(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
ماشین سنكرون
ماشین سنكرون سه فاز، ماشینی دوار است متشكل از یک استاتور سه فاز كه سیم پیچ شده است و در شكافهای هسته با فواصل یكنواخت چیده شده كه مدار آرمیچری نامیده میشود.یک روتور با میدانی سیم پیچ كه در شكافهای هسته توزیع شده و دریک مدار تك فاز قرار گرفته تحریک نامیده میشود.استاتور و روتور بوسیله فضای هوا (فرمینگ هو) از هم جدا میشوند كه شكاف هوا نامیده میشود. اصل كار براساس پدیده اسنتاج الكترومغناطیسی می باشد. جریان مستقیم كه در میدان تحریک درجریان است، میدانی مغناطیسی ساكنی را تولید میكند. وقتی كه میدان تحریک می چرخد، حوزه مغناطیسی برای استاتور بعنوان یک حوزه مغناطیسی دوار ظاهر میشود كه در سطح تغییر میكند. با بیرون آمدن از قطبهای روتور، جریان (فلو) مغناطیسی، درون دندانه های استاتور جریان می یابد و مدار مغناطیسی بر روی یوغ استاتور بسته میشود.
كنداكتورهای استاتور، روی شیارهای استاتور قرار گرفته اند در عمقی كه یک میدان مغناطیسی متغیر درآن وجود دارد كه ولتاژ القاء شده طبق قانون لنز بدست می آید.فرمول(1-1)
درحالیكه φ فلوی عبوری را نشان می دهد.برای مصارف صنعتی ، تا جایی كه ممكن است ولتاژ باید سینوسی شكل باشد.براین اساس، كارهای ذیل انجام میگیرد 1-توزیع سیم پیچ در شیارهای بیشتری در قطب هر فاز2-.اتصال قسمت اكتیو هر كویل3- در مسیری كوتاهتر از هر قطب.
تعداد قطبهای یک ماشین سنكرون، براساس سرعت مكانیكی و فركانس الكتریكی در ماشینی كه آماده بهره
برداری است تعیین میگردد. سرعت سنكرونی یک ماشین سنكرون، همان سرعت در ماشینهایی میباشد كه بطور نرمال تحت شرایط یكنواخت و بالانس كار میكنند و با این فرمول داده میشود :فرمول (1-2)
در اینجا :
n = سرعت دور موتور در دقیقه
f = فركانس الكتریكی در هرتز
p = تعداد قطبها
بنابراین ماشینهای سنكرون توسط سرعت دواری (ریتینینگ) مشخص میگردند كه وابسته به فركانس شبكه ای است، آنها به هم متصل می باشند و عملا“ ثابت هستند، و سرعت سینكرونیزم نامیده میشوند
. دور نمائی از ژنراتور
ژنراتور كه براساس قرارداد طراحی شده ، ماشینی است دارای سیستم خنك كننده هوا، با یک جفت قطب با روتور سیلندری ، كه تهویه آن بصورت مدار بسته توسط مبدلهای حرارتی هوا به آب انجام میگیرد كه در قسمت پائین پوسته استاتور جای گرفته است. (شكل 1 را ببینید). یک فرورفتگی كوچك به عمق تقریبی هزار میلیمتر مسیر هوای خنك را كامل مینماید. ژنراتور توسط روتور به توربین گازی V94.2 متصل شده است.
