مشتریان، امروزه، كلید موفقیت تجاری محسوب می شوند.
با تشدید رقابت در تجارت و تغییرات سریع تكنولوژیكی و نیز افزایش قدرت وحق انتخاب مشتریان، موفقیت از آن شركتهایی خواهد بود كه قادر باشند بهنحو شایستهتری انتظارات و ارزشهای مورد نظر مشتریان را درك و شناسایی كرده و بهنحو مطلوب به آنها پاسخ دهند (وانگ[1]، 2007.(
در گذشته، مشتریان بهندرت خواهان یا قادر به دست کشیدن از محصول یا برند مصرفی خود بودند؛ امّا امروزه در قرن بیست و یکم، این موضوع تغییر یافته است. شرکتها و برندها در بازار امروزی با خصومت با یکدیگر به رقابت میپردازند؛ تا جایی که”حفظ سهم بازار” امری بسیار مشکل بوده و “بدست آوردن سهم بیشتر”غیرقابل تصور می کند (کینینگهام، واورا، آکسوی و هنری[2]،2005).
در سالهای اخیر شرکتهای زیادی به عرصه رقابت در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده کرمانشاه وارد شدهاند و همچنین با ورود تجهیزات و تکنولوژی جدیدو تولید محصولات جدید، شرکتها نه تنها جهت جذب مشتریان جدید كه حتی در حفظ مشتریان فعلی و وفادار خود با چالشی جدید روبرو شدهاند.
در این پژوهش تلاش میشود با توجه به اهمیـّت مشتـریان در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده به بررسی مفهـوم “مدیریت تقاضا در زنجیره تأمین” پرداخته شود، به بیان دیگراین موضوع بررسی میشود كه چه عواملی باعث افزایش بهبود عملکرد مدیریت تقاضا در شرکتهای صنعتی تولیدکننده و توزیع کننده استان کرمانشاه می شود.
امروزه مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یکی از منابع زیرساختی پیادهسازی کسب و کار الکترونیک در دنیا مطرح است. از اوایل دهه60 به بعد، خواست مشتری بر کیفیت بالاتر و خدمترسانی سریع موجب افزایش فشارهایی شد که قبلاً وجود نداشته است. برایناساس فعالیتهایی نظیر برنامهریزی عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامهریزی محصول، خدمت نگهداری کالا، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است. مسأله کلیدی در یک زنجیره تأمین، مدیریت و کنترل هماهنگی تمامیاین فعالیتهاست.
رقابت بیامان در بازارهای جهانی امروزی، عرضه محصولات تازه با حضور کوتاه در بازار و اوج گرفتن انتظارات مشتریان، بنگاههای کسب و کار را به سرمایهگذاری و تمرکز بر زنجیرههای عرضه خود وادار نموده است. رقابت در کسب و کار امروز دیگر میان تکتک شرکتها نیست بلکه میان زنجیرههای تأمین اتفاق میافتد. مدیریت زنجیره تأمین به ابزاری استراتژیک برای شرکتها تبدیل شده تا بتوانند کیفیت را مدیریت نمایند، مشتریان را راضی نگاه دارند و با توان رقابتی باقی بمانند (بهنام اژدری و اختیارزاده،1390).
محیط جمعیتی دارای منافع بسیاری می باشد زیرا شامل مردم است و این مردم هستند كه بازار را تشكیل میدهند. و اینكه جمعیت جهان بطور انفجارآوری در حال رشد است و این جمعیت بسیار متنوع هم دارای فرصتها و تهدیداتی میباشد(كاپوج[3],2008). در سالهای اخیر با توسعه شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده و افزایش تعداد رقبا در این شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده با مشكلات زیادی در زمینه جذب مشتریان جدید و حتی حفظ مشتریان فعلی مواجه شده اند. بنابراین باید در اندیشه یافتن راهكاری جهت كشف عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد زنجیره تأمین بود.
عموماً منافع مدیریت مؤثر زنجیره تأمین در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان کرمانشاه شامل موجودیهای پایینتر، هزینه های کمتر، بهرهوری بالاتر، توانایی بهبودیافته برای پاسخ به نوسانات تقاضا، زمان های تحویل کوتاهتر، سود بیشتر و وفاداری بیشتر مشتری است. که همگی در گرو مدیریت تقاضای مطلوب در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان کرمانشاه میباشد.
شرکتهای زنجیره تأمین در استان کرمانشاه همگی به دنبال ایجاد جذب مشتریان حتی خارج از این استان میباشند. مدیریت تقاضا دارای یک نقش فرااستانی است تقاضا را بررسی میکند به ایجاد راهکارها میپردازد و در نتیجه هدف خود را رساندن کالا و خدمات نهایی با قیمت و هزینه کمتر و با کیفیت مناسب به دست مصرف کننده نهایی (مشتری میداند).
امید است این تحقیق به پركردن بخشی از این شكاف كمك کند.
با كمك یافتههای این تحقیق شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان کرمانشاه با شناخت عوامل مؤثر بر تقاضا در زنجیره تأمین قادر به حفظ مشتریان فعلی خود و همچنین جذب مشتریان رقبا خواهند بود. بنابراین ضروری میرسد تا به بررسی عواملی پرداخته شود كه تاكنون كمتر بهصورت تفصیلی مورد توجه تحقیقاتی در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان کرمانشاه كه در این زمینه به انجام رسیده، قرار گرفته است.
[1]wang
[2]Keiningham, Vavra, Aksoy& Henri,
[3]Kapuge
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
نقدشوندگی[1] یكی از ابعاد مهم فرایند تخصیص بهینه منابع به شمار میآید. قابلیت نقدشوندگی میزان نزدیكی دارایی مالی به پول نقد را بیان میكند. قابلیت نقدشوندگی یک دارایی مالی از طریق قابلیت تبدیل آن دارایی به وجه نقد در هر زمان و بدون تحمل زیان ارزیابی میشود. اوراق بهادار قابل معامله را میتوان از طریق فروش كافی در بازار در هر زمان به وجه نقد تبدیل، با وجود آنکه تضمینی در قبال زیان وجود ندارد. یكی از مهمترین كاركردهای بازارهای مالی به ویژه بازارسرمایه، تبدیل انواع داراییها به اوراق بهادار و سپس افزایش قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار و كاهش صرف ریسك مربوط به نقدشوندگی است. بازارهای مالی از یک سو، از طریق فراهم آوردن امكان تركیب ابزارهای بازار پول و سرمایه ضمن تخصیص بهینه، دسترسی به پول نقد را تسهیل مینمایند و از سوی دیگر، از طریق بهبود ساز و كارها و وضع مقررات، فضای بازار اوراق بهادار را به محیطی امن و جذاب برای آحاد جامعه تا از این طریق وجوه مردم به صحنه تولید راه یافته و صحنه تولید آبیاری شده و از طرف دیگر، آحاد مردم از سود فعالیتهای تولیدی منتفع گردند.
