وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مسکن پایدار با تأکید بر فضای باز و نیمه باز – پایان نامه معماری

نیاز به پناهگاه، نیاز مادی، معنوی و فطری است این نیاز در درون هر انسان وجود دارد و این خود محرکی است برای ساختن. خانه به عنوان محل زندگی اولین فضایی است که هر فرد با آن آشنا می شود و باآن احساس یگانگی کرده و نسبت به آن احساس مالکیت می کند. و نخستین درک و برداشت افراد از فضا در خانه صورت می گیرد.
در این فصل ابتدا به معرفی گونه شناسی  مسکن شهری و در ادامه به بررسی تاریخچه شکل گیری مجتمع های مسکونی و در نهایت بررسی فضاهای باز و نیمه باز در این گونه از مسکن شهری(مجتمع های مسکونی) که امروزه بسیار رواج دارد، به اختصار پرداخته می شود.

/%d9%85%d8%b3%da%a9%d9%86-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d8%a3%da%a9%db%8c%d8%af-%d8%a8%d8%b1-%d9%81%d8%b6%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d8%b2-%d9%88-%d9%86%db%8c%d9%85%d9%87/

 

 

 

2-2 مسکن در قرن حاضر ( با رویکرد پایداری زیست محیطی و اجتماعی )

 

به دلیل رشد شهرنشینی دهه های اخیر در ایران، الگوی تولید مسکن تغییر یافته و لزوم ایجاد انبوه مسکن سبب کاهش کیفیت و مطلوبیت طراحی ها گشته است. طراحی مجتمع های مسکونی امروزی به دلیل  عدم توجه به نیازهای انسانی و در نظر نگرفتن پیامدهای روانشناختی آن،زندگی فردی و اجتماعی ساکنین را با مشکلاتی مواجه ساخته است. .(یزدانی،1392،28) از جمله نیازهای فراموش شده انسان ها در طراحی ضرورت طراحی فضاهای باز و نیمه باز در جهت تأمین نیاز به تعاملات اجتماعی ساکنان و استفاده بهینه از انرژی های طبیعی می باشد. زندگی امروز ما به نحو چشمگیری به داخل فضاها و بناها کشیده شده است، به صورتی که مفاهیمی چون امنیت روانی و استقلال فردی عموما به نوعی تصور فیزیکی از فضایی مستور و محصور همراه است. در تعبیر سنتی از خانه، فضاهای باز خارج از کارکرد خصوصی و مستقل خانه نبوده، بخشی از حوزه داخلی و خصوصی خانه قلمداد می شود. لیکن در الگوهای جدید خانه، حریم خصوصی کمتر به فضای باز راه یافته و اصولا این عمل مغایر با امنیت روانی داخل خانه تعبیر می شود. لذا خانه روزگار مدرنیته تنها در فضاهای داخلی خانه معنی می یابد و منظور از حیاط تأمین امنیت روانی و تحقق استقلال فردی  نیست.(سمیع آذر،98،1385)

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

پایان نامه:بررسی تاثیر میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر منکرات اخلاقی دانش آموزان مقطع متوسطه ناحیه یک شهرکرمانشاه

دنیای امروز جامع های اطلاعات محور است که اصلی ترین عنصر آن اطلاعات  است.  پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و انتقال تجربیات بشری از حوزه سخت افزار منجر به تشکیل دنیای جدیدی به نام دنیای مجازی یا همان فضای مجازی شده است. دنیای که در آن از محدودیت های فیزیکی مانند زمان و مکان خبری نیست. این دنیای جدید تبدیل به بستر و زیرساخت پیشرفت جوامع و کشورها در دنیای امروز شده است. گسترش استفاده از فناوری اطلاعات و تکنولوژ یهای نوین ارتباطات و علوم رایانه، اینترنت و فضای مجازی، دستاوردهای بسیاری را برای بشر فراهم نموده است.  از جمله می توان به ارتباطات مجازی، پست الکترونیک، بانکداری و خرید آنلاین، تجارت الکترونیک، دولت الکترونیک و هزاران خدمات دیگر اشاره نمود که از آن ها به عنوان فضای مجازی یا فضای سایبری [1] نام برده می‎شود(تأملی بر فیلترینگ،1386). امکانات فضای مجازی در راستای خدمت رسانی و تسریع روند انجام کارها و افزایش سرعت بهره وری و میزان حجم تبادل اطلاعات و ارتباطات، دنیا را متحول ساخته است. جستجوی سریع در بین انبوهی از اطلاعات، سرعت بالای عملیات ارتباطی، از میان برداشتن محدودیت های جغرافیایی، اشتراک علم و دانش و یافت ههای علمی در میان ملل، تبادل فرهنگی، سهولت انجام کارهای روزانه، شماری از خدمات و نوآور یهای این علم نوین است. با وجود تمامی خدمات و دستاوردهای مفید سایبر و دنیای مجازی، این فضا دارای مخاطرات و تهدیدهای بسیاری نیز می باشد. شبکه جهانی اینترنت با تمامی کاربردها، خدمت رسانی و جذابیتهای آن، همانند سایر فناور یها دارای مشکلات، معظلات، سوء رفتار و ناهنجاری های خاص خود می باشد. این فضا هویت نامشخص و پیوسته متحولی را می آفریند و بیشترین تأثیر آن برای نسلی است كه در مقایسه با نسل قبل با محرك های فراوانی مواجه است. عدم آگاهی کامل کاربران فناوری اطلاعات باعث بروز مشکلات و عواقب ناشی از ناآگاهی ها و ایجاد مشکلات هویتی و اجتماعی در کودکان و سوء استفاده های سودجویانه توسط برخی افراد شیاد از آ نها خواهد شد. همچنین غفلت کارشناسان و مسئولین در آموزش و بی توجهی به تهدیدهای فضای مجازی باعث انحراف و اغفال کاربران این فناوری خواهد شد. دنیای سایبر این امکان را برای سودجویان و شیادان فراهم می سازد تا با ارسال و دریافت سریع اطلاعاتشخصی افراد و با پردازش دقیق این اطلاعات توسط کامپیوترهای مدرن، نسبت به امنیت اجتماعی و سلامت روحی و روانی و حتی جسمی کاربران در فضای مجازی اقدام نمایند(پورنقدی،1392).  به هر طریق مطالعه تأثیرات و پیامدهای مثبت یا منفی شبکه های اجتماعی  بر ارز شها، باورها،اعتقادات و اخلاق می‎تواند اهمیت چشمگیری در شناسایی این پدیده‎ی فرامدرن و ناشناخته داشته باشد.