استاتور:اجزای اصلی استاتور عبارتند از :
1)پوسته
2)ورقه های هسته شامل سیم پیچ
اتصال قسمتهای انعطاف پذیر هسته استاتوردر پوسته
پوسته:پوسته كه از فولاد ساخته شده ، شیار افقی است كه در بالا و ته به دو نیمه مساوی تقسیم شده است. ورقه های هسته، اولین باندول ایجاد شده است كه در نیمه پائینی پوسته گذاشته میشود و سپس
نیمه بالایی با پیچ روی آن محكم میگردد. هر دو قسمت ، نیروها را به فونداسیون انتقال میدهند و جریان هوای خنك را هدایت میكنند. برای این منظور آخر، سرپوشهایی در انتهای آنها بكار میرود. سرپوش بیرونی ، مدار جریان خنك ژنراتور را از اطراف جدا می سازد، و سرپوش داخلی، محفظه ها را قبل و بعد از فن مجزا میكند (یعنی قبل از مكش و بعد از فشار)
آموزش و یادگیری زباندوم همواره مورد توجه بوده است اما گسترش روابط کشورها و نیاز به برقراری ارتباط بیش از پیش این حوزه را مورد توجه پژوهشگران قرار داده است. متخصصان امر آموزش زبان در تمام کشورها به دنبال یافتن شیوههای جدید برای آموزش زبان و بهکارگیری مواد آموزشی کاربردیتر هستند. یکی از شیوههای بسیار کارآمد برای جمع آوری اطلاعات در این زمینه تحلیل خطاست. تحلیل خطا به عنوان ابزاری ارزشمند برای شناسایی نقاط ضعف و قوت زبان آموزان همواره مورد توجه معلمان و محققان حوزة آموزش زبان بوده است. خطاها میتوانند نشاندهندۀ روند یادگیری زبان توسط زبانآموزان باشند، در واقع اگر خطایی نباشد یادگیری زبانی رخ نداده است (شانلینگ،1124:2012). با بهره گرفتن از تحلیل این خطاها میتوان کاستیهای موجود در کتابهای آموزش زبان و شیوههای آموزش را شناسایی و بر طرف کرد و مواد آموزشی کارآمدتری را گردآوری نمود. در سالهای اخیر به دلیل گسترش روابط تجاری و فرهنگی ایران و چین، یادگیری زبان فارسی از سوی این افراد بسیار مورد توجه قرار گرفته است، و زبانآموزان زیادی از این کشور، به منظور یادگیری زبان فارسی به مراکز آموزش زبان فارسی در ایران وارد شدهاند. اما از آنجایی که زبان فارسی و چینی از دو خانواده زبانی مجزا هستند یادگیری زبان فارسی برای این زبانآموزان بسیار دشوار است. در واقع زبان فارسی از خانواده زبانهای هندواروپایی و زبان چینی متعلق به شاخهای از خانوادههای زبان چینی-تبتی و یک زبان نواختی است (حسینی،2109:1393). تحلیل و بررسی خطاهایی که این زبانآموزان هنگام یادگیری زبان فارسی مرتکب میشوند میتواند به ما در شناسایی نقاط ضعف این گروه از زبانآموزان و تهیه و تدوین کتابهای آموزشی متناسب با نیازهای آنها کمک کند. برای این منظور در پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی خطاهای نوشتاری فارسیآموزان چینیزبان پرداخته میشود.
1-2 بیان مسئله
یادگیری زبان دوم یک فرایند پیچیده است که هیچگاه خالی از اشکال و خطا نیست. در واقع زبانآموزان در جریان یادگیری و تولید زبان دوم در هر مرحله نسبت به دانشی که از زبان مقصد پیدا کردهاند، درباره آن زبان فرضیهپردازی میکنند. این فرضیهها در ابتدا نادرست هستند زیرا زبانآموزان دانش کافی نسبت به زبان مقصد ندارند و از قاعدهها و محدودیتهای آن آگاه نیستند. اما نکتة حائز اهمیت این
است که این خطاها نشاندهنده نظام زبانی رو به رشد و در حال تکامل زبانآموز است. این نظام هم ویژگیهای زبان مبداء و هم ویژگیهای زبان مقصد را در خود دارد. دانشمندان مختلف از اسامی مختلفی برای نامیدن این نظام استفاده کردهاند که کموبیش به هم شباهت دارند. به عنوان مثال سلینکر[1](1972) آن را زبان بینابینی میخواند در حالی که کوردر[2](1971) آن را گویش فردی، و نمسر[3](1979) آن را نظام تقریبی مینامد. اما نکتهای که هر سه به آن اشاره دارند این است که نظام زبانی زبانآموز، نظام زبانی مستقلی است که دارای ویژگیهایی هم از زبان مبداء و هم از زبان مقصد است؛ همین مسئله موجب بروز خطا، هنگام برقراری ارتباط به زبان مقصد میشود. در خلال دهة 1950 و با روی کار آمدن شیوة شنیداری-زبانی[4] در تدریس زبان خارجی، زبان