:
در عصر اطلاعات و ارتباطات،دیدگاه ها و رویکردهای سنتی مربوط به مزیت رقابتی جوابگوی سازمانها در ایجاد و پایدارسازی مزیت رقابتی در راستای رقابتپذیری و پاسخ مناسب به الزامات محیط و بازار رقابتی نمیباشند. از این روی لازم است تا دیدگاه و رویکردی جدید مطابق با شرایط عصر حاضر در این زمینه توسعه داده شود (آقازاده واسفیدانی، 1386). از طرفی همزمان با روند فزایندهی تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که تمام ابعاد سازمان را تحت تاثیر قرار داده و انتظارات جدیدی را پدید آورده است، نقش وظایف مدیران و رهبران نیز به شدت دگرگون شده است. طی دهههای اخیر تحولات بنیادی در سازمانها به وجود آمده است و این تحولات موجب پیدایش اصول، روشها و مهارت های نوینی شده که یکی از مهمترین آنها مدیریت دانش است (عباسزاده شهری و رجبلو، 1388).
نیاز به مدیریت دانش براساس رشد ادراک جامعه تجاری، از این واقعیت سرچشمه میگیرد که دانش در عملکرد سازمانی، دسترسی به مزیت رقابتی پایدار و تحقق استراتژی های رقابتی عنصر مهمی تلقی می شود (رحیمنیا و همکاران، 1390).اکنونبحث مدیریت دانش بهیکیازموضوعاتاصلیدرپژوهشهایمدیریت درسراسردنیا تبدیل شده است (وانکورگ و نوناکا[1]، 2000) وآنرابهعنوانابزاریکلیدیبرایمدیریت کردناطلاعاتوابزاریاستراتژیکبرایمدیریت (مارتینسون[2]، 2000) و راهی موثر برای کسب مزیت رقابتی پایدار (بونچن و پیو[3]، 2002) میدانند.مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها کمک می کند تا اطلاعات و مهارت های مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب می شود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری های پویا بهصورت کارا و مؤثر قادر میسازد. به طورکلی سازمانها به دو دسته دارایی ها (سرمایه) تکیه می کنند: دارایی های ملموس و ناملموس. آنچه تا چندی پیش مورد توجه سازمانها بود دارایی های ملموس مانند ماشینآلات و تجهیزات بود. اما امروزه سازمانها دریافتهاند که دارایی های ناملموس مانند دانش سازمانی و اطلاعات موجب موفقیت و بقای آنها می شود (احمدی، 1390).جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمانهای دارای قدرت دانش میتوانند برتریهای بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند و به همین دلیل در سالهای اخیر مدیریت دانش به یک موضوع مهم و حیاتی
در سازمانها تبدیل شده است (بات[4]، 2001).
بنابراین در دنیای امروز، مدیریت دانش و فناوری ارتباطات و اطلاعات از نقشی محوری در ایجاد و پایدارسازی مزیت رقابتی برای شرکتها برخوردار است. با توجه به اینکه نقطه تمرکز مزیت رقابتی بر دانستن چگونگی انجام کارها قرار دارد تا در دسترسی به منابع و بازارهای خاص، لذا دانش و اطلاعات به عنوان مبنای اولیه دستیابی به شایستگیهای اصلی و کلید عملکرد برتر سازمان مطرح میشوند. به عبارت دیگر توانایی یک شرکت در ایجاد و حفظ مزیت رقابتی به دانش آن شرکت بستگی دارد (آقازاده واسفیدانی، 1386).
