در سیستمهای مدیریت یادگیری، یکی از مهمترین مشکلات عدم شناخت و عدم توجه به رفتار فردی هر یادگیرنده نسبت به آموزش چهره به چهره است. یادگیرندگان در محیطی که با اولویتهای یادگیری آنان تطابقی نداشته باشد، بهرغم توانمندی بالا با مشکلات متعددی مواجه میشوند که این مشکلات هم از بعد یادگیرنده است و هم بر تلاش یاد دهنده (معلم) اثر میگذارد. زیرا یاد دهنده نیز بهرغم تلاش و پیگیری فراوان، رضایتی از یادگیرنده نخواهد یافت و احساس میکند یادگیرنده بدون میل و رغبت به دوره ادامه میدهد. این ناهماهنگی در محیط آموزش الکترونیکی به دلیل نبود آموزشگر انسانی نمود بیشتری پیدا میکند. [1] ناتوانی معلمان به شناخت (فهمیدن) سبکهای یادگیری دانشآموزان و افزایش آگاهی دانشآموزان از سبکهای یادگیری و درک دانشآموزان در فرایند یادگیری به معلمان اجازه میدهد تا پشتیبانی بهتر برای خود دانشآموزان و درنتیجه پتانسیل بالا بهمنظور ارتقا دانشآموزان و یادگیری ارائه دهند. به همین دلیل توجه به نظریات یادگیری، بسیار منطقی جلوه میکند. بهطورکلی روش معمول فرد در حل مسئله، تفکر، ادراک، شیوه پردازش اطلاعات و یادآوری که ریشه در ویژگیهای شناختی، عاطفی، فیزیولوژیکی و عوامل شخصیتی دارد، سبکشناختی نامیده می شود. در مقابل به باورها، اولویتها، رفتارهای ترجیحی در شیوه تعامل با یاد دهنده، سایر یادگیرندگان، محتوای درس و همچنین نحوه پردازش اطلاعات، پاسخدهی و استفاده از محرکهای موجود درزمینهی یادگیری و نیز تمایل فرد به یادگیری و انطباق او با محیط سبک یادگیری گوید.[2]
این پژوهش پردازش خودکار برای معرفی سبکهای یادگیری دانشآموزان در سیستمهای مدیریت یادگیری میپردازد و همچنین ابزاری است که معلمان را در استفاده از این رویکرد پشتیبانی میکند. علاوه بر این، بسیاری از نظریهپردازان آموزشی و محققان معتقدند که سبکهای یادگیری بهعنوان یک عامل مهم در فرایند یادگیری است.
1-2 بیان مسئله
یکی از مسائل مهم در نظامهای آموزشی بهویژه نظامهای یادگیری الکترونیکی، شناسایی نیاز یادگیرنده و طراحی برنامه درسی متناسب با تواناییهای کاربر و ارائه توصیههای مناسب به اوست. پایش مستمر و توجه به بازخوردهای یادگیرنده در فرایند یادگیری در این مسیر راهگشاست. شخصیسازی برنامه آموزشی در این نظام، بنا به دلایلی همچون دانش پیشزمینه، تجربیات، انگیزه و تواناییهای رفتاری متفاوت یادگیرندگان، سطوح مختلفی از کاربرد را میطلبد.
داشتن سبکهای یادگیری دانشآموزان میتواند در بسیاری از زمینهها بهمنظور افزایش یادگیری و تدریس کمک کند، در ابتدا معلمان میتوانند از مزایای گرفتن اطلاعات در مورد چگونگی یادگیری دانشآموزانشان استفاده کنند، تا برای آن ها زمینهای را فراهم کند که با درک عمیقتر یاد بگیرند. و ممکن است هنگام توضیح و یا آمادهسازی مواد یادگیری کمک کند، علاوه بر این آگاه کردن دانشآموزان از سبکهای یادگیری و نشان دادن نقاط قوت و ضعف فردی، خود آن ها میتواند به دانشآموزان کمک کند. علاوه بر این دانشآموزان میتوانند با تطبیق سبک آموزشی با سبک یادگیری خودشان پشتیبانی شوند که به پیشرفت دانشآموزان با مواد یادگیری و فعالیتهای موردنظر دانشآموزان از آموزش مناسب، باعث میشود که یادگیری برای آن ها آسانتر شود. با توجه به موارد گفتهشده در بالا و ماهیت سیستمهای مدیریت یادگیری نیاز به یک رویکرد خودکار است که بتواند با کمترین خطا سبک یادگیری یادگیرنده را شناسایی کند تا بتوان بر اساس سبک یادگیری شناختهشده توصیهها و محتوای آموزشی مناسب را به یادگیرنده داد.