 

 

 

1-2  بیان مساله

 

ﺟﻮاﻣﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﺤﺖ ﺗـﺎﺛﯿﺮ ﺗﺤـﻮﻻت ﺑﺴـﯿﺎر ﻋﻈـﯿﻢ ﻋﻠﻤـﯽ و ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژﯾﮏ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﯾﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﺒﮑﻪای در ﺣـﺎل ﺣﺮﮐﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﺒﮑﻪای، ﺟﺎﻣﻌﻪای اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﺳـﺎﺧﺘﺎر آن ﻣﺘﺎﺛﺮ از ﻓﻨﺎوری اﺳﺖ. در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﺒﮑﻪای، ﺟﻮاﻣﻊ ﺑـﺎ ﭼـﺎﻟﺶﻫـﺎﯾﯽ ﭼـﻮن ﻧـﺎﺑﺮاﺑﺮی اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ،

/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1-%d9%85%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%81%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%a7/

 

 ﻫﻮﯾﺘﻬـﺎی ﺟﺪﯾـﺪ، ﺗﻤـﺎﯾﺰ ﭘـﺬﯾﺮی و ﺷﺎﻟﻮده ﺷﮑﻨﯽ ﻧﻬﺎدﻫﺎﯾﯽ ﻧﻈﯿﺮ دوﻟﺖ و ﻓﺮﺻـﺖﻫـﺎﯾﯽ ﭼـﻮن ﻧﻘـﺶ اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ و ﺷﺒﮑﻪﻫـﺎی اﺟﺘﻤـﺎﻋﯽ در ﭘـﮋوﻫﺶ، ﺧﻼﻗﯿـﺖ، ﺗﻌﺎﻣـﻞ و ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ، ﺷـﮑﻞ ﮔﯿـﺮی ﻫﻮﯾـﺖ ﺳـﯿﺎل و ﻏﯿـﺮه رو ﺑـﻪ رو ﺷﺪه اﻧﺪ .ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ ﺑﻪ ﻋﻠـﺖ وﺟـﻮد اﯾـﻦ ﭼـﺎﻟﺶﻫـﺎ اﻧﺴـﺠﺎم اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻫﻮﯾﺘﯽ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ و ﺑﻪ ﺧﺼﻮص در ﮐﺸﻮرﻫﺎی در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﯾﺮان ﻣﺘﺰﻟﺰل ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش ﻗﻠﻤﺮو رواﺑﻂ زﻧﺪﮔﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دﻧﯿﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ اﻓـﺮاد را ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰرﮔﺘﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ و اﺣﺴﺎس ﮐﻨﺘﺮل ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺷﺪن ﭼﻨﯿﻦ دﻧﯿﺎﯾﯽ را در آﻧﻬﺎ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽآورد. ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﺠﺎزی ﺑﻪ ﻟﺤـﺎظ ﻋﻤﻮﻣﯿﺖ ﯾﺎﻓﺘﻦ در ﻣﯿﺎن ﮐﺎرﺑﺮان و ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮه وﺳﯿﻊ ﺟﻐﺮاﻓﯿـﺎﯾﯽ در درون ﻣﺮزﻫﺎی ﻣﻠـﯽ، ﺗﺒـﺪﯾﻞ ﺷـﺪن ﺑـﻪ ﯾـﮏ ارﺗﺒـﺎط ﺧﺼﻮﺻـﯽ و ﺷﺨﺼﯽ و ﻓﺎرغ ﺑﻮدن از ﻫﺮ ﻧﻮع ﮐﻨﺘﺮل از ﺳﻮی ﻣﺮاﺟﻊ ﻗـﺪرت، ﺑـﻪ وﺳﯿﻠﻪای ﺑﯽﺑﺪﯾﻞ در ﻋﺮﺻﻪ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪه اﻧﺪ و زﻣﯿﻨﻪﻫـﺎی ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬاری ﺧﺎرج از ﮐﻨﺘﺮل دوﻟﺖﻫﺎ و ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻗﺪرت را در ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﻪ وﺟﻮد آوردهاﻧﺪ. ﻣﻔﻬﻮم ﺿﻌﻒ ﺑﺎورﻫﺎی اﻋﺘﻘﺎدی ﻧﺎﺷﯽ از ﺷـﺮاﯾﻂ ﺟﺪﯾﺪ ﻓﻀﺎی دو ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪه ﮐﻨﻮﻧﯽ اﺳﺖ. از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺮوز ﺑﺎورﻫﺎی اﻋﺘﻘﺎدی در ﺟﻮاﻣﻊ ﻓﻌﻠﯽ، ﮔﺴﺘﺮش ﺻﻨﻌﺖ ارﺗﺒﺎﻃﺎت و ﺑـﻪ وﯾﮋه ﻓﻀﺎی ﻣﺠﺎزی اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ و ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺳﺎﯾﺒﺮی اﺳـﺖ. اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ و ﺷﺒﮑﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ آزادﺗﺮﯾﻦ ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺸﺮ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻣﺮوز ﺑﺎ آن ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﻮده، ﻫﻮﯾـﺖﻫـﺎی دﯾﻨـﯽ و ﻣﻠـﯽ در اﯾـﺮان اﻣﺮوز، ﻫﺮ ﯾﮏ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای، ﺑﺎ ﻧﻮﻋﯽ از ﺑﺤﺮان دﯾﻨﯽ ﻣﻮاﺟـﻪ ﻫﺴـﺘﻨﺪ.( ﭘﯿﺮی ﻟﻠـﻪ ﻟﻮ و همکاران،1393)

