وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد : بررسی رابطه سبكهای دلبستگی با هویت فردی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد کرمانشاه

:

 

دلبستگی پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایداری است كه بین كودك و مادر یا افرادی كه نوزاد در تعامل منظم و دائم با آنهاست، ایجاد می شود. فروید بر این باور بود كه دلبستگی نوزاد به مادر به خاطر تغذیه و رفع نیاز فیزیولوژیكی است.

 

تجربه‌هایی كه نوزاد با مراقبش دارد در الگوهای روابط وی با دیگران درونی سازی می شوند و این الگوی عملی درونی شده، تعیین كننده چگونگی مفهوم نوزاد از خود و دیگران است؛ مفهومی كه بعدها در روابط با دیگران تعمیم می یابد.

 

بررسی های اولیه در زمینه های سبك‌های دلبستگی از سوی آینزورث (1978) انجام گرفت و سه الگوی دلبستگی ایمن، نا ایمن – اجتنابی و دلبستگی نا ایمن اضطرابی – دو سو گرا شناسایی شد.

 

بعدها مین و سولومون (1990) تعدادی از كودكان را كه در هیچ یک از 3 گروه قبلی قرار نمی گرفتند بررسی كرده و آنها را در طبقه جدیدی به نام دلبستگی نا ایمن بی سازمان – بی هدف جای دادند.

 

با نظر اجمالی به دوره نوجوانی به نظر می رسد كه رفتار دلبستگی جوان از الگوهای رفتار دلبستگی سنین پایین تر بسیار متفاوت و جدا است. به نظر می رسد دانشجویان از روابط دلبستگی با والدین و یا سایر چهره‌های دلبستگی گریزان هستند.

 

بسیاری از دانشجویان پیوندهای دلبستگی با والدین را شبیه گره‌هایی تلقی می كنند كه از پیوندهای متشابه كه محكم و ایمن است جلوگیری می كند. جوان برای آنكه بتواند در ساختن و هموار كردن مسیر زندگیش به حمایت والدین بیش از حد متكی نباشد باید به سوی خود مختاری حركت كند. رفتار جوان نسبت به چهره‌های دلبستگی ممكن است متعارض، مغشوش و متضاد به نظر برسد مگر آنكه این رفتارها در بافت تغییرات تحولی دوره نوجوانی در نظر گرفته شوند. ایجاد یک هویت و دستیابی به یک تعریف منسجم از خود، مهم‌ترین جنبه رشد عمومی اجتماعی در دوره نوجوانی است. انتخاب ارزش‌ها، باورها و هدف های زندگی مهم‌ترین مشخصه‌ های اصلی این هویت را تشكیل می دهند. هم در دوره نوجوانی و هم در دوره جوانی این ارزش‌ها، باورها و هدف های زندگی مورد تجدید نظر قرار می گیرند. جوان در جستجوی پاسخ قانع كننده به موضوعات اساسی زندگی مانند ارزشها، نقشهای اجتماعی، مذاهب، عقاید سیاسی و اهداف حرفه‌ای است تا به او نظام فكری داده و تكیه گاه او در تصمیم گیری ها و ارزش گزاری های مهم او باشد، بداند كیست، چه اهدافی دارد و نهایتاً یک

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%d9%8a-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%b3%d8%a8%d9%83%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d8%af%d9%84%d8%a8/

 

 فلسفه برای زندگی خود ایجاد كند (كالسنر، 1999، به نقل از رجب پور، 1386).

 

1-2- بیان مساله

 

نظریه دلبستگی و روابط شخصی كه با تاثیر تجارب اولیه بر رشد و ارتباط آن به كار كرد بعدی شخصیت مربوط است. فعالیت‌های بالینی، بالبی بر اساس این نظریه، نوزاد در حال رشد از مراحلی از رشد دلبستگی به افرادی كه از او مرقبت می كنند به ویژه مادر می گذرد. بالبی (1969) مدل منسجمی از پیوندهای عاطفی بین مادر – كودك ارائه كرده و معتقد است كه این پیوند دارای كنش حمایتی است به عبارت دیگر دلبستگی كودك به مادر و مكانیزم های رفتاری مرتبط با آن از كودك نابالغ حمایت كرده و شانس بقای او را افزایش می دهد برای برقراری پیوند عاطفی، مادر به پیام های كودك پاسخ داده و پریشانی او را مورد توجه قرار می دهد. بر اساس تحقیقات لورنتس و هارلو (1986، به نقل از همز، 1993) نیز روشن شد كه رابطه مادر/ مراقب – كودك الزاماً بر تغذیه استوار نیست. رفتار دلبستگی از نقطه شروع در كودك وجود دارد و به تدریج متنوع می گردد و به چهره‌های معینی گسترش می یابد و در تمام زندگی پابرجا می ماند و تحت اشكال مختلف متجلی می گردد (منصور و دادستان، 1376). «تحقیقات و تعاریف فراوان نشان می دهد دو بعد اصلی در دلبستگی وجود دارد. بعد شناختی – عاطفی دلبستگی كه به عنوان كیفیت عواطف در جهت چهره دلبستگی مطرح می شود و بعد رفتاری كه در واقع به بهره گرفتن از حمایت و مجاورت شخص مورد نظر مربوط می شود. هر چه شخص از كودكی به سمت بزرگسالی حركت می كند بعد عاطفی شناختی دلبستگی اهمیت بیشتری می یابد.»

 

یكی از مسایل عمده كه جوان با آن روبرو می شود مساله شكل گیری هویت فردی اوست (هیلگارد – ترجمه براهنی). اریكسون (1968) شكل گیری هویت فردی را در دوره نوجوانی نشانه‌ای از سازگاری و تعادل در این دوره می داند. بر اساس نظریه اریكسون اگر هویت جوان در طی زمان و بر اساس تجربیات حاصل از برخورد درست اجتماعی شكل گیرد و جوان بتواند خود را بشناسد و از دیگران جدا سازد، تعادل روانی وی تضمین می گردد. در دوره نوجوانی مبارزه‌ای برای كسب استقلال و اثبات خود توسعه می یابد و نتیجه طبیعی بحران نوجوانی باید این باشد كه جوان تجارب و روابط نوین را وسیله غنی كردن شخصیت خود تلقی كند. ولی اگر سر خوردگی و عدم اعتماد جایگزین اعتماد گردد و به جای تماس با مردم، جوان گوشه گیر شود و به جای تحرك به ركودگراید و تشكیل هویت مثبت دچار ابهام در نقش شود هماهنگی و تعادل رفتاری وی به هم می خورد و دچار بحران هویت می شود و در هنگام بحران هویت جوان به طور شدید دچار اضطراب و ناراحتی ذهنی است و نمی تواند جنبه‌های مختلف شخصیت خود را در یک خویشتن قابل قبول هماهنگ سازد (كراسكیان موجمباری، 1381).