1-3 اهداف مسئله
با توجه به اهمیت سیستمهای آموزشی به خصوص سیستمهای آموزش از راه دور که یادگیرندگان با نیازهای آموزشی متفاوت محتوای آموزشی متفاوت را فرامیگیرند این مسئله مورد تأکید میباشد که با توجه به نیاز آموزشی یادگیرنده بهترین فرایند آموزشی برای یادگیرنده اعمال شود. درحالیکه مدلسازی مشترک دانشآموزان به فراهم کردن اطلاعات واضح درباره اولویتها و رفتارهای آن ها نیاز دارد، یک رویکرد خودکار مدلسازی دانشآموزان بر مبنای این مفهوم است که بر مبنای فعالیتی که دانشآموزان واقعاً در یکرشته انجام میدهند و از رفتار و اعمال آن ها در رشته به اولویتها و نیازهای آن ها پی ببرد. این رویکرد میتواند بر بعضی از مشکلات کشف روش یادگیری با بهره گرفتن از پرسشنامهها غلبه کند.
در یک رویکرد خودکار مدلسازی دانشآموزان، هیچ تلاش اضافهای از طرف دانشآموزان موردنیاز نیست تا سیستم بتواند اطلاعاتی درباره روشهای یادگیریشان جمع آوری کند. آن ها فقط باید از سیستم برای یادگیری استفاده کنند تا اطلاعات مربوطه درباره رفتارشان فراهم شود. بنابراین، میتواند بر چندین مشکل به سبب پرسشنامههای روش یادگیری غلبه کرد. با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده از رفتار یادگیرندگان بدون ابهاماتی است که هنگام پر کردن پرسشنامه بوجود میآید. ابهاماتی که میتواند از فقدان انگیزش برای درست پر کردن پرسشنامه، تأثیر انتظارات از دیگران، و فقدان آگاهی از خود درباره اولویتهای یادگیری شخص بیاید. بهعلاوه پرسشنامهها ساکن هستند و روش یادگیری یک دانشآموز را در یک نقطه زمانی خاص توصیف میکنند. این موضوع رویکرد ما را مستعد خطا میکند. مثلاً اگر یک دانشآموز با گروه یادگیری خودش مخالفت کرده باشد، ممکن است همه سؤالات درباره یادگیری مشترک را با اولویت منفی جواب دهد. هرچند اگر مشکلات در روز بعد رفع شوند یا اگر دانشآموز بخواهد سؤالات را یک روز بعد پاسخ دهد، ممکن است سؤالات را کاملاً متفاوت پاسخ دهد. بهعنوان نتیجه ممکن است به خاطر اهمیت زمان دقیق و بنابراین حالت دانشآموزان در زمان پر کردن پرسشنامه روش یادگیری، از پرسشنامه فرضیه، اشتباهی نتیجهگیری شود.
در موقعیتی که در بالا بحث شد، دانشآموز یک روش یادگیری متفاوت را برای کوتاهمدت ترجیح میدهد، اما به این معنا نیست که گرایش کلی او برای روش یادگیری تغییر کرده است. هرچند اگر مثلاً دانشآموزان اولویتهای ضعیف روش یادگیریشان را آموزش ببینند، روشهای یادگیریشان هم میتواند تغییر کند. اگرچه به خاطر احتمال جمع آوری و تحلیل مکرر رفتار و اقدامات دانشآموزان، رویکرد خودکار مدلسازی دانشآموزان میتواند این تغییر را کشف کند و اطلاعات در مدل دانشآموز را بر طبق آن بهروزرسانی کند.
