وبلاگ

توضیح وبلاگ من

ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ رﻓﺘﺎر دﯾﻮار ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی-سمینار عمران سازه با فرمت ورد

 دانلود متن کامل پایان نامه

 

 

 

 

 

داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ

 

 

 

واﺣﺪ ﺗﻬﺮان ﺟﻨﻮب داﻧﺸﮑﺪه ﺗﺤﺼﯿﻼت ﺗﮑﻤﯿﻠﯽ

 

 

 

ﺳﻤﯿﻨﺎر ﺑﺮای درﯾﺎﻓﺖ درﺟﻪ ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﯽ ارﺷﺪ “M.Sc” ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﻋﻤﺮان  ﺳﺎزه

 

 

 

ﻋﻨﻮان :

 

 

 

ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ رﻓﺘﺎر دﯾﻮار ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی

 

 

 

 

 

اﺳﺘﺎد راﻫﻨﻤﺎ :

 

 

 

دﮐﺘﺮ ﻓﺮﯾﺒﺮز ﻧﺎﻃﻘﯽ اﻟﻬﯽ

 

 

 

 

 

 

 

ﻧﮕﺎرش:

 

 

 

ﺳﻤﯿﻪ ﺣﺮآﺑﺎدی ﻓﺮاﻫﺎﻧﯽ

 

 

 

دانلود رایگان فهرست و فصل اول

 

 
 
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
 
 
ﭼﮑﯿﺪه:
 
 
اﯾﻦ ﮔﺰارش اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ از ﻋﻤﻠﮑﺮد دﯾﻮارﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی ﺗﺤﺖ اﺛـﺮ ﺑـﺎر ﻟـﺮزه ای و ﻃﺮاﺣـﯽ ﻟـﺮزه ای آن را اراﺋـﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ. دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی ﺑﺤﺚ ﺷﺪه در اﯾﻦ ﮔـﺰارش ﺑـﻪ ﻣﻨﻈـﻮر ﺗـﺎﻣﯿﻦ ﻣﻘﺎوﻣـﺖ ﺟـﺎﻧﺒﯽ و ﺳـﺨﺘﯽ ﺳﺎزهﻫﺎی ﻓﻮﻻدی ﺑﮑﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. آﻧﻬﺎ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﮐﺎراﯾﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﯽ در ﺑﺎزﺳﺎزی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑـﺘﻦ ﻣـﺴﻠﺢ و ﻓﻮﻻدی ﻣﻮﺟﻮد دارﻧﺪ. در ﺳﺎل 1970 ﻣﻬﻨﺪﺳﯿﻦ ﺳﺎزه، دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﯿـﺴﺘﻢ ﻣﻘـﺎوم ﺑﺎرﺑﺮ ﺟﺎﻧﺒﯽ ﺑﺮای ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﺎ ﻟﺮزهﺧﯿﺰی ﺑﺎﻻ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﺎﻟﯿﻔﺮﻧﯿﺎ و ژاﭘﻦ ﺑﮑﺎر ﺑﺮده اﻧﺪ.
 
اﺑﺘﺪا، ﺗﻌﺪادی از ﺳﺎزهﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﮐﻪ دﯾﻮار ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی در آن ﺑﮑﺎر رﻓﺘﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﺪهاﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﺧﻼﺻـﻪای از رﻓﺘـﺎر دﯾـﻮار ﺑﺮﺷـﯽ ﻓـﻮﻻدی ﺗﺤـﺖ ﺑﺎرﭼﺮﺧـﻪای در آزﻣﺎﯾـﺸﮕﺎه ﺑـﻪ ﻫﻤـﺎن ﮐﯿﻔﯿـﺖ زﻟـﺰهﻫـﺎی ﮔﺬﺷـﺘﻪ اراﺋﻪﺷﺪهاﺳﺖ. در اداﻣﻪ در ﮔﺰارﺷﯽ، آﺋﯿﻦ ﻧﺎﻣﻪ(ﮐﺪﻫﺎی) ﺟﺎری ﺗﻬﯿﻪ ﺷﺪه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻓـﻮﻻدی اراﺋﻪﺷﺪه اﺳﺘﻮ ﻓﺎﮐﺘﻮرR و ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻃﺮاﺣﯽ ﺑﺮای دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺷﺪه اﺳﺖ.

پایان نامه

 

ﮔﺰارش ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺷﺎﻣﻞ ﯾﮏ ﻓﺼﻞ از ﻃﺮاﺣﯽ ﻟﺮزهای دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷـﯽ ﻓـﻮﻻدی اﺳـﺖ.در ﺻـﻮرﺗﯿﮑﻪ ﻓﺮآﯾﻨـﺪ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻄﺎﺑﻖ آﻧﭽﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﮑﺎر رود، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺷـﮑﻞ ﭘـﺬﯾﺮی ﺑﯿـﺸﺘﺮ، اﻗﺘـﺼﺎدیﺗـﺮ و ﻋﻤﻠﮑـﺮد ﻟـﺮزهای ﺑﻬﺘﺮی را ﻧﺘﯿﺠﻪ دﻫﺪ و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺗﻌﺪادی از ﺳﯿﺴﺘﻢﻫﺎی دﯾﻮار ﺑﺮﺷـﯽ ﻓـﻮﻻدی ﮐﺎرآﻣـﺪ و اﻗﺘـﺼﺎدی ﺑﻬﻤـﺮاه ﺟﺰﯾﯿﺎت ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺷﺪه اﺳﺖ.
 
 
ﻣﻘﺪﻣﻪ:
 
 
از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﭼﻨﺪ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﺟﺬب و ﺗﺤﻤﻞ ﺑﺎرﻫﺎی ﻧﺎﺷﯽ از زﻟﺰﻟـﻪ و ﺑـﺎد ﺑﺎﺷـﺪ وﺟـﻮد ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮ ﺟﺎﻧﺒﯽ ﻣﻘﺎوم در آن ﺿﺮوری ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻋﻮاﻣﻞ دﺧﯿﻞ در اﻧﺘﺨﺎب ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎرﺑﺮ ﺟـﺎﻧﺒﯽ ﺑﺨﺼﻮص، از ﻣﻼﺣﻈﺎت ﻣﻌﻤﺎری و زﯾﺒﺎﯾﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺗﺎ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣـﯽ ﺑﺎﺷـﺪ. از ﻣﺘـﺪاوﻟﺘﺮﯾﻦ ﺳﯿـﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم ﺑﺎرﺑﺮ ﺟﺎﻧﺒﯽ در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪ ﻣـﯽ ﺗـﻮان ﺑـﻪ ﻗﺎﺑﻬـﺎی ﺧﻤـﺸﯽ، ﻗﺎﺑﻬـﺎی ﻣﻬﺎرﺑﻨـﺪی ﺷـﺪه، دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻟﻮﻟﻪ ای اﺷﺎره ﮐﺮد.
 
ﻗﺎﺑﻬﺎی ﺧﻤﺸﯽ ﺑﺮای ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺗﺎ ﺣﺪود 20 ﻃﺒﻘﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻔﯿﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.در ﺳـﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﻠﻨـﺪﺗﺮ از 40 ﻃﺒﻘﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻟﻮﻟﻪ ای ﮐﻪ ﻣﺘﺸﮑﻞ از ﺳﺘﻮﻧﻬﺎی ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷـﺪه ﺑـﺎ ﻓﺎﺻـﻠﻪ ﮐـﻢ در ﻣﺤـﯿﻂ ﺳـﺎﺧﺘﻤﺎن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻣـﯽ ﺗﻮاﻧﻨـﺪ ﮐـﺎراﯾﯽ داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﻨﺪ.ﻗﺎﺑﻬـﺎی ﻣﻬﺎرﺑﻨـﺪی ﺷـﺪه و دﯾﻮارﻫـﺎی ﺑﺮﺷـﯽ ﻧﯿـﺰ ﻋﻤﻮﻣـﺎً در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺗﺎ 40 ﻃﺒﻘﻪ دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ.درﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮارد ﻧﯿﺰ، ﻗﺎﺑﻬﺎی ﺧﻤﺸﯽ و ﻣﻬﺎرﺑﻨﺪﻫﺎ ﺑﺼﻮرت ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ﺑـﺎ دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﺑﮑﺎرﻣﯿﺮوﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﺰاﯾﺎی ﻫﺮ دو ﺳﯿـﺴﺘﻢ ﺷـﺪه و ﺑـﺪﯾﻦ ﻃﺮﯾـﻖ، رﻓﺘـﺎر ﮐﻠـﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد.
 
دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی ﺑﺮای ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻧﯿﺮوﻫﺎی ﺟﺎﻧﺒﯽ زﻟﺰﻟﻪ و ﺑﺎد در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎ، ﺑﻮﯾﮋه در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺑﻠﻨـﺪ در ﺳﻪ دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﻣﻄﺮح و ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
 
اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﻧﻮﯾﻦ ﮐﻪ در ﺟﻬﺎن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ رو ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮش ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ در ﺳﺎﺧﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﺟﺪﯾﺪ و ﻫﻤﭽﻨـﯿﻦ ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺨﺼﻮص در ﮐﺸﻮرﻫﺎی زﻟﺰﻟﻪ ﺧﯿﺰی ﻫﻤﭽﻮن آﻣﺮﯾﮑﺎ و ژاﭘـﻦ ﺑﮑـﺎر ﮔﺮﻓﺘـﻪ ﺷـﺪه اﺳﺖ.اﺳﺘﻔﺎده از آﻧﻬﺎ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻗﺎﺑﻬﺎی ﻓﻮﻻدی ﻣﻤﺎن ﮔﯿﺮ ﺗﺎ ﺣـﺪود 50 درﺻـﺪ ﺻـﺮﻓﻪ ﺟـﻮﯾﯽ در ﻣـﺼﺮف ﻓﻮﻻد را ﺑﻬﻤﺮاه داﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
 
دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی از ﻧﻈﺮ اﺟﺮاﺋﯽ، ﺳﯿﺴﺘﻤﯽ ﺑﺴﯿﺎر ﺳـﺎده ﺑـﻮده و ﻫﯿﭽﮕﻮﻧـﻪ ﭘﯿﭽﯿـﺪﮔﯽ ﺧﺎﺻـﯽ در آن وﺟﻮد ﻧﺪارد.دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ ﺗﻤﯿﺰﺗﺮ و ﺳﺮﯾﻌﺘﺮ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ اﺟﺮاﺋﯽ و ﻣﻄﻤـﺌﻦ ﺗـﺮ ﺑـﻪ ﻟﺤـﺎظ ﻣﻘﺎوﻣﺖ و رﻓﺘﺎر ﺑﺮای دﯾﻮارﻫﺎی ﺑﺮﺷﯽ ﺑﺘﻨـﯽ ﻧـﻪ ﺗﻨﻬـﺎ در ﺳـﺎزه ﻫـﺎی ﻓـﻮﻻدی ﺑﻠﮑـﻪ در ﺳـﺎزه ﻫـﺎی ﺑﺘﻨـﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺬﮐﻮر از ﻫﻤﻪ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﺧـﻮب ﺳﯿـﺴﺘﻢ ﻫـﺎی ﻣﻬﺎرﺑﻨـﺪﻫﺎی ﻣﺘﻤﺮﮐـﺰCBF و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺧﺎرج از ﻣﺮﮐﺰ EBF ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ اﺟﺮاﺋﯽ، ﮐﺎراﺋﯽ و رﻓﺘﺎری ﺑﻬـﺮه ﻣﻨـﺪ ﺑـﻮده و در ﺑـﺴﯿﺎری ﻣـﻮارد ﺑﻬﺘﺮ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﻧﻤﯿﺪ.
 
ﺳﯿﺴﺘﻢ از ﻧﻈﺮ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﺮﺷﯽ از ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﻬﺎرﺑﻨﺪی ﮐﻪ X ﺷﮑﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺑﻮده و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻣﮑﺎن ﺑﺎزﺷﻮ در ﻫﺮ ﻧﻘﻄﻪ از آن، ﮐﺎراﺋﯽ ﻫﻤﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﻬﺎرﺑﻨﺪی را از اﯾﻦ ﻧﻈﺮ دارا ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ رﻓﺘﺎر ﺳﯿﺴﺘﻢ در ﻣﺤﯿﻂ ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ و ﻣﯿﺰان ﺟﺬب اﻧﺮژی آن ﻧـﺴﺒﺖ ﺑـﻪ ﺳﯿـﺴﺘﻢ ﻫـﺎی ﻣﻬﺎرﺑﻨـﺪی ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ.
 
در ﺳﯿﺴﺘﻢ دﯾﻮار ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی ﺑﻌﻠﺖ ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ ﻣﺼﺎﻟﺢ و اﺗـﺼﺎﻟﺖ ، ﺗﻌـﺪﯾﻞ ﺗـﻨﺶ ﻫـﺎ ﺑـﻪ ﻣﺮاﺗـﺐ ﺑﻬﺘـﺮ از ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﻘﺎوم دﯾﮕﺮ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎرﻫﺎی ﺟﺎﻧﺒﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﺎﺑﻬﺎ و اﻧﻮاع ﻣﻬﺎرﺑﻨﺪﻫﺎ ﮐﻪﻣﻌﻤﻮﻻً در آﻧﻬﺎ ﻣـﺼﺎﻟﺢ ﺑـﻪ ﺻﻮرت دﺳﺘﻪ ﺷﺪه و اﺗﺼﺎﻻت ﻣﺘﻤﺮﮐـﺰ ﻣـﯽ ﺑﺎﺷـﻨﺪ ﺻـﻮرت ﮔﺮﻓﺘـﻪ و رﻓﺘـﺎر ﺳﯿـﺴﺘﻢ ﺑﺨـﺼﻮص در ﻣﺤـﯿﻂ ﭘﻼﺳﺘﯿﮏ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ دﯾﻮار ﺑﺮﺷﯽ ﻓﻮﻻدی ﺷﺎﻣﻞ ﺳﺘﻮﻧﻬﺎ ﮐﻪ در ﺗﺮاز ﮐـﻒ ﺗﯿﺮﻫـﺎ را ﻗﻄـﻊ ﮐـﺮده ﮐـﻪ ﯾـﮏ دﻫﺎﻧـﻪ ﭼﻬﺎرﮔﻮش را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ و ﺗﻮﺳﻂ ﺻﻔﺤﻪ ﻓﻮﻻدی ﭘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. اﺗﺼﺎﻻت ﺑﯿﻦ ﺗﯿﺮﻫـﺎ وﺳـﺘﻮﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﺣﺎﻟﺖ ﻣﻔﺼﻠﯽ ﺗﺎ ﺣﺎﻟﺖ ﮔﯿﺮدار و ﺻﻔﺤﻪ ﻫﺎی ﭘﺮﮐﻨﻨﺪه ﻧﯿﺰ ﺑﺎ و ﺑﺪون ﺳﺨﺖ ﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎﺷﺪ. ﺳـﺨﺖ ﮐﻨﻨﺪه ﻫﺎی ﺟﺎﻧﺒﯽ و ﻃﻮﻟﯽ ﺑﺮای ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﮐﻤﺎﻧﺶ ﺻﻔﺤﻪ ﻓﻮﻻدی ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

پایان نامه ارشد : اثربخشی هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پسر نیمه اول متوسطه کلان شهر کرمانشاه در نیمسال دوم تحصیلی 93-92

دورۀ نوجوانی مرحله بسیار مهمی در زندگی همه افراد می باشد. در این سن افراد باید صلاحیت ها و مهارت های لازم را جهت رسیدن به جایگاه و منزلت اجتماعی مناسب کسب نمایند، هویت خود را دریافته و بتوانند چشم انداز روشن و قابل قبولی از برنامه های آینده خود داشته باشند . در دوره نوجوانی نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی ، درک ارزش وجودی خویشتن ، کسب مهارتهای اجتماعی لازم در دوست یابی ، شناخت زندگی سالم و موثر و چگونگی برخورداری از آن مهم ترین نیازهای نوجوان می باشند (به نقل از خانی و پاک زاده ، 1390).

 

همچنین این دوره، به سبب بروز مسائلی خاص می تواند با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس1 ، افزایش اضطراب2 ، خود کم بینی3 و خود پنداره منفی4 همراه با احساس خشم و پرخاشگری همراه باشد که سبب کاهش فعالیت های طبیعی و تعاملات اجتماعی می شود (به نقل از دادپور و توکلی ، 1391). روانشناسان مختلف این دوران را دوران احساس گرایی ، عاطفه پرستی ، بحران سازنده و دوره فشار و طوفان نامیده اند . این دوران به عنوان دوره ای از زندگی بین بلوغ و پختگی (بزرگی) تعریف شده است  (آقامحمدییان و حسینی ، 1385).

 

بدون تردید اضطراب امتحان پدیدهای واقعی برای بسیاری از افراد است . مطالعات گسترده نشان داده اند که دانش آموزان سراسر دنیا علائم اضطراب امتحان5 را تجربه کرده اند (همبری و سایپ6 ، 1991). طبق این مطالعات ، اضطراب زیاد بر عملکرد در آزمون تاثیر منفی میگذارد . حالت اضطراب امتحان را نمی توان همیشه حاصل عدم آمادگی برای امتحان دانست ، چرا که دانش آموزان قوی و بسیار با انگیزه هم از اثرات ناتوان کنندۀ آن رنج می برند(زایدنر7 ، 1998).

 

پژوهش در مورد اضطراب امتحان ، حداقل از اواسط قرن گذشته به طور جدی دنبال شده است .محققانی نظیر تیلور8 در سال 1953 سعی کردند که اضطراب امتحان را با بهره گرفتن از ابزارهای خودسنجی اندازه گیری کنند . هابر و آلپرت9 در سال 1960 نشان دادند که برخی مولفه های اضطراب ، عملکرد در آزمون را بهتر می کنند، در حالی که برخی دیگر آن را دستخوش افت و تنزل می نمایند . سپس لیبرت و موریس10 در سال 1967 تفاوت بین اجزای شناختی و عاطفی را برشمردند – به عبارت دیگرتفاوت بین افکار دانش آموز و علایمی نظیر لرزش ، تعریق و خشکی لب تجربه می کنند . نتایج نشان دادند که عامل اندیشه نسبت به احساسات اثر مخرب تری در عملکرد امتحان دارند (دفنباخر11 ، 1980) .