نقدشوندگی در کشف قیمت داراییها، توزیع ریسک مالی و کاهش هزینه معاملات نقش داشته و لذا شناخت عوامل مؤثر بر آن نیز اهمیت دارد. با توجه به اهمیت روزافزون نقدشوندگی، شناخت عوامل مؤثر بر آن میتواند در بهبود آن یاریبخش باشد .یکی از عوامل مهم و مؤثر در وضعیت نقدشوندگی، وجود بازار سرمایه کارا است .یکی از ویژگیهای مهم بازارهای کارا، نبود هزینههای معاملاتی و در نتیجه قابلیت نقدشوندگی بالای سهام است. هزینههای معاملاتی طیف وسیعی از هزینههای آشکار شامل؛ هزینه مالیات و کارگزاری و هزینههای غیرآشکار ناشی از ناکارایی اطلاعاتی را در بر میگیرد .بنابراین، نقدشوندگی سهام میتواند معیاری برای کارایی بازار باشد. علاوه بر جنبه تئوریک مسأله، به لحاظ عملی و با توجه به واقعیتهای موجود مانند پدیده صفهای خرید و فروش و مشکلات بسیار دیگر، توجه به نقدشوندگی و تلاش برای حل این مشکل ضروری به نظر میرسد .افزایش نقدشوندگی میتواند موجب توزیع هر چه بیشتر ریسک مالی از طریق کاهش هزینههای پوتفویگردانی و انگیزش بیشتر سرمایهگذاران در تصمیمگیریهای معاملاتی گردد )رحمانی و همکاران 1389، 40).
1-2 بیان مسأله
یكی از موضوعهای اساسی در سرمایهگذاری میزان نقدشوندگی داراییهاست. نقش عامل نقدشوندگی در ارزشگذاری داراییها بسیار مهم است. زیرا سرمایهگذاران به این موضوع توجه دارند كه، اگر بخواهند دارایی خود را به فروش برسانند، آیا بازار مناسبی برای آنها وجود دارد یا خیر؟ در هر بازار مالی با توجه به گستردگی و عمق بازار، ابزارهای متنوعی جهت سرمایهگذاری وجود دارند و سرمایهگذاران با عنایت به بازده و ریسك سرمایهگذاری داراییهای مورد نظر خود را برمیگزینند. نرخ بازده مورد انتظار[2] هر دارایی، نشانگر بازده از دست رفته تحت شرایط ریسك[3] مساوی ناشی از تحصیل آن دارایی است. یكی از عوامل مؤثر بر ریسك داراییها، قابلیت نقدشوندگی آنها است. نقش عامل نقدشوندگی در ارزشگذاری داراییها ناشی از تبلور مفهوم ریسك عدم نقدشوندگی دارایی در ذهن خریدار است كه میتواند باعث انصراف سرمایهگذار از سرمایهگذاری شود. هر چه ریسك ناشی از یک دارایی افزایش یابد، سرمایهگذار انتظار دریافت بازده بیشتری خواهد داشت و یكی از عوامل مؤثر بر ریسك دارایی، قابلیت نقدشوندگی آن است. با آنكه این عامل در تصمیمگیریها نقش مهمی را ایفا میكند، ولی با وجود این تبدیل آن به عاملی عینی و كمی و اندازهگیری آن قدمت چندانی ندارد. موضوع نقدشوندگی به عنوان یک عامل تعیینكننده بازده سهام از اواسط دهه 1980 مطرح شده است (صفرپور 1386، 14).
برخی از سرمایهگذاران که به سرعت به منابع مالی سرمایهگذاری خود نیازمند شدهاند؛ در چنین مواردی قدرت نقدشوندگی داراییها از اهمیت بالایی برخوردار است. اوراق بهاداری كه در بورس اوراق بهادار با استقبال انجام معامله روبهرو شدهاند، بیانگر سرعت نقدشوندگی این اوراق بهادارمیباشد (ابزاری، صمدی و صفری 1386، 48).
رابطه بین بازده سهام و نقدشوندگی را برخی از پژوهشگران نظیر بیكر[4] و استین[5] را مثبت یافتهاند و برخی دیگر نظیر عمری[6]، زیانی[7] و لوكیل[8] منفی اعلام نمودهاند. البته با این حال مطالعهها در این زمینه متوقف نشده است. زیرا نتایج این پژوهشها بیانگر آن است كه عامل نقدشوندگی بر بازده دارایی مؤثر است و همواره مورد توجه سرمایهگذاران بوده است.
با این حال ابهاماتی در این زمینه وجود دارد (مارتینز[9]، نیتو[10] و تاپیا[11] 2005، 14) بنابراین؛ این پژوهش به بررسی رابطه میان شاخصهای نقدشوندگی و بازده سهام را در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. نقدشوندگی به چگونگی سهولت خرید و فروش سهام و سایر اوراق بهادار قابل معامله در بورس اوراق بهادار، بدون نیاز به تغییر قیمت داراییهای مالی اشاره داشته است. برای ملموس شدن بحث در اینجا مثالی نموده است. با فرض اینکه یک سرمایهگذار بازار مالی، سهمی را در بازار به قیمت 100ریال خریداری نماید در صورتی که
بلافاصله آن را بتواند به همان قیمت 100ریال به فروش برساند، بازار آن از نقدشوندگی بالایی برخوردار است، برعکس اگر هرگز نتواند آن را به فروش برساند، بازار آن کاملاً با عدم نقدشوندگی مواجه است این دو حالت به ندرت اتفاق افتاده است. به طور معمول بازار در بین این دو حالت قرار دارد. در شمار زیادی از بازارهای اوراق بهادار جهان، بیشتر سهام شرکت در اختیار دولت و شرکتهای تابعه، صاحبان عمده سهام مانند اعضای هئیت مدیره است. بنابراین درصد پایینی از سهام در دسترس سرمایهگذاران بازار جهت معامله قرار دارد در بررسی وضعیت نقدشوندگی بازارهای بورس طبیعی است که، اولین قدم بررسی نحوه عرضه سهام در این بازارها است. در این راستا، سازمان بورس اوراق بهادار در بند ششم آییننامهی شرایط و ضوابط پذیرش سهام در بورس اوراق بهادار قید کرده است که در زمان پذیرش نباید بیشتر از80 درصد از سهام شرکت در اختیار کمتر از 10درصد سهامدار باشد. این نسبت باید در پایان دومین سال پس از پذیرش به 75 درصد کاهش یابد. به علاوه، ظرف مدت 6ماه از تاریخ درج و تا زمانی که نام شرکت در تابلو دوم بورس اوراق بهادار درج میباشد، میبایستی حداقل 500 سهامدار داشته باشد (خدارحمی 1384، 18).