1-2 تعریف و بیان مساله پژوهش
سازمانها برای حفظ بقای خود در دنیای رقابتی امروز راهی جز کسب مزیت رقابتی ندارند (بارنی[5]، 1986). به دلیل اهمیت مزیت رقابتی در موفقیت بلندمدت شرکت، بسیاری از پژوهشگران به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به تلاش برای درک منشاء مزیت رقابتی پرداختهاند (پریم و باتلر[6]، 2001). از طرفی امروزه که عصر ارتباطات و اطلاعات است، سازمانها، محصولات، روابط و به طورکلی کسبوکار آنها حالت مجازی و الکترونیکی به خود گرفته و تغییرات به قدری شدید شده که طول عمر فناوریها و محصولات را به حداقل رسانده است، در چنین شرایطی خلق و حفظ پایدار مزیت رقابتی با تکیه بر قابلتها و شایستگیهای سنتی و قدیمی برای حضور موفق بنگاه در محیط و بازارهای رقابتی کافی نیست. این امر مستلزم تدابیری نو و رویآوری به شایستگیهای جدیدی است که مبتنی بر فناوری اطلاعات و مدیریت دانش است. بنابراین در دنیای امروز، مدیریت دانش و فناوری ارتباطات و اطلاعات از نقشی محوری در ایجاد و پایدارسازی مزیت رقابتی برای شرکتها برخوردار است. با توجه به اینکه نقطه تمرکز مزیت رقابتی بر دانستن چگونگی انجام کارها قرار دارد تا در دسترسی به منابع و بازارهای خاص، لذا دانش و اطلاعات به عنوان مبنای اولیه دستیابی به شایستگیهای اصلی و کلید عملکرد برتر سازمان مطرح میشوند. به عبارت دیگر توانایی یک شرکت در ایجاد و حفظ مزیت رقابتی به دانش آن شرکت بستگی دارد (آقازاده واسفیدانی، 1386).
در اقتصادهای دانش محور امروزی، دانش به عنوان منبع کلیدی محسوب می شود که باید همانند جریان نقدینگی، منابع انسانی و یا مواد اولیه مدیریت شود. در چنین شرایطی تنها سازمانهایی میتوانند عملکرد موفقیتآمیزی داشته باشند که بتوانند از دانش به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار بهره گیرند. از این رو مدیریت دانش به یکی از مهمترین وظایف سازمانهایی تبدیل شده است که تلاش می کنند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. سازمانهایی که به طور موثر اقدام به کسب، خلق، انتقال دانش و استفاده از دانش برای اصلاح و بهبود فعالیتها و عملکرد خود می کنند (جعفری و همکاران، 1390). در واقع دانش می تواند مزیت رقابتی سازمانها تلقی شود و به آنها توانایی
/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%87-%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1-%d8%aa%da%a9%d9%86%d9%88%d9%84%d9%88%da%98%db%8c-%d8%a7%d8%b7%d9%84%d8%a7/
حیات، رقابت و پیشی گرفتن از سایرین را اعطا کند(موغلی، 1385). به نحوی که پیتر دراکر راز موفقیت سازمانها در قرن21 را مدیریت دانش میداند. اهمیت مدیریت دانش در قرن حاضر به حدی است که تیلور آن را حرکت و جنبشی میداند که عصر آینده را مسخر خود خواهد ساخت (عسگری، 1390).
عصر حاضر، عصر تغییر و تحول سریع دانش است هر پنج سال و نیم حجم دانش دو برابر می شود، در حالی که عمر متوسط آن کمتر از چهار سال است. در چنین شرایطی دانش به عنوان یک منبع ارزشمند استراتژیک و دارایی مطرح می شود که نیازمند مدیریت است. اگر به شرایط فوق، رقابت شدید موجود در بازار را نیز اضافه کنیم، اهمیت مدیریت کردن دانش موجود در شرکتهای بیمهای در اقتصاد دانش محور کنونی دو چندان می شود (جلالی و همکاران، 1386).
در دنیای امروز بیمه از صنایع بسیار با ارزش جامعه است و به چنان جایگاهی رسیده است که می تواند با ایجاد اطمینان در مجموعه فعالیتهای اقتصادی کشورها، نقش کلیدی را در توسعه اجتماعی و اقتصادی ایفا کند. به عبارت دیگر امروزه تمامی جوامع توسعهگرا، بیمه را عامل مهمی در توسعه کشور میدانند زیرا که معتقدند بیمه در رشد بخشهای مختلف اقتصادی نقش برجستهای ایفا می کند (یوسفی، 1390). صنعت بیمه از صنایع خدماتی است که همواره رقابتپذیری در آن معنادار بوده است. ایجاد سیستم مدیریت دانش موثر از عوامل کلیدی در بهبود فرایندهای کسبوکار در شرکتهای بیمه است، بنابراین این شرکتها برای بقا در بازار به شدت رقابتی کنونی، ناگزیر به سرمایه گذاری در این حیطه هستند(زعفریان و میرزاییرابر، 1390).