به منزلۀ مجموعهای از عادتها در نظر گرفته شد که باید از طریق تکرار و تقلید آموخته شود. در این شیوه مدرس زبان باید الگوهای صحیح زبان مقصد را در اختیار زبانآموز قرار دهد تا وی با تکرار و تمرین زیاد شکل صحیح آن الگوها را بیاموزد. در این شیوه خطاها به عنوان عادتهای بد زبانی در نظر گرفته میشوند که باید به هر قیمتی از بروز آن ها جلوگیری کرد. اما با ظهور شیوة زایشی-گشتاری[5] در آموزش زبان رویکردها نسبت به خطاهای زبانآموزان کاملا تغییر کرد. دیگر خطاها نه تنها آفت زبان در نظر گرفته نمیشدند، بلکه نشانههایی بودند از نظام زبانی جدیدی که در ذهن زبانآموز نسبت به زبان مقصد در حال شکلگیری بود. در حقیقت با این رویکرد جدید به زبان، خطاها همچون ابزاری هستند که میتوانند کاستیهای شیوة تدریس و موارد و زمینههای مشکلزا برای زبانآموز را به خوبی نشان دهند. به همین دلیل خطاها برای معلمین و آموزشدهندهگان همیشه جالب توجه بودهاند، زیرا نشاندهندة موثر بودن یا نبودن شیوههای آموزشی آن هاست. بعلاوه این خطاها میتوانند مبنای طراحی سرفصلهای آموزشی قرارگیرند به این صورت که مطالب سختتر بعد از مطالبی قرارگیرند که برای زبانآموز آسانترند. از این خطاها حتی میتوان در آزمونسازی نیز بهره برد. این خطاها میتوانند به عنوان گزینههای نادرست در سؤالات چهارگزینهای مورد استفاده قرارگیرند. اما نکتهای که نباید فراموش کرد این مطلب است که خطاها در صورت عدم تصحیح همچون مانعی بر سر جریان یادگیری عمل میکنند و میتوانند فرایند یادگیری را کند کنند. بنابراین شناسایی و تلاش در جهت رفع خطاها بسیار ضروری به نظر میرسد. از این روی در این پژوهش سعی شده است که با بررسی چندین انشای نوشتهشده توسط فارسیآموزان چینیزبان خطاهای نوشتاری آن ها شناسایی، طبقهبندی و خطاهای پربسامد مشخص گردند. این زبانآموزان در مراکز آموزش زبان فارسی در ایران و در مقطع پایه و پیشرفته مشغول به تحصیل هستند.
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش
تحلیل خطا نه تنها برای کسانی که در زمینه آموزش زبان فعالیت میکنند حائز اهمیت است، بلکه برای خود زبانآموزان نیز بسیار مهم است، زیرا با شناسایی و کمک به از بین بردن این خطاها میتوان هم شیوههای تدریس و هم شیوههای یادگیری زبان دوم را بهبود بخشید. کوردر(1967) تحلیل خطا را برای سه دسته از افراد مهم میداند: برای محققان و یا زبانشناسان، برای معلمان و همچنین برای خود زبانآموزان. او (همان:25) درباره اهمیت تحلیل خطاها مینویسد:
“… تحلیل خطاها از سه جنبه دارای اهمیت است. نخست برای معلمان اهمیت دارد، زیرا اگر به روش نظاممندی آن ها را بررسی کنند درمییابند که زبانآموزان تا چه حد به هدف مورد نظر نزدیک شدهاند و در نتیجه چه بخشهایی هنوز برای یادگیری باقی مانده است. دوم، آن ها شواهدی از چگونگی یادگیری زبان را در اختیار محققان قرار میدهند و اینکه زبانآموز در جریان یادگیری زبان دوم از چه شیوههایی استفاده میکند. و سوم از این جهت مهماند که خطاها ابزاری هستند که زبانآموزان برای یادگیری زبان از آن استفاده میکنند.” در زمینه آموزش زبان، برنامهریزی سرفصلهای آموزشی اهمیت زیادی دارد، به این ترتیب که مطالب سختتر باید پس از مطالب آسانتر آموزش دادهشوند. با تحلیل خطاها میتوان حوزههای مشکلزا برای زبانآموزان را پیدا کرد و با برنامهریزی مناسب و تاکید بیشتر بر آن ها، این مشکلات را برطرف نمود. علاوهبراین پس از آموزش مطالب در کلاسهای آموزش زبان آنچه که اهمیت فراوانی دارد ارزیابی مطالب آموزش داده شده است. این ارزیابی باید به وسیله یک آزمون مناسب انجام شود. اما تهیه و تدوین یک آزمون مناسب کار آسانی نیست به ویژه اگر این آزمون به شیوه آزمونهای چندگزینهای باشد. اما تحلیل خطاها در این مورد نیز میتواند بسیار کارآمد باشد زیرا میتوان از همان خطاهایی که زبان آموزان در آزمونهای قبلی مرتکب شدهاند به عنوان گزینههای نادرست در یک سوال چهارگزینهای استفاده کرد.
