در کتابها پیامهای تاریخ را میخوانیم و بعد آن را تصور میکنیم، در موزه، خود تاریخ را میبینیم و سپس پیامهایش را میخوانیم. بنابراین آنچه که در کتابها از رفتارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گذشتگان میخوانیم در موزهها میبینیم. اگر کتاب تاریخ بشری را باز کنیم، موزهها عکسهای آن هستند و مسلم است، هر کشوری که کتاب تاریخش مصورتر باشد فرهنگ عظیمتر و مستندتری را ارائه میکند.
اگر فرهنگ را دستاورد انسان در گذر زمان و میراث هر جامعه بدانیم، توسعه فرهنگی را میتوان درک ریشهها، کشف هویت و دریافت استمرار تاریخی تعریف کرد. توسعه فرهنگی، جامعه امروز را با میراث گذشته پیوند میدهد و این پیوند و وحدت باعث اتکای به نفس و احساس و قدرت و عشق و احترام نسبت به زبان، هنر و سایر عناصر فرهنگی جامعه میشود و حرکت به سوی آینده را قدرتمندتر و پربارتر میکند. نکته قابل توجه این است که توسعه فرهنگی با سفارش و دستور و شعار اتفاق نمیافتد، بلکه نهاد محکمی را میطلبد که نشانههای گذشته را با تدبیر و ظرافت در برابر نسل حاضر قرار دهد. از این جهت است که انواع هنرها و ابنیه و آثار تاریخی و موزهها و کتابخانهها در امر توسعه فرهنگی از اهمیت فراوانی برخوردار هستند و به خصوص موزهها، نقش موثری در حیات، تداوم و رشد فرهنگی برعهده دارند. موزههای دنیا مجموعههای منحصر به فرد و گاه بسیار باارزشی را در خود نگه میدارند و این مجموعهها ارتباطی بین حال و گذشته ایجاد کرده و انسان با مشاهده آنها پیوندی عمیق با نیاکان خود احساس میکند. نیاکانی که فرهنگ ما را پیریزی کردند.
بدینوسیله هویت فرهنگی خود را بازیافته و با دیدن اشیاء موجود در موزهها سیر تکاملی اندیشه انسانی را در ابداع و خلق آثار به عینه میبیند و میتواند اثرات فرهنگ جامعه گذشته را در ساخت دست اشیاء گذشتگان مشاهده کند. چرا که انعکاس فرهنگ و نیاز هر جامعهای، در اشیاء ساخت دست بشر متبلور میشود.[1]
مجموعههای موزهای به این اعتبار، نه تنها گنجینه ملی یک کشور بلکه جزئی از اسناد جهانی فرهنگ و تمدن انسانی به حساب میآیند. نگرش جهان امروز به موزهها به عنوان یکی از نهادهای فرهنگی و منابع مهم و سرمایههای ملی بزرگ جامعه، چنان است که این نهاد در تحقق اهداف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بسیار موثر بوده و در برنامههای کشوری سهم به سزایی دارد و این موضوع ایجاب میکند که در کشور ما نیز برنامه جامعی برای بهره برداری از موزهها تهیه و اجراء شود. به این ترتیب میتوانند نقش بسیار مهمی در معرفی تجارب فرهنگی، هنری و القاء و انتقال احساس و بینش و اندیشه ایرانی و هویت ملی داشته باشند. از سوی دیگر موزه مکانی آموزشی است که آموزش رایگان آن، باید برای هر فرد مشتاقی از هر قشر و طبقه و سن و درجه فراهم شود لذا موزهها را میتوان به عنوان یکی از بهترین مراکز فرهنگی و آموزشی جامعه به شمار آورد که برای رشد و اعتلای فرهنگی نیازمند آن هستیم.
همچنین موزهها قادرند با فراهم آوردن محصولات فرهنگی جوامع مختلف، زمینه برخورد و ارتباط فرهنگها و در نتیجه موجبات آشنایی مردم را با فرهنگ این جوامع فراهم نموده و شناخت مردم در اینباره را افزایش دهند و از این طریق نیز، به باروری فرهنگ کمک نمایند و فرصتهای بهرهگیری از فرهنگهای دیگر را به وجود آورند. از سوی دیگر با تحقیق در کلمه میراث میتوان به روشن شدن گوشههای تاریک تاریخ کمک کرد و در همگان از راه دیدن و شناختن این میراث، احساس تحسین، برانگیخته میشود.