نقدشوندگی یكی از دغدغههای كسانی است كه، اقدام به معامله سهام میكنند یا زیرساختهای معاملاتی را مدیریت مینمایند. یكی از مهمترین شاخصها در بررسی وضعیت بازار، شاخص قابلیت نقدشوندگی اوراق بهادار موجود در آن است. بالا بودن میزان نقدشوندگی در یک بورس اوراق بهادار نشاندهنده موفقیت آن بازار در شفافسازی اطلاعات و نزدیكی قیمت اوراق بهادار به ارزش ذاتی آنها است. صندوقهای سرمایهگذاری مشترك كه از آغاز به كار آنها در بازار سرمایه كشور، بیش از 2 سال نگذاشته است، دارای ویژگیهای منحصر به فردی هستند كه پس از تصویب قانون مالیاتی مربوطه، تبعاً بخش عمدهای از بازار اوراق بهادار را به خود نسبت خواهند داد، این صندوقها ابزاری بسیار ساده و امن برای سرمایهگذاری فردی است. از مهمترین ویژگیهای آنها این است كه، دارندگان واحد سرمایهگذاری این صندوقها در پایان هر روز میتوانند به مدیر صندوق مراجعه و واحد سرمایهگذاری را ابطال و وجه نقد خود را دریافت كنند. این ویژگی باعث شده است صندوقهای سرمایهگذاری در تشكیل سبد سرمایهگذاری خود به نقدشوندگی سهام در كنار ریسك و بازده آن توجه خاصی داشتهاند. بنابراین صندوقهای سرمایهگذاری به دنبال شاخصی برای پیشبینی نقدشوندگی سهام به این منظور بودهاند. بانكها معمولاً به كارگزاران خط اعتباری داده و كارگزاران به پشتوانه آن، به مشتریان خود اعتبار خرید سهام میدهند. بانكها سهام خریداری شده را به وثیقه نگهداری میكنند و مشتری براساس نوسانات قیمت سهام وثیقه، باید حساب خود را به روز كند. در صورت عدم به روز رسانی حساب وثیقه سرمایهگذار نزد بانك، بانك سهام وثیقه را به فروش میرساند. به این منظور بانكها معمولاً لیستی از سهام را اعلام میكنند كه حاضرند برای خرید آن اعتبار دهند. بنابراین بانكها به دنبال شاخصی برای پیشبینی نقدشوندگی سهام به این منظور هستند .سهام دارای قابلیت نقدشوندگی بالا، طبیعتاً ریسك نگهداری كمتری دارد، زیرا سرعت تبدیل به نقد آن بالا است. بنابراین سرمایهگذاران به دلیل داشتن ماهیت ریسكگریزی سعی در انتخاب سهامی دارند كه قابلیت نقدشوندگی بالایی داشته باشد تا در مواقع لزوم، فروش سهم را با سرعت بالا و در زمان كم و با كمترین تغییر قیمت انجام دهند. نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران كه به دلیل فقدان ساز و كارهای فراهم آورنده نقدشوندگی، در ردیف بورسهای اوراق بهادار غیر نقد جهان قرار گرفته است، یكی از دغدغههای اصلی سرمایهگذاران است. در نهایت هدف این تحقیـق بررسی این موضوع بوده است که، آیا بین شاخصهای اندازه گیری نقدشوندگی و بازده سهام شرکتها رابطه معناداری وجود دارد یا خیر ؟
[1]) Liquidity
1) Expected rate of return
[3]) Risk
[4]) Baker
[5]) Stein
[6]) Omri
[7]) zayani
[8]) Loukil
1) Martinez
[10]) Nieto
[11]) Tapia
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
با حاکمیت پارادایم مالی رفتاری و به چالش کشیده شدن تئوری های مالی استاندارد به دلیل ناتوانی آنها در تبیین ناهنجاری های مشاهده شده در بازار سرمایه، مطالعه و پژوهش درباره موضوع های رفتاری و روانی سرمایه گذاران اهمیت خاصی یافته است، چرا که به اعتقاد کارشناسان و صاحب نظران این حوزه عامل اصلی بروز این قبیل ناهنجاری ها در بازار سرمایه، مسایل رفتاری و روانی سرمایه گذاران است. بر این اساس، طی سال های اخیر مطالعات گسترده ای در خصوص موضوع های مختلف رفتاری در بورس های دنیا صورت گرفته است. در پژوهش های مذکور، رفتارهای مختلف سرمایه گذاران که به نوعی می تواند عملکرد بازار و کارایی آن را تحت تاثیر قرار قرار دهد، مطالعه و بررسی علمی می گردد. پیش از مطرح شدن مالیه رفتاری در مدیریت مالی و اقتصاد، رفتار سرمایه گذاران در بازار سرمایه بر مبنای نظریه مطلوبیت اقتصادی تفسیر می شد، در حالی که بررسی ها و پژوهش های متعدد علمی در زمینه مالی رفتاری، میزان اهمیت عوامل روان شناختی را مشخص کرد. اگرچه نظریه های مالیه رفتاری جدید است و پیشینهء آن به یک دهه پیش باز می گردد، ولی موضوع دخیل بودن ویژگی های روان شناختی و رفتاری افراد در تصمیم های خرید به دوره های پیشتر باز می گردد.
هدف اصلی ما در این تحقیق آن است که پی ببریم « آیا بین متغیرهای جمعیت شناختی و ویژگیهای شخصیتی سرمایه گذاران انفرادی با تعصبات مالی رفتاری سرمایه گذاران ارتباط دارد یا نه؟ » و همچنین هدف غایی ما آن است که چگونگی این روابط را در قالب مدل مفهومی با بهره گرفتن از معادلات ساختاری (SEM) بیان نمایم.