 

 

 

 

 

 

 

    1. Self – esteem

 

    1. Anxiety

 

    1. Inferiority complex

 

    1. Negative self-concept

 

    1. Exam anxiety

 

    1. Hmbree & Siepp

 

    1. Zeidner

 

    1. Taylor

 

    1. Haber & Alpert

 

    1. Liebert & Morris

 

  1. Deffenbacher

 

 

این پژوهش ها بعدها سبب فرضیۀ آزمایش نشده ای مبنی بر این بود که افکار منفی راجع به امتحان نسبت به افکار پراکنده و نامربوط به آن تاثیر منفی بیشتری دارد. الیس ، فلدمن و بک اظهار می دارند که مشکلات روانی نتیجۀ شناخت نادرست افراد است ، زیرا عواطف محصول شناخت است . بسیاری از ناراحتی های مردم و زندگی عاطفی نامنظم آنها ریشه در انواع شناخت های نادرست آنها دارد (به نقل از بادله و تهران زاد ، 87).

 

در شیوه درمان شناختی رفتاری نیز به درمانجو کمک می شود تا الگوهای تفکر تحریک شده و رفتار ناکار آمد را تشخیص دهد و برای آن بخش های منظم و تکالیف رفتاری سازمان یافته ای استفاده شود. درمان شناختی رفتاری در برسی خود بر عاطفه، شناخت و رفتار متمرکز می شود و بدین ترتیب هرسه حوزه را  تشخیص میدهد و برای  آن بخش های منظم و تکالیف رفتاری در برسی خود  بر عاطفه ، شناخت و رفتار ، متمرکز می شود و به این ترتیب هر سه حوزه را هم زمان در نظر میگیرد (هوتون و سالکوس1 ، 2012). هرچند روانشناسان توانستند با بهره گرفتن از اصول رویکرد شناختی موفقیت های زیادی در مشاوره و درمان کسب کنند اما تلفیق دو رویکرد شناختی و رفتاری می توند تاثیرات سریع تر و عمیق تری در مراجعان ایجاد کند (صاحبی و جمعه پور 1383).

 

هیپنوتراپی، اثری بیش از دو برابر از روان درمانی های معمولی دارد. با این حال بسیاری از محققین و متخصصان بالینی در حال حاضر مشاهده کرده اند که هیپنوتیزم یک اثر هم افزایی به وجود می آورد، به ویژه زمانی که با درمان شناختی رفتاری همراه می شود. در دهه های ابتدایی رفتاردرمانی، تعدادی از مطالعات کوچک با این نتیجه هم سو بودند. پس از آن، دونالد توسی و همکارانش چندین مطالعه ی کنترل شده ی چند عاملی را در خصوص مزایای هیپنوتراپی شناختی یا درمان شناختی رفتاری را به تنهایی برای طیف وسیعی از شرایط، به کار بردند (روبرتسون2 ، 2008).

 

هیپنوتراپی شناختی رفتاری ترکیب هیپنوتراپی با روش ها و مفاهیم درمان شناختی و رفتاری است. هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر این فرض، استوار است که بیشتر آشفتگی های روانشناختی معلول یک شکل منفی خود هیپنوتیزم است به طوری که افکار منفی به طور انتقادی و حتی بدون اطلاع آگاهانه، پذیرفته می شوند. هیپنوتراپی شناختی رفتاری شامل چند روش اساسی شامل آرام سازی، تصویر سازی هدایت شده، باز سازی شناختی، حساسیت زدایی تدریجی و آموزش مهارت های هیپنوتیک می باشد(داود3 ، 2008).

 

 

 

    1. Howton & Salkvous
    2. پایان نامه

    3.  

 

    1. Robertson

 

  1. Dowd

 

 

1-2 ) بیان مسئله

 

اضطراب امتحان به اضطرابی گفته می شود که دانش آموزان قبل از جلسه امتحان دچار آن شده و در جلسه امتحان اضطرابشان به اوج خود می رسد ، حتی گاه چنین دانش آموزانی از رفتن به جلسه امتحان خود داری می کند (نجاریان ، 1389 ).

 

اضطراب به سه صورت نظام بدنی همچون افزایش ضربان قلب، مشکلات گوارشی و نظام رفتاری همچون تیک ها، اجتناب ها ویا نظام شناختی همچون هراس ها، وسواس ها خود را نشان می دهد . متداول ترین درمان های مورد استفاده برای اختلال های اضطرابی شامل: رفتار درمانی، درمان شناختی_ رفتاری، مداخله های خانوادگی و دارو درمانی یا ترکیبی از آنها است. اضطراب حالتی است که با احساسات منفی قوی و علائم تنش جسمانی بروز داده می شود که در آن فرد با بیمناکی خطر یا بدبختی آینده را پیش بینی می کند، که از طریق سه نظام بدنی، شناختی و رفتاری ابراز می گردد. برسی های گوناگون درباره میزان شیوع اضطراب، برآوردهای متفاوتی را ارائه می دهند بگونه ای که بازه ای بین 8 تا 27 درصد در طول زندگی را در بر می گیرد (مارش1 ، 2010).

 

اختلالات اضطرابی یک اصطلاح کلی و شامل دسته ای از بیماری ها با تظاهر اصلی اضطراب می باشد ، این دسته شامل حملات آسیمگی (پانیک )، اضطراب فراگیری و انواع هراس ها است ؛ خلسه هیپنوتیزمی به دلیل همراهی همیشگی اش با تن آرامی و آرامش عمیق به خودی خود موجب کاهش اضطراب و تنش می شود بنابراین هیپنوتیزم فرصتی است برای یاد گیری اعمال کنترل بهتر و موثرتر ، زمانی که شخص چنین توانای مفیدی را در خود ایجاد و تقویت نماید ، اعتماد بنفس وی بیشتر می شود و بهتر قادر است آرامش خود را در موقعیت های مختلف حفظ و بر اضطرابش غلبه نماید ، از سوی دیگر یک هیپنوتراپیست آگاه به رویکرد هیپنوتیزم شناختی و با تجربه قادر است با تکنیک های موثر هبپنوتیزم شناختی با تغییر باورهای بنیادین اختلال اضطرابی بیمار را درمان و وی را برای همیشه از دست اضطرابش نجات دهد .( شهیدی و فتحی ، 1387) .

 

دانش آموزان ، مهمترین گروهی هستند که به طور مستمر با پدیده امتحان سر و کار دارند. دانش آموزان در فواصل زمانی بسیار کوتاه ، به شیوه های گوناگون ، مورد سنجش قرار می گیرند. این سنجش مستمر، یا از طریق پرسش های شفاهی و مستمر کلاسی است ؛ یا از طریق آزمون های کتبی ، اما در نهایت ، آنچه بیشتر از خود آزمون برای دانش آموزان معنا و اهمیت دارد، نتیجه امتحان است که در شرایط مرسوم آموزشی کشور ما، اغلب از طریق نمره ، تعیین می شود. حاضر شدن در جلسه امتحان ، اضطراب آور است. تقریبا 80 درصد  دانش آموزانی که در امتحانات مختلف شرکت می کنند ، این اضطراب را تجربه کرده اند

 

 

 

 

 

 

 

  1. Marsh

که البته میزان آن ،بر حسب شرایط مختلف و در افراد مختلف،متفاوت است.نتایج حاصل از پژوهشها نشانگر شیوع بالای اضطراب امتحان در دانش آموزان مقطع راهنمایی و از سوی دیگر نشانگر اثر منفی اضطراب بر عملكرد تحصیلی می باشند. لذا توجه به آسیب شناسی، اجرای برنامه های پیشگیری و درمان به موقع دانش آموزان ضروری به نظر می رسد و به ویژه توانمند سازی مشاورین مدارس در جهت تشخیص و ارائه خدمات روان شناختی، و در صورت لزوم ارجاع به مراكز درمانی از اهمیت اساسی برخوردار است (نجاریان ، 1389).

 

ترس فرایندی شناختی است ، در حالی که اضطراب نوعی واکنش هیجانی است ، بر اساس این طرز تفکر ، ترس ارزیابی شناختی شرایط تهدید کننده آتی است . در واقع بک و امری1 در سال 1985 اظهار کرده اند که ادراک خطر آتی وجه مشخصه اضطراب است ، هراس ها که با بهره گرفتن از ترس های شدید وغیر واقعی همراهند با اجتناب ارزشی ترسناک وموقعیت های ترسناک مشخص می شوند .با این وجود برانگیختگی هیجانی در تمام این حالت ها دخیل است ( به نقل از پورعتماد و طهماسبی مرادی ، 1387 ).

 

هیپنوتراپی اثر بیش از دو برابر از روان درمانی های معمولی را دارد ، با این حال بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی در حال حاضر مشاهده کرده اند که هیپنوتیزم به نظر یک اثر (هم افزایی)به وجود می آورد ، به ویژه با درمان شناختی رفتاری همراه شود (دونالدطوسی3 ، 2008).

