وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه:رابطه بین مدیریت کیفیت جامع و بازارگرایی عملکرد سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر عوامل محیط خارجی (در شعبات شرکت های بیمه استان گیلان)

در عصر حاضر تحولات شگرف دانش مدیریت، توجه به مفهوم عملکرد سازمانی  را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل نموده است؛ به گونه ای که عدم توجه به این امر در ابعاد مختلف سازمان را مانند استفاده از منابع و امکانات، کارکنان، اهداف و استراتژی ها؛ به عنوان یکی از چالش های اصلی سازمان قلمداد می نمایند. هر سازمان جهت آگاهی از میزان مطلوبیت و مرغوبیت فعالیت های خود به ویژه در محیط های پیچیده و پویا به بررسی دقیق عملکرد خود نیاز دارد، به علاوه فقدان وجود نظام تشخیص، نظارت و کنترل در یک سیستم به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمان تلقی می گردد که یکی از پیامدهای اصلی آن کهولت و نهایتاً افول سازمان است. بروز پدیده افول سازمانی ممکن است به علت عدم وقوع یکباره آن، از سوی مدیران عالی سازمان ها احساس نشود. حال آنکه مطالعات نشان می دهد فقدان نظام کسب بازخورد از عملکرد سازمانی امکان انجام اصلاحات لازم برای رشد، توسعه و بهبود فعالیت های سازمان را غیر ممکن می‎نماید (عادلی، 1384، ص125). امروزه وضعیت حاکم بر بازارهای جهانی، محدودیت منابع، و رقابت‎های فشرده، سازمان ها را به سوی اتخاذ راهبردهای مناسب سوق داده است. یکی از این راهبردها، مدیریت کیفیت جامع  است که اجرای راهبردهای حیاتی هر سازمان را تضمین می کند. در واقع، برنامه تغییر از لایه‎های بالای سازمان شروع و به لایه های پایین سازمان منتقل می شود و چنانچه بطور مناسب در سازمان بکار گرفته شود، موجب ارتقای انعطاف پذیری سازمان، افزایش مشارکت کارکنان، کاهش هزینه ها، افزایش رضایت مشتریان و کارکنان و در نهایت، تعالی کسب و کار می شود. مدیریت کیفیت جامع با وعده ی کسب نتایج برتر، در بین روش های گوناگون از جایگاه

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d9%86-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%da%a9%db%8c%d9%81%db%8c%d8%aa-%d8%ac%d8%a7%d9%85%d8%b9/

 

 خاصی برخوردار است (ناظمی و همکاران، 1389، ص184) چرا که تمرکز آن بر بهبود مستمر فرایندها در سازمان، جهت فراهم ساختن ارزش مشتری برتر و برآورده کردن نیازهای مشتریان می باشد. علاوه بر ان، برآورده نمودن نیازهای مشتریان مستلزم تمرکز عملیات سازمان بر درک، تسهیم و پاسخگویی به مشتریان از طریق مفهوم بازاریابی است. سازمان‎هایی که مفهوم بازاریابی را می پذیرند و آن را بکار می گیرند سازمان های بازارگرا نامیده می شوند (Wang & et al, 2012:p121). در واقع یکی از ویژگی های سازمان های پیشرو و رقابت پذیر، برخورداری از شایستگی‎های بازارگرایی  و توجه و تاکید آن ها بر خواسته های بازار و مشتریان است و در مقابل ویژگی بارز سازمان‎های غیر رقابت پذیر، عدم توجه به شرایط بازارها و مشتریان می باشد (دیوانداری و همکاران، 1387، ص40). می توان گفت که سازمان های بازارگرا در حفظ و نگهداری مزیت رقابتی برتر، موفق ظاهر شدند (Wang & et al , 2012:p122).  بنابراین مدیریت کیفیت جامع و بازارگرایی می توانند یک استراتژی سازمانی ارزشمند جهت کسب مزیت رقابتی، از طریق پاسخگویی به محیط رقابتی سازمان باشند. مزیت رقابتی نیز می‎تواند موجب تقویت عملکرد سازمانی گردد (Sittimalakorn & Hurt , 2004:p26) به این ترتیب مدیریت کیفیت جامع و بازارگرایی به اثربخشی و کارایی سازمان کمک می کنند. از این رو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر توانمندی در اجرای مدیریت کیفیت جامع و بازارگرایی بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش عوامل محیط خارجی می پردازد.

دانلود پایان نامه ارشد:رابطه رهبری تحول آفرین با مدیریت دانش در شرکت لینا نیک

مدیریت دانش از اواخر دهه ۱۹۷۰ مطرح گردید. در اواسط دهه ی ۱۹۸۰ و آشكار شدن جایگاه دانش و تأثیر آن بر قدرت رقابت در بازارهای اقتصادی، اهمیت آن مضاعف شد..در این دهه نظام های مبتنی بر هوش مصنوعی و نظام های هوشمند برای مدیریت دانش به كار گرفته شد و مفاهیمی چون فراهم آوری دانش، مهندسی دانش، نظام های دانش مدار و مانند آن رواج

 

یافت (Drucker,1993). محیط كنونی سازمان ها نیز با پیچیده تر و دشوارتر شدن باعث شده است كه رهبران سازمان ها با مشكلات غیر قابل پیش بینی روبرو باشند. این رهبران از سبك رهبری تعاملی كه تنها مبتنی بر انگیزش از طریق پاداش و تنبیه است، فراتر می روند و با جلب اعتماد و وفاداری دیگران، ترسیم چشم اندازی مهیج از فرصت های بالقوه و نیز با الهام بخشیدن به پیروان موجب ایجاد تعهد به تحول و خودكنترلی بالا در آنها می شوند..از طرفی امروزه به اهمیت بالقوه دانش به عنوان منبع كلیدی ایجاد درآمد پایدار و مزیت رقابتی در اقتصاد دانش محور توجه بسیاری شده است؛ چرا كه منحصر به فرد و غیر قابل جایگزین بوده و به سختی قابل تقلید است (Huang,2011).