 

همانطور که گفته شد شبکه های اجتماعی می تواند باعث ضعف باورهای اعتقادی شده و باعث ایجاد منکرات اخلاقی شوند. حجت الاسلام رحیم کارگر، مدیر گروه آینده پژوهی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی بیان می کند که شبکه های احتماعی باعث منکرات زیادی می شود و منکراتی مانند ترویج لا ابالی گری شدید، برنامه های شدید تبلیغی جهت استفاده از عکس های شخصی و خانوادگی افراد ، تضعیف ارکان خانواده و تسریع در تزلزل و فروپاشی ،ایجاد دوستی های کاذب بین پسران و دختران ، لگد مال کردن احساسات و عواطف و انگیزه های جوانان ،هویت زدایی و مسخ انسان اسلامی و شکل دهی شخصیت کاذب دینی ، ترویج و تحریک جنسی و شهوانی افراد ، معرفی و ترویج گروه های موسیقی و رقص منحرف غربی ، هجمه به ارزشهای دینی و مناسک و اعمال مذهبی، تخریب ارزشهای اخلاقی و هنجارهای عرفی جامعه ، عادی سازی روابط جنسی و عاشقانه ، ارائه الگوهای غربی و فاسد برای جوانان به عنوان الگوهای کامل شخصیتی و موفق، سرگرم سازی با لهویات و امور جنسی، عادی سازی و قبح زدایی از روابط نامحرم و حتی ترویج تمایلات همجنس گرایی، ترویج شایعات و تهمت ها و سیل افترائات و ایجاد بحران های کاذب و ساختگی، حمایت از جریان های الحادی و انحرافی و تقویت روحیه های ملحدانه و درهم شکستن همه، مرزهای اعتقادی و دینی، تخریب سبک زندگی دینی، تخریب چهره های ارزشی و دین مدار و الگوهای اصیل دینی، دامن زدن به شکست های عشقی مجازی و دروغین و در نتیجه تخریب روحیه و اعتماد به نفس افراد را باعث می شود.( پرسمان دانشجویی مهدویت،1393)

 

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی، حجت الاسلام سیدمهدی میرباقری، بیان می کند که سکولاریسم به عنوان یکی از بزرگترین منکرات موجود، به دنبال تبدیل جهان به دهکده و بتکده جهانی است.(میرباقری،1390)

 