 

همچنین برایانت4 وهمکاران در سال 2002 در درمان اختلال استرس حاد نشان داده اند که ترکیب هیپنوتیزم با CBT5 موثر تر از CBT و مشاوره حمایتی است. هیپنوتراپی شناختی شامل چند روش اساسی شامل آرام سازی ، تصویز سازی هدایت شده ، باز سازی شناختی ، حساسیت زدایی تدریجی و آموزش مهارت های هیپنوتیک می باشد و نیز درمان مبتنی برهیپنوتیزم شناختی به عنوان یک مدل یکپارچه نگر مبتنی بر درونی سازی ، از شش معیار برخورد دار است : 1- اعتبار یابی تجربی نظریه میزبان 2- فنون پایه ای مبتنی بر شواهد 3- درونی سازی مبتنی بر تجربه 4- حساسیت پیرامون درونی سازی 5- درونی سازی متناسب 6- اعتبار یابی تجربی درمان درونی سازی شده (به نقل از امیدی ،1391).

 

هیپنوتراپی شناختی هنگامی که با درمان رفتاری بدون هیپنوتیزم مقایسه می شود اثر هشتاد و هفت درصدی دارد بدین معنی که یک مراجعه متوسط در درمان نوع اول به هشتاد درصد مراجعان در درمان نوع دوم بهتر است (کیریسش6 ،1993).

 

پشت همه افکار بنیادین بوجود آورنده اضطراب یک فرض پایه از خطر شخصی وجود دارد بک و امری اظهار می کنند که این سازه شناختی مرکزی (افکار بنیادین) در اضطراب است . لیهی پیشنهاد می کند که موضوع های شناختی که در آن سوی اضطراب قرار می گیرد : تهدید ، فقدان ، شکست قریب الوقوع و

 

 

 

 

 

 

 

    1. Beck & Emery

 

    1. Leahy

 

    1. Donaldtooci

 

    1. Bryant

 

    1. Cognitive behavioral therapy

 

  1. Kirsch

 

 

فقدان کنترل است . از این رو اضطراب جهت پیش بینی کننده و آینده نگر دارد (بک و راش1 ، 1996).

 

هبپنوتیزم شناختی همراه با فنون آرمیدگی و تجسم ، درمان بسیار مناسبی برای تظاهرات شناختی اضطراب در تمام سطوح هستند .مراجعان معمولا می توانند انواع گوناگونی از راهبرد های کنار آمدن را بیاموزند و از آنها در سایر موقعیت های اضطراب انگیزه استفاده کنند جایگزین کردن افکار منفی با عبارت های مثبت باید در یک جلسه هیپنوتیزمی و همچنین در طول جلسات تکرار شود.شناخت های خیلی محکم از هر نوعی که باشد به سادگی جای خود را به انواع مثبت نمی دهد ، و این تکرار است که اهمیت دارد و تغییر را اعمال خواهد کرد ( داود ، 1995 ).

 

حال از آنجا که اضطراب امتحان تحت تاثیر متغیرهایی از جمله تحریف های شناختی و موثر در پیشرفت تحصیلی است لذا مطالعۀ هریک از این متغیرها اهمیت خاصی را برخوردار می باشد و علی رغم مطالعات انجام شده در این زمینه پژوهش حاضر تاثیرات هیپنوتراپی شناخی رفتاری را بر اضطراب امتحان دانش آموزان و همچنین اثربخشی این رویکرد را در میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار می دهد.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

دانلود پایان نامه : بررسی رابطه بین روابط موضوعی با سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی

:

 

مطالعه تحول انسان علمی است که فهم چگونگی و چرایی تغییر افراد را میسر می‌سازد، و اینکه چگونه و چرا به همان وضع باقی می‌مانند، در حالی که پیرتر می‌شوند. (برگر[1]،1997؛ نقل از ساعدی،1382). سازگاری فرایندی است در حال رشد و پویا که شامل توازن بین آن چه افراد می‌خواهند و آن چه جامعه‌شان پذیرا است. به عبارت دیگر سازگاری یک فرایند دو سویه است، از یک طرف فرد به صورت موثر با اجتماع تماس برقرار می‌کند و از طرف دیگر اجتماع نیز ابزارهایی را تدارک می‌‌بیند که فرد از طریق آن‌ ها توانایی‌های بالقوه‌ خویش را واقعیت می‌بخشد، در این تعامل، فرد و جامعه دستخوش تغییر و دگرگونی شده و سازشی نسبتا پایدار به وجود می‌آید(اسلبی[2] و گورا [3]،1988، نقل از عابدینی 1381) .به طور کلی سازگاری به تسلط فرد بر محیط و احساس کنار آمدن با خود اشاره دارد. هریک از ما به محیط و تغییراتی که در آن روی می‌دهد پاسخ می‌دهیم. از این رو سازگاری مهارتی است که باید آموخته شود ، محیط خانواده (رابطه والد و فرزند ) مدرسه و وسایل ارتباط جمعی در فراهم ساختن امکان یادگیری با محیط نقش و مسئولیت مهمی دارند. محیط خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است و در بر گیرنده‌ی عمیق ترین روابط انسانی و اولین محیط برای شکل گیری باورها و تعاملات می باشد. از دیدگاه نظریه پرازان روابط موضوعی تعامل کودک با مادر مهم ترین نقش تعیین کننده تحول روانشناختی  محسوب می شود(سادوک،[4]و سادوک2007؛ترجمه رضاعی،1387) زیرا ذهن کودک به وسیله تجربیات اولیه با مراقبین شکل می گیرد. این الگوهای ارتباطی اولیه در طول زندگی ثابت هستند و اختلال در این روابط، آسیب روانی را توضیح می دهد(سیچتی [5]وکوهن[6]،2006؛).به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران حضور هیچ انسانی در زندگی دیگری تصادفی رخ نمی دهد و روابط میان فردی ،آیینه‌ای از توانمندی‌ها و نیز کاستی‌های شخصیت فرد را در برابرش می‌گشاید. مقصود از روابط موضوعی، روابط بین شخصی است.  نظریه پردازان روابط موضوعی بر روابط اوایل زندگی متمرکز می‌شوند که اثری دیرپا دارند؛ یعنی اثرات و بقایایی در روان فرد به جا می‌گذارند. این بقایای روابط گذشته، این روابط موضوعی درونی، ادراک فرد و روابط او با افراد دیگر را شکل می‌‌دهد. افراد نه فقط با دیگری واقعی، بلکه با دیگری درونی نیز وارد تعامل می‌شوند. مورد اخیر، باز نمودی روانی ست و ممکن است نسخه‌ای تحریف شده[7] از برخی اشخاص واقعی باشد.(سنت کلر 1940,ترجمه طهماسب، علی‌آقایی، 1386) نظریه پرداز روابط موضوعی وینی کات در بحث از اهمیت سازگاری محیط نوزاد، از مفاهیم خود حقیقی[8] و خود کاذب[9] سخن می گوید که هردو در نتیجه‌ی تعامل کودک با محیط شکل می‌گیرد به نظر آدمیان عابر از گذرگاه زندگی هریک از ما بر آنند، تا با آموزش درس‌هایی به ما، وجودمان را به سطحی بالاتر از آگاهی رهنمون گردند.شاید انسجام و استحکام درونی (با ارزش‌های عمیق خویشتن میزان گردند) پس از تلاقی چندین و چند پاره‌ی، پاره‌هایی از خویشتن ما با بخشی از هستی سایرین میسر گردد. سازگار شدن با محیط مهمترین منظور و غایت تمام فعالیت‌های ارگانیزم است به طوری که تمام افراد در تمام دوران زندگی خود، در هر روز و ساعت سرگرم آن هستند که خود دگرگون شده را با محیط دگرگون شده سازگار کنند. در واقع، زندگی کردن چیزی جز عمل سازگاری نیست.

 

بیان مسئله:

 

آمار تکان دهنده و روز افزون خودکشی‌ها، اعتیاد‌ها، افسردگی‌ها و انواع اختلالات بی‌شمار، گواه این است که جهان امروز شاهد ناسازگاری‌های‌‌ بسیاری از سوی مردم است. در این روزگار، انبوه تفکرات منفی اذهان مردم را تسخیر کرده و چه بسیارند مردمی که با احساس ملالت و افسردگی و انواع تعارضات شخصی و مشکلات اجتماعی زندگی را بر خود حرام می‌کنند و بی‌آنکه از آن درست لذت ببرند خود را تسلیم انگاره‌‌های انفعالی می‌نمایند (مالتر[10]؛(1997) ترجمه قراچه داغی،1380نقل ازحسینی13830) عده‌ا‌ی سازگاری را مترادف با مهارت اجتماعی می‌دانند و مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه‌ی خاص اجتماعی به طریق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد. در حالی که اسلاموسکی[11] و دان[12] (1996) سازگاری و مهارت اجتماعی را فرایند‌ی می‌دانند که افراد را قادر می‌سازند تا رفتار دیگران را درک و پیش بینی کنند، رفتار خود را کنترل کنند و تعاملات اجتماعی خود را تنظیم نمایند. عوامل متعددی در سازگاری شخصی و اجتماعی افراد نقش دارند که نظریه‌ها و دیدگاه‌های مختلف تربیتی، روانشناسی و جامعه شناسی بر آن تاکید کرده‌اند.