1-2)بیان مسئله تحقیق
چندی پیش که زمان زیادی نیز از آن نمی گذرد، در حوزه مالی به افراد توجه نمی شد. پایه و اساس بسیاری از تعصبات در طی سال های بسیاری می بایست از مجرای چهار مرحله ای تصمیم گیری و یا برنامه ریزی می گذشت. در طی این فرایند ابتدا به طرح و شناسایی مسئله پرداخته می شد، سپس راه حل های مختلف پیدا می گشت. در مرحله بعد چندین راه حل قابل جایگزین مختلف مورد بررسی و توسعه قرار می گرفت و در مرحله آخر بهترین راه حل انتخاب می گردید. به همین علت آن را << فرایند حل مسئله >> نامیده اند. اعتقاد بر آن بود که انسان عاقل در اتخاذ تصمیمات پیش روی خویش از همه ی این مراحل گذر می نماید تا بهترین تصمیم را اتخاذ نماید. چنین اعتقادی دیدگاه تازه ای را به وجود آورد که همانا ” تصمیم گیری عقلانی ” نام دارد. در حوزه مالی و اقتصادی به طور عام و سرمایه گذاری به طور خاص راه صحیح رسیدن به حداکثر نمودن حقوق صاحبان سهام ( یا گاهی سود ) را گذر از معبر تصمیمگیری عقلانی می دانستند.
نظریه تصمیم گیری منطقی ادعا می کند که تصمیم گیرندگان استراتژی های مختلفی را ایجاد میکنند و به دنبال روش های خاص منطقی برای حل مشکلات با توجه به نوع مشکل، زمان و محیط تصمیم گیری هستند (هیولین،2011)[1].
یافته های یوجین فاما در مورد بازارهای کارا راه را بر این تفکر هموارتر ساخت و نیروی اشاعه به این دیدگاه را در گستره ی جهان فزونی بخشید. پس از مطرح شدن فرضیه ی بازار کارا در دهه ی 1960، تحقیقات بسیاری روی این مفروضات و قابلیت توضیح آن در روندهای بازار سرمایه صورت گرفته است. نظریه امور مالی سنتی در بازار کارآمد بر اساس ( EMH ) است و بر این باور است که قیمت های سهام می تواند بطور کامل تمام اطلاعات مربوط در بازار مالی را منعکس کند، بنابراین سرمایه گذاران عمومی نمی توانند درآمدهای غیرطبیعی را از طریق تجزیه وتحلیل اطلاعات عمومی کسب کنند(فاما، 1970)[2]. تا اواخر دهه 1980 برخی از محققان رفتاری پی بردند که (EMH) نمی تواند بطور کامل پدیده فوق العاده بازار را شرح دهد، هرچند که تصمیم های سرمایه گذاری بطور کامل عقلانی نبودند. هنگامی که سرمایهگذاران با شرایط ناگواری (سردرگمی) در جهت منافع خود روبه رو می شوند، به تصمیم گیری های مختلفی می پردازند. آنها ممکن است توصیه های سرمایه گذاران حرفه ای یا جمع آوری اطلاعات مرتبط را برای ایجاد سود از تصمیمات سرمایه گذاری مطلوب دنبال کنند (کاهنمن و تیورسکی،1979 )[3].
تورسکی و کاهنمن طی سلسله مقالاتی به توسعه کاربردهای دانش روانشناسی در علوم مالی و اقتصادی پرداختند که این دو در سال1979 تئوری چشم انداز را ارائه نمودند و پیشنهاد کردند که تئوری چشم انداز برای توضیح رفتار تصمیم گیری تحت شرایط نامطمئن است .باتوجه به تئوری چشم انداز عوامل روانی سرمایه گذاران، فرایند تصمیم گیری واقعی خود را به انحراف از عقلانیت می برد و همچنین به استدلال سیمون (1975)[4] ادامه عقلانیت محدود است، در نتیجه سرمایه گذاران اغلب فرایند تصمیم گیری خود را مختصر می کنند و مستعد ابتلا به ابتکارات رفتاری که ممکن است خطاهای سیستماتیک ایجاد کنند و منجر به انتخاب سرمایه گذاری رضایت بخش شود. اما این به منظور حداکثر رساندن تصمیم گیری نیست. به طور کلی اگر فرایند تصمیم گیری سرمایه گذار مطابق با مسیر منطقی که شامل روش شناسایی، تقاضا شناخت محصولات مالی و ارزیابی جایگزین ها باشد، چنین سرمایه گذاری منطقی تلقی خواهد شد. علاوه براین با توجه به مشاهدات عملی رفتار سرمایه گذاران فردی، سرمایه گذاران معمولا خود قابلیت درک عقلانیت را دارند. از آنجا که سرمایه گذاران اعلام تجاری شرکت خود یا انتخاب فرایند را به عنوان یک رفتار منطقی از تصمیم گیری می دانند، به همین دلیل عملکرد بسیاری از سرمایه گذاران هنوز هم ظاهرا تعصبات رفتاری را نشان می دهد. براساس تئوری چشم انداز سرمایه گذاران سهام را به منظور نقد کردن سود سرمایه گذاری خواهند فروخت، اما آنها ممکن است ریسک داشتن یک سهام را ترجیح دهند تا اینکه سهام را به خاطر ضرری که اصطلاحا به آن اثرتمایلی می گویند بفروشند (استاتمن و شفرین، 1985)[5]. علاوه بر اثر تمایلی، انواع دیگری از تعصبات سرمایه گذاری وجود دارد. برای مثال، اگر سرمایه گذاران توانایی های خود را در پیش بینی دقیق دست بالا بگیرند، ممکن است به عنوان افرادی دارای اعتماد به نفس بسیار بالا در نظر گرفته شوند. همچنین تعصبات سرمایه گذاری می تواند منجر به کاهش بازگشت در سرمایه گذاری گردد (هایداک، 1987)[6]. رفتار توده وار تعصب رفتاری دیگری است که در بین سرمایه گذاران وجود دارد، در این نوع رفتار، سرمایه گذاران علائم بازار یا ایده های سرمایه گذاران حرفه ای را به عنوان پایه و اساس تصمیم گیری خود بکار می گیرند(گراهام، 1999)[7]. بنابراین براین اساس اثرات تعصبات سرمایه گذاری باید از بیشترین نگرانی های سرمایه گذاران فردی باشد. به عبارت دیگر دلایل اصلی تشکیل تعصبات سرمایه گذاری چیست ؟
بسیاری از تحقیقات با بهره گرفتن از ابعاد مختلف به سنجش صفات شخصیتی از قبیل شخصیت درونی/ برونی [8](Rotter,1986)، انواع سرمایه گذار (مدل K&BB)(بایلارد و همکاران، 1986 )[9] و انواع شاخص های Myers _ Briggs (Mbti )( مایرز و همکاران، 1985)[10] می پردازند.
