انسان در طول زندگی خود همواره به دنبال پیشرفت و کسب موفقیت است. موفقیت در زندگی متأثر از نوع نگرش انسان به خود و جهان پیرامون است. قرآن کریم که کتاب جامع برنامه زندگی انسان است، در آیات خود انسان ها را به توجه به فضل و هدایت الهی دعوت و تشویق می کند. یکی از اهداف پیامبران نیز تغییر نگرش امت ها نسبت به خود و جهان هستی است. در احادیث، شواهد فراوانی پیرامون این موضوع به چشم می خورد. در سال های اخیر محققان به بررسی و آموزش شیوه های صحیح نگرش به زندگی و مثبت اندیشی و اثرات نیکی آن در روح و روان آدمی و کسب موفقیت در زندگی پرداخته اند.مثبت اندیشی شکلی از فکر کردن است که برحسب عادت در پی به دست آوردن بهترین نتیجه از بدترین شرایط می باشد. شخص مثبت اندیش هیچ گاه مسایل منفی را به رسمیت نمی شناسد، بلکه به مقابله با آن می پردازد. مثبت نگری، فرایندی تعمدی و انتخابی است. زمانی که به دنبال خوب می گردید، احتمال یافتن آن بسیار زیاد است. شخص مثبت اندیش هیچ اتفاقی را در عالم شر و بد نمی داند. بلکه از نظر او، همه رخدادهای دنیا حساب شده و هشیارانه و تحت کنترل کارگردان بزرگ عالم است. مسلماً در اطراف خود کسانی را می بینیم که بسیار خوش شانس و خوش اقبالند و برعکس افرادی که با وجود داشتن شرایط مساوی با دسته اول یا حتی بهتر از آنان، بدشانسی می آورند و همیشه از زندگی خود شاکی هستند. این ها در واقع کسانی اند که بیرون از وجود خود به دنبال خوشبختی می گردند و از اینکه خوشبختی هر انسانی در درون خود اوست نه در بیرون، غافلند.قرآن می فرماید: « الذی احسن کلّ شیء خلقه»؛ « او (خداوند) همان کسی است که هرچه را آفریده، نیکو آفریده است.براساس این آیه، جهان سراسر خیر محض است. شرور و آفات موجود در جهان قابل تفسیر و توضیح است. درواقع احساس ما نسبت به زندگی و جهان اطراف، ناشی از حوادثی نیست که برای ما رخ می دهد، بلکه نتیجه تفسیر ما از حوادث است. فرد خوش بین بهترین تفسیر را برای موارد یاد شده برمی گزیند. این خود ما هستیم که تصمیم می گیریم زندگی را چگونه ببینیم و در برابر اتفاقات روزانه زندگی چه عکس العملی داشته باشیم. عوامل متعددی وجود دارد كه زمینه ساز مثبت اندیشی بوده و در بروز آن مؤثرند كه از مهم ترین آنها، حسن ظن به خدا و مردم می باشد كه در آیات قرآن سفارش فراوانی نسبت به آن شده است.كه البته عوامل فراوانی وجود دارد كه در ایجاد این حُسن ظن به خدا و مردم مؤثرند و هم چنین موانعی هم وجود دارد كه مانع از مثبت اندیشی است، آیات قرآن كریم نگرش مثبت را تأیید كرده و از منفی بافی پرهیز داده اند و تأثیر آن را در استحكام خانواده ، رشد و تعالی جامعه و اثرات فردی افراد، متذكر شده اند.
فصل اول-کلیات تحقیق
1-بیان مساله
موفقیت در کار و زندگی متأثر از نوع نگرش انسان به خود و جهان پیرامون است. این نگرش میتواند بد بینانه یا خوش بینانه باشد. در نگرش بد بینانه جهان سراسر شر محض است و طبیعی است که انتظار موفقیت فرد نزدیک به صفر است. اما بر اساس نگرش خوش بینانه، فرد جهان هستی را خیر محض میپندارد. آیات قرآن کریم و سخنان اهل بیت (ع) این نوع نگرش را تأیید می کند. با این نگرش موفقیت فرد به شدت افزایش پیدا می کند. یک انسان اهل قرآنی میداند که با کمک خدا شکست هیچ گاه مفهوم و معنایی نخواهد داشت. تفکر مثبت نیازمند تلاش و سخت کوشی است. مثبت اندیشی زمینه سازافزایش معرفت الهی است وازرهگذر معرفت الهی رفتار وکردار انسان تصحیح خواهدشد .مثبت اندیشی ازطریق معرفت الهی که به انجام عمل نیک واخلاق پسندیده می انجامدموجب رستگاری فرد وبهبود روابط او می شود ، بنابراین مثبت اندیشی های برگرفته ازقرآن ما را درافزایش معرفت و بهبودعمل وتعالی اخلاق یاری می رساند که ازرهگذر آنها به سمت جامعه ی توحیدی و روابط پسندیده در آن روی آورده خواهد شد. در واقع مثبتاندیشی همراه با عمل کردن است که ثمر میدهد، و نیز با قدرت اراده میتوان باورهای غلط ذهنی خود را تغییر داده، و با تلاش هدفمند، با ایمان به خداوند تحولات اساسی در مسیر زندگی ایجاد نمود ( توانایی و سلیم زاده، 1391).
. در بررسی متون اسلامی، به ویژه قرآن کریم، به نظر میرسد اغلب تأکیدها بر خوبیها و نقاط قوت افراد است؛
آنجا که خداوند میفرماید: «از روح خود در او دمیدم» ( سوره حجر، آیه 29). «به درستی که انسان را در زیباترین هیأت آفریدم»( سوره تین، آیه 4). بنابراین از متون اسلامی و روایات معتبر چنین برمیآید که در اسلام به مثبت اندیشی توصیه فراوان شده و بر یادآوری نکات مثبت خود و دیگران تأکید گردیده است (صائمی، 1385).