حجة الاسلام والمسلمین قرائتی غیبت کردن ، توهین یا اسم بد صدا کردن دیگران،پرتوقعی ،خودستایی و منت گذاشتن،ریا،  دروغ، سخن‏چینى، ناسزاگفتن، گرد لغو جمع شدن و بى‏احترامى به مقدسات را از منکراتی اخلاقی می داند غیبت كردن یكی از منكرات اخلاقی است. در آیه 21 سوره حجرات آمده است که از همدیگر غیبت نکنید با غیبت پیوندها گسسته می شود. و علاقه ها از بین می رود .توهین و با اسم بد صدا كردن دیگران یکی دیگر از از منكرات اخلاقی است. متاسفانه كسانی كه فرهنگشان پایین است جسارت به همه می كنند و خیال می كنند كه اختیار جسارت دارند.در آیه 188 سوره آل عمران در مورد افراد پرتوقع آمده است که دوست دارند ستایش بشوند به چی؟»بما لَمْ یَفْعَلُوا «  دوست دارند ستایش شوند به كاری كه هرگز انجام نداده اند. بسیاری از فتنه ها و حسادتها روی خودستایی است. اگر به كسی كمك كنید و منت بگذارید، منت از منكرات است. ریا نوعى شرك پنهان و توجه به غیر خداست. ریا، كار را بى‏ارزش مى‏كند. در قرآن و روایات براى ریاكاران و آثارشوم ریا هشدارهایى زیادی امده است.(قرائتی ،1371)

 

مقام معظم رهبری می فرماید، امروز دست‌هایی تلاش می‌کنند تا فساد را به صورت نامحسوس نه آن طوری که شما در خیابان آن را ببینید و بفهمید و مشاهده کنید به شکل‌های گروهکی، ترویج کنند و جوانان را به فساد بکشانند؛ پسرها را به فساد بکشاننند؛ مردم را به بی‌اعتنایی بکشانند. منکرات این‌هاست؛ منکرات اخلاقی، منکرات سیاسی، منکرات اقتصادی. همچنین می فرماید بالاترین تخلف ها، آن تخلف ها و جرایمی است که پایه‌های نظام را سست می‌کند: نومید کردن مردم، نومید کردن دل های امیدوار، سوء‌استفاده کردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامی،کج‌ نشان دادن راه راست، گمراه کردن انسان های مؤمن و بااخلاص،کمک کردن به دشمن و تلاش برای به فساد کشاندن نسل مؤمن. مخالفت کردن با احکام اسلامی، ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران،اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، توهین کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن.(باشگاه خبرنگاران جوان،1393)

 

[1] Cyber Space

دانلود پایان نامه ارشد:بررسی رابطه اختلالات رفتاری كودكان با بهداشت روانی والدین

بی شک خانواده، نخستین و مهمترین آموزشگاه و پرورشگاه انسان به شمار می آید و یکی از نهادهای اصلی و مقدس هرجامعه است. این خانواده است که فرایند شدن انسان را از قوه به فعل فراهم می کند و تسهیل می سازد و پس از یک زمینه مناسب وراثتی، مهمترین و ضروری ترین نیاز برای رشد یک انسان محسوب می شود و از این نظر خانواده، حیاتی ترین نقش را به عهده دارد. حساس ترین ایام زندگی یک فرد در خانه، در خانواده و در دامن مادر سپری می شود. از این رو قابل تعجب نیست که ریشه اکثر مشکلات رفتاری و ناهنجاریهای عاطفی، اجتماعی و روانی را باید در خانواده جستجو کرد. فرار نوجوانان از خانه، پرخاشگری، بی اختیاری در نگهداری ادرار، ناخن جویدن، اعتیاد، بزهکاری، اضطراب و نظایر آن جلوه هایی از عدم آموزش و عدم برقراری رابطه درست با کودکان و نوجوانان است (به پژوه، 1383).

 

مطالعات گوناگون نشان داده اند مشکلات بهداشت روانی در کودکان و نوجوانان بیش از سایر اقشار جامعه مشاهده می شود. افسردگی، اضطراب، خودکشی، بزهکاری، مصرف مواد مخدر، شکست تحصیلی و ترک تحصیل از جمله مشکلاتی به شمار می آیند که در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می شود که ناشی از عوامل متعددی چون ژنتیک، اختلال های خانوادگی، تبعیض های اجتماعی، برخوردهای نامناسب افراد خانواده، مدرسه، اجتماع و مجموعه ای از عوامل (خدایاری فرد، 1382).

 

کودک کافی است که عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد کند و به جایگاه ارزشمند خود برسد. اما زندگی خانوادگی، محیط اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاهی امکان ناپذیر می سازد. ما غالباً فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها محکوم می کنیم، یا آنها را به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم به جای آن باید خطاها و ندانم کاریهای خودمان را دلیل بروز مشکلات آنها بدانیم (کاکاوند، 1385).

 

اختلالات عاطفی- رفتاری، بویژه به سبب وضعیت نامتعادل و متحول زندگی خانوادگی و اجتماعی در یکی از دو دهه اخیر در کشور ما، بیش از هر زمان دیگری گریبانگیر گروه های وسیعی از کودکان شده است. نابسامانیهای خانوادگی، کمبود آموزشی و پرورشی و بهداشتی، جابجا شدن گروه های اجتماعی و فشارهای ناشی از آن، رشد نامعقول جمعیت، مهاجرتهای بی رویه، آوارگی، فقر و اعتیاد گسترده، دل آزردگی و افسردگی و پرخاشجویی و شکوه گیریهای حاصل از غیبت یا فقدان سرپرست در بسیاری از خانواده ها و… بسیاری از عوامل مهم دیگر سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان وسعت بی سابقه ای بیابد (لطف آبادی، 1387).