1-4 اهداف پژوهش
امروزه با گسترش ارتباط میان جوامع مختلف و نیاز به برقراری ارتباط، آموزش زبان به شکل گستردهای مورد توجه قرار گرفته است. تهیه و تدوین مطالب آموزشی و بهبود شیوههای آموزش میتواند تا حدود زیادی آموزش و یادگیری زبان را تسهیل کند. برای این منظور شناسایی و دستهبندی خطاهای زبانآموزان و معرفی حوزههایی که بیش از همه برای این زبانآموزان مشکلساز است میتواند به ما در بهبود شیوههای آموزش و گردآوری مطالب درسی کمک کند. بنابراین در این پژوهش سعی شده است با بررسی خطاهای نوشتاری زبانآموزان چینی و دستهبندی آن ها، حوزههایی که بیش از همه برای این زبانآموزان دشوار است را مشخص نموده و علل به وجود آورده آن ها را بررسی کنیم.
بیان مسأله
وفای به عهد، از صفاتی است که، همواره مورد تأکید و تحسینِ تمام ادیان الهی، از ابتدای خلقت آدمی بوده و هست، تا جاییکه، دین مبیّنِ اسلام، وفاداری به عهد و پیمان را از واجباتِ فعل آدمی به حساب آورده است، و پیامبران و امامان معصوم (ع) احادیث زیادی در این خصوص فرمودهاند، که همگی از اهمیّت و ضرورتِ وفاداری به عهد و پیمان، حکایت دارد، وجوبِ وفای به عهد، نه تنها از لحاظ بُعد مذهبی و عبادی، دارای اهمیّت است، بلکه، جمیعِ عقلاء در تمام اقوام و ملل، آن را مورد پذیرش قرار دادهاند و بر انجام آن، اتفاقنظر دارند.
از بین مخلوقاتِ خداوندِ متعّال، بشر موجودی است که، در طول حیاتش تا به امروز، براساس نیازهایی که محتاج آنها بوده، سعی و تلاش نموده تا در جهتِ بهتر شدن زندگیاش، بتواند به نحو احسن، نیازهای خود را برآورده و زندگی راحت و بیدغدغهای برای خود رقم بزند و در راستای رفع این نیازها و ضروریاتِ زندگی، به این مهم پی برده که این امکان که فرد بتواند در اجتماع، مستقلأ تمامِ نیازهایش را برآورده کند و در رفعِ نیازهایش، متکی به همنوعان خود نباشد، ممکن نیست، پس درگام نخست، انسان به این فکر فرو میرود که برای تحقق رفاه و بهبود سطح زندگی خویش، به دارایی خود بیفزاید، و این امر مستلزم انجامِ معاملات و داد و ستد با دیگران است.