 

هم اكنون مطالعاتی در حیطه رشد هویت وجود دارد كه تفاوت های فردی مهمی را در رفتار و ویژگی های شخصیتی بین دانشجویان  آشكار ساخته‌اند. این یافته‌ها نشان می دهند دانشجویان ی كه در اندازه گیری هویت نمره بالای میانگین می آورند قابل اعتماد‌تر، سازگار‌تر، خود پذیر، و از لحاظ شخصیتی منسجم تر از دانشجویان ی هستند كه نمرات آنها پایین تر از متوسط است (لاوی، 1976؛ مارسیا، 1993؛ برزونسكی، 1998، به نقل از رجب پور، 1386). این تحقیق در صدد است كه رابطه سبك های دلبستگی را با هویت مورد بررسی قرار دهد و در نهایت ببینید كه آیا سبكهای دلبستگی با هویت فردی رابطه‌ای دارند؟

دانلود پایان نامه:بررسی رابطه بین بازاریابی اجتماعی بر استقبال مصرف کنندگان (مصالح و فناوری های نوین ساختمانی)

در دنیای كنونی نقش بازاریابی بسیار مؤثر است، به گونه ای كه وظیفة هماهنگ كردن كلیة منابع انسانی و فنی در فرایند تولید و توزیع را به عهده دارد.  از این رو تصمیم گیری در مورد مقیاس تولید، بقا یا خروج از بازار، روش های توزیع مناسب، رقابت وفرصتهای آینده با توجه به مدیریت و مطالعات بازاریابی صورت می پذیرد (چوین[1]، 1991),  در یک بازار پویا كوشش دستگاه های بازاریابی بیشتر متوجه تأثیرگذاری روی مصرف كنندگان و خریداران است تا ایجاد تقاضای جدید است.  وقتی یک محصول جدید به بازار عرضه می گردد، بازاریابی وارد عمل می شود و با بهره گرفتن از ابزارهای ترفیعی ، مصرف كننده را ترغیب به خرید محصول جدید می نماید.  ترفیع یكی از عناصر آمیخته بازاریابی است كه از طریق آن شركت با مصرف كننده ارتباط برقرار می كند و از طریق تبلیغات، پیشبرد فروش،فروش شخصی و روابط عمومی او را به خرید محصول تشویق میكند (کاتلر[2]،2001).  یكی از وظایف مهم در مدیریت بازاریابی ، تعیین مؤثرترین تركیب ترفیع است.  از نظر تأثیر، روش های ترفیعی با یكدیگر تفاوت دارند .  هر كدام از روش های ترفیع ویژگیها ی منحصر به فردی دارد كه عامل تعیین كننده در انتخاب هر یک محسوب میگردد(لیسن[3]،1993). در این فصل به بررسی بازاریابی اجتماعی و تعیین عوامل موثر در آن و تاثیر آن بر تجهیزات و فناوری های نوین ساختمانی می پردازیم و طی آن با عنوان نمودن بیان مساله و فرضیه های مرتبط سعی در باز نمودن مطالب مورد بررسی داریم.

 

 

 

 

 

1-2) تعریف و بیان مساله پژوهش

 

بازاریابی اجتماعی حوزه و قلمرو علم جدیدی است كه می كوشد با بهره گرفتن از فنون بازاریابی تجاری، اهداف و مقاصد اجتماعی را تحقق بخشد. براساس مفهوم بازاریابی اجتماعی، مدیران بازاریابی سازمان ها ناگزیرند در تعیین راهبردها و خط مشی های بازاریابی خود عوامل مهمی نظیر خواسته های مصرف كنندگان و منافع جامعه در كوتاه مدت و بلندمدت را در نظر بگیرند. در بازاریابی اجتماعی كسب سود و منافع شخصی اولویت اصلی به شمار نمی رود. به عبارت دیگر، تأكید بازاریابی اجتماعی تنها ارضاء نیازها و خواسته های افراد اجتماع از طریق فرایند مبادله و داد و ستد نیست؛ بلكه هدف و مقصد والاتری دارد و آن تأثیرگذاری بر اعمال و رفتار افراد در اجتماع است ( مقدمی ،١٣٨2).  براساس مفهوم بازاریابی اجتماعی، مدیران بازاریابی سازمانها و شركت های بزرگ ناگزیرند در تعیین خط مشی های بازاریابی خود عوامل مهمی نظیر منافع شركت، خواسته های مصرف كننده و منافع جامعه را مشتركاً مدنظر قرار دهند .  شركت ها در ابتدا معتقد بودند هدف بازاریابی آنها در كوتاه مدت عبارت از كسب بازده بیشتر از سرمایه صاحبان سهام .  اما آنها بعداً دریافتند كه تأمین نیازها و خواسته های مشتریان و منافع جامعه در بلندمدت اهمیت فراوانی دارد.  این امر منجر به تولد و ظهور بازاریابی اجتماعی شد و در حال حاضر بسیاری از شركت ها هنگام اتخاذ تصمیمات بازاریابی منافع جامعه را مورد توجه قرار می دهند.  حقیقت امر این است كه مطالعه بازاریابی اجتماعی به عنوان یكی از حوزه های وابسته به بازاریابی تجاری صحیح نیست، زیرا كه بازاریابی اجتماعی حوزه مستقلی است كه علیرغم شباهت های بسیار با بازاریابی تجاری، از نظر اهداف، مقاصد و سازماندهی تفاوت های بارز و چشمگیری با آن دارد .  اگر وظایف و مسئولیت های بازاریابان اجتماعی را مورد مطالعه دقیق و موشكافانه قراردهیم، مشاهده می كنیم كه بازاریابی اجتماعی ریشه در جای دیگری دارد.  در این پژوهش با هدف بررسی بازاریابی اجتماعی در رابطه با تجهیزات و فناوری های نوین ساختمانی می توان با تهیه لیستی از این تجهیرات و فناوری ها و نحوه برخورد مشتریان و بازاریابان و واسطه ها با این موارد که از طریق بازاریابی اجتماعی به آنها القا شده است.  هدف ما در این رساله پاسخ گویی به این سئوال  است، که تفکر و بازنگری مجدد به بازاریابی اجتماعی در رابطه با تجهیزات و فناوری های نوین

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d9%86-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%a7/

 

 ساختمانی تا چه حد موثر واقع خواهد شد ؟ و چه پیامدهایی دارد؟

 

1-3) بازاریابی اجتماعی :

 

پروفسور نانسی لی یکی از پر آوازه ترین اشخاصی است که تخصص ویژه ای در بازاریابی اجتماعی دارد. به عقیده وی بازاریابی اجتماعی فرایندی است که طی آن از اصول و تکنیک های بازاریابی به منظور تحت تاثیر قرار دادن رفتار گروه های مورد هدف به طوری که هم به نفع جامعه باشد و هم به سود خودشان استفاده می شود.

 

پژوهشگران بازاریابی برای اولین بار در سال 1970، با ظهور مفهوم بازاریابی محیطی مسائل محیطی را مطرح کردند، این مفاهیم به صورت گسترده، توسعه محیطی بازاریابی اجتماعی را بیان کرده که تاکید داشت فعالیت های بازاریابی باید در برابر رفاه جامعه به اندازه بهره بردن ذی نفعان و مصرف کنندگان مسئول باشد.

 

این مباحث در ابتدا روی تعداد اندکی از کسب و کارها (از جمله نفت، خودرو و صنایع شیمیایی) و رفتار مصرف کنندگان (از جمله بازیافت و ذخیره انرژی) متمرکز بود.  ولی در اواخر سال 1980 این مفهوم با عنوانهای گوناگون از جمله بازاریابی سبز یا بازاریابی محیطی دوباره ظهور پیدا کرد.   این تجدید فعالیت، قسمت های وسیع تری از صنایع را در بر گرفت و بر فرصت های بازاریابی با افزایش آگاهی و دانش محیطی مصرف کنندگان تاکید داشت.