این پژوهش با توجه به اهمیت مدیریت دانش و تکنولوژی اطلاعات در صنعت بیمه در پی دستیابی به شناخت تاثیر فرایند مدیریت دانش و تکنولوژی اطلاعات بر کسب مزیت رقابتی است. در همین راستا پژوهشگر تلاش می کند تا چگونگی ارتباط میان مدیریت دانش و مزیت رقابتی را با چهار فرایند مدیریت دانش، شامل کسب دانش، تبدیل دانش، محافظت از دانش و کاربرد دانش جستجو کند و میزان اثرپذیری مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی را مورد آزمون قرار دهد.از طرفی ادبیات منبع محور اشاره دارد که مزیتهای رقابتی، با بهره گرفتن از دانش ایجاد شود و پایدار بماند. بنابراین دیدگاه منبع محور یک تئوری مناسب برای بیان ماهیت روابط بین مدیریت دانش و مزیت رقابتی است. از این رو در این پژوهش رابطه بین مدیریت دانش و مزیت رقابتی را از دیدگاه منبع محور مورد بررسی قرار میدهیم.
1-3 اهمیت موضوع پژوهش:
در عصر اطلاعات و ارتباطات، دیدگاه ها و رویکردهای سنتی مربوط به مزیت رقابتی جوابگوی سازمانها در ایجاد و پایدارسازی مزیت رقابتی در راستای رقابتپذیری و پاسخ مناسب به الزامات محیط و بازار رقابتی نمیباشند. از این روی لازم است تا دیدگاه و رویکردی جدید مطابق با شرایط عصر حاضر در این زمینه توسعه داده شود (آقازاده واسفیدانی، 1386). از طرفی همزمان با روند فزایندهی تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که تمام ابعاد سازمان را تحت تاثیر قرار داده و انتظارات جدیدی را پدید آورده است، نقش وظایف مدیران و رهبران نیز به شدت دگرگون شده است. طی دهههای اخیر تحولات بنیادی در سازمانها به وجود آمده است و این تحولات موجب پیدایش اصول، روشها و مهارت های نوینی شده که یکی از مهمترین آنها مدیریت دانش است. مدیریت دانش به فرایند شناسایی، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و دستهبندی اطلاعات ضروری برای کسبوکار شرکت اشاره دارد به گونه ای که عملکرد کارکنان و مزیت رقابتی را بهبود بخشد (عباسزاده شهری و رجبلو، 1388).
به عقیده مارتین افزایش سرعت جهانی شدن و تقابل تکنولوژی وتغییرات سازمانی از دلایل اهمیت یافتن مقوله دانش است (مارتین[7]، 2000). بدیهی است در عصری که دانش به عنوان مهمترین عامل ایجاد کننده ارزش و مزیت رقابتی شرکتها به شمار می آید مدیریت دانش نیز از ضروریترین فعالیتهای مدیریت نوین است. به طوری که پیتر دراکر راز موفقیت سازمانها در قرن 21 را مدیریت دانش میداند. اهمیت مدیریت دانش در قرن حاظر به حدی است که تیلور آن را حرکت و جنبشی میداند که عصر آینده را مسخر خود خواهد ساخت (عسگری، 1390). یکی دیگر از موضوعات مهم که بر مدیریت دانش سازمانی هم اثرگذار است تکنولوژی اطلاعات است که پیشرفتهای شگرف و خیرهکننده ای داشته است. این امر باعث توجه و سرمایه گذاری قابل توجه سازمانها گردیده است. تغییرات فناوری، دانشی است که کلید منابع رقابتهای صنعتی و رشد اقتصادی را تشکیل میدهد. فنآوری اطلاعات شاهراهی است که به قلمرو جدیدی از تواناییها و نوآوریهای فنآوری میانجامد و ما را وارد اقتصاد فراصنعتی و جامعه اطلاعات محور می کند (کاظمی و همکاران، 1387).