امروزه، سطح معاملات و داد و ستد در بین مردم، به حدی افزایش یافته است که، به جرأت میتوان اظهار نمود، حتی اگر، سازمان یا نهادی، جهت آمارگیری معاملاتی که در روزانه، انجام میگیرد، شکل گیرد، توانایی شمارش آن را نخواهد داشت، به ویژه، وقتی، انجام معاملات از طریقِ وسایل پیشرفتة مدرن یا تکنولوژی جدید صورت میگیرد، در همین راستا، فروش برخی از محصولاتِ تبلیغاتی به نحوی است که، ابتدا، مشتری باید، ثمن مبیع را تأدیه نماید، سپس، کالا، بعد از مدتی در اختیار مشتری قرار میگیرد، (این معاملات شبیه بیع سلم یا سلف در فقه است)، در اینگونه، معاملات، خریدارِ نیازمند، یا باید به صرفِ اعتبارِ فروشنده، اعتماد کند و پول را به وی پرداخت نماید یا اینکه، از فروشنده، رسید یا سندی که مبیّن تعهّد اوست، از وی دریافت کند، در خیلی از معاملات و عقود، دریافت رسید از فروشنده امکان پذیر نیست، (خصوصأ زمانیکه، فروشنده در نقطة دیگری از محل اقامت خریدار قرار دارد یا در شهر دیگری است)، حال، چنانچه، خریدار پول را در اختیار فروشنده نهاد، امّا، فروشنده از تسلیم کالا، امتناع نمود، بحث وفای به عهد مطرح می شود؛ یا در فرضِ دیگری، شخصی مبلغی را به دیگری پرداخت می کند و مدعی می شود آن را قرض یا ودیعه، عاریه و… داده است، امّا، با وجودِ قبول گیرنده به دریافتِ وجه، گیرنده، مدعی پرداختِ دینِ دهنده می شود، به عبارتِ دیگر، هردو به قبض و اقباضِ وجه، متفقالقولند، امّا، در عنوانِ
تسلیم، اختلاف دارند، به نحویکه، دهنده، عنوان و جهتِ تسلیم را امانت یا قرض و… میداند، امّا،گیرنده، تسلیم را وفای به عهد و پرداختِ دین میداند، مادة 265 ق.م. به صورت مبهم و مجمل به این موضوع پرداخته است، از یک سو، مادة مذکور را به نحوی به کار برده است که فرضِ وجود دین یا نهادِ وفای به عهد نیز، از آن استنباط نمیگردد و صرفأ به رایگان نبودنِ مالِ تسلیم شده یا وجه پرداختی اشاره کرده است، از سوی دیگر، مادة مذکور را، ذیلِ عنوانِ مبحث «وفای به عهد» گنجانده است که هر ذهنِ متعارفی را به سوی وفای به عهد یا ایفای تعهّد میکشاند و از آن، پرداختِ دین را استنباط می کند.
شاید با نگاهی اجمالی به عنوانِ این پژوهش، «تحلیل مادة 265 قانون مدنی در فقه امامیه و حقوق ایران با تأکید بر رویه قضایی» اولین چیزی که به ذهنِ خواننده متبادر میگردد، این است که دیگر بار، یکی از مباحثِ تکراری حقوق مدنی که حقوقدانان در خصوص آن، نظرات متفاوتی ارائه نموده و هیچگونه اتفاقنظری نیز وجود ندارد، مطرح گردیده و نگارندة این پژوهش، قصد بیانِ نظراتِ مختلف و در نهایت ادامة بحثهای تمام ناشدنی را دارد، اما هدف نگارنده از انتخاب این موضوع، و روش بیان مطالب، با تمام نوشتههای دیگر در این خصوص، متفاوت خواهد بود، بدین توضیح که، در راستای کاربردی کردنِ مباحث حقوقی و اجتناب از بیانِ صرف نظریات و تئوریها، قصد داریم، موضوع مادة265 قانون مدنی را با نگرشی کاملاً متفاوت، یعنی رویکردی عملی و در چارچوبِ رویه قضایی مطرح نمائیم.
یکی از بحث برانگیزترین موادِ قانون مدنی، مادهی 265 است که، علیرغم گذشت سالیان متمادی از تاریخ تصویب این ماده و مدلول آن، مسألهای است که همچنان در سطح دکترین و رویه قضایی، محل بحث و اختلاف است، این در حالی است که، به جرأت میتوان گفت: اگر ماده 265 ق.م را کاربردیترین موادِ قانون مدنی ندانیم، حداقل از مباحثی است که به طور قابل توجهی، کاربردی و مبتلابه بوده، و نمیتوان، وجود اختلاف در آراء صادره از محاکم در خصوص این ماده را انکار نمود، لازم به توضیح است، برخلاف سایر دعاوی از قبیل (دعوی خلع ید، الزام به تنظیم سند رسمی، ابطال سند و…) که دارای عنوان خاصی است، آرایی که درخصوص مادة 265 ق.م. صادر می شود، فاقد شناسنامه و عنوان است، لذا همین امر جهت دسترسی به آراء صادره و بررسی آنها، موجب تکلّف و دشواری است، امّا میتوان اذعان داشت که، دادگاهها موضوعِ مادة 265 ق.م را تقریبأ تحت عنوان «مطالبهی وجه» مورد رسیدگی قرار میدهند.