 

عبارت “بازاریابی اجتماعی” اولین بار در سال 1971 توسط فیلیپ کاتلر[4] و جرالد زالتمن[5] بیان شد و از پیکره دانش های گوناگون از قبیل روانشناسی، جامعه شناسی، انسان شناسی، دانش سیاسی و تئوری های ارتباطی به همراه زمینه های علمی در تبلیغات، روابط عمومی و تحقیقات بازار طراحی شده است.  بازاریابی اجتماعی سعی در ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت دارد و می تواند برای ترویج محصولات شایسته، ایجاد مخاطبان هدف، جلوگیری از محصولات و خدمات ناشایست و نهایتا ترویج رفاه به کار رود(سرات[6]، 2010).  ویژگی منحصر به فرد بازاریابی اجتماعی این است که اصول و روش های بازاریابی تجاری را برای تحلیل جامعه و سلامت اجتماعی آن به کار می گیرد.  این ایده در سال 1951 توسط ویب مطرح شد.  وی جامعه بازاریابی را با این پرسش به چالش کشید که: “چرا نمی توان برادری و اخوت و تفکر منطقی را مانند صابون برای فروش به جامعه عرضه نمود؟”(ویب[7]، 1952).  این پرسش زمینه ساز تحقیقات و پیگیری های جدی برای خلق روش های موفق تاثیر گذاری بر رفتار افراد در بخش اجتماعی شد.  بعد از دو سه دهه کارشناسان و بازاریابان سلامت اجتماعی به تعریف مجدد این تفکر پرداختند و آن را توسعه دادند.  در حالی که بازاریابی اجتماعی برای کنترل بیماریها و مسائل خانوادگی مورد استفاده قرار می گرفت(مانوف[8]،1985) تکنیک ها و روش های بازاریابی اجتماعی برای توسعه جهان  در همه زمینه ها گسترش یافت.

 

ماهیت مفهوم بازاریابی اجتماعی در اوایل 1960 توسط کاتلر به طور کامل تشریح شد(کاتلر،1972).
در سال 1970 در حالی که زمزمه هائی راجع به آسیب پذیری محیط شنیده می شد برخی نویسندگان بر بحران مصرف منابع، بدون در نظر گرفتن مصلحت اجتماعی تاکید کردند(داوسون[9]،1971؛ کاتلر، 1971).  محققان مشکل اصلی را در افزایش ابهام در مسئله “رضایت مندی مشتری” می دانستند(بل و اموری[10]،1971و کاتلر 1972)، به این دلیل که رضایت مندی مشتری می توانست به معنی تمایلات کوتاه مدت مشتری یا علایق بلند مدت مصرف کننده تعبیر گردد.   نویسندگانی مانند کاتلر و داوسون عقیده داشتند که چیزی که در بلند مدت برای جامعه مطلوب است برای تجارت و کسب و کار نیز سودمنداست.  سایر جنبه­ های بازاریابی اجتماعی بر ارتباط میان تجارت و محیط به صورت مکانیسم بازخور، همفکری و مذاکره میان رقبا، مصرف کنندگان و دولت تاکید می کرد (کاتلر، 1972؛ بل و اموری، 1971؛ استیرسن و اسکات، 1972).

 

به طور کلی با بازگشت به گذشته درمی یابیم که اصطلاح بازاریابی و اصول مربوط به آن با مفاهیم انتزاعی از قبیل استثمار، مادی گرائی و مصرف بیش از حد در جوامع مدرن رابطه نزدیکی داشته است (اندریسن[11]، 2006؛ هاستینگز و سارن[12]، 2003)

 

این رابطه بیشتر بر اساس کاربرد سنتی بازاریابی به عنوان ابزاری برای جستجوی منافع شخصی بوده است.  کاتلر و لوی بیان کردند که ابزارهای بازاریابی محدود به دنیای تجارت نیست(کاتلر و لوی[13]، 1969).  بنابراین توسعه مفهوم بازاریابی منجر به شکل گیری رشته جدید بازاریابی اجتماعی شد.

 

1-4) تجهیزات و فناوری های نوین ساختمانی:

 

مصالح نوین ساختمانی، ساختمان های هوشمند و تجهیزات مرتبط، پیش ساخته، راه های بکارگیری فن آوری های نوین در بافت فرسوده، سیستم های سازه ای با رویکرد صنعتی، مصالح جدید در سبک سازی ساختمان از جمله فناوری های نوین در عرصه ساخت وساز به شمار می آید.

 

سیستمها و فرایند صنعتی سازی ساختمان ناظر بر کلیه فعالیت های مرتبط با طراحی ، فناوری ها ، روش های ساخت و ساز و تولید کارخانه ای قطعات و اجزای ساختمانی است که با رعایت موازین علمی به طور انبوه و بر اساس استانداردهای مدولار و زنجیره ای و رعایت الزامات فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی و موازین توسعه پایدار انجام می گیرد. هدف از صنعتی سازی ساختمان بالا بردن سرعت تولید و افزایش سهم تولیدات کارخانه ای و کاهش سهم اجراء و تغییر آن به نصب و مونتاژ می باشد که از نتایج و آثار آن می توان به ؛ سبک سازی، مقاوم سازی ، صرفه جوئی در مصالح ، کاهش مصرف انرژی در دوران ساخت و بهره برداری ، کاهش دوره ساخت ودر نتیجه کاهش هزینه های ساخت و ساز و بهره برداری از ساختمان اشاره کرد.

 

1-5)اهداف پژوهش

 

– هدف کلی :

 

آگاهی از تاثیر بازاریابی اجتماعی در عرصه ی بکارگیری تجهیزات و فناوری های نوین ساختمانی

 

 

 

– هدف ویژه:

 

بررسی نقش بازاریابی اجتماعی در پوشش بازاریابی تجهیزات و فناوری های نوین ساختمانی با در نظر گرفتن عواملی چون اثر بخشی، اعتماد، قابلیت دسترسی، قیمت، محصول، تنوع و ترویج آن محصول در مسیر استقبال مشتریان از آن.

 

 

دانلود پایان نامه:بررسی رابطه مدیریت مشارکتی و توانمند سازی کارکنان در اداره کل دادگستری شهر کرمانشاه

:

افراد به منظور ارضای خود و برآورده ساختن هدفهای فردی ، به یک سازمان می پیوندند. آنها در می یابند هدفهایی را که یک شخص به تنهایی نمی تواند به آنها دسترسی یابد، از طریق سازمانها با مساعدت و مشارکت در آنها دست یافتنی است .انسانها در همه امور نیاز به همکاری و مشارکت با یکدیگر داشته اند و در کشور ماهم با توجه به پیشرفت علم مدیریت و استقرار مدیریت نوین در سازمانها و موسسات، موضوع مشار کت در امر مدیریت امروزه مورد توجه زیادی قرار گرفته است(سلاجقی و هنرآموز،به نقل از ایرانزاده و زنجانی،1392)

 

بنیادی ترین اندیشه زیرساخت مشارکت، پذیرش “اصل برابری مردم” است.این اصل به جامعه، به سازمان ها و به گروه ها امکان می دهد که از ظرفیت کامل مردم و نیروی کار در تصمیم گیری ها و تصمیم سازیها، در جهت شکوفایی استعدادها و پیشرفت ها سود برند و سود رسانند. لذا در زمینه مدیریت کارکنان، عرضه کنندگان، مشتریان و سهامداران بتوانند در ارائه پیشنهادها، دادن اندیشه های نو، زدودن نارسایی ها و مشکلات در فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی و یاری رساندن به مدیریتیا به عبارتی در کلیه امور مشارکت نمایند می باشد، صاحب نظران دیدگاه های متعددی در این زمینه دارند(آهنچی،1386،ص 690).

 

توانمندسازی كاركنان، روش جدیدی است كه برای افزایش بهره وری از راه افزایش تعهد كاركنان به سازمان و بالعكس مورد استفادة مدیران قرار می گیرد و این شیوة ارزشمندی است كه بین كنترل كامل مدیریت و آزادی عمل كاركنان توازن برقرار می كند. توانمندسازی، راهی متفاوت برای كاركردن افراد با یكدیگر است و هدف اصلی آن تغییر ساختار مدیریت از شكل سنتی و هرمی به ساختار مشاركتی است (نوه ابراهیم و عبدالهی،1392ص50).