 

ایواتا[13] و همکاران (2000) در مروری جامع عوامل موثر در سازگاری را به شش دسته عمده تقسیم کرده‌اند. – محرومیت‌های جسمانی ناشی از( نقص عضو، تغذیه‌ی نادرست و بد، محرومیت از خواب و خستگی روانی، آسیب‌های مغزی )2- عوامل روانی اجتماعی- محیطی نظیر (بیکاری، جنگ، بلایای طبیعی، فقر و اعتیاد )3- عوامل تربیتی نظیر( فقدان رابطه والد –کودک، طرد کردن فرزندان، حمایت افراطی، خود مختاری بیش از حد، انتظارات و خواسته‌های غیر واقع گرایانه‌ی والدین) 4- ساختار خانوادگی نا سازگار از جمله(خانواده‌های بی‌کفایت، از هم پاشیده، ضد اجتماعی و عدم ثبات عاطفی و روانی والدین بخصوص مادر) 5- فشارهای ناشی از (زندگی صنعتی مانند رقابت‌های تاسالم، تقاضاهای شغلی و تحصیلی و پیچیدگی‌های زندگی جدید) 6- عوامل ژنتیکی و ارثی نظیر اختلالات جسمانی، روانی که زمینه را برای رفتارهای بزهکارانه و ناسازگاری اجتماعی فراهم می‌کنند. از طرفی در نتایج پژوهش‌های (روشن،1369؛ مسعودی‌نژاد ،1372؛قهاری،1375؛نوری،1380؛ حسینی،1383؛ خدایاری‌فرد،1385؛ صفوی،موسوی، لطفی،1388؛ مرادی ،واحدی،1388 ) عوامل مرتبط با سازگاری بررسی شده است و قمری(1370)تاثیر تکنیک خود آموزی کلامی در کودکان مبتلا به ناسازگاری رفتاری بعلت کمبود توجه که همراه با بیش فعالی مشاهده می‌شد را بررسی کرد.

 

همانگونه که سازگاری یکی از موضوعات تخصصی روانشناسی است و هدف ، ایجاد سازگاری مناسب و مطلوب در افراد می‌باشد. اختلالات مربوط به سازگاری در جامعه امروز رواج فراوان دارند. به نقل از موریسن[14](1995) اختلالات سازگاری از نظر روان شناسی اینطور تعریف می‌شود: هنگامی که فرد در پاسخ، به ‌استرس‌های خاص محیطی یا شخصی علائم عاطفی یا رفتاری خاصی مانند افسردگی، اضطراب، مشکلات رفتاری در مدرسه ، دانشگاه ، افت عملکرد تحصیلی واخراج ، عدم اعتماد به نفس، نزاع با مردم، مشکلات شغلی، تعارضات، سرپیچی‌های اجتماعی و نیز شکایت‌های جسما نی را از خود بروز دهند، دچار ناسازگاری رفتاری شده است، به عبارت ساده‌تر، اگر افراد فشار عصبی خاصی را تجربه می‌کنند و در پاسخ به آن، نشانه‌های روانی خاصی را از خود بروز می‌دهند که این نشانه‌ها به انجام وظایف اصلی در جامعه یا عملکرد شخصی‌شان لطمه می‌زنند. منظور از این وظایف اصلی، کارهایی مانند سازگاری در محیط مدرسه، سازگاری عاطفی و درونی و سازگاری اجتماعی و سازگاری خانوادگی……. می‌دانند.. هرچند که برای شناسایی عوامل مرتبط با سازگاری تلاش‌های نظری و تجربی زیادی صورت گرفته است (بارلو[15]،2004؛ موریسن1995؛ افر[16] و سبشین[17] 1991) عمدتاً علت اصلی ناسازگاری‌های روانی به استرس‌ها و فشارهای شدید عصبی در زندگی روزمره برمی‌گردد اما هنوز مشخص نیست چه افرادی، در مقابل استرس‌های معینی به ناسازگاری و اختلال رفتاری دچار می‌شوند و رفتار ناسازگار از خود نشان می‌دهند. ویژگی‌های روان شناختی انسان‌ها ارتباط زیادی در سازگاری‌ها دارند. همانطور که ذکر شد عوامل بخصوص ساختار خانوادگی و چگونگی ارتباط اعضای خانواده به ویژه روابط والد – فرزندی نفش مهمی را در سازگاری روان شناختی و اجتماعی افراد برعهده دارد.تحقیقات(ساعدی،1382؛ خسروی، 1382؛ شهابی زاده،1383؛ اسرف[18]،بادن[19]،1993؛فیوری[20] و همکاران،1997؛هازان [21]و شو[22]ر،1987 ؛کهن[23]،1990؛) با دلبستگی اولیه ورابطه والد – فرزند همسو است.  اولین و مهمترین اجتماعی که هر نوزاد پس از تولد در آن پا می‌گذارد خانواده است .تاثیرانی که به شکل‌گیری شخصیت هر فرد دارد بی‌شک بسیار عمیق و انکار ناپذیر است. همانطور که فروید [24]به حق گفته است، اثر این سالها برای تمام عمر در انسان باقی می‌ماند و فرد، والدین خود را در خود حل و با خود حمل می‌کند. رابطه‌ها از هر نوع؛ ولی- فرزندی، زن و شوهری، دوستی و یا هر رابطه‌ی‌ دیگری با خارج شدن یکی از طرفین، آن رابطه به پایان نمی‌رسد. اندرسون [25] (1970) می گوید:

پایان نامه

 مرگ به زندگی خاتمه می‌دهد. اما به رابطه پایان نمی‌دهد، رابطه‌ای که ذهن فرد بازمانده را برای تجزیه و تحلیل و حل گره‌های رابطه که ممکن است هرگز میسر نشود، همچنان به خود مشغول می‌کند (ثنایی، 1378؛ به نقل از خسروی،1382).

 

در این نظریه فرض بر این است که اگر ما قالب ذهنی یک فرد را بشناسیم، قادر خواهیم شد تا رفتار‌های او در روابط میان فردی‌اش را بهتر درک و پیش‌بینی کنیم. روابط بیرونی هرکسی همواره باز تاب رابطه‌ای است که فرد با خودش دارد مراد از ارتباط درونی علاوه بر میزان عشق ‌ورزی به خود، تصویری که از خودمان داریم و بیاناتی که در مورد خودمان با خود تکرار و به خود تلقین می‌کنیم نیز هست، و مراد از ارتباط بیرونی درعشق‌ ورزی و دریافت عشق به شکل آزادانه، مسئله داشتن در ابراز احساسات شخصی، احساس گناه به خاطر خشمگین شدن در تقابل عزیزان، مسئله داشتن در مورد معنی دادن به روابط صمیمانه‌ی جنسی، فقدان هدف، معنا، هویت شخصیت یا اشتیاق به زندگی، چطور به مراحل تحول شخصیت در کودکی ربط دارند. می دانید که در صورت عدم پرداختن به آنها چگونه به تفاسیر ما از آینده‌ی ما حکمفرمایی خواهند کرد. (وین[26]؛ ترجمه کرمانی،1383؛نقل از حسینی1389).

 

همانطور که در بالا ذکر شد روابط موضوعی به طور کلی شخصیت انسان را ثمره رابطه اولیه‌ی مادر – فرزند می‌داند. وینی کات[27](1960) بر این باور است که توسعه و پرورش خویشتن[28]  کودک از طریق هماهنگ شدن‌های ‌مادر با نیازهای کودک صورت می‌گیرد. اگر نیازهای کودک به اندازه کافی توسط والدین برآورده شود، والدین و کارکردهای موضوعی آنها (مانند انعکاسگری ،آیینه سازی و همدلی) توسط کودک درونی خواهد شد ، زیرا تجربه‌ی میان فردی اولیه ، نمونه‌ی نخستین روابط میان فردی بعدی است. آنچه از تجارب تحولی –میان فردی اولیه[29] باقی می‌ماند، به شکل نوعی قالب روانی[30] سازمان‌دهی می‌شود. از آنجا که این” قالب روانی”، خویشتن افراد در رابطه با موضوع هایشان را در برمی‌گیرد، بر تجربه پدیداری[31] فرد و نیز رفتارهای میان فردی او تاثیر می‌گذارد. به همین خاطر در این رویکرد، اختلالات شخصیت [32] بعنوان جلوه‌ها و. تظاهرات بیرونی یک قالب روانی نادرست که خود نتیجه‌ی نقص‌های خاص تحولی[33] و در رابطه با مراقبان شکل گرفته، در نظر گرفته می‌شود. الگوی روانی مذکور، در شکل‌دهی به مواضع ناسازگارانه انعطاف ‌ناپذیر میان‌فردی سهمی اساسی دارد و فرد را از شکوفا شدن در حیطه‌های مهم زندگی، سازگاری عاطفی، سازگاری اجتماعی، سازگاری آموزشی (مانند عشق، کار، تحصیل) محروم می‌سازد. یکی از مفروضه‌های بنیادین رویکرد روابط موضوعی چنین مطرح می‌کند که “راه تغییر دادن قالب روانی افراد دچار تعارض، اصلاح و تعدیل این قالب‌ها به واسطه‌ی تجارب تصحیحی[34] در کنار موضوع‌های جدید است. وقتی افراد در مورد خویشتن احساس یکدستی و انسجام می‌کنند خودشان را با زمان‌ها و مکان‌های گوناگون، نسبتاً با ثبات تجربه می‌کنند. . به همین دلیل افرادی که ثبات خویشتن دارند، درهرموقعیت خودشان را به‌ صورت شخصی ادراک می‌کنند که عموماً بخشنده و حمایتگر است. نه خود خواه ونه نیازمند توجه. روند پیوستگی خویشتنی که، نخستین بار از طریق همانند سازی با ادراکات والدین، در کودک شکل گرفته وهریک از این بخشها را نه بعنوان موجودیت‌هایی گسسته از یکدیگر، بلکه در قالب بخشهایی متصل به هم و بخشی از یک کل یکپارچه به تصور در می‌آورد.(کرنبرگ[35] 1982،1984)