 

غیبت های طولانی پدران از خانه، ساعت های طولانی دوری مادران از خانواده تحولات و بحران های شدید اقتصادی و اجتماعی و از همه مهمتر کم رنگ شدن ارزشی های مذهبی و اخلاقی را باید عامل اصلی این بی ثباتی ها در خانواده دانست (نوابی نژاد، 1379).

 

از آن جا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، لذا مهم ترین نقش را در پرورش ویژگیهای روانی و عاطفی کودک به عهده دارد و کانون سلامتی یا بیماری محسوب می شود. تحقیقات نشان داده اند اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. هرچه مشکل روانی والدین شدیدتر باشد ظهور اختلال های رفتاری کودکان سریع تر خواهد بود (بلانز و همکاران، 1991).

 

مطالعات نشان داده اند که مشکلات رفتاری فرزندان با اختلال روان پزشکی والدین رابطه دارد (زیما و همکاران، 1996؛ راتروکوینتون، 1984).

 

اگر در خانواده شرایط و روابط ناسالم و منفی وجود داشته باشد، تأثیری بر روی فرزندان خواهد گذاشت و منش های عاطفی ناهنجاری در آن ها شکل خواهد گرفت. نقش های منفی از قبیل حسادت، پرخاشگری، احساس عدم امنیت، مضطرب، پرخاشگری، ناسازگاری و افسرده می گردد. لسلت (1987) ناسازگاری کودکان و نوجوانان را ناشی از شکست در دوران کودکی و در خلال دوران دلبستگی مادر می داند (اسماعیلی، 1383).

 

مطالعات لی[1] و همكاران (1987 ) نشان داده كه آسیب روانی مادر موجب اختلالات عاطفی – هیجانی و مشكلات تحصیلی فرزندان می شود  ( به نقل از محمد اسماعیل ، 1382 ) .

 

تحقیقات نشان داده اند كه یكی از علل ابتلای به انواع اختلال های روانی و یكی از منابع آسیب روانی كودك ، در ماهیت تعامل آن ها با

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b1%d8%b4%d8%af%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%d9%8a-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a7%d8%ae%d8%aa/

 

 والدین شان بالاخص با والدین بیمار می باشد . هترینگتون[2] و همكاران ( همان منبع ).

 

نتایج تحقیقات یافته های آماری نشان داد كه : 61 درصد از مادران كودكان مبتلا به اختلال رفتاری هیجانی مشكوك به عدم سلامت روان هستند كه این میزان برحسب اختلالات رفتاری كودكان متفاوت می باشد ( همان منبع ) .

 

متأسفانه در مورد اختلالهای مربوط به کودکان مطالعات اندکی صورت گرفته است و اطلاعات موجود بیشتر براساس مطالعات انجام شده در مورد بزرگسالان است (نلسون و ایزرائل، ترجمه، خدایاری فرد، 1382) با توجه به اهمیت مطالب فوق پژوهشگر بر آن شد تا به بررسی این  موضوع بپردازد.

 

 

 

بیان مسئله

 

تأثیر رفتار و طرز فکر والدین در شکل گیری و چگونگی رفتار کودکان از اهمیت اساسی برخوردار است. والدینی که رابطه مطلوب و درستی با فرزندان خویش دارند، موجب شادمانی، مسئولیت پذیری و تکامل شخصیتی فرزندان خود می شوند. از سوی دیگر، والدینی که رفتاری مطلوب و درستی با فرزندان خود ندارند باعث بروز انواع مشکلات رفتاری در آنان می شوند.

 

برای آنکه کودک به شکل سالم و هنجار رشد یابد بایستی در حد معقول نیازهای شخصیتی، روانی، فیزیکی و اجتماعی او ارضا شود. ناکامی در رفع این نیازها باعث مشکلات رفتاری، بزهکاری و ناشادی کودک می گردد و شرایط خانوادگی زمینه ساز این ناکامی هاست. از جمله این شرایط: خانواده های از هم پاشیده، طرد شدگی کودک، سخت گیری و محدودیت شدید، فقر و کمبودهای شخصی، عصبی بودن والدین، نبودن معیارهای صحیح اعتقادی و اخلاقی در خانواده و … را می توان نام برد. در اکثر نظریه های روانشناسی رشد، چگونگی روابط کودک با اعضای خانواده و مخصوصاً ما در یکی از اساسی ترین عامل رشد شخصیت، شناخته شده است.

 

اگر در روابط عاطفی مادر و کودک اختلالی بوجود آید، موجب بهم خوردن امنیت عاطفی در کودک می شود که آثار آن را در رفتار کودک می توان مشاهده کرد. بنابراین توافق کلی براین است که خانواده در پیدایش اختلالات رفتاری کودک تأثیر مهمی دارد (نوابی نژاد، 1380 و میلانی فر، 1380).