 

توانمندسازی مهم‌ترین چالش مدیران در عصر حاضر است. زیرا سازمان‌ها در معرض تغییرات سریع و غیر قابل پیش بینی قرار دارند. از مهم‌ترین عوامل بروز این تغییرات، می‌توان به رقابت روزافزون جهانی، توسعه و گسترش فناوری اطلاعات و بروز تغییرات در ویژگی‌ها و خواسته‌های مشتریان اشاره کرد. تغییر در شرایط سازمان های عصر حاضر، منجر به تغییر در نگرش آنها به نیروی انسانی شده است. در این شرایط، کارکنان سازمان، ابزار موفقیت مدیر نیستند و به عنوان سرمایه‌های سازمان، به گردانندگان اصلی جریان کار و شرکای سازمان تبدیل شده اند (روی و شنا[1]،2005 ،ص [2]125).

 

مشارکت فرایندی است که طی آن کارکنان یک سازمان به طور داوطلبانه در امور و فعالیتهای مربوط به خود دخالت کنند به شرطی که توان و انگیزه مناسب برای دخالت مؤثر را داشته باشند(دکنیک[3]، 2011 ). توانمند سازی  از مفاهیم نوینی است که امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. تأکید شیوه مدیریت مشارکتی بر همکاری و مشارکت داوطلبانه کارکنان استوار است و می خواهد از اندیشه ها، نظرات و ابتکارات آنها در حل مشکلات و مسائل سازمان استفاده کند. مدیریت مشارکتی عملیاتی است که طی ان کارکنان یک سازمان در روند تصمیم گیریها دخالت و شرکت داشته باشند(والاس و پائول[4]،2011).

 

به اعتقاد کگیوت و زندر«یک سازمان یک گروه اجتماعی است که مشخصه آن سرعت و کارایی در ایجاد و انتقال دانش می باشد»اینیک دیدگاه نسبتاّجدید و مهم درباره تئوری سازمان است که در حال حاضر از سوی چندین صاحب نظر مانند نوناکا،اسپندر و زندر ارائه شده است(قلیچلی و مشبکی،1385،ص145).

 

این نویسندگان معتقدند که سازمان ها دارای قابلیت های خاصی برای خلق و تسهیم دانش اند که برای آنهادر مقایسه با سازمان های دیگرمزیت مشخصی ایجاد می کند.همچنین ناهاپیت و گوشال نیز اظهار می دارند که مشارکت تصمیم گیری یکی از قابلیت ها و دارایی های مهم سازمانی است که می تواند در خلق و تسهیم دانش کمک بسیاری نماید.آرمسترانگ(1386) در مدل مفهومی خود،تصمیم مشارکتی  را عنصری از سرمایه فکری در نظر می گیردو برخی دیگر آن را به عنوان یک عامل موثر در ایجاد سرمایه فکری مورد بحث قرار می دهند بنتیس در مدل سرمایه فکری خود اگرچه از عنوان تصمیم مشارکتی  استفاده نمی کند با این وجود اذعان می کند که اعتماد و فرهنگ تسهیل کننده سرمایه فکری سازمان ها هستند(همان).

 

همچنین به اعتقاد ناهاپیت و گوشال اساساَ سرمایه فکری یک مصنوع اجتماعی است و همچنین اینکه دانش و معنی همیشه در یک بافت اجتماعی موجود هستند.یعنی از طریق روابط جاری در گروه ها هم خلق شده و هم پایدار می ماند.در واقع آنها با پذیرش چارچوب مفهومی سرمایه فکری در روابط ابعاد سرمایه اجتماعی شامل ساختاری،رابطه ای و شناختی را صرفاَ با بعد دانش اجتماعی آشکار و پنهان سرمایه فکری مورد بررسی قرار  می دهند.البته قدر مسلم قضاوت در مورد نقشی که مشارکت در تصمیم گیری می تواند در ایجاد توانمند سازی  سازمان قوه قضاییه  سهم  داشته باشد نیازمند مطالعه نظری و تجربی بسیاری است که در این راستا هنوز مطالعات بسیار اندک می باشد لذا پژوهش در پی آن است تا مشخص کند که مدیریت مشارکتی  چه نقشی در ایجاد توانمند سازی کارکنان  سازمان قوه قضاییه استان کرمانشاه  دارد و چگونه و به چه دلیلی این نقش را ایفا می کند(افشار،1390ص68)

 

در این فصل از پژوهش سعی خواهیم نمود دغدغه اصلی محقق و بیان مسئله اصلی پژوهش و نیز میزان اهمیت و ضرور ت پژوهش را بیان کنیم و با بهره گرفتن از یک مدل مفهومی فرضیات ،سئوالات ،اهداف و فرضیات آن را نیز بیان کنیک و تعرایف مفهومی و عملیاتی را تعریف کرده و در پایان مروری کوتاه بر تحقیقات پیشین داشته باشیم.

 

1-2-بیان مسأله :

 

امروزه  بیشتر صاحب نظران بر این باورند که هیچ امری در زندگی برای پیشبرد اهداف نمی تواند مهمتر و مؤثرتر از مدیریت و رهبری باشد. انسان پس از پیمودن مسیرهای پر فراز و نشیب به اصول و مبناهایی در مدیریت دست یافته که نتیجه ی آن، دگرگونی چهره جهان است. مدیریت در دنیای کنونی به فنون و رموزی پیچیده و اصولی پویا مجهز شده است. البته تحلیل درباره ی مدیریت، بحثی جدید نیست، بلکه از دغدغه های کهن بشر است و به یک ملت اختصاص ندارد. متفکران در طول تاریخ، درباره ی مدیریت، بسیار سخن گفته و آثار گران سنگ از خود به یادگار گذاشته اند(ایمانی،1390ص76).

 

بزرگترین پشتوانه جهت اعمال مدیریت مشارکتی، تعهد، ایمان و اعتقاد مدیران سازمان هاست و تا زمانی که مدیریت سازمان اعتقاد به مشارکت ، کارکنان نداشته باشد ، مدیریت مشارکتی تحقق پیدا نخواهد کرد(جلیل خانی، 1389 )

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d9%85/

 

 

 

بزرگترین پشتوانه جهت اعمال مدیریت مشارکتی، تعهد، ایمان و اعتقاد مدیران سازمان هاست و تا زمانی که مدیریت سازمان اعتقاد به مشارکت ، کارکنان نداشته باشد ، مدیریت مشارکتی تحقق پیدا نخواهد کرد(جلیل خانی، 1389ص28) درواقع مدیریت مشارکتی فرایند همکاری و نفوذ کارکنان در درجات مختلف فرایند تصمیم گیری سازمان به طور فعال و واقعی و به صورت درگیری ذهنی و فکری و داوطلبانه در جهت اهداف گروهی که منجر به انگیزش کارکنان و تلاش به منظور تحقق اهداف و مسؤولیت پذیری و آفرینندگی انان شود، می باشد (صدیقی فر و نقوی،1384ص68) طوسی بیان می دارد که مشارکت پیش شرط توسعه و کلید گسترش آن آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش موجب افزایش آگاهی و توانایی های انسان است و این خود خواست مردمان را برای مشارکت افزایش می دهد. مشارکت در مدیریت سبب می شود تا میزان نظارت بر کارکنان کاهش یابد و کارکنان خود برای افزایش کارایی و اثربخشی سازمانی دلسوزی نشان دهند و دلبستگی های خود را بر هدفهای گروهی بیفزایند و با احساس نظر مثبت نسبت به خود، به پدید آمدن فضای سازمانی دلپذیرتر یاری دهند(طوسی، 1389ص89)

 

الگوی قدیمی مدیریت خودکامه امروز در اغلب سازمان‌ها منسوخ شده است. سازمان های امروزی نه تنها به دانش و اطلاعات بسیار وسیع‌تری نیاز دارند، بلکه به استقلال، خوداتکایی، اعتماد به نفس و خلاقیت و ابتکار بیشتری نیازمندند (ابطحی و عباسی، 1390ص154). برای دستیابی به این ویژگی‌ها، سازمان باید مهمترین منبع و عامل رقابتی خود، یعنی نیروی انسانی را توانمند کند  و در آخر این پژوهش در صدد است  تا رابطه بین مدیریت مشارکتی و توانمند سازی کارکنان قوه قضاییه را بررسی نماید (ارگنلی[5]، 2007،ص85)

 

مدیریت فراگرد تصمیم گیری و برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل منابع انسانی، مالی، مادی و اطلاعاتی سازمان به منظور تحقق اثر بخش و کارآمد هدفهای آن است (علاقه بند، 1385، ص 10).