 

با توجه به مطالب ذکر شده و با توجه به مدل زیستی – روانی-اجتماعی انجل[36] (1980،1991؛نقل از نظری 1391،ترجمه حسینی1391) که شخصیت را پدیده‌ای چند بعدی می داند و به فرد نگرش کل گرایانه دارند.به نظر می رسد که در پدیده ناسازگاری هم، این سه بعد نقش دارند . و از آنجا که یکی از خدمات ارزنده روان کاوی با رویکرد روابط موضوعی به توصیف  مراحل رشد زیستی –روانی-اجتماعی کودک با مراقبان اولیه و رسیدن به موضوعی کلی (از طریق شناسایی قالب های روانی )و سازگاری مطلوب می‌پردازد. لذا با توجه به مطالبی که در بالا به آن اشاره شد و با توجه به تحقیقاتی که در ایران و خارج از کشور در مورد این متغیرها صورت گرفته، اما تحقیقی که این متغیرها را در دانش آموزان بررسی کند به خصوص ارتباط روابط موضوعی با سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی را تعیین کند صورت نگرفته است و لذا تحقیق حاضر می‌کوشد تا به ارتباط روابط موضوعی با سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی دانش آموزان بپردازد.

 

[1] Berger

 

[2] Slubby

 

[3]Guara

 

[4] Sadock

 

[5] Cicchetti,D.

 

[6] Cohen,D,I.

 

[7] distored

 

[8] True self

 

[9] False self

 

[10] Maltz

 

[11]Slomowski

 

[12] Dunn

 

[13] Iwata

 

[14] Morison

 

[15] Barlo

 

[16]Offer

 

[17] Sabshin

 

[18]  Sroufe

 

[19]Baden

 

[20] Furi

 

[21] Hazan

 

[22] Shaver

 

[23] Cohn

 

[24] Frued

 

[25] Anderson

 

[26] vin

 

[27] Winnicott

 

[28] self

 

[29] Early interpersonal-developmental experiences

 

[30] Mental template

 

[31] Phenomenological experience

 

[32] Charcter disorders

 

[33] Specific developmental deficits

 

[34] Corrective experiences

 

[35] Kernberg

 

[36] Engel

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

دانلود پایان نامه : بررسی رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی پرستاران شاغل در بیمارستان­های شهر کرمانشاه در سال 1393

علم روان شناسی[1] به صورت ایده آل با کمک کردن به افراد برای برآورده کردن دشواری های زندگی معاصر تناسب دارد. روان شناسی رشته ای علمی است که رفتار را بر حسب فعالیت های سیستم عصبی، تعامل تأثیرات ژنتیکی و محیطی، نحوه ای که دنیا را احساس و به صورت ذهنی بازنمایی می­کنیم، نقش های یادگیری و انگیزش، و ماهیت شخصیت و تعامل اجتماعی را بشناسند و آن را توضیح دهند (اسپنسرا، بی­تا، ترجمه سیدمحمدی، 1388). برخوردهای اجتماعی (دور هم جمع شدنها، تشکیل کانون های بحث، ملاقاتهای دوستانه، قرارهای محبت آمیز، جشن ها و …) اغلب به عنوان منابع شادی به حساب می آیند و در عین حال می توانند استرس هایی ایجاد کنند، مثلاً اولین ملاقات با افراد ناآشنا، اجبار در بحث با کسی که او را خیلی نمی شناسیم و گاهی هم بحث با دوستان قدیمی می توانند استرس آور باشند. اشخاصی که می دانند در اجتماع چگونه رفتار کنند، چگونه با موقعیت سازگار شوند، چگونه بحث­ها را اداره کنند و طوری حرف بزنند که شنونده را تحت تأثیر قرار دهند، در مقایسه با دیگران، کمتر استرس احساس می کنند. کسانی که به دشواری روابط اجتماعی برقرار می کنند، بیشتر در خطر بیماری قرار دارند (گنجی، 1388).

 

قرن اخیر که عصر فن­آوری اطلاعات و دیجیتال نامگذاری شده است یکی از پر فشارترین و پر شتاب­ترین دوره­ های زندگی بشر محسوب می­گردد. استرس شغلی[2] در کنار خطرات فیزیکی، شیمیایی، آرگونومیک و بیولوژیکی محیط کار یکی از پنج خطر در محیط کار می­باشد.

 

راس و مایر[3] 1994 استرس شغلی را چنین تعریف می­ کند: کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگی­های فردی شاغل به گونه­ ای که خواست­های محیط کار بیش از آن باشد که فرد بتواند از عهده آنها برآید (خواجه­پور، 1379).

 

انجمن ملی بهداشت حرفه­ای و ایمنی[4] استرس شغلی را چنین تعریف می­ کند: استرس شغلی وقتی رخ می­دهد که بین نیازهای شغل با توانایی، قابلیت­ها و خواسته­ های فرد هماهنگی نباشد.

 

بعبارت دیگر وقتی آنچه در یک شغل از فرد انتظار می­رود با آنچه مورد علاقه و خواسته اوست، هماهنگ نباشد استرس شغلی رخ می­دهد (بیکر و کارازک [5]، 2002).

 

دیو[6] (1987) بیان می­ کند که در حیطه شغلی پدیده استرس بخش اجتناب ناپذیر زندگی حرفه­ای را تشکیل می­دهد که از تجربیات ناشی از شغل سرچشمه می­گیرد. این وضعیت به میزان کم می ­تواند به عنوان نیروی انگیزش افراد جهت افزایش و بهبود اعمال قلمداد شود اما به میزان بالا عواقب معکوسی از خود به جا می­گذارد. استرس شغلی معلول عللی است که از منابع مختلف سرچشمه می­گیرد. این منابع می ­تواند در بیرون یا درون سازمان جایی داشته باشند و یا مربوط به گروه های مؤثر بر کارکنان و یا مربوط به خود آنها باشد.

 

در ایالات متحده آمریکا سالانه دویست میلیارد دلار غرامت ناشی از استرس در بخش صنایع به صورت پرداخت غرامت ناشی از بیماری، غیبت از کار، حوادث، مرگ و میر ناشی از سوانح و بیماری­های مزمن، کاهش بهره­وری، جابجایی کارکنان، مرگ زودرس و … هزینه می­ شود که نزدیک به ده درصد تولید ناخالص ملی برآورد می­ شود.هارینگتون[7] (1987) بسیاری از حوادث ضمن کار ممکن است بر اثر استرس شغلی اتفاق بیافتد. به طور تقریب هر سال در آمریکا بیش از دو میلیون کارگر بر اثر حوادث ناشی از کار دچار آسیب­های معلولیت­زا می­شوند. در هر سال 15000 نفر از این حوادث جان خود را از دست می­دهند. جالب است که بدانیم هزینه­ های ناشی از استرس برابر با هزینه­ های ناشی از بیماری­های قبلی و عروقی (164 میلیارد دلار) یا هزینه­ های ناشی از سرطان 171 میلیارد دلار بوده است.

 

جانسترون[8] (1994) آمار دیگری که مربوط به کشور انگلستان می­باشد نشان می­دهد حدود 30 درصد از کل مرخصی­های استعلاجی به علت استرس، اضطراب یا افسردگی می­باشد که هزینه­ای معادل 7/3 میلیارد پوند بر سازمان­های مربوطه تحمیل می­نماید.

 

همچنین بررسی­ها نشان می­دهد که سالانه تقریباً یک چهارم زنان شاغل علائمی از استرس را نشان می­دهند. بین استرس و انواع مختلفی ار بیماری­ها نظیر فشار خون[9] ، بیماری­های قبلی – عروقی[10] ، زخم معده [11]و کولیت[12] رابطه وجود دارد. استرس شغلی علاوه بر تأثیری که بر فرد و سلامت وی می­گذارد بر خانواده و بستگان نیز اثر می­گذارد، از جمله این آثار عبارتند از خراب شدن روابط افراد به ویژه بین همسران، انتقال رنج و ناراحتی پدر و مادر به فرزندان، از دست دادن فرصت­ها و دستاوردهای شغلی.

 

اقدام اساسی جهت کنترل استرس آن است که محیط پر استرس را پیش از آنکه منجر به نشانه­ها و عوارض (فیزیولوژیکی – روانی – رفتاری) شود شناسایی نموده و با انجام اقدامات کنترلی از ایجاد این عوارض جلوگیری نمود به این ترتیب هزینه­ های ناشی از استرس کاهش خواهد یافت و با بهسازی شرایط کار سطح سلامت افراد و طبعاً کیفیت زندگی آنها بهبود چشمگیری خواهد داشت.