حال متوجه میشویم که موزه یک مکان محدود نیست که به طور انحصاری در خدمت میراث فرهنگی باشد، بلکه میتواند دیدگاه وسیعتری و کلیتری را به بازدیدکنندگان انتقال دهد. گردشگر، پیام موزه را دریافت میکند و موزه نیز به هدف خود که نزدیک کردن میراث فرهنگی و مردم به یکدیگر با روشی قابل درک و قابل دسترسی است، دست مییابد. پس گردشگری از یک سو منابع اقتصادی قابل توجهی را برای مدیریت حفظ میراث فرهنگی دربردارد و از سوی دیگر، یک راه جدید و همیشگی برای تقویت توسعه همه جانبه فرهنگ جوامع است.[1]
فناوری نانو یكی از آخرین دستاوردهای علمی است. طبق بررسی های شورای پژوهش های اجتماعی _ اقتصادی انگلستان، فناوری نانو از جمله موارد رو به گسترش و مورد توجه اجتماعی _ اقتصادی است. بحث هایی كم و بیش در زمینه كاربرد این نوع فناوری چه منتقدانه و یا طرفدارانه وجود دارد. بیشترین اشكالی كه منتقدان در این زمینه وارد می كنند، ترس از انباشته شدن كره زمین از وجود موادی است كه ممكن است این فناوری در پی داشته باشد و به نوعی خطرناك باشد. اما نقطه نظر طرفداران سرسخت این نوع فناوری بیشتر متوجه تاثیر مثبت آن در ارتقای زندگی، تولیدات جدید و توسعه گرانه و تولید محصولات ارزان تر است.
تاریخچه فناوری نانو
در حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، دموکریتوس فیلسوف یونانی، برای اولین بار واژه اتم را که در زبان یونانی به معنی تقسیم نشدنی است، برای توصیف ذرات سازنده مواد به کار برد. از این رو شاید بتوان او را پدر فناوری و علوم نانو دانست.
نانو ریشه یونانی “نانس” به معنی کوتوله میباشد.[۲] فناوری نانو موج چهارم انقلاب صنعتی، پدیدهای عظیم میباشد که در تمامی گرایشات علمی راه یافته است تا جایی که در یک دههٔ آینده برتری فرایندهها، وابسته به این تحول خواهد بود.[۳] ماهیت فناوری نانو توانایی کارکردن در تراز اتمی، مولکولی و فراتر از آن در ابعاد بین ۱ تا ۱۰۰ نانومتر، با هدف ساخت و دخل و تصرف در چگونگی آرایش اتمها یا مولکولها با بهره گرفتن از مواد، وسایل و سیستمهایی با تواناییهای جدید و با تغییر این ساختارها و رسیدن به بازدهی بیشتر مواد میباشد. فناوری نانو فرایند دستکاری مواد در مقیاس اتمی و تولید مواد و ابزار، به وسیله کنترل آنها در سطح اتمها و مولکولهاست. در واقع اگر همه مواد و سیستمها ساختار زیربنایی خود را در مقیاس نانو ترتیب دهند؛ آنگاه تمام واکنشها سریعتر و بهینهتر صورت میگیرد و توسعه پایدار پیش گرفته میشود.[۲]از جمله دستاوردهای فراوان این فناوری کاربرد آن در تولید، انتقال، مصرف و ذخیرهسازی انرژی با کارایی بالاست که تحول شگرف را در این زمینه ایجاد میکند.[۳]از اینرو دستاندرکاران و محققان علوم نانو در تلاش اند تا با بهره گرفتن از این فناوری به آسایش و رفاه بیشتر در درون و برون ساختمان با یافتن طبقه جدیدی از مصالح ساختمانی با عملکرد بالا و صرفهجویی در هزینهها بخصوص در مصرف منابع انرژی و در نهایت به توسعه پایدار دست یابند. فناوری نانو منجر به تغییرات شگرف در استفاده از منابع طبیعی، انرژی و آب خواهد شد و پساب و آلودگی را کاهش خواهد داد.
در طول تاریخ بشر از زمان یونان باستان، مردم و به خصوص دانشمندان آن دوره بر این باور بودند که مواد را می توان آنقدر به اجزای کوچک تقسیم کرد تا به ذراتی رسید که خردناشدنی هستند و این ذرات بنیان مواد را تشکیل می دهند، شاید بتوان دموکریتوس فیلسوف یونانی را پدر فناوری و علوم نانو دانست چرا که در حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح او اولین کسی بود که واژه اتم را که به معنی تقسیم نشدنی در زبان یونانی است برای توصیف ذرات سازنده مواد به کار برد.
با تحقیقات و آزمایش های بسیار، دانشمندان تاکنون ۱۰۸ نوع اتم و تعداد زیادی ایزوتوپ کشف کرده اند. آنها همچنین پی برده اند که اتم ها از ذرات کوچکتری مانند کوارک ها و لپتون ها تشکیل شده اند. با این حال این کشف ها در تاریخ پیدایش این فناوری پیچیده زیاد مهم نیست.