در این تحقیق پنج صفت بزرگ (هارن و میچل، 2003)[11] که عبارتند از روانژندی، برونگرایی، گشودگی نسبت به تجربه، وظیفه شناسی و موافق بودن را برای بحث در مورد رابطه بین صفات شخصیتی و تعصبات سرمایه گذاری به کار می گیرد، زیرا پنج صفت بزرگ شایع ترین و آسان ترین صفات برای متمایز کردن معیارها هستند. و همچنین سه تعصبات مالی رفتاری پیشنهاد شده که عبارتند از: اثرتمایلی، اطمینان بیش ازحد و رفتار توده وار، به عنوان متغیر نهفته در نظر گرفته شده است. به علاوه، این مطالعه متشکل از متغیرهای جمعیت شناسی از جمله سن، جنسیت، سطح تحصیلات و منطقه مسکونی است که تاثیرگذاری برروی تعصبات سرمایه گذاری را آشکار می کنند. به هرحال روابطی که باعث اتصال صفات شخصیتی و متغیرهای جمعیت شناسی با تعصبات رفتاری می شود در ادبیات ایران مورد آزمایش قرار نگرفته بویژه برای یک تحقیق جامع از ادبیات مرتبط در سرمایه گذاری تعصبات رفتاری.
بنابراین در این پایان نامه به بررسی رابطه بین صفات روانی و متغیرهای جمعیت شناسی بر تعصبات مالی رفتاری سرمایه گذاران انفرادی در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1390 از طریق مدل معادلات ساختاری ( SEM) بیان می شود، که در نتیجه منجر به بدست آوردن دو مدل مفهومی برای این تحقیق می گردد.
[1] – Huei Lin,2011
[2] – Fama,1970
[3] – Kahneman & Tversky1979
[4] -Simon(1975)
[5]- Statman & Shefrin1985
[6]- Haydak,1987
-4 Graham,1999
[8] – Rotter,1986
[9] – Bailard & Biehl & kaiser,1986
[10] – Myers & Mccaulley1985
4-Haren & Mitchell(2003(
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
:
مدیران سازمانها به خوبی دریافتهاند که مهمترین عامل کسب مزیت رقابتی، منابع انسانی سازمان هاست، از این رو توجه به مقوله تعهد و وفاداری منابع انسانی به سازمان و انجام هر چه بهتر نقشهای اختصاص یافته به آنها و حتی وظایف فرانقشی منابع انسانی، یکی از دغدغههای جدی مدیران سازمانهاست. تعهد سازمانی یک نگرش و یک حالت روانی است که نشان دهنده تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه فعالیت در یک سازمان است. در این بین تمایل، به معنی علاقه و خواست قلبی فرد برای ادامه خدمت در سازمان است و نیاز به این معنی است که فرد به خاطرسرمایه گذاریهایی که در سازمان انجام داده، ناچار به ادامه خدمت در آن است. هم چنین الزام عبارت از دین، مسئولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن میبیند. از دیدگاهی دیگر، تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است. بنابراین تعهد سازمانی یک نگرش درباره وفاداری کارمندان به سازمان است، و یک فرایند مستمری است که از طریق آن اعضای سازمان علاقه خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان میدهند(مجیدی، 1376). بدیهی است تعهد سازمانی و مشتریگرایی کارکنان زمانی ارزشمند خواهد بود که بر روی عملکردسازمان تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقاء بهروری سازمان گردد، از این رو این پژوهش به بررسی پژوهشهای مختلف صورت گرفته در این زمینه پرداخته و به تاثیرات مشتریگرایی و تعهد سازمانی کارکنان بر عملکرد سازمان اشاره می کند.
1-2) بیان مساله:
عصر كنونی دوره تحولات شتابنده و غیر قابل پیش بینی است. امروز همان دیروز نیست و یقینا فردا متفاوت از امروز خواهد بود. بنابراین پایبند بودن به استراتژی های امروز برای كسب و كار خطرناك است. كشورهای در حال توسعه باید در استراتژیها و سیستمهای تجاری و بازرگانی خود تجدید نظركنند. چرا كه در صورت عدم بكارگیری استراتژی های جدید و متناسب با شرایط محیط كنونی، موقعیت رقابتی آنها تضعیف خواهد شد. امروزه تنها سازمانهایی در عرصه رقابت از موقعیت مناسبی برخوردارند كه محور اصلی فعالیت خود را تامین
خواسته های مشتریان و ارضای نیازهای آنان قرار دادهاند(یوسفی، 1390). اصطلاح مشتریگرایی در کارکنان خدماتی بدین معنا است که ما باید نیازها و خواسته های مشتریان را بهتر درک کرده و بتوانیم آنها را با رفتارهای خودمان در جهت ارضای نیازهای مشتریان به بهترین نحوه ممکن در سازمان خدماتی منطبق کنیم(باو و جانسون، 2006). رفتار مشتریگرایانه کارکنان خدماتی باعث افزایش سطح رضایتمندی مشتری در هنگام دریافت خدمات می شود(میرویسی، 1388). مشتریگرایی عمدتا مرتبط با رفاه مشتریان میباشد(آیو و مگوس ، 2007). شنیدن صدای مشتریان و ارائه کالا و خدمات متناسب با بهترین و برترین علائق و خواسته های مشتری در این راستا میباشد(اسلاتر و نارور، 1994؛ دشپانده و همکاران، 1993؛ دشپانده و همکاران، 1989، شاپیرو، 1988). مشتریگرایی عمدتا خود را از طریق اولویتگذاری تخصیص منابع بر مبنای فراهم کردن ارزش برتر و رضایت مشتری آشکار میسازد(نارور و اسلاتر، 1990، نوبل و همکاران، 2002). اکنون در اقتصاد جهانی مشتریان بقای شرکت را رقم میزنند، شرکتها دیگر نمیتوانند نسبت به انتظارات و خواسته های مشتریان بیتفاوت باشند. آنها باید همه فعالیتها و توانمندیهای خود را متوجه رضایت مشتری کنند، چرا که تنها منبع برگشت سرمایه مشتریان هستند. سازماندهی نظام بانکی از مسائل مهم اقتصاد و بازرگانی كشور است، در برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی کشور، اصلاح نطام بانکی در جهت به حداقل رساندن هزینه، تعداد واسطهها و تأمین حمایت قضایی از حقوق مصرفكنندگان شامل حق برخورداری از ارائه خدمات ایمن و سالم، حق برخورداری از اطلاعات، مطرح گردیده است. این مهم بدون توجه لازم و كافی به مشتری، قطعاً با شكست مواجه خواهد شد. لذا تمامی فعالیتهای نرمافزاری و سختافزاری، باید نشانگر خواست و انتظار مشتری باشد(لازارویس و همکاران، 2007). در این راستا نقش کارکنان به عنوان واسطههایی میان سازمان و مشتریان می تواند حائز اهمیت جلوهگر شود و تاثیر بسزایی بر رابطه مشتری و موسسه داشته باشد(ریچهلد و ساسر، 1999)