دانشومدیریتآنازجملهعناصریاستکهامروزهتوجههمهسازمانهارابهسمتخودجلبنمودهاست. نتایجپژوهشهایمتعددوآماروارقامموجودنشانگرآن استکهکشورهاییکهدرایجاددانشازسایرینپیشیگرفتهاندازنظررشدرقابتیوقدرتاقتصادینیزدرمرتبهایبالاترازدیگرانهستند. همچنینکشورهاییکهازوضعیتاقتصادیمناسبیبرخوردارنیستند،ازضعفدرشالودههاوزیربنادردانشرنجمیبرند.
با توجه به مطالب گفته شده میتوان گفت که مدیریت دانش به عنوان یک ضرورت در سازمانهای امروزی پذیرفته شده است از اینرو سازمانها باید بتوانند دانش را به عنوان یک منبع کلیدی همانند جریان نقدینگی، منابع انسانی و یا مواد اولیه مدیریت کنند. از طرفی صنعت بیمه از صنایع خدماتی است که همواره رقابتپذیری در آن معنادار بوده است و ایجاد سیستم مدیریت دانش موثر از عوامل کلیدی در بهبود فرایندهای کسب و کار در شرکتهای بیمه است. بنابراین دستیابی به مزیت رقابتی در صنعت بیمه با روشهای سنتی امکان پذیر نیست و سازمانهای بیمه باید روشهای قدیمی را کنار بگذارند و خود را به دانش و فناوری مجهز کنند تا بتوانند اهداف سازمان را برآورده و آن را پیش ببرند.
با توجه به مزیت رقابتی پایداری که تکنولوژی اطلاعات و مدیریت دانش برای سازمانها ایجاد میکنند و با توجه به اهمیت رقابتپذیری در صنعت بیمه، ضرورت انجام این پژوهش یعنی مطالعه تاثیر تکنولوژی اطلاعات و اجرای فرایند مدیریت دانش در صنعت بیمههای خصوصی شهر کرمانشاه احساس شد. در همین راستامدیریت از 4 جنبه کلی یعنی کسب دانش، تبدیل دانش، محافظت از دانش و کاربرد دانش مورد بررسی قرار گرفت. از طرفی پژوهشهایزیادیدرموردمدیریتدانشوتکنولوژیاطلاعاتانجامشدهاستکهدربخشادبیاتپیشینهبهآنهااشارهشدهاست.همچنینپژوهشهایینیزدرموردنقشمدیریتدانشدرکسبمزیترقابتیانجامشدهاستاما در این پژوهش تاثیر همزمان تکنولوژی اطلاعات و مدیریت دانش بر کسب مزیت رقابتی بررسی شده است دراینراستاباتلفیقیازمدلتواناییهایمدیریتدانشومزیترقابتی (نگون، 2010) و مدل نقشبحرانیمدیریتدانشدر دستیابیبهمزیترقابتیپایدار سازمانی (نگون و همکاران، 2009)بهمدلمفهومیپژوهشدستیافتیم. همچنینازلحاظجامعهآماریومتدولوژیباپژوهشحاضرمتفاوتمیباشد.
1-4 اهداف پژوهش:
هدف کلی:
شناخت تاثیر فرایند مدیریت دانش و تکنولوژی اطلاعات بر کسب مزیت رقابتی.
اهداف ویژه:
1- شناخت تاثیر فرایند کسب دانش بر کسب مزیت رقابتی در بیمههای خصوصی شهر کرمانشاه.
2- شناخت تاثیر فرایند تبدیل دانش بر کسب مزیت رقابتی در بیمههای خصوصی شهر کرمانشاه.
3- شناخت تاثیر فرایند کاربرد دانش بر کسب مزیت رقابتی در بیمههای خصوصی شهر کرمانشاه.
4- شناخت تاثیر فرایند محافظت از دانش بر کسب مزیت رقابتی در بیمههای خصوصی شهر کرمانشاه.
5- شناخت تاثیر تکنولوژی اطلاعات بر کسب مزیت رقابتی در بیمههای خصوصی شهر کرمانشاه.
فرم در حال بارگذاری ...