بررسی آیات قرآن كریم نشان میدهد كه اغلب تأكیدها بر خوبیها، درستیها و نقاط قوت افراد است و ضعف و كژی كمتر مورد توجه قرار گرفته است .درآیاتی چون افلاتعقلون….افلایتدبرون….انسان را به اندیشیدن وتفکروتعقل درقالب جملات خبری ؛استفهامی،ایجابی وحتی جملات نهیی قابل دریافت میباشد که مارا به تعقل وتدبر دعوت می کند،راه صحیح وجنبه های مثبت را نشان می دهد.که آثارش رادرسه بعد؛ بهبودمعرفت واخلاق واعمال می توان مشاهده کرد.
بامطالعه آیات قرآن وتعمق درمفاهیم آن چنین دریافت می شود که قرآن انسان را به مثبت گرایی دعوت می نمائیدوبرای این منظورازعبارت وجملات مختلف استفاده شده است که می توان فراز آن را درتشویق انسان به تعقل وتفکروتدبروتذکرملاحظه نمود که بی شک بااندیشیدن وفکرصحیح داشتن که بارمثبتی برای زندگی انسان باخداداردرابرای بهبودمعرفت انسانی وعملکرد خوب انسان
ورشداخلاقی وی نقش آفرین باشد.
دراین پژوهش می خواهیم به این موضوع به نگرش دقیق پرداخته واثرمثبت گرایی رابانگاه به آیات قرآنی در زندگی کمال جویی انسانی درابعادمعرفتی وعملکردرفتار مناسب واخلاق پسندیده ارزیابی وموردتحلیل قراربدهیم در این رابطه سوالات زیردغدغه ای است که برای پاسخ آن این پژوهش بکارخواهدآمد.
دربارة مثبت اندیشی تاكنون مطالعة علمی و مدوّنی صورت نگرفته است. در حالی كه منابع اسلامی، زمینههای مناسبی برای انجام چنین مطالعههای هستند. هدف اصلی شیوهای توصیه شده در قرآن، یاری رساندن به انسان، به منظور برخورداری از روح و روان سالم است تا بتواند با توسل به بهترین راههای ممكن، با مشكلات مقابله كند و با امید به الطاف بیكران الهی به آرامش نایل آید. نگرش صحیح نسبت مسائل و ناكامیها، موهبتی است كه به واسطه آن، آدمی در برخورد با نمونههای به ظاهر موزونِ خلقت، زیبایی و توانایی را در آن ها میبیند و حتی در زشتیها نیز زیباییها را جست وجو میكند. قرآن كریم با هدف كاهش فشار وارده بر انسان، در رویارویی با مصایب و حوادث، شیوهها و عملكردهایی را آموزش میدهد تا با دستیابی به نتایج مطلوب، امیدواری به آیندهای روشن را كسب نماید. یكی از زمینههایی كه در دیدگاه روان درمانگری اسلامی، از جایگاه ویژهای برخوردار است، مثبت نگری میباشد. «مثبت نگری» را میتوان، استفاده كردن از تمامی ظرفیتهای ذهنی مثبت و نشاط انگیز و امیدوار كننده در زندگی، برای تسلیم نشدن در برابر عوامل منفی ساختة ذهن و احساسهای یأسآور ناشی از دشواری ارتباط با انسانها و رویارویی با طبیعت دانست. به عبارت دیگر، مثبت نگری را میتوان «خوشبینی» نسبت به جهان، انسان، و خود برشمرد.
بررسی آیات قرآن كریم نشان میدهد كه اغلب تأكیدها بر خوبیها، درستیها و نقاط قوت افراد است و ضعف و كژی كمتر مورد توجه قرار گرفته است. پروردگار عالم با تأكید به تواناییها و ظرفیت بشر میفرماید: «و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینى خواهم گماشت»( بقره:30)«پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده درافتید»( حجر:29)؛ یا «ما امانت الهى و بار تكلیف را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه كردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، ولى انسان آن را برداشت»()؛ «به راستى انسان را در نیكوترین اعتدال آفریدیم»( تین:4). ارزش مثبت اندیشی آنگاه معلوم میشود كه بدانیم امید و نشاط در سایة خوشبینی حاصل میشود. پیشوایان دین این نكته را در روایات خود تأكید كرده و بزرگان و فقها نیز بابی مستقل برای آن گشودهاند. امام علی میفرماید: «خوش گمانی، از بهترین صفات انسانی و پربارترین مواهب الهی است.» «خوشبینی، مایة آرامش قلب و سلامت دین است.»، « خوش بینی اندوه را سبك میكند.»، «كسی كه به مردم خوش گمان باشد، محبت آن ها را به سوی خود جلب خواهد كرد.» در كتاب شریف بحارالانوار آمده است: «روزی حضرت عیسی با حواریون از جایی میگذشت. لاشة سگ مردهای را دیدند. هر یک از حواریون از بوی تعفن آن اظهار ناراحتی میكرد و چیزی میگفت. نوبت به حضرت عیسی كه رسید، فرمود: «به دندانهای سفید این سگ توجه كنید كه چهقدر براق است».
این روش برخورد مثبت با موضوعات، آموزشی است به انسانها كه همیشه نیمه پر لیوان را ببینند و همه چیز را با نگاهی مثبت و سازنده بنگرند. آموزههای قرآنی بر این مطلب تأكید دارند كه افراد جامعه ایمانی در امور خویش، نه تنها مثبت و شایسته عمل میكنند، بلكه دربارة سایر افراد دیگر جامعه نیز نگاهی مثبت داشته و اعمال و رفتار آنان را بر امور هنجاری مثبت تفسیر میكنند. اسلام برنمیتابد كه فردی نسبت به دیگری نگرش و بینشی منفی داشته باشد. آنگاه كه قرآن مؤمنان را از بسیاری از گمانها درباره دیگران منع میكند، كه مراد، گمان سوء است؛ نه گمان خوب؛ زیرا انسان در قرآن به حسن ظن و گمان نیكو، تشویق شده است. همچنین پیامبر اكرم میفرماید: «خداوند با نگاهی خوش بینانه با قضایا برخوردكردن را دوست میدارد.».