 

رهبری تحول گرا یكی از پارادایم های رهبری در روان شناسی سازمانی است. در واقع رهبری تحول آفرین یک فرایند آگاهانه اخلاقی ومعنوی است كه الگوهای مساوی روابط قدرت میان رهبران وپیروان را جهت رسیدن به یک هدف جمعی و یا تحول واقعی بنا می كند. رهبری تحول آفرین فرایند ایجاد تعهد به اهداف سازمانی وتوانمند ساختن پیروان جهت به تحقق رساندن آن اهداف می باشد. رهبران تحول آفرین خوش بینی جاذبه هوش وتعداد زیادی از سایر توانایی های شخصی را به كار می گیرند تا به ارتقای آرمان های دیگران پرداخته وافراد وسازمان را به سمت بالاتری از عملكرد انتقال دهند. از آن جا كه موفقیت هر سازمانی منوط به هدایت ورهبری همگام با پویایی وانعطاف پذیری سازمانی است وازسویی دیگر بالا بودن سطح انتظارات وتوقعات مشتریان سازمان ها وتغییرات شتابنده، نقش رهبری تحول آفرین در سازمان ها ازموقعیت ممتازی برخوردار است.

 

در این مطالعه تلاش شده است تا به رابطه رهبری تحول آفرین با مدیریت دانش در شرکت لینا نیک پرداخته شود.

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a8%d8%b1%db%8c-%d8%aa%d8%ad%d9%88/

 

 

 

در این فصل پس از تشریح مسأله پژوهش، اهمیت و ضرورت آن بررسی می شود. در ادامه فرضیات و اهداف پژوهش بیان خواهد شد.

 

 

 

1-1 بیان مسأله

 

عواملی نظیر جهانی شدن ،كوچك سازی دولت ها ،شهروند محوری و ضرورت مشاركت شهروندان می طلبد كه توجه ویژه ای به مدیریت دانش به عمل آید .سازمانها باید بتوانند به گونه ای موثر سرمایه های دانش خود را مدیریت كنند (ابطحی ،صلواتی ،1385). مهم ترین نقشی كه می توان به مدیریت دانش نسبت داد این است كه آن را به عنوان یک متدولوژی تغییر در نظر بگیرند .مدیریت دانش از یک طرف با جذب دانش های جدید به درون سیستم و از طرف دیگر با اداره موثر آن دانش ها می تواند مهم ترین عامل تغییر یک سازمان باشد. دانش به واسطه نزدیكی به تصمیم ها و اقدامات سازمانی به مراتب بیش از داده ها و اطلاعات می تواند باعث بهبود عملكرد شده و در نتیجه كیفیت خدمات سازمانها را به طور عام و سازمان های دولتی را به طور خاص بهبود بخشد (Hales,2001).

 

واژه مدیریت دانش در دنیای مدیریت، موضوعات مختلفی را در بر می‌گیرد، علت ایجاد این نگرش به‌دلیل انتقال و حرکت سیستم‌های اقتصادی و تولیدی به سوی جوامع دانش محور است. در این نگرش دانش باید به‌عنوان زمین، کار و سرمایه به‌عنوان یک دارایی مطرح می‌شود (Nonaka & Takeuchi,1995). به مدیریت دانش باید به‌عنوان یک طرح مدیریتی یکپارچه نگریسته شود که بر هدف‌های استراتژی متمرکز باشد، بر محور فرایندهای کسب و کار حرکت کند و از فناوری اطلاعات کمک می‌گیرد (Nour,2002). مدیریت دانش با کشف و ارتقاء دارایی دانش یک سازمان، با دیدگاهی که پیش برنده اهداف سازمان است مرتبط می شود. دانشی که مدیریت می شود شامل هم دانش آشکار و هم دانش پنهان (دانش ذهنی افراد) است (Davenport,1998). باید توجه داشت كه همه كاركنان دارای دانش ذهنی قدرتمند ولی ناشناخته هستند. دانش ذاتی فطری معمولاٌ نانوشته است و بر پایه انتقال ذهنی و شفاهی می‌باشد و همین انتقال شفاهی موجب تحریف دانش می‌شود. باید توجه داشت كه این دانش باید مستند شود و هر جا كه لازم بود مورد استفاده قرار گیرد (Okorafor,9,2010).

 

مفهوم اولیه رهبری تحول آفرین[1] توسط برنز و در نتیجه تحقیقات توصیفی او پیرامون رهبران سیاسی ارائه شد. برنز رهبری تحول آفرین را به عنوان فرایندی که در آن رهبران و پیروان همدیگر را به سطح بالاتری از اخلاق و انگیزه سوق می دهند، تعریف کرد. این رهبران سعی می کنند خصوصیات اخلاقی و ایده آل های متعالی مانند آزادگی، عدالت، برابری، صلح و انسانیت را پیرامون خود متجلی سازند و نه خصوصیات پستی مانند ترس، حرص، حسادت و تنفر. در ارتباط با نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو ، این نظریه بر تقویت نیازهای سطح بالاتر پیروان تاکید می ورزد. از نظر برنز، رهبری تحول آفرین توسط هر کس با هر موقعیت در سازمان قابل پیاده شدن است. در این نوع رهبری، افراد می توانند بر همتایان و مافوق ها مانند زیردستان اثرگذاری داشته باشند (یوکل، ترجمه ازگلی و قنبری،1382، 496).

 

برنز توجه خود را به ماهیت روابط متعامل رهبران و پیروان جلب نمود. او مطالعه رهبری را به سمت پویایی های تعارض و قدرت، اهداف جمعی، تغییر واقعی عمدی و اهمیت مبنای اخلاقی رهبری و پیروی کشانید و سپس دو نوع مدل رهبری را مطرح نمود: تبادلی و تحول آفرین (Magliocca & Christakis,2001) از نظر وی نوع رایج تر آن، رهبری تبادلی می باشد که شامل مبادله مشوق ها و پاداش ها توسط رهبر جهت جلب حمایت از جانب پیروان می باشد؛ هدف این نوع رهبری، توافق بر سر مجموعه ای از اعمال است که اهداف مجزا و فوری رهبر و پیروان، هر دو را برآورده سازد. اما هدف رهبری تحول آفرین فراتر از ارضاء نیازهای فوری می باشد؛ رهبر تحول آفرین در جستجوی انگیزه های بالقوه در پیروان است. در این جا هدف جلب توجه پیروان به نیازهای برتر و تبدیل منافع فردی به منافع جمعی می باشد.

 

لذا این پژوهش به دنبال این است که رهبری تحول آفرین چه ارتباطی با مدیریت دانش می تواند داشته باشد؟

 

 

 

[1] . Transformational Leadership

دانلود پایان نامه ارشد:شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تسهیل تجارت قانونی

رشد حجم تجاری یک اولویت شفاف برای دولت ها و پایه اولیه برای دستیابی به رفاه اجتماعی و اقتصادی شهروندان است. مشارکت بیشتر در تجارت بین المللی، از مدت های طولانی به عنوان یک عنصر ضروری در دسترسی به این اهداف تشخیص داده شده است. دولت ها و سازمان های بین المللی در سرتاسر جهان متعهد شده اند که حداکثر تلاش خود را در جهت استقرار یک سیستم تجاری بین المللی گسترده، جهت کاهش تعرفه ها و سیاست آزادسازی تجارت انجام دهند.