مادهی 265 ق.م، در جلد اوّل قانون مدنی(کتاب اموال)، از باب اول (عقود و تعهّدات به طورکلی) از قسمت دوم (در عقود و معاملات و الزامات) از کتاب دوم (در اسباب تملّک) در فصل ششم که تحت عنوان (سقوط تعهّدات) است (مواد 264 تا 300 ق.م) به عنوان اولین ماده، ذیل مبحث اول (وفای به عهد) ذکرشده است، برای اینکه به تحلیل و بررسی دقیق مادة مزبور بپردازیم، مستلزم این امر است که، گریزی به موارد سقوط تعهّدات داشته باشیم، همچنین با توجه به اینکه، بخش اعظم حقوق تعهّدات از قانون مدنی فرانسه اقتباس گردیده، به عنوان منبع اصلی، نگاهی هم به موارد سقوط تعهدات آن کشور، بررسی و تفاوت آن با قانون ایران خواهیم داشت، در لابلای این کاوش، به مسائل فقهی و قانون مدنی مصر و موارد سقوط تعهّدات آن کشور اسلامی توجه داریم.
سپس در ادامه، بررسی آنچه لازم و ضروری است، تحلیل و تفسیر ماهیّت «وفای به عهد» است، همچنین نظرات مختلفی که توسط حقوقدانان فرانسه، مصر، فقها و حقوقدانان کشورمان در ماهیّت این امر مطرح گردیده است، را مورد بررسی و نقد قرار میدهیم، زیرا بحث و نتیجه گیری در خصوص مادهی 265 ق.م، مستلزم احراز ارادهی قانونگذار از وضعِ این ماده، ذیل عنوان وفای به عهد است.
باید از متروی تهران به عنوان پایلوت و محور حمل و نقل شهری تهران یاد کرد. بر اساس این طرح تا افق ۱۴۰۴،۴۶۰ کیلومتر در ۱۵ خط سیستم ریلی باید در تهران احداث شود که ۳۸۰ کیلومتر آن درون شهری خواهد بود.در بخش اتوبوسرانی ۴۰۰ خط با حضور ۱۱ هزار دستگاه با ظرفیت جابجایی ۲۲ درصدی سفرهای درون شهری و توسعه ۱۵۰ کیلومتری خطوط تندرو به همراه ۱۲ پایانه چند منظوره درون شهری باید احداث شود. تحقق اهداف درج شده در طرح جامعه ترافیک به یقین تهران را دارای حمل و نقل پیشرفته شهری خواهد نمود و این ایده ای است که اکنون به جدیت از سوی شهرداری تهران دنبال می شود. تاکید بر راه اندازی زمان بندی شده پروژه هایی چون تونل توحید را باید در همین راستا تلقی کرد.
با گسترش پدیده شهر نشینی، حمل و نقل در شهرها ابعاد گسترده ای به خود گرفته و پاسخگوی نیازهای ترافیکی مردم در سطح شهرها نیست.
این امر در شهرهای متوسط و بزرگ دنیا بیشتر نمود داشته و استفاده از سیستم های حمل و نقل عمومی جهت جابجایی مردم ، امری ضروری به نظر می رسد. آنچه مسلم است توسعه شبکه حمل ونقل شهری د رکلا نشهر های ایران هم به عنوان مهمترین چالش شهری مطرح بوده است و تهران به عنوان سرآمد کلا نشهرهای ایران، نیاز به راهکارهای اجرایی و تسریع در توسعه شبکه حمل و نقل شهری دارد. افزایش قابل توجه زمان جابجایی، افزایش تصادفات، آلودگی هوا و نزدیک شدن میزان آلودگی هوا به مرزهای تهدید سلا مت انسانی، از تبعات سیستم حمل ونقل ناپایدار در مناطق شهری است.