«امید» نیز از جمله مقولههای مهم در اسلام میباشد. چنان كه خداوند همواره انسان را به امیدواری و خوش بین بودن به نظام زندگی دعوت كرده و آینده روشنی را برای او ترسیم میكند. بر عكس، یأس و ناامیدی را بسیار قبیح و زشت شمرده، آن را دومین گناه كبیره قلمداد میكند؛ زیرا سبب یأس از لطف، رحمت و اعتقاد نداشتن به قدرت و كرم بی پایان الهی میشود. در قرآن كریم آمده است: گفت: چه كسى ـ جز گمراهان ـ از رحمت پروردگارش نومید مىشود؟» و «از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نومید نمىشود.» یأس و ناامیدی از مغفرت خداوند، همچنین سبب جرأت بر جمیع گناهان میگردد؛ زیرا فرد بر این باور است كه مورد عذاب قرار خواهد گرفت. پس چرا خود را از لذایذ و شهوات دنیا محروم نماید.
مطالعات آیندهنگر و گذشتهنگر در مورد مثبتنگری و امیدواری، نشان میدهد كه افراد دارای سبك تبیینی خوش بینانه، به عبارت دیگر، افراد مثبت نگر، در مقایسه با افراد دارای سبك تبیینی بدبینانه، كمتر احتمال دارد كه به هنگام رویارویی با رویدادهای استرس زای عمدة زندگی، به ضعف سلامت جسمانی یا افسردگی و ناامیدی دچار شده و یا به خودكشی دست بزنند. همچنین معلوم شده كه بین خوشبینی، امید و سلامت، همبستگی معناداری وجود دارد. خوشبینی و امید با شاخصهای آسیب شناختی روانی فعلی شخص و به طور كلی، با افسردگی موجود در وی به طور خاص، همبستگی منفی دارند. خوش بینی و امید، سلامت جسمی و روانی را، آن گونه كه با انواع شاخصها، از جمله سلامت خودگزارشی، پاسخ مثبت به مداخلههای پزشكی، سلامت ذهنی، خلق مثبت، نیرومندی ایمن شناختی، كنار آمدن مؤثر(ارزیابی مجدد، حل مسئله، اجتناب از رویدادهای استرسزای زندگی، جستجوی حمایت اجتماعی) و رفتار ارتقا دهندة سلامت مشخص شدهاند، پیش بینی میكند. افراد مثبتنگر سالمتر و شادترند و دستگاههای ایمنی آنان بهتر كار میكند .آن ها با بهره گیری از راهبردهای كنار آمدن مؤثرتر مانند ارزیابی مجدد و مسئله گشایی، با تنیدگیهای روانی بهتر كنار میآیند. همچنین به نحوهِ فعال از رویدادهای تنیدگی زای زندگی پرهیز میكنند و شبكههای حمایت اجتماعی بهتری را پیرامون خود میسازند. سبكهای زیستی سالم تری دارند كه آنها را از ابتلای به بیماری حفظ میكنند. اگر هم چنین افرادی بیمار شوند، به توصیههای پزشكی بهتر عمل میكنند. آنان این توصیهها را با الگوهای رفتاری مناسب دنبال میكنند كه بهبودی را سرعت میبخشد
2-سوال های تحقیق
نقش مثبت گرایی درافزایش معرفت انسان چیست؟
مثبت گرایی در اصلاح عمل واخلاق چه نقشی دارد؟
3-فرضیه ها
قرآن می گوید:انَّ فی اختلاف…..بنابراین توجه به نحوه آفرینش عقل رابارورمی کند ودقت درآفرینش عامل تقویت کننده تعقل نشان می دهد افزایش تعقل ،معرفت ایجادمی کند.
قرآن باهشداربه انسان درآیاتی چون والعصر ان الانسان……وعملواالصالحات…..در سوره عصر انسان راسوق می دهد که انسان،دربرخورداززندگی خویش بامثبت گرایی به عمل صالح می یابد.
ویل لکل همزه….سوره همزه بانکوهش عیب جوی، انسان بااخلاق به سمت پرهیزازهرگونه عیب جویی فرامی خواندکه دراصلاح اخلاق مفیدمی باشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
موضوع مورد بررسی در این پایان نامه بررسی معامله به قصد فرار از دین با تاکید یر ق.ن.ا.م.م می باشد. اصل موضوع مورد بررسی ما حول ماده ۲۱۸ و اثرات آن می باشد؛حذف ماده ۲۱۸ سابق قانون مدنی (هرگاه معلوم شود معامله به قصد فرار از دین واقع شده آن معامله نافذ نیست) پس از آن ماده ۲۱۸ جدید(هرگاه معلوم شود که معامله به قصد فرار از دین به طور صوری انجام شده آن معامله باطل است) پس از وضع ماده ۲۱۸ مکرر در ق.م که بیان دارد: ((هرگاه طلبکار به دادگاه دادخواست داده دلایل اقامه نماید که مدیون برای فرار از دین قصد فروش اموال خود را دارد ، دادگاه می تواند قرار توقیف اموال وی را به میزان بدهی او صادر نماید که در این صورت بدون اجازه دادگاه حق فروش اموال را نخواهد داشت.))اما این مواد نیز دارای اشکالات و ابهامات قانونی می باشند .قبل از صحبت از جهت نامشروع معاملات که همان موضوع ماده ۲۱۸ یعنی معامله به قصد فرار از دین می باشد باید با جهت معامله آشنا شویم ،انگیزه ای در زبان حقوقی جهت نامیده می شود که دارای دو وصف ممتاز ( مستقیم و محرک اصلی بودن ) باشد . در قانون مدنی ما فقط مشروع بودن جهت معامله (نه تعهد) از شرایط صحت معاملات به شمار رفته است . در مباحث فقهی سه نظریه صحت ، بطلان و شرط فاسد یا مفسد برای حکم وضعی جهت نامشروع مطرح شده است ،اما آنچنان که بیان خواهد شد به نقل عده ای از فقها در فقه صرفاً در موارد خاص که دلیل وارد شده می توان معتقد به بطلان شد و نمی توان به شکل یک قاعده کلی گفت هرجا جهت نامشروع باشد معامله باطل است.حقوقدانان ما نیز معتقدند که همین که جهت در عقد تصریح شود برای آگاه ساختن طرف قرارداد کافی است .فقها در مورد معامله به قصد فرار از دین به سه دسته تقسیم می شوند گروهی قائل به صحت (شیخ طوسی،56:1409) ، گروهی قائل به عدم نفوذ(شهید ثانی،238:1417) و گروهی دیگر قائل به بطلان می باشند(حر عاملی،149:1410) .به نظر بنده نظریه عدم نفوذ فقها قابل قبول تر و قابل مطرح در نظام حقوقی کنونی می باشد . حقوقدانان نیز در این مورد معتقد به عدم نفوذ می باشند ، اما برخی عقیده دارند: نظریه عدم قابلیت استناد را درمقابل عدم نفوذ مطرح کرده اند . که بر اساس آن معامله برای طرف قرارداد صحیح ولی برای طلبکار قابلیت استناد نداشته و به محض مراجعه می تواند معامله را فسخ کند. نظر منتخب بنده در این پایان نامه با نظر برخی از حقوقدانان در این مورد (عدم قابلیت استناد ) یکسان می باشد .