 

 

هدف اولیه از تسهیل تجارت، کاهش هزینه های مبادلات و پیچیدگی تجارت بین المللی برای تجار و افزایش محیط تجاری در یک کشور، و در عین حال کارا و نتیجه بخش کردن سطح کنترل دولت است. نقش دو طرفه دولت ها فراهم آوردن تسهیل تجارت-در حالیکه انجام دادن الزامات قانونی در امنیت جاری بسیار مهم هستند- محیط بین المللی را آگاه می سازد.

 

 

یک مبادله تجاری تا زمانی که کالاهای تجارت شده به خریدار تحویل داده نشوند و پرداخت به فروشنده انجام نشود، کامل نمی شود. برای اینکه یک کالا در بازارهای جهانی بتواند همچنان به رقابت بپردازد، هزینه مبادلات تجاری مربوط به آن باید به کمترین مقدار ممکن کاهش پیدا کند. ابزارهای مدیریت زنجیره عرضه، که سعی در مدیریت کل فعالیت های مربوط به تجارت کالا دارند، در این زمینه یک ضرورت هستند. لیکن، آنها باید توسط رویه های موثر در مرزهای ملی کامل شوند تا محتمل هیچ تاخیر غیرقابل پیش بینی و بیش از حد هزینه های اضافی غیرقابل توقع نشوند. بنابراین کامل شدن رضایت بخش یک مبادله، تکیه دارد بر:

 

 

 

    • جابجایی کارای کالاها از محل فروشنده به محل خریدار؛

 

 

    • تطابق کالاها با نیازهای خریدار؛

 

 

    • مستندسازی تجاری مورد قبول؛

 

 

    • پیروی از مقررات و تکمیل روالهای مورد نیاز و هرگونه اسناد و رویه های دیگر در زمان عبور از مرز

 

 

    • تدارکات ضروری برای پرداخت کارا

 

 

این دیدگاه، بطور واضح حوزه تسهیل تجارت را از یک موضوع متمرکز بر رئوس مستندسازی تجاری و رویه های مرسوم، به یک حوزه گسترده تر، شامل جابجایی فیزیکی کالا تبدیل می کند. تجارت بین المللی الزاما مستلزم عبور از مرزها است که می تواند موجب مشکلات فنی و مدیریتی متعددی برای تاجرها شود. بنابراین، کشورها نباید خود را به مقررات و رویه های ملی محدود کنند، بلکه باید با دیگر کشورها جهت دستیابی به هماهنگی، تسهیل و استاندارد سازی بین المللی رویه ها و اسناد، همانند هماهنگ سازی و استاندارد سازی تجارت ملی و اجزای سیستم حمل و نقل، همکاری نمایند (میدری و قودجانی، 1387: 35).

 

 

لیکن، برای رسیدن به رشد قابل توجه ناشی از حجم تجارت و ریسک متعاقب گلوگاه های اصلی در زنجیره های حمل و نقل و در مرزهای ملی، این توسعه ها باید توسط روش های هزیته ای و هزینه های اثربخش تجارت بین المللی تحت حمایت قرار گیرند. تسهیل تجارت بدلیل اینکه در آینده دقیق تر خواهد شد، یک عنصر کلیدی در رقابت و افزایش دهنده حجم تجارت است. جامعه بین المللی هم اکنون توجه زیادی به توسعه گسترده و اجرای شاخص ها و ابزار تسهیل تجارت دارد. هدف از تسهیل تجارت عبارت است از ارائه یک محیط با ثبات، واضح و قابل پیش بینی برای تجارت ملی و بین المللی. ظاهرا˝ باید بر مبنای هنجارها و تجربیات قابل قبول بین المللی ناشی از عوامل زیر، به این اهداف جامعه عمل پوشاند:

 

 

1) ساده سازی تشریفات و رویه ها، 2) استاندارد سازی و رشد زیر ساخت و تسهیلات فیزیکی، 3) هماهنگ سازی قانون ها و مقررات مربوطه (Shujie and Shilu,2009).

 

 

 

 

 

1-2) بیان مسئله

 

 

 چندین دهه قبل در سال های اولیه برپایی سازمان ملل، دیوید میترانی نوشت «مشکل زمان ما دور نگهداشتن ملت ها از یکدیگر نیست، بلکه چگونه آنها را فعالانه گردهم آوردن است» و همین نکته است که ریشه اصلی چالش کار ما در تسهیل تجارت است (اتاق بازرگانی، 1385). تسهیل تجاری برای اولین بار به صورت رسمی به عنوان مفهوم پذیرفته شده بین المللی در سال 1996در دستور کار نشست وزیران سازمان جهانی تجارت در سنگاپور قرار گرفت و از آن پس به منزلۀ یک هدف تحت همین عنوان در اسناد این سازمان وارد شد. هر چند که پیش از آن تاریخ  نیز بسیاری از مصوبات و توافقات این سازمان عملاً در جهت تسهیل تجاری بوده است. از آنجا که برداشت های مختلفی از واژة تسهیل تجاری وجود دارد، تعاریف مختلفی نیز دربارة آن ارائه شده است. مثلاً در مطالعات علمی صورت گرفته در این باره معمولاً مفهوم موسع آن مدنظر قرار می گیرد و محیطی را در برمی گیرد که تجارت در آن صورت می پذیرد؛ و به معنای برقراری شفافیت،

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a7%db%8c%db%8c-%d9%88-%d8%b1%d8%aa%d8%a8%d9%87-%d8%a8-2/

 

 استانداردسازی، برقراری هماهنگی با ترتیبات بین المللی و منطقه ای، تقویت فضای قانونی و حرکت به طرف حرفه ای سازی نهادهای تجاری است (مراد حاصل، 1387: 45).

 

 

در دنیای فرارقابتی امروز،  با وجود تغییرات‌ انجام گرفته، همه‌ ما به اهمیت تسهیل تجارت پی برده‌ایم و ضرورت آن‌ را حس می‌کنیم. در فضای پرچالش و البته پرفرصت بین المللی، فضای کسب و کار هر کشوری، یکی از مهم‌ترین عناصر موثر در ایجاد ارزش افزوده است که ضریب بهره وری آن با شاخه‌های متنوع از رفاه اجتماعی  تا اقتدار ملی را در بر می گیرد.