 

مشارکت، از سوی سازمان ملل متحد مشارکت بدین گونه تعریف شده است: « دخالت و درگیر شدن مردم در فراگردهای اقتصادی، سیاسی– اجتماعی و فرهنگی که بر سرنوشت آنها اثر می گذارد»(اسکات و ژافه[6]، 1391، ص 6).

 

توانمندسازی، كاركنان را قادر می‌سازد تا در مواجهه با مشكلات و تهدیدها، از مقاومت و انعطاف‌پذیری بیشتری برخوردار باشند. لذا می‌تواند به عنوان منبعی كه از آسیب پذیری كاركنان جلوگیری نماید و بذر امید را در شرایط بحرانی از جمله انهدام سرمایه‌های مالی و از بین رفتن زندگی انسانی، در دل آنان بكارد، مفید واقع گردد.با توجه به دگرگونی های سریع و پرشتاب دانش و معلومات بشری، همه چیز به شدت در حال تغییر و تحول است. سازمان‌ها به عنوان یک سیستم باز با محیط در تعامل می‌باشند و برای تداوم حیات نیازمند پاسخگوئی به تغییرات محیطی هستند. از آنجا كه منابع انسانی مهمترین عامل و محور سازمان‌ها محسوب می شوند، تجهیز و آماده سازی منابع مزبور برای مواجهه با تغییرات، از اهمیت ویژه برخوردار است و كلیه سازمان‌ها با هر نوع مأموریتی باید بیشترین سرمایه، وقت و برنامه را به پرورش انسان‌ها در ابعاد مختلف اختصاص دهند.

 

1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش :

 

نظام مدیریت مشاركتی یكی از نظامهای مدیریتی پویاست كه نقش مهمی در توسعه منابع انسانی سازمان ها ایفا می کند و عبارت است از به وجود آوردن فضا و نظامی توسط مدیریت كه تمام كاركنان و مشتریان و مشاوران یک سازمان در روند تصمیم گیری و حل مسائل و مشكلات سازمان با مدیریت، همكاری و مشاركت جویند (والاس و پائول، 2011 ).

 

بزرگترین پشتوانه جهت اعمال مدیریت مشارکتی در سازمان هایی از قبیل دادگستری و دادگاه های تجدید نظر ، تعهد، ایمان و اعتقاد مدیران سازمان هاست و تا زمانی که مدیریت سازمان اعتقاد به مشارکت ، کارکنان نداشته باشد ، مدیریت مشارکتی تحقق پیدا نخواهد کرد(جلیل خانی، 1389ص39) درواقع مدیریت مشارکتی فرایند همکاری و نفوذ کارکنان در درجات مختلف فرایند تصمیم گیری سازمان به طور فعال و واقعی و به صورت درگیری ذهنی و فکری و داوطلبانه در جهت اهداف گروهی که منجر به انگیزش کارکنان و تلاش به منظور تحقق اهداف و مسؤولیت پذیری و آفرینندگی انان شود، می باشد (صدیقی فر و نقوی،1384ص19) طوسی بیان می دارد که مشارکت پیش شرط توسعه و کلید گسترش آن آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش موجب افزایش آگاهی و توانایی های انسان است و این خود خواست مردمان را برای مشارکت افزایش می دهد. مشارکت در مدیریت سبب می شود تا میزان نظارت بر کارکنان کاهش یابد و کارکنان خود برای افزایش کارایی و اثربخشی سازمانی دلسوزی نشان دهند و دلبستگی های خود را بر هدفهای گروهی بیفزایند و با احساس نظر مثبت نسبت به خود، به پدید آمدن فضای سازمانی دلپذیرتر یاری دهند(طوسی،1389 ص28).

 

یکی از متغیرهایی که می تواند در تحقق جهانی شدن از نیروهای دیگری است که حرکت به سوی مشارکت را تقویت می کند. انسان ها، سازمان ها و حتی ملت هایی که در گذشته تا حدی منزوی بودند، اکنون از طریق دورنگار، تلویزیون و تلفن ماهواره ای با یکدیگر رابطه ای رویاروی یافته اند. فرایند همیشگی دگرگون شدن نظام کاری در اثر پیشرفت فن آوری، بر ضرورت و نیاز به مشارکت می افزاید.اهمیت یافتن بیش از حد مشتری عامل مهم دیگری در جهت حرکت به سوی مشارکت است. تغییرات سریع محیطی، حیات بسیاری از سازمان ها را تهدید می‌کند و اقتصاد جهانی با فشارهای اقتصادی منطقه‌ای به جلو رانده می‌شود. رسانه های جدید فناوری اطلاعات، فرهنگ‌های جهانی مصرف کندنه، ظهور استانداردهای جهانی و امکان سهیم شدن در هزینه ها، تغییرات تأثیرگذارمحیطی هستند که در سازمان های امروزی وجود دارند. بقای بسیاری از سازمان ها را ناسازگارییا عدم سازش با تغییرات محیطی تهدید می‌کند (ابطحی و عباسی ،1390،ص95). تغییرات وسیع محیطی در دنیا متلاطم امروز، انعطاف پذیری سازمان ها را برای تأمین بقایشان امری ضروری ساخته است و توانمندسازی و دادن آزادی عمل به کارکنان، یکی از راهبردهای اساسی افزایش عملکرد و تأمین بقا در سازمان ها امروزی است (گودرزی و گمینیان، 1381، ص 33).

 

از آنجا که در این پژوهش هدف بررسی نقش مدیریت مشارکتی در ایجاد توانمند سازی  در سازمان قوه قضاییه و دادگستری می باشد باید اشاره نمود که ضعف تصمیم گیری مشارکتی و یا به عبارت دیگر قرار گرفتن تصمیم مشارکتی در وضعیت نا مناسب پیامد های بسیار ناگوارتری به دنبال خواهد داشت.سازمان قوه قضاییه و دادگستری برای توسعه و بهبود عملکرد خود به شدت نیازمند سرمایه انسانی است و ضعف دانش و خلاقیت و نوآوری کارکنان آن مستقیما” بر سطح عملکرد  جامعه تاثیرگذار خواهد بود.همچنین اختلاف عقیده که یکی دیگر از مولفه های مدیریت مشارکتی  می باشد این سازمان را از دستاوردهای دیگر سازمان ها و همچنین از اطلاعات به روز و کارامد محروم می نماید و روند توسعه سازمان به کندی صورت گرفته که منجر به عقب ماندگی استان در بعد فرهنگی و آموزشی می شود.ضعف در دیگر مولفه مدیریت مشارکتی یعنی عدم  تسهیم اطلاعات  نیز سازمان را به یک سازمان بسته تبدیل می نماید،سازمانی که در عکس العمل به تغییرات محیطی و پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی با اشکالات اساسی روبرو می شود.اساسا” در بحث از تحقیقات علمی به سه کارکرد اشاره می شود.تحقیقات علمی دارای کارکرد شناختی است یعنی دانش موجود را در زمینه ای خاص ارتقا می بخشد و شناخت جامعه را از آن موضوع خاص بالا می برد.بدهی است که مطالعه نقش مدیریت مشارکتی  در ایجاد توانمند سازی کارکنان  می تواند چنین کارکردی داشته باشد.