نقطه شروع و توسعه اولیه فناوری نانو به طور دقیق مشخص نیست. شاید بتوان گفت که اولین نانوتکنولوژیست ها شیشه گران قرون وسطایی بوده اند که از قالب های قدیمی برای شکل دادن شیشه هایشان استفاده می کرده اند. البته این شیشه گران نمی دانستند که چرا با اضافه کردن طلا به شیشه رنگ آن تغییر می کند. در آن زمان برای ساخت شیشه های کلیساهای قرون وسطایی از ذرات نانومتری طلا استفاده می شده است و با این کار شیشه های رنگی بسیار جذابی به دست می آمده است. این قبیل شیشه ها هم اکنون در بین شیشه های بسیار قدیمی یافت می شوند. رنگ به وجودآمده در این شیشه ها برپایه این حقیقت استوار است که مواد با ابعاد نانو دارای همان خواص مواد با ابعاد میکرو نمی باشند.
در واقع یافتن مثال هایی برای استفاده از نانو ذرات فلزی چندان سخت نیست. رنگدانه های تزیینی جام مشهور لیکرگوس در روم باستان (قرن چهارم بعد از میلاد) نمونه ای از آنهاست.
این جام هنوز در موزه بریتانیا قرار دارد و بسته به جهت نور تابیده به آن رنگ های متفاوتی دارد. نور انعکاس یافته از آن سبز است ولی اگر نوری از درون آن بتابد، به رنگ قرمز دیده می شود. آنالیز این شیشه حکایت از وجود مقادیر بسیار اندکی از بلورهای فلزی ریز۷۰۰ (nm) دارد، که حاوی نقره و طلا با نسبت مولی تقریبا ۱۴ به یک است حضور این نانوبلورها باعث رنگ ویژه جام لیکرگوس گشته است.
در سال۱۹۵۹ ریچارد فاینمن مقاله ای را درباره قابلیت های فناوری نانو در آینده منتشر ساخت. باوجود موقعیت هایی که توسط بسیاری تا آن زمان کسب شده بود، ریچارد. پی. فاینمن را به عنوان پایه گذار این علم می شناسند. فاینمن که بعدها جایزه نوبل را در فیزیک دریافت کرد در آن سال در یک مهمانی شام که توسط انجمن فیزیک آمریکا برگزار شده بود، سخنرانی کرد و ایده فناوری نانو را برای عموم مردم آشکار ساخت. عنوان سخنرانی وی «فضای زیادی در سطوح پایین وجود دارد» بود. سخنرانی او شامل این مطلب بود که می توان تمام دایره المعارف بریتانیکا را بر روی یک سنجاق نگارش کرد. یعنی ابعاد آن به اندازه۲۵۰۰۰/۱ابعاد واقعیش کوچک می شود. او همچنین از دوتایی کردن اتم ها برای کاهش ابعاد کامپیوترها سخن گفت (در آن زمان ابعاد کامپیوترها بسیار بزرگتر از ابعاد کنونی بودند اما او احتمال می داد که ابعاد آنها را بتوان حتی از ابعاد کامپیوترهای کنونی نیز کوچکتر کرد. او همچنین در آن سخنرانی توسعه بیشتر فناوری نانو را پیش بینی کرد.
فناوری نانو یكی از آخرین دستاوردهای علمی است. طبق بررسی های شورای پژوهش های اجتماعی _ اقتصادی انگلستان، فناوری نانو از جمله موارد رو به گسترش و مورد توجه اجتماعی _ اقتصادی است. بحث هایی كم و بیش در زمینه كاربرد این نوع فناوری چه منتقدانه و یا طرفدارانه وجود دارد. بیشترین اشكالی كه منتقدان در این زمینه وارد می كنند، ترس از انباشته شدن كره زمین از وجود موادی است كه ممكن است این فناوری در پی داشته باشد و به نوعی خطرناك باشد. اما نقطه نظر طرفداران سرسخت این نوع فناوری بیشتر متوجه تاثیر مثبت آن در ارتقای زندگی، تولیدات جدید و توسعه گرانه و تولید محصولات ارزان تر است.
تاریخچه فناوری نانو
در حدود ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، دموکریتوس فیلسوف یونانی، برای اولین بار واژه اتم را که در زبان یونانی به معنی تقسیم نشدنی است، برای توصیف ذرات سازنده مواد به کار برد. از این رو شاید بتوان او را پدر فناوری و علوم نانو دانست.