مشتری گرایی و همچنین تعهد کارکنان به اهداف سازمان مفهومی است که در این راستا می تواند به کارکنان و سازمان در دستیابی به اهداف بسیار تسهیل کننده باشد. از طرفی امروزه در محیطی زندگی میكنیم كه به طور روزافزون به سوی اقتصاد مبتنی بر خدمات پیش میرود. دیگر خدمات، بخش كوچكی از اقتصاد بشمار نمیرود، بلكه به عنوان قلب ارزش آفرینی در اقتصاد مطرح است. خدمات یكی از بخشهای مهم اقتصادی كشور است كه در چند دهه گذشته رشد قابل ملاحظهای داشته و امروزه درصد بالایی از امور تولیدی و اقتصادی، درگیر مباحث” خدمات حرفهای” است. اغلب محصولاتی كه خریداری میكنیم عناصری از خدمت را نیز شامل میشوند. در واقع طیف وسیعی از كالاها برای داشتن مزیت رقابتی بر فعالیتهای مبتنی بر خدمت تكیه دارند. از فعالیتهای خدماتی که در چند سال اخیر در ایران به آن توجه ویژه شده است بانک ملت میباشد که به علت خصوصی بودن رقابت در این صنعت بیشتر است و بانک ملت در ایران نیز باید بتدریج ضرورت توجه به مشتری را درك كنند و در جهت شناخت و تامین رضایت بخش نیازها و خواسته های مشتری حركت كنند که نهایتا به افزایش عملکرد کسب و کار منجر می شود. لذا با توجه به مطالب فوق این پژوهش به دنبال پاسخ به این سئوال است که آیا مشتریگرایی و تعهد سازمانی بر عملکرد کسب و کار از مسیر رابطهگرایی و کیفیت خدمات تاثیر دارد؟
[1] Customer orientation
[2] Customer satisfaction
[3] Auh and Menguc
[4] Slater and Narver
[5] Deshpande et al
[6] Deshpande
[7] Shapiro, Benson P
[8] Narver and Slater
[9] Noble et al
[10] Customer Satisfaction
[11] Lazarevic & Et Al
[12] Richheld & Sasser
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
ﭼﻜﻴﺪه اﺻﻄﻼح ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از اﻳﻦ ﻛﻪ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺮای اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر در ﻃﻮل دوران ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺧﻮد اﻗﺪام ﺑﻪ
ﻋﺮﺿﻪ ﺳﻬﺎم ﺑﻪ ﻋﻤﻮم ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ .
در ﺑﻮرس ﻫﺎی ﺻﺎﺣﺐ ﻧﺎم ، ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی زﻳﺎدی ﺑﺮای اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر ﻣﺒﺎدرت ﺑﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺳﻬﺎم ﺧﻮد ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻛﻪ در ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻮارد ﺑﻪ 400 – 300 ﻣﻮرد در ﺳﺎل ﻧﻴﺰ ﻣﻲ رﺳﺪ ؛ ﻟﻴﻜﻦ ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﺋﻠﻲ ﻛﻪ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺑﺎ آن روﺑﻪ رو ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ ﺳﻬﺎم ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ اﻫﻤﻴﺖ آن ، ﻣﻮﺿﻮع ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﺑﺴﻴﺎری واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ ؛ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ” IPO اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت 1 ، ارزش ﮔﺬاری زﻳﺮ ﻗﻴﻤﺖ 2 و ﻋﺮﺿﻪ ﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ داغ ” 3 ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﻴﺎن ﺳﺎده ﺗﺮ ” ﺑﺎزده ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﻛﻤﺘﺮ از ﺑﺎزده ﺑﺎزار ، ﺑﺎزده ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﺑﺎزده ﺑﺎزار و ﺑﺎزار ﭘﺮ روﻧﻖ ” ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ ارزش ﮔﺬاری زﻳﺮ ﻗﻴﻤﺖ و اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ، راﻳﺞ ﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻟﺬا ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺴﻴﺎری از ﭘﮋوﻫﺸﮕﺮان واﻗﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ ؛ در ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺰ دو ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ .
اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺳﺌﻮاﻻت ذﻳﻞ ﭘﺎﺳﺦ دﻫﺪ :
ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ، ﺑﻪ ﻫﻴﭻ وﺟﻪ ارزان ﻓﺮوﺷﻲ ﺳﻬﺎم ﻋﺮﺿﻪ اوﻟﻴﻪ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻧﻤﻲ ﺷﻮد ﺑﻠﻜﻪ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ IPO ﮔﺮان ﻓﺮوﺷﻲ ﺻﻮرت ﻣﻲ ﮔﻴﺮد ؛ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ ﺳﻬﺎم ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ﺑﺎ وﻗﻔﻪ زﻣﺎﻧﻲ 6 ﻣﺎه ﭘﺲ از IPO اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﺷﻮد ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ اﻣﻜﺎن دﺳﺘﺮﺳﻲ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان در زﻣﺎن اوﻟﻴﻦ ﻋﺮﺿﻪ ﺑﻪ ﺑﻮرس ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺤﺪود اﺳﺖ در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭘﺲ از ورود ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺑﻮرس و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اراﺋﻪ ﮔﺰارش ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻴﺎن دوره ای ﻣﻮرد ﺗﻘﺎﺿﺎی ﺑﻮرس ، ﺗﺎﺛﻴﺮ اﻳﻦ اﻃﻼع رﺳﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺗﺼﻤﻴﻢ اﻓﺮاد ، ﭘﺲ از ﺷﺶ ﻣﺎه ﻇﻬﻮر ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ . ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻳﺎد ﺷﺪه ، دال ﺑﺮ ارﺗﺒﺎط ﻣﻴﺎن ﺻﻨﻌﺖ و ارزان ﻓﺮوﺷﻲ ﺳﻬﺎم IPO اﺳﺖ ، ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﻴﺎن ﻣﺘﻮﺳﻂ ﺳﻮد ﺳﻪ ﺳﺎل ﭘﻴﺶ از ) IPO ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺎﺧﺺ ﻛﻴﻔﻴﺖ ، رﻳﺴﻚ و اﻋﺘﺒﺎر ﺷﺮﻛﺖ ) و درﺻﺪ ﺳﻬﺎم ﻣﻨﺘﺸﺮه در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ( ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻲ ) ﺑﺎ اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ ﺳﻬﺎم ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت راﺑﻄﻪ وﺟﻮد دارد .