 

رئیس[3]و همکارانش (1995) با اجرای پژوهشی تحت عنوان رابطه بین شیوه های تربیتی مختلف خانواده با آسیب شناسی روانی در نوجوانان، سه شیوه ضدیت- منفی گرایی، گرم و صمیمی و حمایتی، و کنترل کننده- نظارت کننده را مطالعه نمودند. آنها در این تحقیق دریافتند که شیوه ضدیت و تعارض با علائم افسردگی، همبستگی کمتر و با رفتارهای ضد اجتماعی همبستگی بیشتری دارد. از طرفی بین ارتباط گرم و صمیمی و رفتارهای مرضی ارتباطی مشاهده نشد (امینی، 1384).

 

پورتس[4] و هاور (1992) در پژوهش پیرامون کارآیی خانواده و سازگاری کودکان پس از طلاق دریافتند که آن دسته از عواملی که بیشترین سهم را در تسهیل سازگاری عاطفی– اجتماعی دارند عبارتند از: نقش های خانوادگی، مهار رفتار و مشارکت عاطفی، علاوه بر این مشخص شد که خانواده هایی که در آنها مراقبت، حمایت متقابل و رسوم خانوادگی پس از طلاق نیز حفظ شده است، احتمالاً بیشتر قادرند ناسازگاری کودکان را کاهش دهند(کریمی، 1387).

 

فرار از خانواده نیز معمولاً به دنبال یک دوره طولانی تعارضات شدید خانوادگی رخ می دهد. اگر فراری ها مشکلات شدیدی را در خانه تجربه کرده اند اما آنهایی که بیشتر از یکبار از خانه فرار کرده اند شدیدترین مشکلات را داشته اند (اولسون و همکاران، ترجمه کریمی، 1378).

 

طبق تحقیقات انجام شده نحوه تربیتی والدین، ویژگی های رفتاری خاصی را در کودک بوجود می آورد مثلاً والدینی که در تعامل با فرزندان خود از شیوه فرزند پروری اقتدار منطقی استفاده می کنند فرزندانشان مستقل و با هدف بوده، دارای اعتماد به نفس و مسئولیت پذیر می باشند و از نظر روانی سالم هستند (بوری[5]، 1991، مارتین[6] و مک کوبی، 1984، نقل از طیبی، 1383).

 

ری[7] (1990) طی تحقیقی نشان داد که: کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری در خانواده هایی پرورش یافته اند که در آنها انضباط و محبت کم بوده است.

 

سیف نراقی و نادری (1379) طی پژوهشی نشان دادند که: اگر جو یا فضای کل خانواده، بر حرکت و رفتار کودک را علیرغم درست یا نادرست بودن آن پذیرا باشیم،کودک به احتمال زیاد دچار اختلالات رفتاری می گردد… از طرف دیگر در نقطه مقابل خانواده هایی قرار دارند که هیچگونه رفتار کودک را نمی پذیرند. و کودک دچار بلاتکلیفی و تشویش است. افراط و تفریط در میزان توجه و مراقبت نسبت به اعمال و رفتار کودک می تواند موجبات اختلالات رفتاری باشد…داشتن انتظارات و توقعات نامتناسب با رشد و توان جسمی، ذهنی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و یا نداشتن هیچگونه توقعی از آنان در موقعی باید توقع داشت، سبب اختلالات رفتاری در آنان می شود(سالاری، 1380).

 

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی[8] سالانه، بیش از یک میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار می کنند بیشتر این نوجوانان میان 14 تا 17 سال سن دارند که از این میان 74 درصد دختر و 26 درصد پسر هستند(روزنامه جام جم، دی ماه 1380).

 

نتایج تحقیقات متعدد نشان می دهند اکثر مشکلات رفتاری کودکان در محیط خانه و مدرسه منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی و رفتاری اعضای خانواده بویژه والدین است و در این میان نقش مادر اساسی و تعیین کننده است بطوریکه محرومیت از وجود او و یا عدم بهداشت روانی والدین اثرات ناگواری از جمله کاهش میزان جنب و جوش، کاهش واکنش عاطفی، ضعف اعتماد به نفس و… را به همراه دارد. نگرش ها و رفتارهای والدین همانند محرومیت از والدین سهم نسبتاً زیادی در علت شناسی اختلالات رفتاری دارند به همین جهت برخی از صاحب نظران معتقدند کودک مشکل دار عمدتاً والدین مشکل داری داشته اند (ماسن، ترجمه یاسایی، 1380).

 

«نلسون و ایزرائل[9]» نقل از حمیدی (1380) توافق همگانی وجود دارد که خانواده در پیدایش اختلالهای رفتاری کودکان تأثیر مهمی دارد. درباره خانواده های بزهکاران و نیز خانواده های کودکان مبتلا به اختلال رفتار، جرمها و بزهکاریهای بسیاری گزارش شده است. به نظر می رسد اختلالات رفتاری کودکان از نظام خانوادگی ناصحیح سرچشمه می گیرد.