نانو ریشه یونانی “نانس” به معنی کوتوله میباشد.[۲] فناوری نانو موج چهارم انقلاب صنعتی، پدیدهای عظیم میباشد که در تمامی گرایشات علمی راه یافته است تا جایی که در یک دههٔ آینده برتری فرایندهها، وابسته به این تحول خواهد بود.[۳] ماهیت فناوری نانو
توانایی کارکردن در تراز اتمی، مولکولی و فراتر از آن در ابعاد بین ۱ تا ۱۰۰ نانومتر، با هدف ساخت و دخل و تصرف در چگونگی آرایش اتمها یا مولکولها با بهره گرفتن از مواد، وسایل و سیستمهایی با تواناییهای جدید و با تغییر این ساختارها و رسیدن به بازدهی بیشتر مواد میباشد. فناوری نانو فرایند دستکاری مواد در مقیاس اتمی و تولید مواد و ابزار، به وسیله کنترل آنها در سطح اتمها و مولکولهاست. در واقع اگر همه مواد و سیستمها ساختار زیربنایی خود را در مقیاس نانو ترتیب دهند؛ آنگاه تمام واکنشها سریعتر و بهینهتر صورت میگیرد و توسعه پایدار پیش گرفته میشود.[۲]از جمله دستاوردهای فراوان این فناوری کاربرد آن در تولید، انتقال، مصرف و ذخیرهسازی انرژی با کارایی بالاست که تحول شگرف را در این زمینه ایجاد میکند.[۳]از اینرو دستاندرکاران و محققان علوم نانو در تلاش اند تا با بهره گرفتن از این فناوری به آسایش و رفاه بیشتر در درون و برون ساختمان با یافتن طبقه جدیدی از مصالح ساختمانی با عملکرد بالا و صرفهجویی در هزینهها بخصوص در مصرف منابع انرژی و در نهایت به توسعه پایدار دست یابند. فناوری نانو منجر به تغییرات شگرف در استفاده از منابع طبیعی، انرژی و آب خواهد شد و پساب و آلودگی را کاهش خواهد داد.
در طول تاریخ بشر از زمان یونان باستان، مردم و به خصوص دانشمندان آن دوره بر این باور بودند که مواد را می توان آنقدر به اجزای کوچک تقسیم کرد تا به ذراتی رسید که خردناشدنی هستند و این ذرات بنیان مواد را تشکیل می دهند، شاید بتوان دموکریتوس فیلسوف یونانی را پدر فناوری و علوم نانو دانست چرا که در حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح او اولین کسی بود که واژه اتم را که به معنی تقسیم نشدنی در زبان یونانی است برای توصیف ذرات سازنده مواد به کار برد.
با تحقیقات و آزمایش های بسیار، دانشمندان تاکنون ۱۰۸ نوع اتم و تعداد زیادی ایزوتوپ کشف کرده اند. آنها همچنین پی برده اند که اتم ها از ذرات کوچکتری مانند کوارک ها و لپتون ها تشکیل شده اند. با این حال این کشف ها در تاریخ پیدایش این فناوری پیچیده زیاد مهم نیست.
نقطه شروع و توسعه اولیه فناوری نانو به طور دقیق مشخص نیست. شاید بتوان گفت که اولین نانوتکنولوژیست ها شیشه گران قرون وسطایی بوده اند که از قالب های قدیمی برای شکل دادن شیشه هایشان استفاده می کرده اند. البته این شیشه گران نمی دانستند که چرا با اضافه کردن طلا به شیشه رنگ آن تغییر می کند. در آن زمان برای ساخت شیشه های کلیساهای قرون وسطایی از ذرات نانومتری طلا استفاده می شده است و با این کار شیشه های رنگی بسیار جذابی به دست می آمده است. این قبیل شیشه ها هم اکنون در بین شیشه های بسیار قدیمی یافت می شوند. رنگ به وجودآمده در این شیشه ها برپایه این حقیقت استوار است که مواد با ابعاد نانو دارای همان خواص مواد با ابعاد میکرو نمی باشند.
در واقع یافتن مثال هایی برای استفاده از نانو ذرات فلزی چندان سخت نیست. رنگدانه های تزیینی جام مشهور لیکرگوس در روم باستان (قرن چهارم بعد از میلاد) نمونه ای از آنهاست.
این جام هنوز در موزه بریتانیا قرار دارد و بسته به جهت نور تابیده به آن رنگ های متفاوتی دارد. نور انعکاس یافته از آن سبز است ولی اگر نوری از درون آن بتابد، به رنگ قرمز دیده می شود. آنالیز این شیشه حکایت از وجود مقادیر بسیار اندکی از بلورهای فلزی ریز۷۰۰ (nm) دارد، که حاوی نقره و طلا با نسبت مولی تقریبا ۱۴ به یک است حضور این نانوبلورها باعث رنگ ویژه جام لیکرگوس گشته است.