واژﮔﺎن ﻛﻠﻴﺪی : ارزش ﮔﺬاری زﻳﺮ ﻗﻴﻤﺖ ، اﻃﻼﻋﺎت ﺣﺴﺎﺑﺪاری ، اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ، ﺷﺮاﻳﻂ ﺑﺎزار ، اﻃﻼﻋﺎت
ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اﻧﺘﺸﺎر ﺳﻬﺎم ، اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت ، ﻛﻴﻔﻴﺖ ، رﻳﺴﻚ و اﻋﺘﺒﺎر ﺷﺮﻛﺖ ، اﻧﺪازه ﺷﺮﻛﺖ ، ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻲ
Long-Run Price Underperformance Underpricing Hot IPOs
ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻣﻄﺎﻟﺐ
ﻓﺼﻞ اول– ﻛﻠﻴﺎت…………………………………………………………………………………………….. 1
1ـ1ـ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﮋوﻫﺶ………………………………………………………………………………………. 2
1ـ2ـ ﭘﺮﺳﺶ ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ………………………………………………………………………………… 2
1ـ3ـ اﻫﺪاف ﭘﮋوﻫﺶ و ﺿﺮورت آن………………………………………………………………… 2
1ـ4ـ ﻓﺮﺿﻴﺎت ﭘﮋوﻫﺶ……………………………………………………………………………………. 2
1ـ5ـ ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ………………………………………………………………………………… 3
1ـ6ـ ﻧﻬﺎد ﻳﺎ ﻣﻮﺳﺴﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻬﺮه ﮔﻴﺮﻧﺪ 3
1ـ7ـ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ روش ﺷﻨﺎﺳﻲ ﭘﮋوﻫﺶ………………………………………………. 4
1ـ7ـ1ـ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری و وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎی آن……………………………………… 4
1ـ7ـ2ـ روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮی و ﺣﺠﻢ ﺗﻘﺮﻳﺒﻲ ﻧﻤﻮﻧﻪ…………………………………… 4
1ـ7ـ3ـ اﺑﺰار ﺳﻨﺠﺶ، ﻣﻘﻴﺎس ﻫﺎی ﺳﻨﺠﺶ (ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ – اﻋﺘﺒﺎر)……………… 4
1ـ7ـ4ـ روش ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ﻫﺎ…………………………………………………… 7
ﻓﺼﻞ دوم- ﻣﺮوری ﺑﺮ ادﺑﻴﺎت ﻧﻈﺮی………………………………………………………………. 8
2ـ1ـ ﻣﻘﺪﻣﻪ………………………………………………………………………………………………….. 9
2ـ2ـ ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ……………………………………………………………………………………. 9
2ـ3ـ ﺑﺎزار ﭘﻮل و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ………………………………………………………………………. 10
2ـ3ـ1ـ ﺑﺎزار ﭘﻮل………………………………………………………………………………….. 10
2ـ3ـ2ـ ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ……………………………………………………………………………. 11
2ـ4ـ ﺑﺎزار اوﻟﻴﻪ و ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ…………………………………………………………………… 11
2ـ4ـ1ـ ﺑﺎزار اوﻟﻴﻪ……………………………………………………………………………… 11
2ـ4ـ2ـ ﺑﺎزار ﺛﺎﻧﻮﻳﻪ……………………………………………………………………………. 12
أ
2ـ5ـ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺘﺸﻜﻞ و ﻏﻴﺮ ﻣﺘﺸﻜﻞ………………………………………………………. 12
2ـ5ـ1ـ ﺑﺎزار ﻣﺘﺸﻜﻞ (ﺳﺎزﻣﺎن ﻳﺎﻓﺘﻪ) ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار……………. 12
2ـ5ـ2ـ ﺑﺎزار ﻏﻴﺮﻣﺘﺸﻜﻞ (ﺧﺎرج از ﺑﻮرس )………………………………………… 12
2ـ6ـ ﻧﻘﺶ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار در ﻛﺸﻮر…………………………………………………. 13
2ـ7ـ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ…………………………………………………………………………… 16
2ـ8ـ اﻋﻀﺎی ﺗﻴﻢ 19………………………………………………………………………………….. IPO
2ـ9ـ روش ﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ………………………………………………. 21
2ـ9ـ1ـ روش ﺛﺒﺖ دﻓﺘﺮی………………………………………………………………………….. 22
2ـ10ـ ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺛﺒﺖ دﻓﺘﺮی…………………………………………………………………………. 23
2ـ11ـ ﻛﺸﻒ ﻗﻴﻤﺖ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ……………………………………………………….. 25
2ـ12ـ ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﻫﺎی ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ ﺳﻬﺎم…………………………………….. 27
2ـ12ـ1ـ اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت………………………………………………………….. 27
2ـ12ـ2ـ ارزش ﮔﺬاری زﻳﺮ ﻗﻴﻤﺖ…………………………………………………………… . 31
2ـ12ـ3ـ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ داغ………………………………………………………… .. 38
2ـ13ـ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ ﺳﻬﺎم در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان…………. 39
ﻓﺼﻞ ﺳﻮم– روش ﺗﺤﻘﻴﻖ……………………………………………………………………………………. 44
3ـ1ـ ﻣﻘﺪﻣﻪ…………………………………………………………………………………………………. 45
3ـ2ـ ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری…………………………………………………………………………………….. 45
3ـ3ـ ﻧﻤﻮﻧﻪ آﻣﺎری…………………………………………………………………………………….. 47
3ـ4ـ ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ ﺗﺤﻘﻴﻖ…………………………………………………………………… 47
3ـ5ـ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﺗﺤﻘﻴﻖ………………………………………………………………………………. 48
3ـ5ـ1ـ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺮرﺳﻲ ارزش ﮔﺬاری زﻳﺮ ﻗﻴﻤﺖ……………………. 48
ب
3ـ5ـ2ـ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت………………………………… 53
3ـ6ـ اﺑﺰار و ﻧﺤﻮه ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎ……………………………………………….. .. 54
3ـ7ـ رواﻳﻲ داده ﻫﺎ…………………………………………………………………………………. 55
3ـ8ـ ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ داده ﻫﺎ………………………………………………………………………………. 55
3ـ9ـ روش ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ﻫﺎ…………………………………………………………. 55
ﻓﺼﻞ ﭼﻬﺎرم– ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ﻫﺎ……………………………………………………….. 59
4ـ1ـ ﻣﻘﺪﻣﻪ…………………………………………………………………………………………………. 60
4ـ2ـ ﺗﻮﺻﻴﻒ داده ﻫﺎ…………………………………………………………………………………. 60
4ـ3ـ آزﻣﻮن ﻧﺮﻣﺎل ﺑﻮدن داده ﻫﺎ…………………………………………………………… 61
4ـ4ـ آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﻴﺎت…………………………………………………………………………………… 62
4ـ4ـ1ـ ﻓﺮﺿﻴﻪ اول:…………………………………………………………………………………. 62
4ـ4ـ2ـ ﻓﺮﺿﻴﻪ دوم:…………………………………………………………………………………. 65
4ـ4ـ3ـ ﻓﺮﺿﻴﻪ ﺳﻮم:………………………………………………………………………………… 80