معیار در اعمال حقوقی مدیون این است که بدهکار با هدف اضرار به داین ، به کار ارادی دست زند که باعث تهیدسی یا افزایش اعسار او شود یا اموال خود را پنهان کند و دوراز دسترس طلبکارها نماید .
طلبکار دعوی رابه نام خود طرح می کند و سایر طلبکاران باید به عنوان ثالث وارد شوند . در صورتی که عین طرف قرارداد باشد طلبکار مطالبه می کند ، اگر نباشد طلبکار خسارت می گیرد و اگر طلبی باشد که بدهکار از آن صرفنظر کرده است ، طلبکار معادل آن را می گیرد . همچنین طرف قرارداد می تواند پس از استیفای طلب بدهکار اگر مقداری باقی بماند آن را مطالبه کند و به میزان خسارتی که بر او وارد شده نیز می تواند به بدهکار رجوع کند .
1-2بیان مساله
قانون مدنی ، در مورد معامله به قصد فرار از دین دچار تغییر و تحول شده است . ماده ۲۱۸ سابق قانون مدنی به طور كلی مقرر كرده بود هرگاه معلوم شود معامله به قصد فرار از دین واقع شده است آن معامله نافذ نیست. این ماده كه از ماده ۱۱۶۷ قانون مدنی فرانسه
اقتباس شده بود ، علی رغم فوایدی كه از حیث پاسداری از حقوق بستانكاران و مبارزه با نیت ناپاك مدیون در محروم كردن بستانكاران از رسیدن به طلب خود در برداشت ، به گمان اینكه خلاف موازین شرعی است. در اصلاحیه دیماه ۱۳۶۱ از قانون مدنی حذف گردید و بدین سان خلاء چشم گیری به وجود آمد.به همین دلیل قانونگذار مجدداً ماده ۲۱۸ قانون مدنی را به این شرح اصلاح نمود.((هرگاه معلوم شود كه معامله با قصد فرار از دین به طور صوری انجام شده آن معامله باطل است )).بنظر می رسد ، حذف ماده ۲۱۸ سابق قانون مدنی از این حیث صحیح است كه معامله به قصد فرار از دین در صورت رعایت شرایط اساسی صحت معاملات ، یک معامله واقعی است كه نسبت به طرفین و قائم مقام آنها صحیح و لازم الاجراء است . دعوی عدم نفوذ معامله به قصد فرار از دین مطابق ماده ۲۱۸ سابق قانون مدنی كه ویژه طلبكاران است ، مخالف اصل صحت ( ماده ۲۲۳ ق.م ) و اصل لزوم ) ماده ۲۱۹ ق.م ) است ، ولی همان طور كه گذشت ، به خاطر ملاحظات اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی و همچنین جلوگیری از مباح ساختن حیله نسبت به طلبكاران كه به حق مظلوم واقع می گردند، قانونگذار مجدداً ماده ۲۱۸ اصلاحی قانون مدنی را وضع نمود. معامله صورى به معاملهاى گفته مىشود که ظاهر و صورت معامله را داشته اما فاقد آثار و نتایج بیع صحیح باشد.
ماده ۳۶۲ قانون مدنى درباره آثار بیع صحیح چنین تصریح میکندآثار بیعی که به طور صحیح واقع شده باشد، از قرار ذیل است:
۱- به مجرد وقوع بیع، مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن میشود.
۲- عقد بیع، بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار میدهد.
۳- عقد بیع، بایع را به تسلیم مبیع ملزم میکند.
۴- عقد بیع مشتری را به تادیه ثمن ملزم میکند.
با توجه به منطوق ماده مزبور ملاحظه مىشود که در معامله صورى، معامله یا بیع فقط ظاهرى و صورى است و چون ثمنى در کار نیست، بایع جنسى را بدون عوض فروخته است؛ لذا آثار بیع صحیح را ندارد و براى خریدار الزامى در تأدیه پرداخت ثمن وجود ندارد.
به همین دلیل، برابر قانون مدنى اگر معامله به قصد فرار از دین بهطور صورى انجام گرفته باشد، باطل است (ماده ۲۱۸ قانون مدنی). ماده ۴۲۶ قانون تجارت نیز درباره معامله صورى چنین مىگوید:
اگر در محکمه ثابت شود که معامله بهطور صورى یا مسبوق به ثباتى بوده است، آن معامله خود به خود باطل و عین و منافع مالى که موضوع معامله بوده مسترد و طرف معامله اگر طلبکار شود جزو غرما (طلبکاران)، حصهاى (سهم) خواهد برد.