 

 

در جهان امروز تجارت دارای دو وجه داخلی و خارجی است و تجارت خارجی نیز دارای دو وجه صادرات و واردات است. از دید یک اقتصاددان، یک بازار، شامل تمام خریداران و فروشندگانى است که در حال داد و ستد کالاها یا خدمات خاصى هستند. از نظر یک بازاریاب بازار مجموعه تمام خریداران بالقوه و واقعى است که براى یک کالا وجود دارد. و از نظر یک سیاستمدار، بازار محلی برای تامین آرامش جامعه و حفظ تعادل قوا است. تمام جلوه های تجارت از ساده ترین سطح تا پیچیده ترین حالت آن بر مقولاتی همچون خریداران و فروشندگان و تولید کنندگان متمرکز خواهد بود که تحقق کاهش قیمت تمام شده و افزایش بهره وری تنها و تنها میتواند بر پایه تسهیل فرایندهای میان عناصر بازار و تجارت متکی باشد.

 

 

تسهیل تجارت در بخش صادرات که به افزایش صادرات کشور می انجامد، بالتبع موجب افزایش در تولید داخلی و حمایت از نیروی کار و سرمایه کشور می‌شود ؛ این امر علاوه بر آنکه به استفاده از ظرفیت‌های خالی تولید کشور می‌ انجامد، نیروی کار و سرمایه جدید را نیز مورد استفاده قرار می‌دهد، البته ممکن است در مواردی نیز به افزایش واردات در قالب سرمایه‌گذاری خارجی و یا واردات برخی کالاها برای انجام تولید داخلی نیز بینجامد.

 

 

ایجاد تسهیلات لازم برای افزایش تجارت کشور موجب توانمندسازی بخش تجاری و بازرگانی می‌شود. توانمندسازی تجاری با شاخصی تحت این عنوان اندازه‌گیری می‌شود. در صورتی که مقدار این شاخص افزایش (کاهش) یابد، به ‌مفهوم بهبود (سختی) در شرایط توسعه تجارت است. در اینجا باید این نکته را متذکر شد که به منظور حفظ و ارتقای شاخص توانمندسازی تجاری در شرایط فعلی که کشور تحت فشارهای کشورهای غربی قرار دارد، ضروری است راه حل مناسبی برای برون‌رفت از این شرایط اتخاذ گردد تا با افزایش صادرات و کاهش هزینه تمام شده کالاهای وارداتی از  فرار سرمایه ها نیز جلوگیری به عمل آید. در کل، تسهیل تجاری از آن جهت حائز اهمیت است که به کشور ها برای حفظ جایگاه و ارتقای رقابت پذیری تجارت شان کمک می کند و این ایفای نقش به دلیل این است که اجرای سیاست های تسهیل تجاری نتایج بی‌شماری را به دنبال خواهد داشت.

 

 

مطالعات انجام شده نشان می دهد هزینه تسهیل تجاری بخصوص استانداردسازی اسناد و فرایند های تجاری، تنها بین 4 تا 7 درصد کالا های مبادله شده است. همچنین نتایج تحقیقی که به وسیله سازمان همکاری های اقتصادی آسیا و اقیانوسیه انجام شد، نشان می دهد عایدات حاصل از اجرای یک نظام تسهیل تجاری اثر بخش، 26/0 درصد تولید ناخالص داخلی اعضای سازمان یعنی رقمی در حدود 45 میلیارد دلار است. تسهیل تجاری از طریق بهبود جریان تجارت با سرعت بخشیدن به فرایند های اظهار و ترخیص کالاها، جاذبه های سرمایه گذاری در کشور ها را افزایش می دهد و به کاهش هزینه های تبادلات تجاری و بهبود رقابت پذیری کمک می کند. بر اساس مطالعات انجام شده به وسیله واکتهورست و یاسوئی، در سال 2003، تخمین زده می شود که یک درصد کاهش در هزینه مبادلات تجاری از طریق روش های تسهیل تجاری، بالغ بر 40 میلیارد دلار صرفه جویی در ابعاد جهانی ایجاد خواهد کرد. همچنین مطالعات انجام شده نشان می دهد اثر قابل ملاحظه ای تسهیل تجاری بر رشد سرانه تولید ناخالص داخلی در کشورهایی است که موفق به اجرای تسهیل تجاری شده اند. در جدول 1-1 تغییرات ایجاد شده در تولید ناخالص داخلی سرانه تعدادی از این کشور ها نشان داده شده است (کرمی، 1390: 37).

 

 

 

 

 

جدول شماره 1-1: تاثیر انجام تسهیل تجاری بر رشد سرانه تولید ناخالص داخلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کشور تغییر در تولید سرانه ناخالص داخلی
استرالیا 3. 91
کانادا 3. 38
شیلی 5. 03
چین 6. 78
کره 4. 7
مالزی 2. 76
مکزیک 6. 69
جدول 1-1: تاثیر تسهیل تجاری بر رشد سرانه تولید ناخالص داخلی (ادامه)
کشور تغییر در تولید سرانه ناخالص داخلی
سنگاپور 4. 17
تایلند 5. 27
ایالات متحده آمریکا 4. 16

 

 

 

 

(Source: Wilson and et al, 2003)

 

 

 

 

 

همانگونه که در این جدول نشان داده شده، تأثیرات تسهیل تجاری بر تولید ناخالص داخلی سرانه کشور ها حدود76/2 درصد(پایین ترین رقم) تا 69/6 درصد (بالاترین رقم) متغیر بوده است.

 

 

در این بین، استان گیلان با وجود دارا بودن فرصیت های بیشمار از جمله در زمینه کشاورزی، صیادی، دامداری، صنایع دستی و. . .، همچنین مزیت همجواری با دریای خز اما به دلیل مشکلات عدیده در بخش تجارت سهم اندکی از تجارت را در کل کشور به خود اختصاص داده است به طوری که بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی سازمان های مربوط در 6 ماهه اول سال 1392 تنها 1. 6% از کل صادرات کشور را به خود اختصاص داده است (وب سایت سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گیلان، 1392).