 

کارکرد دوم،کارکرد فلسفی است.بر پایه این کارکرد پژوهش گر یک نگرش جدید را مطرح می کند.این کارکرد در ایران اهمیت ویژه ای دارد چرا که مسولان ایرانی معتقدند راه توسعه اقتصادی،سیاسی وفرهنگی سرمایه گذاری اقتصادی است در حالی که مطالعات حکایت از آن دارد که مدیریت مشارکتی  و فکری سهم بسزایی در این مورد دارند.

 

در نهایت سومین کارکرد پژوهش علمی،کارکرد کاربردی است که از مقوله ی حل مسائل تلقی می شود.پژوهش حاضر نیز می تواند به برنامه ریزان فرهنگی و سیاسی و همچنین مدیران  سازمات در انتخاب سیاست های مناسب کمک شایانی نماید.امید است تا بر پایه این پژوهش راه حل های مناسبی ارائه گردد و به اجرا دراید.لذا می توان گفت بر پایه هر سه کارکرد پژوهش علمی تحقیق حاضر ضروری و با اهمیت بوده و مهمتر آنکه اولویت دارد.

 

1-4- اهداف پژوهش

 

1-4-1-هدف کلی:

 

بررسی رابطه بین مدیریت مشارکتی و توانمند سازی کارکنان در اداره کل دادگستری شهر کرمانشاه در سال 1393

 

1-4-2-اهداف فرعی:

 

    • شناسایی رابطه بین مدیریت مشارکتی و هدف گذاری

 

    • شناسایی رابطه بین مدیریت مشارکتی با تصمیم گیری

 

    • شناسایی رابطهبین مدیریت مشارکتی کارکنان با حل مشکلات

 

    • شناسایی رابطهبین مدیریت مشارکتی با تغییر و تحول سازمانی

 

    • شناسایی رابطهمدیریت مشارکتی با  شایستگی  کارکنان

 

    • شناسایی رابطهبین مدیریت مشارکتی و موثر بودن  کارکنان

 

  • شناسایی رابطهبین مدیریت مشارکتی و توانمند سازی کارکنان

پایان نامه ارشد:رابطه بین هزینه سرمایه و شفافیت سود بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 دانلود متن کامل پایان نامه  رابطه بین هزینه سرمایه و شفافیت سود  بانکهای  پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 



(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فصل اول
کلیات پژوهش
 

 

  • مقدمـــه

ریسک و کارایی در زمره مباحث با اهمیت سرمایه‌گذاری قرار دارد. یعنی هرچه کارایی بیشتر باشد ریسک کاهش می­یابد وسرمایه‌گذاری اهمیت بسزایی پیدا می‌کند. طی دو دهه گذشته تحولات عمدﻩای در بورس درعرصه جهانی پدید آمد که ﺗﺄثیرات عمیق و همه جاﻧﺒﻪای بر کارکرد وفعالیت شرکت‌ها و بنگاه های اقتصادی برجا گذاشته‌ است. از جمله این تحولات می‌توان به توسعه اقتصاد مبتنی بر دانش و سرمایه‌های فکری، افزایشِ ریسک و مخاطرات بنگاه، اهمیت یافتن مسئوﻟﻴﺖهای اجتماعی، رعایتِ اخلاقِ سازمانی، تحول سریع درتکنولوژی اشاره کرد. با توسعه و تعمیق این عناصر در حیات اقتصادی بنگاه ها و ﺗﺄثیرات آن بر نحوه اداره سازمان‌ها، ادامه حیات و پایداری شرکت‌ها بیش از پیش در گرو کارایی آنها برای همه ذینفعان (یعنی سهامداران، مشتریان، کارکنان و جامعه) است.
امروزه چالش بزرگ سرمایه‌گذاری عبارتست از ریسک آن برای ذینفعان مختلف سازمان. واقعیت این است که تحقق کارایی سرمایه‌گذاری نیازمند سیستم‌های دقیق و اطمینان‌بخشِ سنجشِ عملکرد و کنترل است. اما تجربه نشان داده است که بهترین شعارها، اهداف و برنامه‌های از ﭘﻴﺶ تعیین‌شده درصورﺗﯽکه مکانیزم‌ها و سازوکارهای لازم برای پیشبرد و ﻧﺘﻴﺠﻪگیری مناسب از برناﻣﻪها را به همراه نداشته باشد و به صورت اصولی و نظامﻣﻧﺪ راهبری نشود به نتایج مطلوب و مورد انتظار نخواهد رسید.
هدف این پژوهش بررسی این موضوع می‌باشد که چه رابطه‌ای بین هزینه سرمایه و شفافیت ردآمد در بانک‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. در ادامه این فصل به کلیات و چارچوب پژوهش پیشِ رو از جمله موضوع پژوهش، اهداف پژوهش، پیشینه پژوهش، فرضیه ­های پژوهش و قلمرو مکانی و زمانی آن پرداخته شده است. هدف از ارائه مطالب این فصل، نشان دادن تصویر و نمای کلی از طرح پژوهش است که در فصل‌های بعدی به تفصیل به آن پرداخته شده است.
1-2 بیان مسأله
هر کسی در طول زندگی خود تصمیماتی را برای سرمایه گذاری در زمینه های مختلف از جمله ملك، طلا، سهام و مانند اینها اتخاذ می كنیم در یک تصمیم علمیانتخاب هر یك، بستگی مستقیم به میزان ریسك و بازده آن فرصت در مقایسه با دیگرفرصت های سرمایه گذاری دارد .به عبارت دیگر هدف اصلی شناسایی آن فرصت سرمایهگذاری است كه بیشترین بازده را با ریسك یكسان و یا كمترین ریسك را در شرایط بازدهمساوی در مقایسه با دیگر فرصت ها به ما می دهد.
بررسی‌های تجربی اخیر برای آنالیز تأثیر نظارت بر سرمایه کافی و رابطه بین افزایش سرمایه  و ریسک نشان می‌دهد که تنظیم سرمایه بانک

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d9%86-%d9%87%d8%b2%db%8c%d9%86%d9%87-%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%87/

 

 ها در افزایش نسبت‌های سرمایه بدون تغییر اوراق بهادار آن به سمت دارایی ریسک پذیر مؤثر بوده است. این بررسی ها نشان می‌دهد که آیا این نتایج در سالیان اخیر بر نوآوری مالی صحه گذاشته است که ریسک  را کم اهمیت‌تر ساخته است(بازل،1988)[1]. هم چنین می‌توان گفت که افزایش رقابت و هزینه بالای سرمایه احتمالاً محرک ریسک پذیری برای بازگشت از دست رفته مورد نیاز برای افزایش نسبت‌های سرمایه است)کوان،1997)[2]. رشته ادبیات تجربی مرتبط با تأثیر تنظیم سرمایه  و بررسی‌های متعدد کارایی را ارتباط می‌دهند. به دنبال آثار (هیوز[3]،1995)، این محقق دریافت که شناخت صریح مفهوم بازده در مدل‌های تجربی رابطه بین سرمایه بانک ها وریسک ضرورت دارد.