اما به راستی چگونه می توان به سیستم حمل ونقل پایدار دست یافت؟! به طور حتم پایداری، تنها با ایجاد تغییرات در طراحی، الگوهای استفاده و مدیریت وسایل نقلیه حاصل نمی شود بلکه باید تغییراتی در نحوه تفکر نسبت به شناخت و ارزشیابی راهکارهای ممکن برای حل مشکلا ت حمل ونقل ایجاد شود. یک سیستم حمل ونقل پایدار نیازمند فعالیت هایی پیش از کنترل آلودگی هوا، ترافیک یا کاهش مصرف سوخت است و بررسی ها نشان داده است که هیچ راه حل منفردی برای حل مشکلا ت پیچیده و حمل و نقل وجود ندارد و رفع چنین مشکلی نیازمند یک سازوکار جامع و پویا و قابل اطمینان است.
مدیریت پایدار حمل و نقل اثرات توسعه حمل و نقل را برای کارایی اقتصادی، موضوعات زیست محیطی، مصرف منابع، کاربری اراضی و عدالت اجتماعی مورد توجه قرار می دهد و به کاهش اثرات زیست محیطی، افزایش بازدهی سیستم حمل و نقل و بهبود زندگی اجتماعی کمک می کند و هدف آن سیستم، افزایش کارایی و جابجایی کالا ها، خدمات وافراد با حداقل مشکلا ت دسترسی است.
واقعیت این است که وضعیت جابجایی مردم در دنیای پرهیاهوی امروز مطلوب نیست و بدون انجام اقدامات اصلا حی و پیشگیرانه بدون شک در آینده نزدیک تبدیل به یک بحران خواهد شد. لذا هم کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه ناگزیر به حرکت به سوی مدیریت پایدار حمل و نقل هستند و برای حل معضلا ت عدیده ترافیکی درشهرها باید مبانی و اصول حمل و نقل پایدار را به عنوان مرکز ثقل برنامه های آتی حمل و نقل مد نظر قرار دهند.
ضرورت استفاده از سیستم های حمل و نقل هوشمند در مدیریت شهری تهران بزرگ
امروزه با توسعه روزافزون علم مهندسی ترافیک در دنیا روشها و ابزارهای بسیاری برای مقوله مدیریت ترافیک ایجاد شده است. سیستم های حمل و نقل هوشمند یکی از این ابزارهاست .
سیستم های حمل و نقل هوشمند مفهومی نو در عرصه مهندسی ترافیک است که نقش بسیار مهمی در امنیت و پویایی حمل و نقل به عهده دارد. این سیستم ها باعث افزایش کارآئی شبکه حمل و نقل و ترافیک گردیده است که با گسترش آن در مدیریت شهری تهران می توان بسیاری از مشکلات حمل و نقل را مرتفع نمود.
توزیع اقتصادی بار[1] یکی از موضوعات مهم در زمینه مدیریت و بهره برداری سیستمهای قدرت به شمار میرود. هدف از توزیع بهینه یا اقتصادی بار در واقع تخصیص تولید بین واحدهای در مدار سیستم (فعال) میباشد به نحوی که همزمان با تامین تقاضای بار، حدود تولید، نواحی کار ممنوع، سایر محدودیتهای نیروگاهها در نظر گرفته شده و با لحاظ تلفات شبکه انتقال، کل هزینه تولید در هر بازه زمانی و برای شرایط بار پیش بینی شده، حداقل گردد [1].
امروزه با توجه به روند رو به رشد بار و بالا بودن هزینه های تولید انرژی الکتریکی، افزایش تقاضای انرژی الکتریکی و محدودیت در نصب واحدهای جدید نیروگاهی، نیاز به بهره برداری بهینه از واحدهای موجود در جهت کاهش هزینه های بهره برداری به شدت احساس می شود.
