:
مدیریت در حقیقت هماهنگی منابع مادی و انسانی به منظور دستیابی به اهداف سازمانی به طریقی است كه مورد قبول جامعه باشد ((Lambert &Nagent, 1999. سازمانها به مدیران و كاركنان اثربخش و كارآمد نیاز دارند تا بتوانند به اهداف خود در جهت رشد و توسعه همه جانبه دست یابند. مدیر به عنوان نماینده رسمی سازمان برای ایجاد هماهنگی و افزایش بهره وری در رأس سازمان قرار دارد. موفقیت سازمان در تحقق اهداف در گرو چگونگی اعمال مدیریت و سبكهای موثر رهبری مدیر است. مدیر در نقش رهبری سازمان می تواند سبكهای متفاوتی را در هدایت نیروی انسانی انتخاب كند. الگوهای رفتاری مناسب مدیر در هر سازمان باعث بوجود آمدن روحیه و انگیزش قوی در كاركنان می شود و میزان رضایت آنها را از شغل و حرفه خویش افزایش می دهد. مدیران با بهره گرفتن از سبک صحیح رهبری می توانند رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان و بهره وری سازمان خود را افزایش دهند.
رهبری به عنوان یکی از وظایف مهم مدیران علم و هنر نفوذ در افراد به منظور دستیابی به اهداف می باشد.سبک رهبری یا مدیریت تعیین کننده جو، فرهنگ و راهبردهای حاکم بر سازمان است. سبک رهبری مجموعه ای از نگرشها، صفات و مهارتهای مدیران است که بر پایه چهار عامل نظام ارزشها، اعتماد به کارمندان، تمایلات رهبری و احساس امنیت در موقعیتهای مبهم شکل می گیرد (مصدق راد، (1381). سبك رهبری مدیران، بیانگر چگونگی تعامل آنها با كاركنان تحت سرپرستی می باشد (Perra, 2000).
بیان مسئله :
موضوع رهبری مورد توجه بسیاری از پژوهشگران واقع شده است. نتایج این پژوهشها منجر به ارائه و توسعه تئوری های مختلفی در زمینه سبکهای رهبری مدیران شده است. بررسی این تئوریها طیف وسیعی از سبکهای رهبری از سبکهای آمرانه و استبدادی تا سبکهای مشارکتی و تحولگرا را نشان می دهد. سبکهای مختلف رهبری عبارتند از: سبکهای آمرانه، هرج و مرج طلب، بروکراتیک، دموکراتیک، مشورتی، مشارکتی, تحولگرا، عملگرا و … (مصدق راد، 1381).. باید خاطر نشان نمود که یک سبک رهبری خاص برای همه موقعیت ها مناسب نمی باشد. از این رو یک مدیر می تواند در موقعیت های گوناگون سبک های متفاوت را برای رهبری کارکنان خود با توجه به فرهنگ حاکم بر سازمان و بلوغ سازمانی کارکنان برگزیند.
امروزه کارکنان از تحصیلات بالایی برخوردار هستند و کارها بیشتر تخصصی شده است، بنابراین نمی توان مثل گذشته آنها را وادار به
انجام کار کرد. در سازمان های امروزی نیاز بیشتری به مشارکت کارکنان در مدیریت سازمان می باشد. در حقیقت تغییر سبك مدیریت از حالت مدیریت استبدادی به سمت مدیریت مشارکتی منجر به موفقیت هر چه بیشتر سازمان می گردد .سبك رهبری كه منجر به مشاركت گروهی كاركنان و تشكیل گروه های كاری گردد، موجب انجام اثربخش، كارآمد، منظم و هماهنگ كارها می گردد (San Juan, 1998). علاوه بر این، بكارگیری سبك رهبری حمایتی و مشاركتی منجر به افزایش لذت انجام كار در كاركنان می گردد.
امروزه سازمان های با چالشهای جدیدی مواجه هستند. معلمان متقاضی خدمات با کیفیت بالا با حداقل قیمت ممکن می باشند. برآورده سازی نیازها و انتظارات بیماران روز به روز مشكلتر می شود. بنابراین مدیران باید به دنبال راه هایی باشند كه بتوانند بطور اثربخش و كارآمد خدمات مورد نیاز بیماران را فراهم سازند (Clegg, 2000) . ارائه بهینه خدمات درمانی و بهبود فرایندهای اداری بدون مشاركت كلیه نیروی انسانی و ارائه خدمات مستمر، مطلوب و مؤثر توسط ایشان امكان پذیر نمی باشد. ارائه خدمات اثربخش به جامعه تا حد زیادی به كار گروهی كاركنان و سبك رهبری و مدیریت این سازمانها بستگی دارد (Sorrentino&Nelli, 1992).
قلمرو تحقیق :
از نطر قلمرو مورد استفاده در این تحقیق، که شامل کارکنان ، پرسنل اداری ، مدیریت ، معلمان و مراجعه کنندگان و رفتارهای اجتماعی ایشان در محیط اداره می باشد.
قلمرو مکانی تحقیق :
قلمرو مکانی در این تحقیق کلیه افراد شاغل در محیط اداره آموزش و پرورش می باشد .
قلمرو زمانی تحقیق :
از نظر بعد زمانی این تحقیق و پژوهش در سال تحصیلی 91-90 انجام گرفته است .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
تحقیقات نشان داده است كه سبک رهبری مدیران با اثربخشی، کارایی و بهره وری سازمان ها رابطه دارد (Frank & et.al, 1982 , ChoikFoong, 2001). علاوه براین بین سبک رهبری مدیران رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه تنگاتنگی وجود دارد (Dunham, 2000 , Mowday& et.al, 1982).
در پژوهشی كه به منظور بررسی نقش مدیریت مشاركتی بر میزان كارایی بیمارستان در یكی از بیمارستانهای وابسته به تأمین اجتماعی تهران در سال 1380 صورت گرفت، مدیریت مشاركتی در شش ماهه اول سال مذكور منجر به افزایش گردش تخت بیمارستان به میزان 48/8 درصد و كاهش متوسط اقامت بیمار در بیمارستان و وقفه گردش تخت به میزان 25/8 و 11/11 درصد شده بود كه از لحاظ آماری معنادار بوده است (مصدق راد، 1382).
نتایج تحقیق دیگری كه در 63 واحد پرستاری در 4 بیمارستان ایالات متحده انجام گرفت، بیانگر این واقعیت بود كه در واحدهایی كه سبك مدیریت مشاركتی را اجرا می نمودند، سطح بالایی از همبستگی بین كاركنان و سطح پایینی از استرس شغلی بین كاركنان وجود داشت.این كاهش استرس كاری موجب افزایش كیفیت خدمات پرستاری شده بود. مدیریت مشاركتی منجر به افزایش رضایتمندی كاركنان و بیماران نیز شده بود (Leveck and Jones, 1996).
بدون شك سبك رهبری مدیران در هدایت صحیح كاركنان در جهت اهداف سازمانی موثر است. استفاده از بهترین سبك رهبری یا مدیریت منجر به افزایش اثربخشی و كارایی بیمارستان خواهد شد. تحقیقات کافی در این زمینه به ویژه در سازمان های بهداشتی و درمانی کشور صورت نگرفته است. نتایج این پژوهش می تواند منجر به آگاهی بیشتر در زمینه رابطه بین سبکهای رهبری مدیران و کارایی بیمارستانها گردد. آگاهی بیشتر در این زمینه می تواند منجر به بکارگیری سبک مناسب رهبری به منظور افزایش کارایی بیمارستانها گردد.
فرم در حال بارگذاری ...