 

 

از این رو در تحقیق فوق به دنبال عواملی هستیم که بر تسهیل تجارت اثرگذارند. برخی از مهم ترین این عوامل بر اساس مطالعات پیشین شامل: نهادهای تجاری مرتبط (مانند گمرک، تعرفه)، توسعه منابع انسانی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (مانند دستیابی به آخرین تکنولوژی ارتباطی و اطلاعاتی، گسترش اینترنت در امور کسب و کار، و… )، زیرساخت های فیزیکی (مانند کیفیت زیرساخت های جاده ای، ریلی، … )، محیط کسب و کار (مانند: شفافیت قوانین، اعتماد عمومی به دولت، … )، مرز و کارایی حمل و نقل (مانند تعداد مدارک برای صادرات، تعداد روز برای صادرات و… ) شناسایی شدند (Perez and Wilson, 2012: 1301، Duval, 2007). بر این اساس سوال اصلی تحقیق این خواهد بود که عوامل موثر بر تسهیل تجارت قانونی و با اهمیت ترین آنها کدامند؟

پایان نامه ارشد: مطالعه تخمیر و نیم پخت کردن و نگهداری نان سنگک به صورت منجمد و غیر منجمد

بیش از نیمی از انرژی و پروتئین و قسمت اعظم ویتامین ها و املاح مورد نیاز مردم از راه مصرف نان تامین می شود. نان تازه دارای زمان ماندگاری کوتاهی است و کیفیت آن به شدت به فاصله ی بین پخت و مصرف وابسته است. طی نگهداری نان، از دست رفتن تازگی به موازات افزایش سفتی مغز منجر به کاهش مقبولیت آن برای مصرف کننده می گردد که از این  تغییرات  معمولاً به عنوان بیاتی یاد  می شود. بخش مهمی از ضایعات نان در کشور، مربوط به بیاتی سریع نانهای تولیدی است. یکی از نانهای سنتی تولیدی در کشور که از عطر و طعمی ممتاز و ارزش غذایی بالایی برخوردار می باشد، سنگک است. نان سنگک نوعی نان مسطح که بر روی سطح ریگهای داغ پخت می شود. اخیراً تنورهای نیمه صنعتی مختلفی به بازار عرضه شده اند که پخت سنگک در آنها بر روی سطوح فلزی به جای سنگ ریزه انجام می شود. به نظر می رسد که تفاوتهایی در کیفیت نانهای پخته شده در تنورهای سنتی با نیمه صنعتی وجود دارد که می تواند به بستر پخت و شرایط پخت مربوط باشد. مروری بر كارهای انجام شده در ایران نشان می دهد كه تحقیقات كمی بر روی نان سنگك انجام گردیده است. عمده كارهای انجام شده نیز بر بررسی تاثیر برخی بهبود دهنده ها در تاخیر بیاتی نان سنگك متمركز بوده است. تمایل مصرف کنندگان به سمت محصولات تازه پخت شده و سنتی با ارزش غذایی بالا از یكسو، و افزایش دستمزد نیروی كار ماهر از سوی دیگر، دنیای امروز را به سمت سود جستن از تکنولوژی BOT ( Baked Off Technology) سوق داده است. این تکنولوژی عبارت است از تولید نان از فرآورده های نانوایی منجمد یا غیر منجمد در مقیاس صنعتی برای توزیع در فروشگاه های عرضه نان، سوپرماركتها، رستورانها و منازل. سه گروه اصلی فرآورده های تولیدی با این تکنولوژی عبارتند از: خمیرهای تخمیر نشده منجمد، نانهای نیم پخته منجمد و غیر منجمد. نان نیم پخته منجمد نوعی محصول نیمه آماده است که با بهره گرفتن از یک فرمول کم و بیش سنتی تولید شده و می تواند به سرعت قبل از مصرف، مرحله پخت نهایی را طی نماید. از مزایای نانهای نیم پخته منجمد می توان نیاز به تجهیرات و فضای کمتر، سهولت مصرف، صرفه جویی در وقت و قابلیت نگهداری بالا، راحتی نگهداری در فروشگاه ها و كاهش ضایعات را نام برد. هم چنین نیاز به کارگر متخصص کاهش یافته، کیفیت محصول بالا رفته و تهیه نان تازه در هر ساعتی از روز امکان پذیر می گردد. نیم پخت کردن محصولات نانوایی و نگهداری آنها به صورت منجمد، راه حلی موثر برای مقابله با بیاتی در محصولات نانوایی و كاهش ضایعات است. از محدودیت های عمده این روش می توان به مصرف بالای انرژی (2/2 برابر انرژی بیشتر نسبت به فرایند  معمول) آن اشاره نمود كه نهایتا منجر به تولید محصولی با قیمت تمام شده بالاتر می گردد.

 

شرایط فرایند و نگهداری نقش مهمی در بیاتی دارند. با این وجود بر اساس اطلاعات ما هیچ تحقیقی در زمینه ترکیب نوع پخت (پخت کامل یا نیم پخت کردن)، شرایط پخت (دما- زمان) و دمای نگهداری بر بیاتی نان مسطح تولید شده از خمیر با مقدار رطوبت بالا و آرد گندم کامل( مشابه نان سنگک) انجام نشده است. نسبت بالای آب در خمیر سنگک اثرات معنی داری بر خصوصیات رئولوژیکی نان دارد. دما در تنورهای پخت سنگک بالا بوده و زمان پخت کوتاه و در حد چند دقیقه می باشد. بنابراین تعیین اثر شرایط پخت بر کیفیت نان طی نگهداری اهمیت زیادی دارد.

 

این تحقیق امکان فهم بهتر از پدیده های درگیر در مراحل تخمیر، پخت و نگهداری نان سنگک را فراهم می نماید. اهداف این تحقیق شامل 1) ارزیابی اثر شرایط مختلف تخمیر بر خصوصیات رئولوژیکی خمیر، 2) ارزیابی اثر نیم پخت کردن و نگهداری در شرایط متفاوت (انجماد، یخچال و دمای اتاق) بر بیاتی نان سنگک، 3) ارزیابی اثر پخت بر روی سنگ ریزه های رودخانه ای در مقایسه با بستر فلزی در دماهای مختلف (280، 310 و ˚C340) بر خصوصیات کیفی نان سنگک طی نگهداری در دمای اتاق 4) ارزیابی سینتیک بیاتی نانهای سنگک درشرایط مختلف پخت و نگهداری و 5) ارزیابی اثر شرایط مختلف پخت بر تخلخل و توزیع حفرات در نان سنگک.