بدین منظور، این بررسی‌های ادبیات فوق الذکر مرتبط با تأثیر نظارت مالی را بر ریسک پذیری شرکت ها و رشته تحقیقات تجربی بر کارایی را ارتباط می‌دهند. نتایج نشان می‌دهد که کارایی و سرمایه از عوامل تعیین کننده محرک های مسائل اخلاقی و ریسک پذیری است.
بعد مهم دیگر با تغییر رابطه بین سرمایه، ریسک و کارایی برای شرکت های با ساختارهای مختلف مالکیت در ارتباط است. اگر چه راهنمای تجربی مهمی برای نشان دادن این وجود ندارد که آیا تفاوت‌های سیستمی در رابطه بین ریسک‌پذیری، قدرت سرمایه گذاری و بازده برای شرکت ها با ویژگی های مختلف مالکیت وجود دارد یا خیر. بررسی‌های انسون[4](1967) و مکلینگ[5](1980) نشان می‌دهد که فقدان نظم بازار سرمایه برای شرکت‌ها کنترل مالکین را بر مدیریت کاهش می‌دهد، مدیریت را بهتر قادر می‌سازد تا برنامه‌های خود را دنبال کند و از این رو محرک‌های کمتری را مؤثر می‌سازد. از طرف دیگر می‌توان گفت از آنها انتظار داشت تا دارای ویژگی های متفاوت عملکرد و ریسک پذیری نسبت به رقیبان بخش خصوصی باشند.
برخی بررسی های تئوریکی نشان داده است که شرکت،های تعاونی ممکن است دارای مزایای کارایی – رقابتی باشند حتی اگر رفتار اولویت هزینه را نشان دهند. مستر[6] (1993) دریافت که شرکت‌های تعاونی کارایی بیشتری دارند، در حالی که سنویان[7] (1993) نشان داد تفاوتی بین بازده شرکت‌های تعاونی و خصوصی  وجود ندارد.
لذا پژوهش حاضر درپی‌یافتن پاسخ به این سوال است که چه رابطه ای بین سرمایه، ریسک و بازده دربانک های های پذیرفته شده در  بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
 
1-3 اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
کارایی در ساده ترین بیان حداکثرساختن ستانده با توجه به نهاده معین در مقیاس اقتصادی خرد و کلان است. بدین ترتیب پژوهش در باب کارایی از جمله در سطح بنگاه‌ها، یکی از مهم‌ترین ابعاد پژوهش در مطالعه های اقتصادی به شمار می‌رود. هرگونه اقدامی در جهت بهبود و ارتقا كارایی بانک‌ها، موجب خواهد شد كه جریان پس انداز، سرمایه گذاری و تخصیص منابع، بهبود یابد و امكانات بالقوه، پراكنده و نهفته دركشور برای پیشرفت و رفاه عمومی به كار گرفته شود. یکی از مهم ترین مباحث در صنعت ،مبحث کارایی و ریسک می باشد. هر جا که آینده ناشناخته باشد، ریسک وجود دارد. از این رو،کسانی می توانند آینده ای مطمئن را برای خود و سازمان خویش رقم بزنند که بتوانند با برنامه ریزی و تحلیل های صحیح، شناخت خود را افزایش دهند.
سرمایه ­گذاران در تصمیمات سرمایه ­گذاری خود نیاز دارند که ابتدا اطلاعات موجود در مورد شرکت­ها را بررسی و تحلیل نمایند و سپس گزینه ­مناسب سرمایه ­گذاری را انتخاب نمایند. نقش اطلاعات درست، واضح و شفاف که ماهیت و وضعیت داخلی بانک را به دنیای بیرون مخابره نماید در تصمیم­ گیری­ ها غیرقابل انکار است. اما هرقدر که بانک­ها مبهم­تر و ریسکی­تر باشند، شفافیت درآمد کمتر می‌شود (رودریگز و نیکل، 2015)[8].
بنابراین، شفافیت درآمد یکی از مباحث مورد علاقه و مهم برای سرمایه ­گذاران می­باشد. مدل­های مختلفی جهت تخمین شفافیت سود توسط محققان مختلف ارائه ­شده ­­است که همه آن­ها با ابهام روبرو است. بنابراین نتایج مطالعات حاکی از آن است که مدل مذکور عاری از اشکال نیست و برآوردهای حاصله از این مدل چندان قابل اعتماد نیست.
بنابراین پژوهش حاضر به بررسی رابطه هزینه سرمایه و شفافیت درامد در بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.
 
1-4  اهداف پژوهش
1-4-1 هدف كلی پژوهش
بررسی  رابطه بین هزینه سرمایه و شفافیت سود  بانکهای  پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
 

 

  • اهداف ویژه پژوهش

 

  • تعیین رابطه بین سرمایه و ریسک در بانک ها

–  تعیین رابطه بین سرمایه و بازده در بانک ها
–  تعیین رابطه بین ریسک و بازده در بانک ها
 

 

  • اهداف کاربردی پژوهش

– ارائه رهنمودهای عملی و کاربردی در شفافیت سود و لزوم توجه به هزینه سرمایه
– کلیه اساتید و پژوهشگران جهت الگوی برای پژوهش های آتی
– مسئولین مالی و حسابداری سازما­ن­ها به عنوان یک مبناء
– سرمایه ­گذاران بورس جهت تحلیل بهتر سهام بانک‌ها

دانلود پایان نامه ارشد:بررسی میزان آمادگی دانشگاه رازی کرمانشاه جهت استقرار مدیریت دانش

:

 

دردنیای‍‍‍ پیچیده امروز، دانش سازمانی به سرعت در حال تبدیل شدن به مزیت رقابتی اصلی سازمان‌ها‌‌ است. توجه به مدیریت دانش و حمایت از آن، شرایط مطلوبی را برای هر سازمانی به وجود می‌‌‌آورد، تا علاوه بر این كه در محیط پیچیده رقابتی، حیات مستمر داشته باشد، بتواند گوی سبقت را از سایرین ربوده و پیشتاز عرصه‌ها‌‌ی مختلف فعالیت باشد. “دانش سازمانی، در دنیای پرشتاب معاصر، فرصت مناسبی برای سازمان‌هایی كه به خوبی آن را می شناسند و مدیریت می كنند و در عین حال تهدیدی جدی برای سازمان‌ها‌‌یی است كه به تحولات محیطی كم توجه بوده و آن را نمی‌شناسند”(‌‌‌لاجوردی و خانبانی، 1386،ص 48).

 

علاقه و توجه به مدیریت دانش به سرعت هم در صنایع كشور‌ها‌‌ی مختلف و هم در تحقیقات دانشگاهی و محافل علمی رو به گسترش است، به طوری كه مـدیریت دانش درکسب مزیت رقابتی برای سازمان‌ها‌‌ نقش كلیـدی دارد. راه حل‌ها‌‌ی مدیریت دانش باعث می شود تا دانش سازمانی در تمام بخش‌ها‌‌ی سازمان به خوبی پخش و مورد استفاده قرار گیرد.

 

مدیریت دانش در واقع روشی است كه بر مبنای آن می توان به یافته‌ها‌‌ی پنهان دانش افراد كه در بسیاری از موارد دارای ارزش قابل توجهی است، دست یافت. این شیوه مدیریتی تلاش می كند تا روح مشاركت و یكپارچگی را در سازمان‌ها‌‌ ترغیب كرده و نظام تفكر دسته جمعی و اشتراك ایده‌ها‌‌ را به صورت گسترده مطرح سازد. مدیران نیز سعی دارند با تكیه بر فنون استخراج یافته‌ها‌‌ی اطلاعاتی و دانش افراد و ذخیره و انتشار آن به دانشی دست یابند كه در بهره وری سازمانی آنان را یاری دهد( صلواتی و حق نظر، 1388،ص 104- 77 ).

 

با توجه به اینکه دانشگاه‌ها‌‌ از نظر انداره، وسعت و تنوع سرمایه‌ها‌‌ی هوشی، یکی از گسترده ترین نهادهای اجتماعی رسمی هستند، باید در استقرار مدیریت دانش به عنوان قابلیت اصلی نسبت به سـایر سازمان‌ها‌‌ پیشگام باشند و نقـش رهبری را ایفـا کنند و در نقش سـازمان های دانشی فعالیت اصلـی خود را معطوف به یادگیری، خلق، اشاعه و بکارگیری دانش نمایند.

 

این پژوهش در نظر دارد تا عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش را که شامل عوامل سازمانی، عوامل محیطی و شهروندان دانشی می‌باشد در دانشگاه رازی بررسی نموده و میزان تاثیر گذاری هر یک از عوامل را مشخص نماید، این مطالعه می تواند پایه‌ای برای پیاده سازی مدیریت دانش در این دانشگاه و همچنین سایر مؤسسات آموزشی و پژوهشی مشابه جهت اجرای هر چه بهتر مدیریت دانش در راستای ارتقاء كارایی و بهره وری سازمان باشد.