اگرچه بین ماده ۲۱۸ قانون مدنى و ماده ۴۲۶ قانون تجارت از لحاظ ظاهر و الفاظ اختلافى به چشم مىخورد (…که معامله به طور صورى یا مسبوق به تبانی…) و ماده ۲۱۸ (هرگاه معلوم شود که معامله به قصد فرار از دین بهطور صورى انجام شده…) اما از لحاظ مفهوم با هم تفاوتى ندارند، زیرا در هر دو ماده معامله باطل است؛ جز اینکه در قانون تجارت صرف معامله صورى موجب بطلان معامله است، این در حالی است که در قانون مدنى معامله صورى به قصد فرار از دین باطل است. مفهوم این ماده این است که اگر معامله صورى باشد اما به قصد فرار از دین نباشد، باطل نیست.
نکته قابل توجه دیگر این است که در قانون تجارت علاوه بر کلمه صورى جمله (مسبوق به تبانى بوده است) هم اضافه شده است.
منظور از تبانى این است که طرفین معامله، بنا را بر امر یا موضوعى قرار دهند و تبانى در بعضى از متون کیفرى نیز از ارکان سازنده جرم به شماره مىرود. (ماده ۱۸ قانون مجازات جرایم نیروهاى مسلح و ماده واحده قانون مجازات تبانى در معاملات دولتى مصوب ۱۹ خردادماه ۱۳۴۸(
بنابراین هر گاه طرفین معامله با وحدت قصد معامله یا کارى را انجام دهند، مىگویند با هم تبانى کردهاند.
دراین پایان نامه سعی گردیده بررسی همه جانبه ای از معامله به قصد فرار از دین در حقوق ایران انجام شود.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
صاحب نظران و كارشناسان مسائل شهری تعاریف متعددی از حاشیه نشینی ارائه كرده اند برخی عقیده دارند حاشیه نشینان كسانی هستند كه در محدودة اقتصادی شهر زندگی می كنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی نشده اند حاشیه نشینان را در معنای عام شامل تمام كسانی می دانند كه جاذبه شهر نشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش كنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای كار می كشاند و اكثر آنها مهاجرین روستایی هستند كه به منظور گذراندن بهتر زندگی راهی شهرها می شوند. البته به نظر می رسد كه به تعبیر یاد شده باید اوصافی چون عدم امنیت ، جرم زا بودن و نیز مامن و پناهگاه امن برای بزهكاران را اضافه نمود . حاشیه نشینی مساله و عارضه ای شهری است و منشاء عمده بزهكاری و جرم می باشد و دارای اشكال مختلفی است .بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت كه حاشیه نشین فردی است مهاجر یا غیر مهاجر كه به دلیل فقدان ریاست و تخصص صنفی و نبود بنیانهای مالی توانمند و طبقه و فرهنگ اجتماعی متناسب با طبقات و فرهنگ متعارف و لازم شهری در حاشیه واقع شده است[1] . این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و كمتر به دلیل عوامل جاذب شهری ، زادگاه خویش را ترك كرده و به شهر ها روی می آورند . انها به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری از یک سوو بر اثر عوامل پس ران شهری از سوی دیگر از محیط شهری پس زده می شوند و به تدریج به كانونهای به هم پیوسته و یا جدا از یكدیگر در قسمتهایی از شهر سكنی می گزینند به صورتی كه محل سكونت و نوع مسكن آنها با محل سكونت متعارف شهری مغایر بوده و مالكیت آنها غالبا غصبی است و همچنین این افراد از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی نیز با جمعیت شهری تمایز دارند.که مجموع عوامل و شرایط مذکور موجب شده جامعه شاهد افزایش ارتکاب جرم در چنین مناطقی باشد.
فصل اول-كلیات تحقیق
1-بیان مساله
احساس ناامنی در محله ، تنها به دلیل جرایم خشونت آمیز نیست بلكه نابهنجاریها و رفتارهای اخلالگرانه چون اعتیاد ، ولگردی ، تكدی گری و سرقت گذشته از اینكه عامل اصلی ترس و احساس ناامنی عمومی اند به نوبه خود قطعا زمینه رواج گسترده جرایم را نیز فراهم مینمایند. همانطوری كه اگر پنجره ای از ساختمان بشكند و همچنان تعمیر نشده رها گردد به زودی كل ساختمان منهدم خواهد شد . برای پیشگیری از انهدام اجتماع نیز باید به محض شكسته شدن اولین هنجار فورا با هنجار شكن برخورد كرد . موضوع حاشیه نشینی یكی از معضلات شهری است كه از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتكاب جرایم مورد توجه كارشناسان حقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده اینكه جرایم در مناطق حاشیه ای بسیار بیشتر از سایر مناطق اتفاق می افتد مورد پذیرش همه است و آمارهای اخذ شده از پرونده های مطروحه در دادگستری نیز حكایت از این واقعیت دارد . [2]
در این پایان نامه هدف نشان دادن تاثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرم می باشد بدوا تصویر و چهره ای از حاشیه نشینی و علل شكل گیری آن را ترسیم می كنیم سپس جرایمی كه در این مناطق معمولا اتفاق می افتد و نقش دستگاه های عمومی و دولتی در شكل گیری حاشیه و وقوع جرایم و نیز توصیه هایی جهت پیشگیری از وقوع جرم در این مناطق را بیان خواهیم كرد .
این ناهنجاری ها را می توان در روستا ها وحتی در مناطق مختلف و محله های یک شهرمشاهده کرد. در هر جامعه و محیطی ساسله عواملی همچون شرایط جغرافیایی ، اقلیمی،وضعیت اجتماعی، اقتصادی، موقعیت خانوادگی،تربیتی، شغلی، وطرز فکر و نگرش خاصی حاکم است.که هر یک از اینها در حسن رفتار و یا بد رفتاری افراد موثر است.[3]
عمده ترین نماد جهانی حاشیه نشینی سیمای نامطلوب آن است كه احساس و وجدان و دیدگان آدمی را می آزارد گذرگاه ها ومعابر پرپیچوخم و كم عرض بوده و معمولا راه دسترسی خودروهای امداد اعم از آتشنشانی، اورژانس و پلیس در مواقع بروز حوادث و خطرات وجود ندارد .