. 55
روش تولید کاتالیست های سرامیکی.. 57
2-1- روش شکل دادن. 58
2-1-1- یکپارچه های با سطح ویژه کم (جهت کاتالیست های نوع I و II جدول 1 ) 58
2-1-2- یکپارچه ها با سطح ویژه زیاد (جهت کاتالیست های نوع IVجدول 1) 60
2-1-3- یکپارچه مخلوط(جهت کاتالیست های نوع III جدول 1) 61
2-21 پوشش و پوشش دهی.. 61
2-3- کاتالیست های سه کاره (TWC) 63
2-3-1 روش کارTWC. 63
2-3-2- روش های پوشش دهی . 65
2-3-3- پوشش های دوغابی.. 65
2-3-3-1- ساخن درجا پوشش روی یکپارچه. 66
یکپارچه های فلزی.. 67
3-1- پایه های فلزی و پوشش های آنها 67
خواص مربوط به فرایند تولید: فابلیت ورقه شدن و جوش پذیری.. 67
نتیجه گیری.. 70
منابع. 71
تاریخچه نانوکاتالیست ها
نانوذرات طلای قابل حل، از حدود دو هزار سال پیش پدیدار شدند و به عنوان پیگمان ها در مصارف درمانی و تزیینی بکار می رفتند و از لحاظ مصرف خود ماده، در ساخت لاستیک شیشه ای (rubby glass) و برای رنگ آمیزی سرامیک ها از زمان های قدیم شناخته شده بودند. نانو ذرات سنتز شده ی مدرن اغلب از روش 150 سال پیش فارادی الهام گرفته شده اند، کسی که تشکیل محلول های قرمز نانوذرات طلا را با بهره گرفتن از کاهش (tetrachloro aurak) با بهره گرفتن از فسفروس به عنوان عامل کاهنده اثبات کرد. این روش دوباره در سال 1994 توسط گروه schiffrin به طور وسیع تر بکار گرفته شد.
روش اولیه ی مرسوم دیگر در سنتز نانوذرات استفاده از تجزیه ی حرارتی مواد فلزی مثل کربونیل های فلزی(Fe,Co,Ni,Ru,Rh,Ir) در حضور پلیمرهای پایدار کننده است. این متد تنها روش برای اهداف کاتالیستی نبود، چراکه در سال های 1996 Hess, Parker, Thomas نیز از خواص فرومغناطیس و استفاده از تجزیه ی حرارتی دی کبالتو کربونیل به عنوان یک روش چند کاره گزارش کردند. کمپلکس های فلزی صفر ظرفیتی دیگری همچون و (N=Pd,Pt)در سال 1970 توسط Takahashi گزارش شده بودند و سپس در سال 1992 گروه Gallezot نانوذرات کاتالیستی را تولید کرد که با H2یا Co واکنش می دهند. تکنیک تبخیر فلز (metal vapor) برای تولید نانو ذرات فلزی به طور تئوری و نه عملی یکی از روش های ایده آلی بود که در سال 1927 توسط Schalinkhoff, Roginski منتشر شد و بعداً با کار گروه Ozin, Timms, Green به روشی مرسوم تبدیل شد. وسایل سنتز فیزیکی همچون الکتروشیمی، با کارهای Reetz ارتقا یافت و در سال های 1980 برای سنتز نانوذرات فلزهای واسطه که برای کاتالیز استفاده می شوند گسترش یافت. با توجه به این که کاتالیز نانو ذرات مستقیماً با سطح آنها در رابطه است، Oswald در سال 1907 تمرکز خود را بر روی افزایش سطح نانو ذرات معطوف کرد. گام مؤثر اولیه در زمینه ی سنتز و کاتالیز با نانو ذرات فلزهای واسطه در کتابی به نام کلوییدها و خوشه ها توسط John Bradly ، برداشته شد.
مطالعات کاتالیستی با بهره گرفتن از کاتالیست های نانو ذرات فلزهای واسطه در نیمه ی دوم قرن بیستم با یک سری واکنش های کوچک اما مهم مثل hudrogenation و hydrosilylation و hydration سوبستراهای آلی اشباع و واکنش های اکسایش-کاهش شامل photospliting و photocatalytic hydrogenation مرسوم شد. بنابراین قدم های مؤثری در کاربرد کاتالیستی نانو ذرات گزارش شد همچون: کاهش نیترو بنزن در سال 1940 توسط Nord ، انتقال اتمH بین بنزن و سیکلوهگزان و انتقال اتم O بین کربن مونوکسید و کربن دی اکسید با بهره گرفتن از نانو ذرات طلا توسط Parravano در سال 1970.مطالعات معروف Haruta بر روی کاتالیز واکنش اکسیداسیون کربن مونوکسید بوسیله ی اکسیژن با نانو ذرات طلا در دماهای پایین یک تلاش واقعی بود که در نتیجه ی فهم این مطلب بود که نانو ذرات طلای ریز و ساپورت شده با اکسید ، فعال و با سایز نانو هستند.