 

2-1- نان

 

غلات و فراورده های نانوایی پایه هرم تغذیه ای انسان را تشکیل می دهند. قدمت نان به حدود 10 هزار سال قبل از میلاد بر می گردد. در بین اقوام مختلف، مصریان اولین افرادی بودند که هنر پخت نان را فرا گرفتند. از همان دوران، کنترل بر تولید و توزیع نان به عنوان ابزاری برای اعمال نفوذ سیاسی بر توده مردم استفاده می شده است [102]. نان در دنیا بسته به سلیقه و فرهنگ مردم هر منطقه، با روش‌ها و

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d9%85%d8%b7%d8%a7%d9%84%d8%b9%d9%87-%d8%aa%d8%ae%d9%85%d9%8a%d8%b1-%d9%88-%d9%86%d9%8a%d9%85-%d9%be%d8%ae%d8%aa/

 

 اشكال مختلف تهیه می‌شود. به طور كلی نان­های مورد مصرف كنونی را از نظر نوع می‌توان به انواع تخمیری و غیر تخمیری و از نظر شكل به صورت مسطح و حجیم تقسیم بندی نمود. گرچه امروزه نان به صورت غیر تخمیری كمتر تولید می‌شود، اما نان‌های مسطح و یا حجیم هر دو به شکل گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند. نان نازک و مسطح اولین نانی بود كه توسط انسان تهیه شد ولی به تدریج با شناخته شدن روش تهیه نان و به وجود آمدن فن نانوایی، تنوع بیشتری در فرم، شكل و نوع نان به وجود آمد [164].

 

بیش از نیمی از انرژی و پروتئین و قسمت اعظم ویتامین ها و املاح مورد نیاز اکثر مردم از راه مصرف نان تامین می شود. نان تازه دارای زمان ماندگاری کوتاهی است و کیفیت آن به شدت به فاصله ی بین پخت و مصرف وابسته است. طی نگهداری نان، از دست رفتن تازگی به موازات افزایش سفتی مغز منجر به کاهش مقبولیت آن برای مصرف کننده می گردد. از این  تغییرات  معمولاً به عنوان بیاتی یاد  می شود [15, 33]. در حال حاضر بخش زیادی از گندم تولیدی كشور در زنجیره گندم، آرد و نان به طرق مختلف ضایع می گردد كه بخش مهمی از ضایعات، مربوط به بیاتی سریع نانهای سنتی است.

 

3-1- نان سنگک

 

نان سنگک نوعی نان مسطح با 70 تا 80 سانتی متر طول، 40 تا 50 سانتی متر عرض و 3 تا 5 میلی متر قطر است. سطح آن با کنجد یا خشخاش تزئین می شود و معروفترین نوع نان در ایران به شمار می رود. در تهیه سنتی آن آردی با 95 درصد استخراج، 5/1 درصد نمک، 20 درصد خمیر ترش، 5/0 درصد مخمر و حدود 85 تا 100 درصد آب بکار می رود و خمیر آن نسبت به خمیر نانهای دیگر شل تر است. در پخت سنتی نان مقداری از خمیر را بر روی پاروی صاف محدب شکلی پهن نموده، ناخن می زنند و سپس به سطح ریگهای داغ درون تنور افقی با شیب کم منتقل می نمایند. در تنورهای سنتی پخت سنگک، دما در رنج °C 350-250 در قسمتهای مختلف تنور می باشد و مرحله پخت در عرض چند دقیقه انجام می گیرد. متاسفانه مقادیر زیادی از این نان به دلیل بیاتی سریع از دست می رود.

 

4-1- اثر مراحل مختلف فرایند تولید نان بر کیفیت نهایی محصول

 

1-4-1- مخلوط کردن

 

اولین مرحله در تهیه نان فرایند مخلوط کردن است که یک مرحله مهم و بحرانی است  و منجر به توسعه ساختار ویژه ای می گردد که امکان حفظ گاز طی تخمیر و مراحل اولیه پخت در آن ایجاد خواهد شد. این مرحله توسعه شبکه گلوتن و هسته زایی حبابهای هوا را در خمیر کنترل می نماید. این مرحله رئولوژی خمیر و به طور عمده کیفیت محصول نهایی را تحت تاثیر قرار می دهند. خمیر یک سیستم چند فازی و چند ترکیبی است که به طور اصلی از پروتئینها، چربیها و کربوهیدراتها، آب و هوا تشکیل می شود. مواد تشکیل دهنده خمیر و همین طور شرایط فرایند، ساختار ماکروسکوپیک محصولات پخته شده را تعیین می کند که این ساختار، ظاهر، بافت و طعم آنها را پاسخگو می باشد. برای تشکیل چنین ساختاری مواد اولیه مخلوط و ورز داده می شوند. سپس خمیر ور آمده و پخته می شود. طی عملیات تهیه نان تغییرات ساختاری شدیدی رخ می دهد. طی مخلوط کردن، مواد اولیه تبدیل به یک ماده ویسکوالاستیک می شوند که در نتیجه تشکیل یک شبکه سه بعدی پروتئینی است که به طور یکنواخت گرانولهای نشاسته در آن پراکنده شده اند. مکانیسم توسعه شبکه گلوتنی هنوز واضح نمی باشد و از آنجاکه تشکیل شبکه گلوتنی در خمیر نان یک فرایند نسبتا سریع است، مطالعه آن دشوار می باشد. اوگر و همکاران به منظور فهم بهتر دینامیک این فرایند، سینتیک آن را با افزایش مقدار آب خمیر آهسته نمودند. در  نسبتهای آرد/ آب پائین، منحنی های مخلوط کردن یک فاز تاخیری[1] را نشان می دهند و سپس گشتاور تا پیک حداکثر مقاومت خمیر افزایش می یابد. طول فاز تاخیری با مقدار آب خمیر افزایش می یابد، درحالیکه افزایش سرعت مخلوط کردن زمان توسعه خمیر بهینه را کاهش می دهد. زمان بهینه برای توسعه خمیر متناسب با توان وارده به خمیر طی فاز تاخیری بوده و ارتباطی به انرژی مکانیکی ویژه مورد نیاز جهت ایجاد حداکثر گشتاور ندارد. توسعه شبکه گلوتنی از دو پدیده نتیجه می شود. اولی شامل تشکیل تکه های میکروسکوپی گلوتن و دومی شامل توسعه رشته های گلوتن در انتهای فاز تاخیری است [9]. اختلاف در تشکیل شبکه پروتئین گلوتن طی مخلوط کردن خمیر به طور کلی وابسته به نوع آرد است[81].