حاشیه نشینها فاقد بهداشت عمومی و خصوصی در حد واندازه استانداردهای جهانی و حتی ملی هستند و اقدام علیه بهداشت عمومی و محیط زیست در چنین مناطقی شایع است . انباشت زباله ها و عدم جمع آوری آنها ، جریان فاضلاب منازل در كوچه ها و عدم دفع بهداشتی آن ، آلودگی های صوتی و آلودگی هوا و غیره در این محلات مشهود است.
اکثر خانواده های حاشیه نشینی شغل رسمی برای تامین معاش خود ندارند و چون این افراد عموما فاقد مهارت وتخصص و سرمایه گذاری می باشند به مشاغل كاذب و بعضا مجرمانه مثل دست فروشی ، كوپن فروشی ، تكدی گری، زباله دزدی، خرید وفروش مواد مخدر و مشروبات الكلی روی می آورند .
در مناطق حاشیه نشین خرده فرهنگهای خاص مناطق كوچك هر یک از خانوارها كه قبلا ساكن آن بودند مشاهده می شود . این فرهنگها بسیار دیر جذب فرهنگهای شهری می شوند و این امر و نیز فقر فرهنگی افراد امكان نفوذ از نظر فرهنگی و اجتماعی را در انها برای اجرای برنامه های مختلف اجتماعی ، چون بهداشت و تنظیم خانواده و غیره مشكل می كند .
2-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
حاشیه نشینان که بیشتر مهاجران روستایی و حامل خصلت های اجتماعی هستند با خصایص جامعه شهری سنخیتی ندارند و از نظر آسیب های اجتماعی نیز سهم بالایی از وقوع جرم و جرایم به ایشان اختصاص دارد.رواج مشاغل کاذب و غیر رسمی ،فقر اقتصادی و نبود مهارت فنی در میان مهاجران حاشیه نشین مشاغلی را رواج داده که در متن زیست شهری قابل مشاهده است مانند دستفروشی کالا ، دلالی و دیگر دوره گردها .
عدم برخورداری از بهداشت و امکانات درمانی ،تراکم جمعیت در کنار فقدان امکان شهری باعث شده که از نظر بهداشتی مناطق حاشیه ای شهرها در وضعیت وخیمی قرار گیرند و آمار بالای بیماری های واگیر و پوستی و گوارشی گواهی براین مشکل عمده در مناطق حاشیه نشین است .
یک کارشناس علوم اجتماعی نیز در این رابطه معتقد است که حاشیه نشینی درشهر های ایران رو به افزایش است .حاشیه نشینی در ایران به دو صورت قشر مرفه نشین و فقیر نشین در حال گسترش است که حاشیه نشینی در بخش فقیر نشین بیش از مرفه نشین می باشد . که انحرافات مختلف اجتماعی را به دنبال دارد که باید با اتخاذ تدابیر لازم ضمن پیشگیری از این معضل اجتماعی از گسترش حاشیه نشینی جلوگیری کرد.این تحقیق از این جنبه اهمیت دارد که در مناطق حاشیه نشین میزان جرایم رو به فزونی می باشد و در این پایان نامه سعی بر این است تا راهکارهایی جهت کاهش این جرایم ارائه گردد.
3-اهداف تحقیق
1-ارائه ی راهکارهای نوین در جهت جلوگیری از تشدید حاشیه نشینی والتیام آن در اطراف شهرها
2-تبلیغات و برنامه های آموزشی بیشتر از طریق رسانه های گروهی جهت کاهش جرایم در حاشیه نشینان
4-سوال تحقیق
1 -حاشیه نشینی بر میزان جرایم در جامعه چه تاثیری دارد؟
2-مهم ترین علل گرایش حاشیه نشینان به ارتکاب جرم در جامعه چیست؟
5-فرضیات تحقیق
1 -حاشیه نشینی تاثیر مستقیم بر میزان جرایم در جامعه دارد.
2-به نظر می رسد فقر از مهم ترین علل حاشیه نشینی در جامعه می باشد.
1.احمدیان، محمد علی حاشیه نشینی؛ ریشه ها و راه حل ها، اندیشه حوزه، شماره ۴۳ و ۴۴، آذر اسفند ۱۳۸۲،ص64
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
مجازاتها از نظر هدف، شدت وخامت و حقوقی که بر اثر آنها محدود می شود، قابل طبقه بندی می باشد. طبقه بندی صحیح مجازات ها نه تنها دغدغه ی خاطر حقوق دانان بلکه مورد توجه قانون گذاران نیز می باشد. تحولاتی درانواع مجازات ها در قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران مصوب 1392 صورت گرفته است. در این قانون مقنن (قانونگذار) مجازاتهای اسلامی را بر مبنای نسبت و ارتباطی که مجازاتها با یکدیگر دارند درجه بندی نموده است.تفاوت هایی در قانون مجازات 1392 با قانون مجازات اسلامی 1375 وجود دارد که تقسیم بندی مجازات های تعزیری به 8 درجه و تعیین مجازات برای شخصیت حقوقی از نکات برجسته قانون جدید مجازات اسلامی است.در ماده 14قانون مجازات اسلامی مصوب 92 مجازاتهای اصلی اشخاص حقیقی بیان شده که با توجه به عناوینی که بعنوان مجازاتهای اصلی در این ماده بیان شده است یعنی:” 1-حد 2 -قصاص 3- دیه 4- تعزیز می بینیم که مجازاتهای اصلی اشخاص حقیقی را چهارعنوان بیان کرده درحالی که درقانون مجازات اسلامی( مصوب1375)نوع پنجمی از مجازات ها یعنی مجازات های بازدارنده نیز وجود دارد قانونگذار در ماده19تعزیرات را که درقانون مجازات اسلامی مصوب1375 شامل مفهوم تعزیر و مجازات بازدارنده است به هشت درجه تقسیم کرده است. قانونگذار در ماده215 نیز همین تقسیم بندی را بکار برده و برای مطابقت دادن تعزیرات مذکور در قانون مجازات اسلامی مصوب1375 با تعزیرات از همین درجات استفاده کرده است.مثلاً در بند 2 ماده 215 قانونگذار بیان می کند که کلیه مجازاتهایی که حداکثر آنها تا دو سال حبس است به حبس تعزیری درجه شش تبدیل می شوند و حبس تعزیری درجه شش نیز در قانون جدید بیش از شش ماه تا دو سال بیان شده است ضمن اینكه در این تحقیق سعی بر آن می گردد با بررسی تحولات ناشی از درجه بندی مجازاتها در قوانین موضوعه ایران به ویژه قانون مجازات اسلامی سال 92 به تغییرات ناظر بر درجه بندی مجازاتها پرداخته و جایگاه تعزیرات در قانون جدید را مورد توجه قرار دهیم.