وجود یک جامعه سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزا کوچکتر آن جامعه مانند مجامع، گروه ها و خانوادههای موجود در آن جامعه است وجود خانوادههای سالم ودارای سلامت روان میتواند تاثیر بسزایی در سلامت روانی موجود و ایجاد بهداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تاثیر مستقیم و موثر دارد و ثبات و بیثباتی خانواده بطور مستقیم بر ثبات یا بیثباتی جامعه تاثیر دارد.
کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک میتواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان[1] بر خانواده میتواند اثرات عمیقی داشته باشد، زیرا خصوصیات کودکان و نوزادان معلول[2] حدود انتهایی رفتار است و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایدار میباشد، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد، تاثیر میگذارد (هالاهان وکافمن[3]، 1998).
مراقبتهای اضافی که برخی از کودکان معلول به والدین تحمیل میکنند، برنحوه تعامل والدین تاثیر میگذارد. بروز معلولیت در فرزندان اختلالات عاطفی و مشکلات اقتصادی زیادی را در خانواده ایجاد میکند، بنحوی که یكایک افراد خانواده دچار بحرانهایی ناشی ازوجود فرد معلول میشوند.
روابط دچار سردی وتیرگی میشود و روابط اجتماعی خانواده نیزمحدود میگردد. سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی میگردند و بطور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان و سرمایههای فردی-اجتماعی است به شدت به مخاطره میافتد هر چند خانوادههای کودکان معلول فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند ولی <a href="https://jtbcp.riau.ac.ir/article_98.html” title=”سازگاری زناشویی“>سازگاری زناشویی بالاتری را از خود نشان میدهند(حسین نژاد، 1375).
در تحقیق حاضر سعی محقق بر روشن کردن این موضوع است که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی در خانواده میتواند بر سازگاری اجتماعی مادران اثرات منفی داشته باشد یا نه؟
2-1- بیان مساله
خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اجزای و اعضاء آن کل نظام را مختل میکند و این نظام مختل شده به نوبه خود اختلالات مربوط به اعضاء را تشدید و مشکلات جدیدی را ایجاد میکند. با این نگرش، معلولیت یکی از فرزندان، برتمامی خانواده و کارکردهای مختلف آن و بر یکایک اعضاء تاثیر غالبا منفی باقی میگذارد. به عبارت دیگر معلولیت فرزندی در خانواده، مانع از آن میشود که خانواده بتواند کارکردهای متعارف خود را بنحو مطلوب داشته باشد.
از جمله این کارکردها تامین موجبات رشد و پرورش شخصیت فرزندان، تأمین محیطی دلپذیر برای اعضاء و ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی خانواده با دیگران میباشد. خانواده پایگاهی برای برقراری ارتباطات اجتماعی است و برقراری ارتباط با دیگران در استحکام شبکه خویشاوندی سهم بسزایی دارد (ناصرشریعتی وداورمنش، 1374ص 117-116).
همانطور که میدانیم انسان عادی برای حفظ و تطابق خود با محیط از انواع روش های خودآگاه و مکانیسمهای دفاعی کمک میگیرد. ولی هر انسانی در برابر فشارها و عواملی که سبب ایجاد تنش و فشار روانی در او میشود، دارای آستانه تحمل است و چنانچه فشارهای محیطی او بیش از اندازه شود، در نقطهای تعادل روانی او به مخاطره میافتد (اسلامینسب، 1373ص33).
با به دنیا آمدن کودک ناتوان فشارهایی بر والدین وارد میگردد که موجب بر هم خوردن آرامش و انسجام خانواده میشود، در نتیجه سازش یافتگی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
فابر[4] (1975) خاطر نشان میسازد که در اثر وجود کودک عقب مانده ذهنی انواع فشارهای زیر به والدین و سایر اعضای خانواده تحمیل میشود:
1) به تعویق افتادن تحول روانی سایر فرزندان
2) محدود شدن پیشرفت خانواده
3) وقوع بحرانهایی مانند مشکلات زناشویی، طلاق، افسردگی والدین
4) بروز احساساتی از قبیل خشم، ناامیدی و احساس گناه (ترنبول وترنبول[5]، 1990 به نقل از شریفیدرآمدی ص64).
رزنبرگ ورابینسن (1990) به تاثیر شرایط خانواده بر سازگاری با تولد کودک معلول اشاره می کند. آنها خاطر نشان میسازند. خانوادههایی که از نظر وضعیت آموزشی، تربیتی و فرهنگی در وضعیت مناسبی نیستند و از امکانات حمایتی برخوردار نباشند و شرایط اقتصادی بدی داشته باشند، فرایند سازگاری را بخوبی طی نمیکنند و دچار ناراحتی میشوند (به نقل از ماهر،1377).