مسئله توزیع اقتصادی بار هنگامی مطرح است که واحدهای موجود در مدار، معلوم بوده و بخواهیم ببینیم که برای تامین بار مورد نیاز شبکه و ذخیره چرخان مورد نیاز، هر یک از واحدهای موجود در مدار چه توانی را تولید کنند تا هزینه سوخت کل واحدها حداقل شود. اما باید توجه داشت که در شبکه واقعی، همواره بار مورد نیاز شبکه در حال تغییر است. لذا باید تعیین شود که بهتر است که چه ترکیبی از واحدها در مدار قرار گیرند تا علاوهبر تامین بار مورد نیاز شبکه در کلیه مراحل دوره زمانی مورد مطالعه، در پایان دوره مورد نظر خط مشی بهینه حاصل گردد.
یکی از مهمترین مسائل روز بهینهسازی تولید انرژی، تعیین نحوه آرایش نیروگاهها جهت تولید بار مصرفی در یک دوره کوتاه مدت (معمولا 24 ساعت) است که از آن به عنوان مسئله مشارکت نیروگاهها[2] یاد می شود. این مسئله به دلیل حجم زیاد محاسباتی و وسعت ابعاد در زمره مسائل دشوار قرار میگیرد. مسئله توزیع اقتصادی بار به عنوان زیر مجموعه مسئله مشارکت نیروگاهها میباشد.
توزیع اقتصادی بار به صورت یک مسئله بهینهسازی با هدف حداقلکردن تابع هزینه سوخت نیروگاههای بخاری بیان می شود.
تابع هزینه سوخت با توجه به محدودیتهای در نظر گرفته شده برای مسئله به صورت مدلهای ریاضی گوناگونی مطرح می شود. در مسائل توزیع اقتصادی بار اولیه، این تابع هزینه سوخت به صورت یک تابع درجه دوم[3] مدل شده است و تنها محدودیتهای تامین تقاضای بار و حدود تولید در نظر گرفته می شود.
بعدها با اضافه شدن توربینهای بزرگ به نیروگاهها، مدل تابع هزینه سوخت از یک معادله درجه دوم پیوسته به یک تابع مرکب چند جملهای و غیرمحدب[4] تبدیل شد. در توربینهای بخار بزرگ، شیرهای حرارتی به ترتیب با افزایش توان تولیدی ژنراتورها باز میشوند. هنگامی که شیری در ابتدا باز می شود به علت زیاد شدن سریع تلفات دریچه بخار، نرخ افزایشی حرارتی به صورت ناگهانی زیاد می شود. این مدل به خاطر در نظر گرفتن قید شیر بخار[5] در تابع هزینه سوخت ناهمواریهایی را به وجود میآورد.
1-2 بررسی سوابق تحقیق
تاکنون مطالعات و تحقیقات مختلفی برای حل مسئله توزیع اقتصادی بار انجام شده است. به طور کلی روشهای حل موجود را میتوان در سه دسته کلی زیر جای داد:
دسته اول: روشهای تحلیلی ریاضی
روشهای تحلیلی و محاسباتی ریاضی و تکنیکهای رایج در یافتن نقطه حداقل توابع که اکثر آنها بر مبنای گرادیان و مشتقگیری میباشند از قبیل روش مرحله ای تکرار لامبدا، روش گرادیان، روش نقطه بهینه، عامل مشترک و ….
مزیت این روشها فراوانی روشهای اثبات شده آنها و رسیدن به جواب بهینه ریاضی است. ولی این روشها در حالتی که تابع هدف غیرخطی و یا مشتقپذیر نباشند، در یافتن نقطه بهینه دچار مشکل میشوند. بنابراین در حالتی که تابع هزینه سوخت را با در نظر گرفتن قید شیر بخار مدل میکنیم استفاده ز این روشها مناسب نیست.
در [2]،Papageorgiou از روش برنامه ریزی غیرخطی[6] در حل مسئله ED استفاده کرده است. تابع هزینه سوخت به صورت یک تابع درجه دوم مدل شده است. محدودیتهای نواحی ممنوعه[7] که منجر به ناپیوستگی تابع هزینه سوخت می شود نیز در این مقاله در نظر گرفته شده است. برای فایق آمدن بر این محدودیت نویسنده از تکنیک تبدیل به نقاط صحیح[8] و پیوسته استفاده کرده است.