1-بیان مساله
مجازات تعزیر از ابتکارات دین مبین اسلام است، تعزیر یعنی کیفری که از حیث مقدار مشخص نیست و در مقابل حد است و در فقه بر کیفری اطلاق می شود که بر خلاف حد، شارع مقدس اندازه ای برای آن تعیین نکرده است.
از مفهوم برخی آیات در اسلام می توان مشروعیت تعزیر در اسلام را استنباط کرد از جمله آیه شریفه: ((والَّذینَ یُؤذونَ المُؤمِنینَ والمُؤمِنـتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبوا فَقَدِ احتَمَلوا بُهتـنـًا و اِثمـًا مُبینـا)) و آیه شریفه: ((اِنَّالَّذینَ یُحِبّونَ اَن تَشیعَ الفـحِشَةُ فِی الَّذینَ ءامَنوا لَهُم عَذابٌ اَلیمٌ))، همچنین مشروعیت تعزیر از آیات دیگری که به برخی مجازات های موقتی مجرمان اشاره دارند نیز قابل استفاده است.
تغییر مهمی که در قانون مجازات اسلامی 1392 به عمل آمده و از ابتکارات قانون جدید به شمار می رود درجه بندی مجازاتهای تعزیری می باشد که در ماده 19 مورد اشاره قرار گرفته است.
در این ماده مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم شده است که در هر یک از این درجات، انواعی از کیفرهای تعزیری پیش بینی شده است که در صورتیکه مجرم به هریک از آن ها محکوم شود در آن درجه جای خواهد گرفت و اگر مجازات جرمی در هیچ یک از درجات هشتگانه قرار نگیرد آن مجازات به عنوان مجازات درجه هفت محسوب خواهد شد و بدین ترتیب تمام مجازاتهای تعزیری در درجات هشتگانه جای خواهند گرفت و هیچ مجازات تعزیری خارج از این درجات قرار نخواهد گرفت.
2-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
تحقیق در این موضوع از دو جهت ضرورت دارد: از طرفی با پیشرفت روز افزون در سطوح مختلف جامعه جرایم جدیدی ظاهر شده اند که اکثر آن ها در قلمرو تعزیرات جای می گیرند بالطبع مجازات آن ها در این هشت درجه قرار می گیرد و حال آن که این جرایم قبل از انقلاب در درجه بندی و صحیح تر اینکه در طبقه بندی دیگری قرار می گرفتند و از طرفی دیگر درجه بندی مجازات تعزیری از ابتکارات قانون جدید می باشد و تحقیقی در این زمینه انجام نشده است. بدین ترتیب لازم است با تحقیقی مجزا جنبه های مختلف موضوع روشن شود.
3-اهداف تحقیق
1-بررسی چند درجه ای شدن مجازات تعزیرات در قانون مجازات اسلامی 1392 در تطبیق با تقسیم بندی سه گانه جرایم قبل از انقلاب (جنحه،جنایت،خلاف).
2-بررسی اصول و مبانی نظری چند درجه ای شدن مجازات تعزیرات در قانون مجازات اسلامی 1392 در تطبیق با اصول و مبانی نظری تقسیم بندی سه گانه جرایم قبل از انقلاب.
3-بررسی گستره درجه بندی مجازات تعزیرات در قانون مجازات اسلامی1392 در تطبیق با گستره تقسیم بندی سه گانه جرایم قبل از انقلاب.
4-بررسی تاثیری که درجه بندی شدن مجازات تعزیری بر مواد قانونی دیگر گذاشته است در تطبیق با تاثیری که تقسیم بندی سه گانه جرایم قبل از انقلاب بر مواد قانونی دیگر گذاشته است.
4-سوالات تحقیق
1-نوآوریها و چالشهای موجود در خصوص درجه بندی مجازاتها در قانون مجازات اسلامی مصوب 92 چیست؟
2-آیا تغییرات صورت گرفته در قانون مجازات جدید به نفع متهم و یا شاکی شده است؟
3-آیا تفاوتی از لحاظ تخفیف ,تعلیق و تعویق مجازاتها در قانون جدید وجود دارد؟
4-به طور کلی بررسی شود که تحولات ناظر بر درجه بندی مجازاتها در قوانین موضوعه ایران به ویژه قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 چگونه می باشد؟
5-فرضیه تحقیق
نوآوریها و چالشهای موجود در خصوص درجه بندی مجازاتها در قانون مجازات اسلامی مصوب 92 مناسب می باشد
در قانون مجازات جدید به نفع متهم و یا شاکی شده تغییرات مناسبی صورت گرفته است
قوانین در دوره های مختلف از لحاظ تخفیف ,تعلیق و تعویق مجازاتها متفاوت می باشد
تحولات ناظر بر درجه بندی مجازاتها در قوانین موضوعه ایران به ویژه قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 مناسب می باشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
در ساختار نظام حقوقی ایران ،برخی از شاخه های حقوق در نهایت برازندگی و باروری خودنمایی می کنند که شاخه حقوق مدنی از این جمله است و بزرگان و اندیشمندان این حوزه با آثار خویش عمده ترین و درخشان ترین ادبیات حقوقی کشور را تأمین نموده اند و آثار مزبور با بهره گرفتن از دستمایه عظیم حاصل از پژوهشهای ارزشمند فقیهان محقق و دستاوردهای حقوقدانان مجرب و با تکیه بر قانون مدنی شکل گرفته است.از میان مباحث حقوق مدنی نیز ،مباحث مربوط به قواعد عمومی حاکم بر قراردادها از آنجا که گستره ای عام دارد درخشندگی و اهمیت خاص دارد.بنابراین تحقیق هایی که جهت غنی تر نمودن مباحث مزبور و پرکردن خلأهای موجود درآن انجام می یابد نیز از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردار است.به همین جهت تحقیق خویش را بر محور یکی از مباحث قواعد عمومی قراردادها یعنی «آثار تعلیق در عقود و شروط»که در حقوق ایران،از طرفی با اجمال و ابهام روبرو است،و از طرف دیگر با بسیاری از مسائل مهم قواعد عمومی قراردادها مرتبط است، قرار دادیم .