 

پارامترهایی از قبیل زمان مخلوط کردن بهینه، مقدار آب و زمان استراحت بر خصوصیات رئولوژیکی و ساختار میکروسکوپی خمیر مؤثر می باشند. مخلوط کردن باعث ایجاد تغییرات در سطح مولکولی می گردد [97]. مقدار ماکرومولکول گلوتنین خمیر طی مخلوط کردن به طور معنی داری افزایش می یابد. آنالیز SE-HPLC نشان داد که مخلوط کردن خمیر[2] در حداکثر قوام باعث شکسته شدن تقریباً همه پلیمرهای گلوتنین می شود، اگرچه جمع شدن مجدد آنها طی استخراج گلوتن اتفاق می افتد [9]. حلالیت پروتئین طی مخلوط کردن در جذب آب مناسب برای خمیرهای گندم افزایش می یابد [63].  افزایش زمان مخلوط کردن باعث افزایش تقریباً خطی آب در فاز گلوتن می گردد [87] و افزایش مقدار آب یا زمان مخلوط کردنG’ را کاهش می دهد. رابطه خطی بین G’ و ارتفاع پیک فارینوگراف وجود دارد [110]. مقدار آب و نوع آرد اثر معنی داری بر (G’) و زاویه فاز[3] و حجم نانهای حاصل از خمیرهای متفاوت دارند [10].

 

تغییرات رئولوژیکی اساسی طی مخلوط کردن به شدت وابسته به واریته گندم می باشد. مدول الاستیک (G’) و مدول ویسکوز (G”) خمیرهای ضعیف با افزایش زمان مخلوط کردن کاهش می یابد که دلالت بر این امر دارد که خمیر آرد ضعیف طی مخلوط کردن نرمتر شده و کمتر الاستک می باشد. هنگامیکه خمیر های خیلی قوی و قوی، کم مخلوط می شوند، مقادیر G’ پائین تری داشته و تا یک مقدار حداکثر در بهینه زمان مخلوط کردن افزایش می یابد. کشش پذیری گلوتن در هر دو خمیر آرد قوی و ضعیف با افزایش زمان مخلوط کردن تا رسیدن به یک پیک افزایش و سپس کاهش می یابد [1].

 

 Lag phase -[1]

 

 Batter-[2]

 

Phase angle -[3]

پایان نامه ارشد: بررسی آزمایشگاهی اثر طوقه های لبه دار بر فرآیند آب شستگی موضعی در اطراف پایه های مدور در شرایط آب صاف


تاكنون مقالات وكتاب های زیادی راجع به آب شستگی موضعی كه در خاك های غیر چسبنده در اطراف پایه های یک پل اتفاق می افتد، به چاپ رسیده است. در این فصل سعی بر خلاصه كردن مطالب راجع به آب شستگی موضعی در خاك های غیر چسبنده و چگونگی توسعه آب شستگی در طول زمان و همچنین روش های كاهش آب شستگی موضعی در پایه های پل می باشد.
2-2- آب شستگی چیست؟
برازرز و همکاران(1977) آب شستگی را این گونه تعریف كرده اند: آب شستگی یک پدیده طبیعی است كه در اثر جریان آب در رودخانه ها و جویبارها به وجود می آید. این پدیده نتیجه اثر فرسایشی آب می باشد كه مواد و مصالح را از بستر و كناره های رودخانه ها و همچنین از اطراف پایه های پل و تكیه گاه های آن ها می شوید و در جاهای دیگر از رودخانه قرار می دهد.
کریمیسینوف و همکاران(1987) بــــیان می كنــــــندكه آب شستگی به معنای پایین رفتن سطح بستر رودخانه بوسیله فرسایش آب می باشد كه این فرایند تا رسیدن به فونداسیون سازه های رودخانه ای و در نتیجه تخریب آن ها ادامه می‌یابد.
به مقدار پایین رفتگی سطح بستر رودخانه (نسبت به قبل از رخداد آب شستگی) عمق آب شستگی گفته می‌شود. گودال آب شستگی به حفره تو رفتگی كه پس از حركت ذرات بستر به وسیله جریان آب به جا می ماند گفته می‌شود.
3-2- انواع آب شستگی
به طور كلی آب شستگی به سه نوع تقســـیم می‌شود كه شـــــامل آب شستـــگی كلی، آب شستگی انسدادی[1] و آب شستگی موضعی تقسیم می‌شود.
کریمیسینوف و همکاران(1987) در یک تقســیم بــــندی دیگــــر آب شســتگی را به دو نوع كلی آب شستگی كلی و آب شستگی ناحیه ایی[2] تقسیم بندی کرده است که این تقسیم بندی در دیاگرام 2-1 نشان داده شده است.
آب شستگی كلی
 این نوع از آب شستگی باعث تغییر در ارتفاع و تراز بستر رودخانه بخاطر علل انسانی یا طبیعی و همچنین باعث پایین رفتن پروفیل طولی در كل رودخانه می‌شود. این نوع از آب شستگی در اثر تغییر در رژیم رودخانه به وجود می آید. همان طور كه از دیاگرام 2-1 پیداست آب شستگی كلی به دو نوع طولانی مدت وكوتاه مدت تقسیم می‌شود كه آب شستگی كوتاه مدت در اثر یک یا چند سیلاب نزدیک به هم و در مدت زمان كوتاه به وقوع می پیوندد در حالیكه آب شستگی طولانی مدت در زمان طولانی تر (معمولاً در حدود چند سال) به وقوع می پیوندد و شامل فرسایش سواحل كناری رودخانه می‌شود.
آب شستگی ناحیه ایی
بر خلاف آب شستگی كلی، آب شستگی ناحیه ایی در اثر حضور پل یا هر سازه دریایی و رودخانه ای دیگر به وجود می آید. این نوع آب شستگی به دو نوع آب شستگی انسدادی و آب شستگی موضعی تقسیم می‌شود.
آب شستگی انسدادی
این نوع آب شستگی در اثر تنگ شدگی جریان ( كه ممكن است بصورت طبیعی یا در اثر فعالیت های انسانی به وجود آید) رخ می دهد. در اثر این تنگ شدگی فضایی كه جریان آب می تواند از آن عبور كند كاهش می‌یابد و در نتیجه سرعت متوسط جریان آب افزایش می‌یابد. در اثر این افزایش سرعت، نیروی فرساینده ای كه از طرف جریان آب به بستر وارد می‌شود افزایش می‌یابد در نتیجه بستر رودخانه تحت فرسایش قرار می‌گیرد و سطح آن پایین تر می رود. آب شستگی در اطراف پایه های پل که بر روی بستر رودخانه قرار می گیرند نمونه خوبی از آب شستگی انسدادی می باشند.
آب شستگی موضعی
این نوع از آب شستگی به فرسایش قسمتی از بستر رودخانه كه در مجاورت پایه پل قرار گرفته است اطلاق می‌شود. در اثر برخورد جریان آب با پایه پل، شتاب جریان آب افزایش می یابد و باعث به وجود آمدن گرداب های كوچك می‌شود که در اثر تشكیل این گردابه ها ذرات از

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a2%d8%b2%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a7%d8%ab%d8%b1-%d8%b7/

 

 اطراف پایه های شسته می‌شوند و آب شستگی موضعی به وجود می آید. آب شستگی در مجاورت پایه های پل نمــونه خوبی از آب شســتگی موضعی می باشد كه در شكل 2-1 این نوع از آب شستگی به وضوح نمایان می باشد.