 

2-1 بیان مسأله:

 

عصر حاضر، عصر تغییر و تحول سریع دانش است. هر پنج سال و نیم، حجم دانش دو برابر می‌شود، در حالی که عمر متوسط آن کمتر از چهار سال است. در چنین شرایطی دانش به عنوان یک منبع ارزشمند استراتژیک و دارایی در سازمان مطرح می‌شود که نیازمند مدیریت است (جمشیدی کهساری و فرهادی، 1387، ص 210).

 

تردیدی نیست که جهان امروز، جهان توسعه دانش است و دانش آن گونه به سرعت جهان هستی را در می‌نوردد که اندکی غفلت می‌تواند

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%85%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86-%d8%a2%d9%85%d8%a7/

 

 زیان‌ها‌‌ی بیشماری به بار آورد. به گفته جرالد و جین لنسکی « آنچه امروز اهمیت دارد خود علم نیست، بلکه سرعت پیشرفت آن است که به شکل خارق العاده ای در حال انجام است و هر کسی که با این سرعت همراه نشود از گردونه رقابت خارج خواهد شد».

 

بر این اساس استقرار و بکارگیری مدیریت دانش نه یک خدمت که یک ضرورت و الزام تلقی می‌شود و دیگر اختیار در این مقوله معنا و مفهوم خود را از دست داده و به یک اجبار مبدل شده است از همین زاویه نیز باید به مؤسسات علمی و پژوهشی نگریست و لازم است میزان آمادگی آنها برای استقرار مدیریت دانش که مدیریت کشف دانسته‌ها‌‌ و تجربیات، سرمایه‌ها‌‌ی دانشی و بکارگیری صحیح آنها برای ارتقای بهره وری سازمان است، مورد سنجش قرار گیرد.

 

آمادگی برای استقرار به مفهوم در اختیار گرفتن منابع سخت افزاری و نرم افزاری و هم چنین منابع انسانی و دانشی و سوق دادن آنها به سمت توجه به مدیریت دانش است. چراکه ثبت بهترین تجربیات و درسهای آموخته شده و تشریح چگونگی انجام امور اجرایی از کارکردهای مدیریت دانش بوده که می‌تواند مدیران اجرایی و کارشناسان امور را در آشنایی با الگوهای موفق در زمینه کارشان مساعدت نماید و از بروز دوباره کاری‌ها‌‌ و خطاهای کاری پیشگیری نماید.

 

ارزش و اهمیت بکارگیری مدیریت دانش را بایستی با توجه به موضوعاتی نظیر« جهانی شدن، گرایش دولتها به سمت کوچک شدن، توانمند شدن بخش خصوصی در رقابت با بخش دولتی، خروج نیروهای تحصیل کرده از بخش دولتی» جستجو کرد (ابطحی و صلواتی، 1385،  ص175). همچنین پیشرفت گردش اطلاعات و اهمیت حضور اینترنت در همبستگی آگاهی‌ها‌‌ی عمومی جوامع  مختلف و نزدیکی آرا و افکار شهروندان دانشی جوامع مختلف می‌طلبد تا اهمیت موضوع را در سطح کلان جهانی دیگر بار مرور نمود. از موارد دیگر اهمیت مسئله در بعد ملی می‌توان به ارتقا دانش کارکنان مؤسسات دولتی و خصوصی در سال‌ها‌‌ی اخیر و نیز افزایش اعتبارات تحقیقاتی و پژوهشی و نیز گرایش سازمان های دولتی به سمت دانش محوری اشاره نمود. در سطح کلان جامعه نیز تأکید بر فعالیت‌ها‌‌ی مبتنی بر دانش همچون تهیه ی سند چشم انداز 1404، تهیه ی نقشه ی جامع علمی کشور، سند جامع در ابعاد بهداشتی، مالیاتی، بیمه و خدمات رفاهی و امثالهم و تأکید بر برنامه ی چهارم و پنجم توسعه کشور مبتنی بر«توسعه دانش محور» را می‌توان از دستاوردهای سرعت دانش و نقش آن در بهبود رفاه و آرامش و آسایش مردم برشمرد.

 

به همین جهت است که اندیشمندان عرصه ی مدیریت دانش برای بکارگیری آن به ارائه‌ مدل‌ها‌‌ی متنوعی دست زده‌اند و از هر زاویه ای که اهمیت آن را در یافته‌اند، الگویی علمی مدون کرده‌اند تا هرکسی بتواند بر اساس توانمندی‌ها‌‌ و گرایش‌ها‌‌ی خود با کاربست یکی از آنها وارد عرصه ی بکارگیری مدیریت دانش شود، بدیهی است در انتخاب این مدل‌ها‌‌ توانمندی یک سازمان و نیز همگرایی و همسویی آن مدل با روحیات و خلقیات مدیران و نیز توجه به مدل‌ها‌‌ی بومی و توانمندی آن مدل‌ها‌‌ در برآورد کردن اهداف سازمان مربوطه دخیل خواهد بود.

 

پژوهش‌ها‌‌ نشان داده که مفروضات مدل‌ها‌‌ی غیر بومی با سازمان‌ها‌‌ی دولتی ایران انطباق نداشته و قادر به پاسخگویی به این سؤال که چگونه می‌توان دانش را در سازمان‌ها‌‌ی دولتی ایران به گونه ای اثربخش مدیریت نمود، نمی‌باشد. با توجه به بومی بودن مدل (ابطحی- صلواتی) و میزان مطابقت آن با مفروضات و اهداف سازمان های دولتی ایران، مبنای کار بر اساس مدل فوق ‌‌طراحی شده است.

 

3-1 اهداف تحقیق:

 

بررسی میزان آمادگی دانشگاه رازی کرمانشاه جهت استقرار مدیریت دانش

 

دانشگاه رازی کرمانشاه به عنوان ذی نفع اول پژوهش حاضر می‌تواند از یافته‌ها‌‌ی آن بهره ی کافی را ببرد. همچنین سایر مؤسسات آموزشی و پژوهشی، دانشجویان رشته‌ها‌‌ی مدیریت، ادارات و نهادهای مختلف دولتی و خصوصی می‌توانند از نتایج آن به عنوان یک کار پژوهشی و تحقیقاتی و یک مدل کاربردی استفاده نمایند.

 

1-3-1 اهداف ویژه:

 

    • مطالعه ی نظریات مدیریت دانش

 

    • امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در دانشگاه رازی

 

    • بررسی عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه رازی

 

  • بازخوانی تحقیقات انجام شده در خصوص استقرار مدیریت دانش

4-1 سوال‌های تحقیق:

 

1-4-1 سوال اصلی:

 

دانشگاه رازی کرمانشاه تا چه اندازه بر اساس مولفه‌ها‌‌ی مدل کاربست مدیریت دانش (ابطحی-صلواتی) از آمادگی لازم جهت استقرار و بکارگیری مدیریت دانش برخوردار است؟

 

2-4-1  سوال‌ها‌‌ی فرعی:

 

    • تا چه اندازه عوامل سازمانی بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه رازی اثر می‌گذارند؟

 

    • تا چه اندازه شهروندان دانشی با تأثیرگذاری بر عوامل سازمانی بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه رازی اثر می‌گذارند؟

 

    • تا چه اندازه عوامل محیطی با تأثیرگذاری بر عوامل سازمانی، بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاه رازی اثر می‌گذارند؟

 

  • اثرگذاری (امتیاز) هریک از مولفه های موثر بر استقرار مدیریت دانش در مدل ابطحی- صلواتی در دانشگاه رازی به چه میزان است؟
 
مداحی های محرم