 

با توجه به مطالب فوق مسئله پژوهش حاضر این است که «آیا بین اختلالات رفتاری کودکان و سلامت روانی والدین رابطه وجود دارد»؟

 

 

بررسی رابطه استفاده مفرط از تلفن همراه، احساس تنهایی و سازگاری اجتماعی با انگیزش تحصیلی در دانشجویان

انسان‌ها برای دستیابی به اهداف، نیازها و غرایز خود انگیزش لازم را كسب می نمایند. در خصوص جویندگان علم و دانشجویان، انگیزه پیشرفت تحصیلی، از اهمیت خاصی برخوردار است. با این انگیزه، افراد تحرك لازم را برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تكلیف، رسیدن به هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در كار خود دنبال می كنند تا بالاخره بتوانند موفقیت لازم را در امر یادگیری و پیشرفت تحصیلی كسب نمایند (محمدی، 1385؛ به نقل از یوسفی، قاسمی و فیروزنیا، 1388). بنابراین، می توان گفت انگیزش، دلایل رفتار افراد را نشان می دهد و مشخص می كند كه چرا آن‌ ها به روشی خاص عمل می‌كنند(امیدیان، 1385؛ به نقل از یوسفی و همکاران، 1388).

 

استفاده از تلفن همراه[1]، در کشورهای پیشرفته بخش مهمی از زندگی نوجوانان و جوانان را به خود اختصاص داده است. استفاده از تلفن همراه در اروپا بسیار افزایش یافته است. بر طبق گزارشات آماری سازمان ائتلافی و سویس تقریباً 90 % از ساکنان کشورهای اروپایی صاحب

/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%81%d8%a7%d8%af%d9%87-%d9%85%d9%81%d8%b1%d8%b7-%d8%a7%d8%b2-%d8%aa%d9%84%d9%81%d9%86-%d9%87%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%87/

 

 تلفن همراه هستند (بیلوکس، ون درلیندن و روچات[2]، 2008). امروزه یکی از مسائلی که قسمت عمده‌ای از فعالیت‌های روان‌شناسان و جامعه‌شناسان را به خود اختصاص داده است، تاثیرات تکنولوژی بر روی زندگی جوامع و مردم است. تلفن همراه در فاصله کوتاهی از زمان به یکی از جنبه‌های بسیار معنی‌دار زندگی مدرن امروزه تبدیل شده است و یکی از زمینه هایی که لازم است به تفکر عمیق در مورد آن پرداخت، این است که آیا استفاده از تلفن همراه می تواند اعتیاد به همراه داشته باشد؟ برخی از نتایج، حاکی از این است که به‌زودی تلفن همراه، کامپیوتر، تکنولوژی‌های تصویری با یکدیگر ترکیب شده و به هیولایی اعتیاد‌آور مبدل می‌شود و صدمات جبران‌ناپذیری را به پیکر جامعه وارد می‌سازد (لارامای[3]، 2007).

 

یکی از جنبه‌های مهم رشد انسان، فرایند اجتماعی شدن اوست. ذاتی بودن زندگی اجتماعی در انسان‌ها، ضرورت در ارتباط بودن با دیگران را به عنوان امری گریزناپذیر جلوه می‌دهد. یکی از متغیر‌هایی که اخیراً پژوهش‌های زیادی را به خود اختصاص داده است، احساس تنهایی است. در حالی که تفاوت‌های فردی در شدت نیاز تعلق داشته و چگونگی بر آوردن آن وجود دارد، ارضاء این نیاز مستلزم تعاملات مثبت و زیاد با افراد دیگر در یک موقعیت با دوام است که منجر به شادکامی و سعادت طرفین می‌شود. بنابراین، افرادی که در برقراری و حفظ روابط رضایت بخش با دیگران ناتوان هستند و در نتیجه در بر آوردن «نیاز تعلق داشتن» مشکل دارند، احتمالاً احساس محرومیتی را تجربه می‌کنند که خود را با «احساس تنهایی[4]» نشان می‌دهد.

 

سازگاری فرایندی است در حال رشد و پویا كه شامل توازن بین آن چه افراد می‌خواهند و آن چه جامعه‌شان می پذیرد است. به عبارت دیگر سازگاری یک فرایند دو سویه است، از یک طرف فرد به صورت مؤثر با اجتماع تماس برقرار می‌كند و از طر ف دیگر اجتماع نیز ابزارهایی را تدارك می بیند كه فرد از طریق آن ها توانایی‌های بالقوه خویش را واقعیت می‌بخشد. در این تعامل فرد و جامعه دستخوش تغییر و دگرگونی شده و سازشی نسبتاً پایدار به وجود می‌آید. به طور كلی سازگاری به تسلط فرد بر محیط و احساس كنار آمدن با خود اشار ه دارد. هر یک از ما به محیط و تغییراتی كه در آن روی می‌دهد پاسخ می دهیم. با توجه به این بیانات پژوهش حاضر درصدد است به رابطه استفاده افراطی از تلفن همراه، احساس تنهایی و سازگاری اجتماعی با انگیزش تحصیلی را مورد بررسی قرار دهد.