 

رضایت شغلی[13] را مجموعه ­ای احساسات مثبت افراد نسبت به شغل خویش تعریف کرده ­اند (شفیع­آبادی، 1379).

 

پایین بودن رضایت شغلی یکی از مطمئن­ترین نشانه­ های تباهی اوضاع سازمان به شمار می­رود که اثرات آن به صورت افزایش غیبت، پایین آوردن آهنگ کار، جابجایی کارکنان، شکایت­ها، کارکرد ناچیز، کالای نامرغوب و دشواری­های انضباطی در کارکنان ظاهر می­ شود.

 

پیش از این رابطه میان استرس شغلی با رضایت شغلی مورد بررسی قرار گرفته است اما این رابطه همیشه یک رابطه کامل و یک به یک نبوده است. به عنوان مثال رضایت شغلی می ­تواند در میان افراد با مشاغل پر استرس (مانند پرستاران) بسیار بالا باشد (دیویس[14] ، 1989، ترجمه طوسی، 1377).

 

2-1- بیان مسأله

 

استرس شاید عمومی­ترین مسأله زندگی انسان امروزی باشد. همه انسان­ها در زندگی روزمره در معرض انواع فشارهای روانی قرار دارند؛ کارگرها در محیط کارخانه، پزشکان و پرستاران در بیمارستان، معلم در سر کلاس،  ورزشکاران در صحنه مسابقات و دانش ­آموزان در محیط آموزشگاهی از این امر مستثنی نیستند. در جهان امروزی، انسان­ها بخش عمده­ای از حیات اجتماعی خود را در محیط­های شغلی و کاری سپری می­ کنند و از آنجا که کار یک جنبه مهم و پر معنی از زندگی هر انسانی است به نظر می­رسد که توجه به مسأله استرس شغلی و دیگر مشکلات روانی ضروری باشد. محیط شغلی همواره بر فرد تأثیر می­گذارد. به عبارت دیگر ویژگی­های شغلی و ویژگی­های شخصی به

پایان نامه

 طور دائم در ارتباط متقابل و پویا هستند (یوسفی و همکاران، 1386).

 

به­ طورکلی موضع­گیری­های مختلف در خصوص استرس را در سه سطح مفهومی می­توان خلاصه کرد: به نظر هانس سلیه (1956) استرس عبارت از پاسخ­هایی خاص هستند که انعکاس یک موقعیت را روی فردی که تحت فشار و استرس قرار دارد، تعیین می­ کند. به عبارت دیگر سلیه استرس را پاسخی می­داند که بدن در برابر خواست­هایی که بر آن وارد می­ شود، نشان می­دهد. هولمز و راهه(1986) معتقدند محرک­های معینی که از محیط به فرد وارد می­ شود و او را تخت فشار قرار می­دهد استرس نام دارد. آن­ها به رویدادهای استرس­زای زندگی که نقش مهمی در پدیدآیی استرس دارند توجه می­ کنند و در پژوهش­های خود به مجموعه ­ای از رویدادهای زندگی اشاره می­ کنند. که می­توانند استرس را در یک فرد بوجود آورند. ریچارد لازاروس (1991) به عنوان کنشی متقابل میان شخص و محیط می­نگرد و مطرح می­ کند که استرس از طریق تعامل ویژه بین شخص و محیط حاصل می­ شود (راس، 1994، ترجمه خواجه­پور، 1377).

 

استرس واژه­ای است در اصل به معنای فشار و نیرو؛ علی­رغم کاربردهای روز افزون مفهوم و اصطلاح استرس در علوم مختلف هنوز درباره ماهیت و تعریف آن توافق چندانی وجود ندارد. در واقع مشکل اصلی، مفهوم­سازی تعریف استرس به دیدگاه و کاربردهای گوناگون آن برمی­گردد (یوسفی و همکاران، 1386).

 

استرس­های شغلی می تواند سلامت جسمی و روانی نیروی كار را تهدید نماید و كاركرد اجتماعی فرد را مختل كند كه این خود تهدید جدی بر عملكرد و بهره­وری سازمانی به حساب می آید. استرس شغلی واكنش جسمی و روانی مضری است كه در اثر تعامل فرد با محیط و عدم هماهنگی بین نیازهای كاری با توانایی­ها و خواسته­ های شخص ناشی می­ شود. اگرچه استرس شغلی در تمام مشاغل وجود دارد ولی در حرفه­هایی كه با سلامتی انسان­ها سر و كار دارند این موضوع اهمیت بیشتری پیدا می­كند. پرستاران به دلیل ماهیت حرفه­ای حساسی كه دارند بطور مداوم در معرض استرس قرار دارند (ضیغمی و اصغرزاده 1390). پرستاری ذاتآ به عنوان یک شغل پر استرس شناخته شده است. و این مسأله موجب شده است كه استرس به یكی از بخش­های مورد توجه حرفه پرستاری تبدیل شود. به­خصوص كه استرس علاوه بر تحمیل هزینه­ های اقتصادی به جامعه بر سلامت فیزیكی و روانی پرستاران نیز تأثیر می گذارد. مطالعه استرس شغلی با « هانس سلیه » در سال 1956 شروع شد. از میان استرس­های گوناگون كه افراد تجربه می­كنند، استرس شغلی جایگاه مهمی دارد (کریمی و همکاران، 1391).

 

هر قدر محدوده یک شغل، اتخاذ تصمیم، قانون­گذاری، خط­مشی­گذاری و مبادله اطلاعات با دیگران بیشتر و گسترده­تر باشد امکان ایجاد استرس بیشتر خواهد بود. در جامعه ما، کار، اعتماد به­نفس و هویت را تحت­الشعاع قرار می­دهد.

 

بیکاری به طور مشخصی احساس ارزشمندی فرد را می­کاهد، ایجاد اضطراب و افسردگی می­ کند و خطر ابتلا به بیماری را در افراد افزایش می­دهد. از سوی دیگر کارهای یکنواخت و بی­روح، سرپرست اقتدارطلب، فشار زمانی اجبار و تبادل ضعیف بین کارمندان نیز می ­تواند باعث فرسودگی افراد شود از سلامتی روان آنها بکاهد و منجر به صدمات و حوادث، غیبت از کار و ترک کار کارکنان گردد.

 

در دهه­های اخیر موضوع استرس شغلی و آثار آن در سازمان مورد توجه بسیار قرار گرفته و یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی را به خود اختصاص داده است. دوره­ای که انسان در آن بیش از هر زمان دیگری در معرض عوامل استرس­زا قرا گرفته و مشکلات و مسائل بی­شماری از هر سو او را احاطه کرده است. تأثیر مخرب استرس فقط محدود به ایجاد انواع بیماری نیست این مشکل بر روی عملکرد کارکنان نیز اثر دارد. نهایتا بر روی عملکردهای مدیریت نظیر تصمیم­گیری، کیفیت روابط همکاران، استانداردهای کاری، کیفیت زندگی شغلی، سطح کارایی و بهره­وری مؤثر خواهد بود.

 

بررسی­ها نشان می­دهد استرس­های حاد و مزمن، نیروی انسانی را ضایع می­ کنند و هدف سازمان را دستخوش تزلزل می­سازند. استرس مانند آفتی است که نیروها را تحلیل می­برد و فعالیت و تلاش­ها را عقیم می­سازد. استرس می تواند انواع مختلف داشته باشد. از چند نظر تمام عواملی که شرح دادیم می توانند
شکل هایی از استرس محسوب شوند. قطعاً داشتن حمایت اجتماعی کم یا نداشتن آن می تواند استرس زا باشد. خشم، افسردگی، و اضطراب را نیز می توان به صورت شکل هایی از استرس درونی در نظر گرفت. آنچه که به صورت عوامل استرس­زا برداشت می شود اغلب بسیار ذهنی است و امکان دارد یک نفر با  حالت وحشت در ترن هوایی شهربازی نشسته باشد در حالی که دیگری در صندلی بعدی این تجربه را کسب کرده باشد. رفتن به مهمانی ممکن است برای یک آدم خجالتی استرس زا باشد اما برای یک فرد برون گرا چنین نیست. آنچه را که ما به صورت استرس زا تجربه می کنیم یا اینکه کیستیم، ارتباط زیادی دارد. همچنین باعث می شود که ارزیابی تجربیات استرس زا بسیار دشوار شود (باچر، 2007، ترجمه سیدمحمدی، 1387). از طرفی رضایت شغلی نه تنها به نوع کار و وظیفه، بلکه به جو و فرهنگ کار نیز مربوط می­باشد و کارکنان در ساختار کار سالمی که در آن احساس خوبی داشته باشند بهتر کار خواهند کرد.

 

با توجه به اینکه پژوهشگر در بیمارستان به عنوان پرستار مشغول به خدمت می­باشد و با عنایت به حساس بودن کار و تأثیراتی که بر جان انسان­ها بر جای می­گذارد انجام پژوهش­هایی در زمینه استرس شغلی پرستاران و منابع ایجاد فشارهای روانی بسیار لازم و ضروری می­نماید.