4ـ5ـ ﺧﻼﺻﻪ ﻓﺼﻞ…………………………………………………………………………………………… 86
ﻓﺼﻞ ﭘﻨﺠﻢ- ﺧﻼﺻﻪ و ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮی…………………………………………………………………. 88
5ـ1ـ ﻣﻘﺪﻣﻪ…………………………………………………………………………………………………. 89
5ـ2ـ ﺧﻼﺻﻪ…………………………………………………………………………………………………… 89
5ـ3ـ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﺗﺤﻘﻴﻖ………………………………………………………………………………. 90
5ـ4ـ ارزﻳﺎﺑﻲ و ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻧﺘﺎﻳﺞ آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﻴﺎت………………………………………. 91
5ـ5ـ ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻫﺎی ﺗﺤﻘﻴﻖ…………………………………………………………………………. 93
5ـ6ـ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدﻫﺎ…………………………………………………………………………………………. 94
5ـ6ـ1ـ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻖ……………………………………………. 94
ج
5ـ6ـ2ـ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﺑﺮای ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت آﻳﻨﺪه………………………………………………… 94
5ـ7ـ ﺧﻼﺻﻪ ﻓﺼﻞ…………………………………………………………………………………………… 95
ﺿﻤﺎﺋﻢ………………………………………………………………………………………………………………… 96
ﭘﻴﻮﺳﺖ 97……………………………………………………………………………………………………………. 1
ﭘﻴﻮﺳﺖ 98……………………………………………………………………………………………………………. 2
ﭘﻴﻮﺳﺖ 99……………………………………………………………………………………………………………. 3
ﭘﻴﻮﺳﺖ 103………………………………………………………………………………………………………… 4
ﭘﻴﻮﺳﺖ 109………………………………………………………………………………………………………… 5
ﭘﻴﻮﺳﺖ 114………………………………………………………………………………………………………… 6
ﭘﻴﻮﺳﺖ 118………………………………………………………………………………………………………… 7
ﭘﻴﻮﺳﺖ 123………………………………………………………………………………………………………… 8
ﭘﻴﻮﺳﺖ 128………………………………………………………………………………………………………… 9
ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﻣĤﺧﺬ 136…………………………………………………………………….. …………………………..
ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻓﺎرﺳﻲ :…………………………………………………………………………………………. 137
ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻻﺗﻴﻦ :…………………………………………………………………………………………… 139
ﻓﺼﻞ اول
ﻛﻠﻴﺎت
1ـ1ـ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﮋوﻫﺶ
ﻳﻜﻲ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﻬﻢ اﻗﺘﺼﺎدی وﻣﺎﻟﻲ، ﻋﺮﺿﻪ ﺳﻬﺎم ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﻤﻮﻣﻲ و ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﺎﻟﻜﻴﺖ ﺧﺎص ﺑﻪ ﻋﺎم ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ
ﻛﻪ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎد آن ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻓﺰاﻳﺶ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ، رﻗﺎﺑﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ، ﻛﺴﺐ ﻣﻌﺎﻓﻴﺖ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻲ، دﺳﺘﺮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ
ﻣﺎﻟﻲ ارزان ﻗﻴﻤﺖ و…، ﻏﺎﻟﺒﺎ ﻣﻮرد اﺳﺘﻘﺒﺎل ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎ ﻧﻴﺰ واﻗﻊ ﻣﻲ ﮔﺮدد.
در ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪ و دارای ﺑﻮرس ﻫﺎی ﺻﺎﺣﺐ ﻧﺎم، ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺎی زﻳﺎدی ﺑﺮای اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر ﻣﺒﺎدرت ﺑﻪ
ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺳﻬﺎم ﺧﻮد ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻛﻪ در ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻮارد ﺑﻪ 400 – 300 ﻣﻮرد در ﺳﺎل ﻧﻴﺰ ﻣﻲ رﺳﺪ؛ ﻟﻴﻜﻦ ﻳﻜﻲ از
ﻣﺴﺎﺋﻠﻲ ﻛﻪ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺑﺎ آن روﺑﻪ رو ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ ﺳﻬﺎم، ﺷﺎﻣﻞ
ارزش ﮔﺬاری زﻳﺮ ﻗﻴﻤﺖ، اﻓﺖ ﻗﻴﻤﺖ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت و ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ داغ، ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ اﻫﻤﻴﺖ آن،
ﻣﻮﺿﻮع ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎی ﺑﺴﻴﺎری واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮش داﻣﻨﻪ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﺳﺎزی در ﻛﺸﻮر، ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﻫﺎی ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ در ﺑﻮرس
اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان، اﻣﺮی ﻣﺤﺘﻤﻞ اﺳﺖ و اﻫﻤﻴﺖ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺣﺎﺿﺮ را ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ.
ﻟﺬا ﻣﺴﺌﻠﻪ اﺻﻠﻲ اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻛﻪ در اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﻪ آن ﭘﺎﺳﺦ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ، اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ:
آﻳﺎ در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ دﻳﮕﺮ ﺑﻮرس ﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻋﺮﺿﻪ
ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ وﺟﻮد دارد؟
در اﻳﺮان، در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻋﺮﺿﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ اوﻟﻴﻪ ﺳﻬﺎم، روش ﻫﺎ، ﻧﺤﻮه ﻗﻴﻤﺖ ﮔﺬاری و… ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎﻳﻲ اﻧﺠﺎم ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ
اﺳﺖ وﻟﻲ ﭘﻴﺮاﻣﻮن ﻧﺎﻫﻨﺠﺎری ﻫﺎی آن ﻛﻤﺘﺮ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه، ﻟﺬا از اﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﻣﻲ ﺗﻮان اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ را از ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ ﻣﺘﻤﺎﻳﺰ
ﻧﻤﻮد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)