 

 

دانلود پایان نامه:بررسی رابطه بین کمالگرایی و سرسختی با رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل

خانواده را مؤسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کرده اند که ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است. از جمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعامل سالم و سازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به همنوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است. خانواده محل ارضای نیاز های مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی است. رضایت یک  فرد  از زندگی زناشویی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می شود و رضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده و در نتیجه تسهیل در امر رشد و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه خواهد(باغبانی سیچانی، احمدی علون آبادی و غلامعلیان، 1386). رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضعیت رابطه زناشویی یا رابطه عاشقانه کنونی فرد است. رضایت زناشویی می تواند انعکاسی از میزان شادی افراد از روابط زناشویی و یا ترکیبی از خشنود بودن بواسطه بسیاری از عوامل مختص رابطه زناشویی باشد. می توان رضایت زناشویی را به عنوان یک موقعیت روان شناختی در نظر گرفت که خود به خود به وجود نمی آید بلکه مستلزم تلاش هر دو زوج است. به ویژه در سال های اولیه، رضایت زناشویی بسیار بی ثبات است و روابط در معرض بیشترین خطر قرار دارند(بنائیان، پروین و کاظمیان، 1385).

 

– بیان مسأله

 

رضایت زناشویی را بر قراری ارتباط مؤثر با طرف مقابل، عدم عصبانیت، حفظ استقلال فردی زن و مرد ضمن مشارکت با هم،  ارزش قائل

/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a8%db%8c%d9%86-%da%a9%d9%85%d8%a7%d9%84/

 

 شدن به خواسته ها و علایق همسر، همراهی و همدلی، داشتن هدف و آرمان مشترک ، قبول سختی ها و آمادگی ها برای مواجه با مشکلات زندگی و کنار هم بودن در روز های خوشی و سختی و تأکید و توجه بر نکات مثبت شخصیت همسر ، ابراز دوستی و اهمیت دادن به یکدیگر را از عوامل در استمرار زندگی مشترک و رضایت زن و مرد تعریف کرده اند (پویا منش، احدی، مظاهری و دلاور، 1387).  ارتباط صحیح کلامی و غیر کلامی اساس یک زندگی زناشویی موفق است  و ویژگی های شخصیتی زوجین در این امر کمک کننده است. زوج هایی که دارای خصلت های شخصیتی سرسختی روانشناختی هستند و در شرایط سخت زندگی قادر به کنترل شرایط هستند، می توانند موفق تر باشند(حفاظتی، فیروز آبادی و حق شناس، 1385) .

 

یکی از عواملی که می تواند بر رضایت زناشویی مؤثر باشد کمال گرایی است. کمال گرایی یک سبک شخصیتی چندبعدی است که با شمار زیادی از مشکلات روان شناختی، بین فردی و مسائل  مربوط به رضایت زناشویی ارتباط دارد (گروسارث و آیسنک،[1] 2009).

 

کمال گرایی یک اختلال نیست اما عامل آسیب زایی است که مشکلات بسیاری را برای کودکان و بزرگسالان و خصوصا در ارتباط زناشویی ایجاد می کند (کیامرثی، نجاریان و مهرابی زاده، 1377). کمال گرایی از ویژگیهای روانشناختی است که مورد علاقه بسیاری از روانشناسان دنیا می باشد و منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنها است (والان[2]، 2013). کمال گرایی به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود( فریدمن و بوث[3]، 2011).

 

ملکی (1392) در پژوهشی به بررسی رابطه کمال گرایی با سازه دیگری به نام سرسختی پرداخت و به این مسئله اشاره نمود که افراد کمال گرا، در شرایط مختلف سرسختی بیشتری از خود نشان می دهند و چون آرزوهای بزرگی دارند، در شرایط فشار و استرس سرسختانه مقاومت به خرج می دهند. از طرفی مقوله سرسختی روانشناختی یکی از موضوعات جدیدی است که ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود مشغول کرده بود.  فرد سرسخت، کسی است که قادر باشد حوادث را کنترل کند و یا بر آنها تاثیر داشته باشد و عوامل فشارزا را قابل تغییر بداند و نسبت به فعالیتهایی که انجام می دهد متعهد باشد و انتظار داشته باشد که این تغییر یک مبارزه هیجان انگیزی برای رشد بیشتر است و آن را جنبه ای عادی از زندگی بداند. سرسختی روانشناختی از سه بعد تعهد، کنترل  و مبارزه جویی  تشکیل شده است (گوردون و دیموک[4]، 2013).

 

سواری (1391) در پژوهشی تحت عنوان  رابطه ساده و چندگانه سرسختی روانشناختی و کمالگرایی با سلامت روانی به این نتایج دست یافت که  سرسختی روانشناختی و کمالگرایی به ترتیب با سلامت روانی رابطه دارند. همچنین احتشام زاده، مکوندی و باقری (1391) در پژوهشی دیگر به بررسی رابطه بخشودگی ، کمال گرایی و صمیمیت با رضایت زناشویی در جانبازان و همسران آنها پرداختند و  نتایج حاکی از وجود رابطه چندگانه بین بخشودگی، کمال گرایی و صمیمیت با رضایت زناشویی بود و بخشودگی بهترین پیشبینی کننده میزان رضایت زناشویی زوجین گزارش شد. از این رو هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سئوال است که آیا بین کمالگرایی  و سرسختی با رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل رابطه وجود دارد؟

 

 

 
مداحی های محرم