البرزی (1375) درباره تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر والدین و رویارویی پدر و مادر با کودک عقب مانده ذهنی نشان میدهد که والدین به واکنشهای مختلفی دچار میشوند که عبارتند از:احساس خجالت (41درصد)، احساس گناه (37درصد)، پنهان کردن فرزند (10درصد).
خانواده در ارتباط با داشتن چنین فرزندی فشارهایی را تحمل میکند که از جمله آن مواردی از قبیل نگرانی برای فرزند (87درصد)، آزردگی عصبی (2/53درصد)، تاثیر بر روابط خانواده (23درصد)، اختلاف زناشویی (18درصد) اشاره نمود (شریفیدرآمدی، 1381ص165-164).
فابر (1959) یکی از اولین پژوهشگرانی است که انواع استرس ایجادشده در خانواده که ناشی از پی بردن به معلولیت کودک است را مورد
بررسی قرار میدهد. یکی ازرایج ترین این استرسها، واکنش اندوه است. این واکنش سمبل یا نشانه مرگ کودک طبیعی است. بعبارت دیگر، داشتن کودک معلول نشانه از دست دادن یک کودک طبیعی است. آگاهی از اینکه کودک آنها با مشکل متولد شده است و این مشکل ادامه خواهدیافت، فرایندی از اندوه را موجب میشود که شبیه اندوهی است که اعضاء خانواده کودک در حال فوت با آن روبرو است.
فابر اشاره میکند که وجود کودک معلول اغلب موجب اختلال در رشد و تعالی خانواده نیز میشود. او ویژگی بحرانی که خانواده با آن روبرو است را مانند یک توقف در چرخه زندگی خانواده تعریف میکند که در اثر آن :
الف) رشدوتکامل خانواده کند میشود
ب) هماهنگی میان و ظایف اعضاء خانواده مختل میگردد، در حالیکه در شرایط عادی این هماهنگی موجب رشد و تکامل خانواده میشود (ملكپور، 1369).
از عوامل فشارزا بر خانواده و والدین کودکان معلول، عوامل غیر اجتنابی هستند که در برابر فعالیتها و اهداف خانواده موانعی را بوجود میآورند، این عوامل مشقتهای عمومی هستند که با فعالیتهای تفریحی، <a href="http://ensani.ir/fa/article/download/356454″ title=”فرصتهای شغلی“>فرصتهای شغلی و فعالیتهای مربوط به سازمان خانواده مرتبط هستند. مک کابین و همکاران معتقدند که هم میزان و هم انعطاف تفریح و فراغت[6] در این خانوادهها کاهش مییابد و به همان صورت نیز به دلیل کارهای زیاد مسایل زمانی کاهش پیدا میکند. عوامل فشارزای دیگر ناشی از زندگی اجتماعی خانواده[7] میباشند (حسیننژاد، 1375).
کازات و ماروین (1984)، فابر (1959) واکنشهای منفی که والدین از دوستان و همسایگان مشاهده میکنند و همچنین خجالت و احساس شرم والدین و یا خواهران و برادران به خاطر فرزند یا برادرشان، همچنین ترس از حوادث و تصادفات نیز میتواند منجر به انزوای اجتماعی خانواده گردند (دارلینگ و سلیگمن، 1989به نقل از ایلالی،1376).
در خانوادههای كودكان معلول مادر بیشترین دشواری و فشار را در نگهداری كودك تجربه میكند. با حضور كودك معلول در خانواده مادر دیگر قادر نیست مانند قبل كارهایی مثل آماده كردن غذا، شستن لباسها، خرید هفتگی خانه و كمك در تكالیف مدرسه را بخوبی انجام دهد. زمانی را كه صرف افراد دیگر خانواده میكرد، كاهش می یابد. زیرا بیشتر وقت او صرف مواظبت و تامین احتیاجات كودك معلول میشود. با دور شدن مادر از كارهای قبلی، سایر اعضای خانواده بیشتر احساس مسولیت میكنند. ممكن است برای افراد دیگر خانواده، سازگاری با فشارها و امور جدید كه ناشی از وجود كودك معلول است، بسیار مشكل باشد (ادیبسرشكی، 1380ص132).
3-1-اهمیت وضرورت
یكی از مهمترین لوازم سلامت روانی، وجود محیط خانوادگی سالم است. این محیط زندگی را میتوان طوری تنظیم كرد، كه هر چند در بهبود وضع افراد، موثر نباشد لااقل موجب تخریب آنها نگردد. در جامعه ما اعتقاد بر این است كه حمایت از نظام اجتماعی، حمایت از همه اعضای آن میباشد.