از آنجایی كه موضوع اصلی این تحقیق راجع به آب شستگی موضعی می باشد، این نوع از آب شستگی در قسمت های بعدی بیشتر مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ادامه این رساله منظور از آب شستگی، آب شستگی موضعی می باشد.
4-2- مكانیزم های آب شستگی موضعی
بر اساس تحقیقات انجام گرفته مكانیزم های اصلی كه باعث به وجود آمدن آب شستگی درپایه های پل می‌شود شامل جریان رو به پایین (كه در وجه بالا دست پایه پل رخ می دهد) و گردابه ها[1] (كه در بستر تشكیل می‌شوند) می باشد.[28]گردابه ها به دو گونه گردابه های پشت پایه[2] و ورتکس نعل اسبی[3] تقسیم می شوند كه هر یک به تفصیل توضیح داده می‌شوند.
زمانی كه پایه یک پل در رودخانه و یا پایه یک سازه دریایی در ساحل دریا قرار می‌گیرد، جریان آب هر چه قدر به پایه نزدیک تر می‌شود سرعت آن كاهش می‌یابد تا هنگامی‌که به وجه بالادست پایه برخورد می كند و سرعت آن به صفر می رسد كه نتیجه آن افزایش فشار در وجه بالادست پایه می باشد. افزایش فشار در نقاط نزدیک به سطح بیشتر از افزایش فشار در نقاط نزدیک به بستر می باشد چون كاهش سرعت جریان در نقاط نزدیک به سطح آب بیشتر از كاهش سرعت در نقاط نزدیک به بستر می باشد. علت این امر شكل پروفیل سرعت جریان آب می باشد كه در نقاط نزدیک به سطح سرعت جریان آب بیشتر از نقاط نزدیک به بستر می باشد. به عبارت دیگرهمان طور كه سرعت جریان از بالا به پایین كاهش می‌یابد فشار ایستایی هم متناظراً از بالا به پایین كاهش می‌یابد كه این به معنای به وجود آمدن یک گرادیان فشار رو به پایین می باشد كه در اثر این گرادیان فشار یک جت آب قائم رو به پایین تشكیل می‌شود. در نتیجه برخورد جت به وجود آمده با بستر رودخانه یک گودال در اطراف پایه پل به وجود می آید که به گودال آب شستگی معروف است. برخورد جریان رو به پایین با بستر مكانیزم اصلی ایجاد آب شستگی می باشد[23]. در شكل 2-2 الگوهای آب شستگی دراطراف یک پایه دایره ای شكل به نمایش در آمده است. همان طور كه در شكل نشان داده شده است یک حركت گردابی قوی ذرات را از اطراف پایه پل به آرامی دور می کند[20]. زمانیكه جریان رو به پایین به بستر می رسد شروع به ایجاد حفره ای در نزدیكی پایه می كند. در اثر برخورد جریان رو به پایین با جریان نزدیک شونده به سمت پایه، یک سیستم گردابی به وجود می آیدکه با گذشت زمان از بالادست پایه و از طریق طرفین پایه به سمت پایین دست كشیده می‌شودکه بخاطر شباهتش به نعل اسب به ورتکس نعل اسبی معروف است. پس ورتکس نعل اسبی نتیجه جدایی جریان در بالادست حفره آب شستگی (كه بوسیله جریان رو به پایین ایجاد شده است) می باشد. نقش اصلی ورتکس نعل اسبی انتقال ذرات جدا شده از بستر به پایین دست پایه پل می باشد. ورتکس نعل اسبی نتیجه پدیده آب شستگی می باشد و نه دلیل به وجود آمدن آن.[3] هر چه قدر عمق گودال آب شستگی بیشتر می‌شود قدرت ورتکس نعل اسبی کاهش می‌یابد كه در نتیجه باعث كاهش سرعت جدایی رسوبات از بستر پایه پل می‌شود. همان طور كه در شكل 2-2 نمایش داده شده است علاوه بر ورتكس نعل اسبی كه در پیرامون بستر پایه پل اقدام به جابجایی ذرات بستر می كند، گردابه هایی در پایین دست پایه پل نیز اقدام به جابجایی ذرات بستر می كنند كه به این گردابه ها،گردابه های پشت پایه گفته می‌شود. گردابه های پشت پایه در نتیجه جدایی جریان در سمت چپ و راست پایه پل به وجود می‌آیند. گردابه های پشت پایه پایدار نمی‌باشند و متعاقباً از یک سمت پایه به سمت دیگر آن منتقل می‌شوند. به این نكته باید توجه شود كه ورتکس نعل اسبی و گردابه های پشت پایه دو مکانیزم اصلی در فرسایش ذرات بستر می‌باشند.
قدرت گردابه های پشت پایه با دور شدن و فاصله گرفتن از پایه پل به شدت كاهش می‌یابد به طوری که از یک فاصله معین به بعد ذرات شسته شده بارگذاری می‌شوند[34].
5-2- آغاز حركت ذرات بستر
اطلاع از شرایط هیدرولیكی كه در آن ذرات بستر با یک اندازه معلوم در آستانه فرسایش و جابجایی قرار می‌گیرند در مطالعات مربوط به آب شستگی از اهمیت خاصی برخوردار است. به این شرایط، آستانه حركت ذرات[1] گفته می‌شود. بیشترین عمق آب شستگی در شرایط جریان آب صاف زمانی حاصل می‌شود كه ذرات در آستانه حركت یا فرسایش قرار بگیرند. مرسوم است كه نوع آب شستگی موضعی بر اساس اینكه آیا ذرات بستر در بالادست پایه پل در حالت سكون قرار دارند یا خیر تعیین می‌شود كه در این زمینه آستانه فرسایش ذرات نقش مهمی را بازی می‌کند. روش های مختلفی برای تعیین آستانه حرکت ذرات وجود دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به روش نیروی کششی بحرانی اشاره کرد.
[1] : Threshold of Motion
[1] : vortices
[2] : lee vortices (wake vortices)
[3] :Horse shoe vortex
[1] : Contraction scour
[2] : Localized Scour
[1] : General scour
[2] : local scour
[1] : steady current
[2] : unsteady current
[3] :Equilibrium scour depth
[4] :clear water
[5] :live bed