آنچه كه من را ترغیب كرد تا این موضوع را مورد مطالعه قرار دهم اشاره استاد محترم راهنما در مورد آثار تعلیق بود كه پس از بررسیهای اولیه و مشورت با برخی اساتید دیگر ، ملاحظه نمودم مطالبی كه در ارتباط با این موضوع ارائه شده، جامع و دقیق نبوده و اغلب فقط به بررسی صحت و بطلان تعلیق در عقود و شروط پرداختهاند،و کمتر به آثار آن توجه شده است.
فصل اول :
کلیات تحقیق
در این فصل به ذکر بیان مسئله، ضرورت انجام تحقیق، اهداف پژوهش و سوالات و فرضیه های مربوط به پایان نامه و همچنین روش شناسی تحقیق پرداخته خواهد شد.
الف) بیان مسأله
عقد معلق در برابر عقد منجز قرار دارد. تعلیق عقد و شرط در حوزه فقه و حقوق دارای گستره فراوانی است و مطالب قابل ارائه، فراوان می باشد. با این وجود، تلاش بر این است که آثار تعلیق در عقود وشروط بحث شود و تا حدی که ممکن است به نظریات فقهای بزرگوار و حقوقدانان ارجمند اشاره گردد، بویژه مسائلی که کمتر به آنها پرداخته شده و یا به آنها توجه لازم نشده، مدنظر باشد و از مباحث تکراری و کم اهمیت پرهیز شود. در فقه و حقوق ایران برخی عقد معلق را کان لم یکن محسوب می دارند و برای عقد معلق اعتباری قائل نیستند. البته طرفداران این نظر در فقه بسیار زیادند . قانون مدنی نیز، دقیقاً تصریح نمی کند تعلیق موجب بطلان است و فقط در پارهای موارد :
عقد ضمان، نكاح و ایقاع طلاق را صریحاً و وقف را غیر صریح، بصورت معلق باطل معرفی كرده و نسبت به بقیه عقود نظری نداده است. قائلان به بطلان عقد معلق برای مبطل بودن تعلیق به چندین دلیل استناد میكنند كه تمامی آن ادله مورد انتقاد و مناقشه مخالفان قرار گرفته البته این استدلالها مبنی بر صحت عقد معلق و انتقادهای وارده در فقه امامیه مطرح گردیده است که حقوقدانان نیز به بررسی هر چه بیشتر این عقود و تاثیر آن پرداخته اند .
لذا در این پژوهش سعی خواهد شد، آثار عقد و شرط معلق از زمان وقوع عقد یا شرط تا بعد از وقوع معلق علیه با توجه به این دوره زمانی، مورد بررسی قرار گیرد و همچنین آثار تعلیق مورد بحث می باشد.
ب) ضرورت انجام تحقیق
مسایل مورد بررسی در این پژوهش همواره بعنوان سؤالات جدی و چالش برانگیز فقها و حقوق دانان ایران می باشد. بنابر این، تحقیق های انجام شده در این زمینه که جهت پر کردن خلاء های موجود در زمینه مذکور انجام می یابد نیز از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردار است. به همین جهت تحقیق خویش را بر محور یکی از مباحث قواعد عمومی قراردادها که از مسائل مهم قواعد عمومی قراردادها است بناء نهاده شده است.
ج) اهداف پژوهش
هدف اصلی این تحقیق بیان نظرات متعدد و گاه متفاوت فقها و حقوقدان پیرامون پژوهش حاضر و تاثیر آن در نظام حقوقی ایران و همچنین بررسی نقاط قوت و و ضعف قوانین مرتبط و ایرادات وارده و نظرات موافق و مخالف آن به همراه پاسخ دادن به سوالاتی که ذهن خواننده را به خودش جلب می کند. که منجزاً اهداف عبارتند از :
د) سؤالات تحقیق:
1- وضع فقهی تعلیق در عقود و شروط چگونه است ؟
2-ماهیت و قلمرو حق منتقل الیه چگونه است ؟
3-وضعیت حقوقی تصرفات قبل از وقوع معلقٌ علیه چگونه است ؟
4-آثار عقد و شرط در صورت تحقق معلقٌ علیه از چه زمانی است ؟
5-تاثیرات وقوع معلقٌ علیه بر عقد و شرط معلق چگونه است ؟
ه) فرضیههای تحقیق:
1- اکثر فقها تعلیق در عقود جزء در موارد خاص را باطل می دانند اما در شروط اعتقاد به صحت آن دارند.
2- در دوره تعلیق باید قائل به اعتبار موقت عقد و اعطای یک نوع حق خاص یا مقدماتی برای منتقل الیه باشیم.
3- قبل از وقوع معلقٌ علیه تصرفاتی که منافی حق منتقل الیه نباشد نافذ می باشد.
4- اصولاً آثار از زمان تحقق معلقٌ علیه جاری می شود .
5- در حقوق موضوعه و رویه قضایی ایران اصل بر پذیرش تاثیرات صحت تعلیق می باشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)