با توجه به آمار دانشآموزان در سال 1370 كه حدود 15میلیون نفر برآورد شده[8] وبا توجه به متوسط درصد انواع دانشآموزان استثنایی، لذا تخمین زده میشود در كشور حدود 2میلیون دانشآموز استثنایی وجود دارد (سیفنراقی، 1380ص18).
بنابراین تعداد قابل توجهی از خانوادهها در جامعه ایرانی از اثرات منفی داشتن یک كودك معلول و همچنین از بار مراقبتی بسیار زیاد، فشارهای روانی، اجتماعی و مالی ناشی از داشتن یک كودك معلول رنج میبرند، كه این عوامل میتوانند، ثبات خانوادگی را برهمزده و باعث برهم ریختگی سازمان خانواده شوند. ازطرف دیگر بسیاری از متخصصانی كه با افراد معلول و استثنایی كارمیكنند به اهمیت توجه به این خانوادهها واقف هستند و همچنین اثرات حضور یک كودك معلول را بر پویایی یک خانواده درك میكنند. متخصصین كودكان استثنایی از تاثیر منفی و مثبت یک كودك بر خانواده باخبرند (ماهر، 1377ص626).
مادران با توجه به ساختار شخصیتی خود بیشتر احساس مسولیت و یا گاهی احساس گناه میكنند كه این مكانیزم، باعث كسب اطلاعات بیشتر در زمینه ناتوانی و معلولیت فرزند و حمایت افراطی از كودك معلول میشود. ازطرفی چون مادران بیشتر وقت و انرژی خود را صرف كودك میكنند، بیشتر از پدران با همسایگان، اطرافیان و فامیل ارتباط دارند و در معرض توضیح دادن وضعیت كودك قرار میگیرند. مادران بیشتر بر حسب مسایل هیجانی، روابط خانوادگی و خارج از خانواده واكنش نشان میدهند (رضازاده، 1379).
مطالعاتی كه در مورد تاثیر تولد یک كودك مبتلا به ناتوانی بر خانواده انجام گرفته نشان میدهد كه در مورد مادران سطوح بالایی از فشار روانی (كازاك و بكمن، 1991)، نشانگان افسردگی و از هم گسیختگی خانوادگی (بریستولگالا و كراسكوپلور،1980) و همچنین فرصت كمتری برای خود و همچنین سلامت جسمی و خلقیات سطح پایین دارند (هولروید،1974 به نقل از منصفزاده، 1377).
درمطالعهای كه در مورد مشكلات روانی-اجتماعی خانوادههای كودكان معلول انجام گرفت نشان داده شده كه والدین كودكان عقب مانده ذهنی و جسمی، روانرنجوری بیشتری را نسبت به خانوادهای عادی داشتند و سازگاری زناشویی در خانوادههای عقب مانده ذهنی پایینتر بود (سینگهای[9]، گویال[10]، پرشاد[11]، سینگهای، والیا[12]،1990).
وقتی والدین با عقب ماندگی فرزند خود روبرو میشوند به دنبال جایی یا کسانی میگردند که آنان را در چگونگی برخورد و سازگاری با این پدیده راهنمایی نمایند. وظیفه ما کمک به والدین در جهت سازگاری و از طرفی کمک در جهت یافتن علت به منظور رهایی از احساس گناه و یا اختلافات زناشویی و غیره است (یعقوبی، 1372).
با توجه به مطالبی که مطرح شد تحقیق حاضر به مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزشپذیر با مادران کودکان عادی خواهد پرداخت. در این پژوهش سازگاری اجتماعی در هفت بعد (انجام وظایف روزمره، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فوقبرنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی، موقعیت اقتصادی بررسی خواهد شد.
مادر نقش اساسی در حفظ تعادل روانی- اجتماعی خانواده دارد و ایجاد تنش و فشار در مادر بر سایر اعضای خانواده اثر میگذارد و با توجه به اینکه مادر نقش مهمی در سلامت روان اعضای خانواده دارد پرداختن به وضعیت مادران اهمیت زیادی دارد و همچنین با توجه به اینکه در مورد سازگاری مادران کودکان عقب مانده ذهنی تحقیق صورت نگرفته است، بررسی در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
1-ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی شهر كاشان
[1] .Disabled Child
[2] .Handicapped Children
[3] .Hallahan & Kafman
[4]. Faber
[5]. Terenbull & Terenbull
[6] .Leisure
[7] .Family Social Life
[8] طبق گزارش رسمی دفتر طرح و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش تعداد دانشآموزان کلیه پایههای تحصیلی در سال 70-69 حدود 15 میلیون نفر است
[9] .Singhi
[10] .Goyal
[11] .Pershad
[12] .Walia
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)