 

در صورت عدم توجه به جنبه­ های انسانی و نیز فشارهای ناشی از عوامل محیطی و شغلی بر پرستاران، و همچنین نیاز به استخدام و جذب نیروی انسانی بیشتر، مواجه و برای جبران این نقیصه­ ها علاوه بر پرداخت خسارت مختلف مجبور به صرف هزینه­ های گزاف در امر درمان اختلالات جسمی و روانی پرستاران و خانواده­های آنها خواهند بود.

 

امید است بتوان با شناسایی منابع استرس در بیمارستان اقداماتی در زمینه پیشگیری از بروز استرس و راه­حل­هایی برای مقابله با آن و افزایش رضایت شغلی پرستاران انجام داد.

 

در این تحقیق سعی می­گردد منابع و عوامل ایجاد کننده­ استرس در پرستاران شاغل در بیمارستان­های شهر کرمانشاه شناسایی شوند و اقدامات شایسته­ای در جهت ارائه راه­ حل­های مناسب برای کاهش تأثیر عوامل استرس­زا بر روی رضایت شغلی­ پرستاران صورت گیرد.

 

[1] Psychology Science

 

[2] Job Stress

 

[3] Ross & Altmaier

 

[4] National Institute of occupational safety and Health

 

[5] Baker & Karazek

 

[6] Dewe

 

[7] Harington

 

[8] Johnstron

 

[9] Hypertension

 

[10] Cardiovascular disease

 

[11] Ulcer

 

[12] Colit

 

[13] Job Satisfaction

 

[14] Davis

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

دانلود پایان نامه ارشد : اثر قصه‌درمانی همراه با نمایش‌خلاق بر عزت‌نفس کودکان بی‌سرپرست

انسان قصه و نمایش را ساخت و حال نوبت قصه و نمایش است که آدمی را بسازد (آقاعباسی، 1386). دوره نوجوانی در زندگی انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. اهمیت آن مربوط به بحران‌های مختلفی است که در این زمان برای انسان به وجود می‌آید. در این دوره به علت کم تجربه بودن نوجوانان، مسأله تصمیم‌گیری مشکل می‌شود، برای جبران این ضعف، پدر،‌‌‌‌ مادر و مربی با جلب کردن، نظر نوجوانان به خود، علاوه بر بالا بردن میزان اعتمادبه‌نفس آنها نسبت به خودشان می‌توانند بر میزان اعتماد به نفس شان نیز بیافزآیند. کمبود اعتماد به نفس، بیانگر ترس واضطراب درونی است. به همین دلیل نوجوانان ناگهان درونگرا می‌شوند و در خود فرو می‌روند، و احساس ترس از شکست و مسخره شدن درآنها شکل می‌گیرد و ممکن است تمام وجودشان را در بر‌گیرد (اکبری،‌‌‌‌ 1387). دوران کودکی دشوارترین دوره حیات انسان از جهت تربیتی است و وقتی به کودکان و نوجوانان گوش بسپاریم و آنان را جدی بگیریم و مراقبشان باشیم عزت‌نفس آنان تقویت می‌شود زیرا با عشق و حمایت هر انسانی احساس ارزشمند بودن می‌کند. بنابراین اگر کودکان در محیطی رشد کنند که احساس حمایت و عشق را دریافت نکنند اعتماد به نفس‌شان کاهش می‌یابد و به ‌تدریج در مورد توانایی‌های خود تردید می‌کنند. چنین می‌پندارند که تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی با مشکل مواجه می‌شوند. افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند در ارائه عقایدشان به دیگران دچار اضطراب می‌شوند (شفیع آبادی و ناصری، 1386). در سالهای اخیر قصه‌درمانی به‌عنوان یکی از فنون روان درمانی پویشی به ویژه در بازی درمانی جایگاه خاصی پیدا کرده است. قصه‌درمانی راهبردی است که کودکان را برای رویارویی مثبت با هراسها و اضطراب‌های ناشی از سوء رفتار در قالب داستان‌ها آماده می‌سازد و به گونه‌ای غیرمستقیم و جذاب در اضطراب آنها تغییراتی ایجاد می‌شود تا به گونه‌ای عزت‌نفس‌‌ (احترام به خود)‌ آنها تقویت شود (ولی‌زاده، 1388).

 

بیان مساله

 

برای انسان هیچ حکم ارزشی، مهمتر از داوری او در مورد خودش نیست، ارزشیابی از خویشتن قطعی‌ترین عامل در روند رشد روانی

پایان نامه

 اوست. ارزشیابی از خویشتن و داشتن احساس خوب در مورد خودش در جریان فکری، احساسی، عاطفی، ارزشی و هدف‌های کودک است. عزت‌نفس مفهومی است که می‌توان آن را به صورت ارزشی که ما برای خود قائل هستیم تعریف کرد و معمولا با احساس خود ارزشمندی مترادف است. عزت‌نفس و مفهوم خود قابل تغییرند اما اغلب تغییر آنها بدون تلاش جمعی مشکل است (بیابانگرد، 1385). راجرز عزت‌نفس را عبارت می‌داند از ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود (شاملو، 1387).

 

معنای عزت‌نفس از دو بخش مرتبط به هم تشکیل می‌شود:

 

    1. داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالش‌های زندگی، باور خود به توانمندی، توانایی فکر کردن، درک کردن و انتخاب و تصمیم‌گیری.

 

  1. داشتن احساس صلاحیت برای خوشبخت شدن احترام به خود یا حرمت نفس به خود و به خود حق بدهیم که زندگی کنیم و شاد باشیم. احترام کلمه زیبایی است که فکر و احساس ما را در مورد مسائل و یا آدم‌های دوست داشتنی و خوب نشان می‌دهد (بیابانگرد، 1385).

احترام به خود، به کودک کمک می‌کند تا سرش را بالا بگیرد و از خودش خرسند و راضی باشد. شجاعت و جسارت انجام کارهای جدید را داشته باشد و اگر چه سعی می‌کند کمتر اشتباه کند اما به کمک دیگران آموخته و تجربه کرد که وقتی هم اشتباه می‌کند دنیا به آخر نمی‌رسد و نباید این احساس و احترام به خود را از دست بدهد. اکثر صاحب نظران برخورداری از عزت‌نفس را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی، اجتماعی فرد می دانند (درستان، 1387). ابتدا روانشناسان و جامعه شناسان از جمله ویلیام جیمز و هربرت مید و چالز کولی بر اهمیت عزت‌نفس مثبت تاکید داشته و نتیجه گرفته‌اند که عزت‌نفس ارزیابی مثبت از خود با شادکامی و کارکرد مفید فرد رابطه متقابل دارد. در پی مطالعاتی که توسط الیسون انجام شده مشخص گردید که از دست دادن حس کنترل و ایجاد نارضایتی فردی کودکانی که دارای اعتماد ‌به نفس پایین هستند توانایی‌های خود را دست کم می‌گیرند و مدام در ذهن خود این جمله را تکرار می‌کنند”که من نمی‌توانم” و احساس می‌کنند که دیگران ارزشی برای آنها قائل نیستند، احساس ناتوانی می‌کنند، به آسانی تحت تاثیر احساس خشم، تلقین قرار می‌گیرند و دامنه محدودی از عواطف و احساسات را نشان می‌دهند. آرزو دارند کس دیگری باشند، احساس بی‌ارزش بودن می‌کنند، اغلب به هنگام برخورد با وظایف مشکل یا جدید گریه می‌کنند، از خود به طور منفی یاد می‌کنند، خود ویرانگر هستند و از نظر ظاهری سرو وضع مرتبی ندارند، تصمیم‌گیری برایشان مشکل است، نسبت به آینده بدبین هستند. (آقاجاری، 1386).

 

مطالعات نشان می‌دهد که عزت‌نفس از طریق واکنش دیگران به صورت آینه خود ما در کودکان شکل می‌گیرد و همچنین مقایسه با دیگران صورت می‌گیرد بهترین روش برای استفاده و بالا بردن عزت‌نفس در کودکان استفاده از قصه و همچنین نمایش است. از میان روانشناسان قرن بیستم نخستین کسی که به اثرات نمایش در ذهن و ضمیر بازیگری پی برد مورنو[1] بود او به این اصل رسید که از هنر نمایش برای بروز فشارها و تضادها و همچنین عقده‌گشایی و تخلیه هیجانی به راحتی می‌توان استفاده کرد. او در سالهای 1920 تحت تاثیر روانکاوی، سایکودرام را پایه‌ریزی کرد و رشد داد در دهه 1960 میلادی در اثر موضوعات اجتماعی در اروپا وآمریکا نمایش دراین ممالک روی دیگر به خود گرفته و سایکودرام نیز به پیشرفت‌هایی نائل آمد و آن را نمایش‌درمانی گفتند. در حال حاضر در آمریکا و انگلستان نوعی از روانکاوی پا گرفته که مبتنی بر تغییرات پی در پی ابهام، درک مستقیم، بازی، شک و تغییر نقش است (اشکانی و حق‌شناس، 1383). هدف نمایش خلاق تعلیم و تربیت همراه با سرگرمی و مشارکت است. این بهترین نوع تعلیم و تربیت است که همراه با توجه و خلاقیت که هدف‌های دیگر نمایش خلاق است. در نمایش کودکان اندیشه‌ها احساس‌ها و اعمالشان را برای یکدیگر اظهار می‌کنند (آقا‌عباسی، 1381).

 

[1] Jacob levy moreno

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 
مداحی های محرم