند نیروی فرهنگی و شخصی مانند گروه همسالان ,عوامل ارثی و ژنتیکی ,والدین طبقه ی اجتماعی ,فرهنگ و محیط فیزیکی است.از آن جا که تیپ های مختلف دارای علایق صلاحیت ها و حالات مزاجی متفاوتی هستند مایل اند که خود را با افراد و موضوعات مخصوصی احاطه کنند و در جستجوی مسائلی هستند که با علایق, صلاحیت ها و طرز فکرشان نسبت به جهان متجانس باشد (حسینیان و یزدی,1376). یکی از متداول ترین طبقه  بندی هایی که روان شناسان برای شخصیت به کار میبرند تیپ شخصیتی Aوتیپ شخصیتیBمی باشد.تیپ شخصیتی Bدر مقایسه با تیپ شخصیتی Aخود دار ترند و از بروز احساسات خود بیشتر جلوگیری میکنند.همین طور شواهد نشان می دهد که تیپ شخصیتی Bدر یادگیری بیشتر تحت تاثیر تنبیه قرار میگیرنددر حالی که تیپ شخصیتی Aبیشتر از پاداش تاثیر می پذیرند (پروین،1376). افراد دارای تیپ شخصیتی Bبه این علت که سریع تر و بیش از حد شرطی میشوند افرادی هستند همرنگ جماعت و پایبند به مقررات در حالی که تیپ شخصیتیAبه استقبال خطر میروند و به پیامدهای آن بی اعتنا هستند (حسینیان ویزدی،1376). این ها ویژگی های افراد تیپ شخصیتی Aو تیپ شخصیتی B می باشد مدبران در سازمان نیز جدا از این دسته بندی نیستند و بنابراین ما در این پژوهش سعی داریم با توجه به خلاء پژوهش کافی در این زمینه به خصوص در میان کارمندان صدا و سیما،  لذا پژوهش حاضر به دنبال این مسئله می باشد که  آیا مدیران با تیپ شخصیتی A و B  می توانند در سلامت روان کارکنان صدا و سیما اثربخش باشند؟

 

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

       نظر به اینكه سلامت روان به عنوان یكی از اركان سلامتی و لازمه یک زندگی مفید، موثر و رضایت بخش فردی است، ارتقاء سلامت روان افراد یک جامعه خصوصاً اقشار موثر و سازنده آن لازمه پویایی، بالندگی و اعتلای آن جامعه است. توجه به سلامت روانی در تمام عرصه های زندگی از جمله زندگی فردی، اجتماعی و شغلی حائز اهمیت بوده و جای بحث دارد. یكی از زمینه‫هایی كه سلامت روان در آن حائز اهمیت می باشد شغل و حرفه است(طهرانی و همکاران، 1391).

 

یک مدیر با روحیه بالا و دارای شخصیت سالم زمانی که یک محیط ادارای را اداره میکند کارکنان می توانند در سلامت کامل باشند.به طور   قاطع از کار خود  راضی می باشند و در نتیحه کارایی آن ها بالا می‫رود. یعنی زمانی افراد کارایی مطلوب و مو ثر خواهند داشت که بین انتظارات و میزان توانمندی ها و قابلیت های آنان ارتباط مناسبی باشد و تحت فشار قرار نگیرند.مسلما سلامت روان در رفتار علمی کارمندان اثر بسزایی دارد و به نحو موثر اثر خود را در شغل فعلی, کارا بودن ,اثر بخش بودن و آمادگی جهت ارتقای شغلی نشان می دهد.همچنین باعث کاهش افت سازمان ونیز از آن جهت که سلامتی افراد به سبب هزینه های بیمه و بیمارستان به نفع سازمان می باشد باعث افزایش بازدهی خواهد شد.بنابراین می توان با توجه به نحوه ی بهبود پذیرش مسولیت های اجتماعی و مقدار پولی که در سایه‫ی وجود رضایت شغلی به نفع جامعه خواهد شد از این عامل دفاع کرد. اهمیت نیروی انسانی در سرنوشت و توفیق ملت ها به حدی است که اگر سایر منابع هم در دسترس باشد و یا حداقل وجود داشته  باشد آن جامعه می تواند با قدرت ایمان و اراده در انک مدتی وسایل ترقی و رفاه خود را فراهم سازد به همین صورت باید تمهیداتی به کار برد تا انسان را فعالانه به خدمت در آورد. نکته ی آخری که به آن اشاره می کنیم این است که فرد با توجه به تیپ شخصیتیش شغلش را انتخاب کند.بدین معنی که شغلش با شخصیتش متناسب باشد و همچنین این افراد دارای سلامت روان بالایی باشند به طوری که احتیاجات ,نیازهای اساسی ,و آسایش جسمی و روحی او را تامین کند بدیهی است که او فردی وظیفه شناس ,متکی به اصول اخلاقی و کاری خواهد بود و در نهایت صحت و کمال مطلوب وظیفه‫اش را انجام خواهد داد.

 

با توجه به خلاء تحقیق موجود در کارکنان صدا و سیما و اینکه رفتار کارکنان صدا و سیما مورد توجه بینندگان فراوانی است لذا بررسی  رابطه تیپ های شخصیتی A  و B با سلامت روان از اهمیت ویژه‫ای برخوردار است هم‫چنین با توجه به تنش فکری و کاهش سلامت  عمومی در کارکنان و به ویژه در شهر خرم آباد اهمیت این پژوهش را بیش از پیش مورد توجه قرار داده است. 

 
مداحی های محرم