با توجه به مطالب گفتهشده هدف این پژوهش ایجاد یک رویکرد خودکار مدلسازی برای تشخیص و بهروزرسانی سبک یادگیری یادگیرنده در محیطهای یادگیری تحت وب است. که شامل مراحل زیر است:
- در مرحله نخست رفتار موردنیاز دانشآموزانی که مرتبط با فرایند شناسایی میباشند را باید تعیین نمود. این کار معمولاً بر اساس مستنداتی که در مورد مدل سبک خاص یادگیری است، انجام میگیرد و شامل بررسیهایی در مورد ویژگیها و الگوهای افزودهشده یا الحاقی، آستانههایی برای طبقهبندی دادهها و همچنین الگوهای مرتبط با هر بعد از سبک یادگیری میشود.
- مرحله بعدی به موضوعات مربوط به نحوه آمادهسازی و استفاده از دادههای گردآوریشده در مورد رفتار دانشآموزان میپردازد تا اینکه از طریق این دادهها، سبکهای یادگیری را به دست آورد.
- گام نهایی عبارت است از استفاده از دادههای گرداوری شده برای توسعه مدل و اجرای مدل و ارزیابی خروجیهای بهدستآمده از مدل.
1-3-1 هدف اصلی
به منظور بهبود فرایند تشخیص دقیق سبک یادگیری در سیستمها مدیریت آموزش به ایجاد و توسعهٔ یک مدل میپردازیم. این مدل به توسعهدهندگان سیستمهای آموزشی این امکان را میدهند که برای مکانهایی که به محیط آموزشی سنتی مناسب دسترسی ندارند، سیستمهای آموزشی تحت وب را بهصورت مناسب و انعطافپذیر و متناسب با نیازهای آموزشی یادگیرندگان ایجاد و توسعه دهند.
در این مدل یادگیرندگان در گروههای مناسب قرار میگیرند و فرایند شخصیسازی آموزش به گروهها برای همکاری و یادگیری بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد و با تحلیل دادهها و رفتار قبلی کاربران، محتوای آموزشی مناسب به آن ها ارائه میشود.
1-4 روش تحقیق
این تحقیق از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، از شاخه پیمایشی و ازلحاظ ماهیت کاربردی و ازلحاظ زمانی مقطعی است. درروش تحقیق توصیفی هدف توصیف کردن شرایط یا پدیدههای موردبررسی است و روش زمینهیابی بهعنوان یکی از زیر بخشهای روش تحقیق توصیفی به چگونگی پراکندگی متغیرهای موردبررسی میپردازد. در این پژوهش به دنبال بررسی و تعیین روشی خودکار برای ارزیابی سبک آموزشی یادگیرندگان بر اساس اطلاعات و دادههای موجود به کمک استفاده از روشهای داده محور و رفتار محور است. لذا تحقیق از نوع توصیفی و از شاخه پیمایشی است.
برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق از کتب، پایاننامهها، مقالات، شبکه جهانی اینترنت استفادهشده است و برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز مربوط به فصل سه و چهار، با مراجعه به دانشگاه تربیت مدرس، اطلاعات لازم در مورد متغیرهای مورد نظرجمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 45 دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس میباشد.
در فصل دوم به با تعاریف و معانی سبک یادگیری اشنا میشویم و بر اساس نظریه های معتبر آموزشی انواع سبک های یادگیری را تعریف و با یکدیگر مقایسه می کنیم و همچنین انواع سیستم های مدیریت یادگیری که بر پایهٔ تخصیص سبک یادگیرنده است را بررسی میکنیم در فصل سوم به توسعه و ایجاد یک مدل برای رویکرد خودکار مدلسازی تشخیص سبک یادگیری یادگیرنده میپردازیم و در فصل چهارم به بررسی و ارزیابی نتایج میپردازیم.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فرم در حال بارگذاری ...