در سالهای گذشته جنبشی به نام روانشناسی مثبت ایجاد شد و در این زمینه مباحثی مثل شادی، سرزندگی و خوشبینی بررسی می شود. یکی از مقوله های روانشناسی مثبت رضایت از زندگی و شادی است که تاریخچه رضایت از زندگی به اواخر دهه 50 بر می گردد(دینر، اویشی و لوکاس، 2003). رضایت از زندگی به عنوان یکی از مقوله های مهم روانشناسی مثبت، امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است و معنای گسترده ای را در بر می گیرد(کامینز،2006).
اگر زندگی بستر تکامل است، رضایت مندی از زندگی نیز شرط موفقیت در زندگی بوده است و کسانی می توانند به تکامل بیاندیشند که با زندگی خود مشکلی نداشته باشند. همه انسانها در زندگی با ناکامی های بسیاری مواجه می شوندف اما انسان موفق کسی است که در تمام این مشغله ها و ناکامی ها امیدش را حفظ کند، و این مفهوم رضایت از زندگی است(عبدالله زاده، باقرپور و لطفی، 1388).
عومل زیادی به سازگاری انسان با محیط اطرافش و دست یافتن به احساس رضایت از زندگی کمک می کند. یکی از این عوامل مفهوم هوش است(بنانو[3]، 2014). هوش دارای انواع مختلفی از جمله هوش هیجانی، هوش معنوی و .. است (دینر[4]، 2003). هوش هیجانی در واقع یک توانایی غیر شناختی است که از نظر تاریخی ریشه در مفهوم هوش اجتماعی دارد و برای اولین بار توسط ثرندایک ( 1920) مطرح شد. به عقیده ثرندایک هوش هیجانی توانایی مدیریت انسنانها برای عمل به شیوه های خردمندانه چه در روابط انسانی و چه در روابط کاری است (ثرندایک، 1920، به نقل از عبدالله زاده و باقرپور و لطفی
، 1388).
هوش دیگری به غیر از هوش هیجانی وجود دارد، به نام هوش معنوی که این هوش فقط برای انسان مطرح است. با بهره گرفتن از هوش معنوی می توان میل و قابلیت فرد را برای رسیدن به مقصود و ارزش رشد داد. هوش معنوی به دلیل پیوندش با معنا می تواند به فرد توان تغییر و تحول بدهد، همچنین می تواند به فرد کمک کند تا هیجانات موجود در زندگی و اشتغال خود، احساس رضایت و شادکامی داشته باشد(ابراهیمی، 1386). از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت از زندگی در زوج های جوان شاغل شهر کرمانشاه است.
بیان مسئله
خانواده نخستین و منحصر به فردترین نهاد اجتماعی است که سلامت و موفقیت یک جامعه را مرهون سلامتی و رضامندی اعضای ان دانسته اند، چراکه هیچ نهادی بر افراد جامعه تا این حد عمیق و بادوام نیست. زوج های جوان برای داشتن یک خانواده سالم تحت تاثیر عوامل بسیاری قرار دارند، از جمله شاغل بودن یک یا هر دوی آنهاست(امان الهی، 1384).
شاغل بودن تعریف کار، در بر گیرنده تمام افرادی است که حداقل یک ساعت در هفته کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشند. یکی دیگر از عواملی که بر احساس موفقیت یا عدم موفقیت نظام زناشویی زوج های جوان تاثیر گذار است. احساس رضایت از زندگی است(حق شناس، 1388).
شواهد نشان میدهد انسانهایی که شادمان هستند بنظر خلاق تر و مطلوب تر بوده و حتی بنظر می رسد که عمر طولانی تری دارند اما اغلب نیل به شادکامی یا رضایت از زندگی ساده بنظر می رسد و هیچ انسان موفقی نیست که از هنر “رضایت از زندگی” برخوردار نباشد (خویشتن دار، 1385). در بررسی های انجام شده در دو دهه گذشته پیرامون سازه روانشناختی احساس خوشبختی ذهنی، مدل سه بعدی احساس خوشبختی ذهنی که عبارت است از احساس مثبت، منفی ورضایت از زندگی مورد توجه بوده است . تصور ذهنی دو بعد رضایت از زندگی بیشتر مقوله ای شناختی است در حالیکه احساس منفی و مثبت مقوله ای احساسی و عاطفی به شمار میروند و جزیی از هوش هیجانی می باشند . مفهومی پایدار و فراگیر است که احساس و نظرکلی مردم جامعه را نسبت به جهانی که در ان زندگی می کنند، منعکس میکند(دینر[5]، 2003 .
احساس بهزیستی و رضایت از زندگی ،از مولفه های نگرش مثبت اقراد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کنند . رضایت از زندگی با ارزش ها ارتباط نزدیک اما پیچیده ای دارد و با معیارهایی که افراد بر پایه آن درک ذهنی خود را از خوشبختی ارزیابی میکنند متفاوت است . رضایت از زندگی در کل بازتاب توازن میان آرزوهای و وضغیت فعلی او می باشد به بیان دیگر هرچه شکاف میان آرزوهای فرد و وضغیت عینی او بیشتر باشد رضایت مندی او کاهش می یابد (اینگهارت،1373)بر اساس برخی مطالعات مولفه های مفهوم رضایت از زندگی می تواند بر اساس مولفه هایی مانند هوش و به خصوص هوش هیجانی پیش بینی شود(اکسترمرا و فرنادز[6]، 2011). مسئله هوش به عنوان یک ویژگی اساسی است که تفاوت فردی را بین انسانها موجب می شود و از ابتدای تاریخ مکتوب زندگی انسان مورد توجه بوده است. اما از آغاز مطالعه هوش غالبا بر جنبه های شناختی هوش یعنی توانایی عاطفی، هیجانی، شخصی و اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد. بلکه در پیش بینی توانایی فرد برای موفقیت و سازگاری در زندگی نیز مورد اهمیت واقع شده است (ونگ و لاو[7]، 2003). هوش معنوی به عنوان یکی مفاهیم جدید هوش، دربردارنده نوع سازگاری و رفتار حل مساله است که بالاترین سطوح رشد را در حیطه های شناختی، اخلاقی، هیجانی، بین فردی و .. شامل می شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطراف و دست یابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می نماید. این هوش به فرد دیدی کلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویدادها می دهد و او را قادر می سازد به ارچوب بندی و تفسیر مجدد تجارب خود پر داخته، شناخت و معرفت خویش را عمق بخشد ( غباری بناب ، سلیمی، سلیمانی و مقدم، 1387). ولمن هوش معنوی را به عنوان طرفیت انسان برای پرسیدن سئوالات غایی درباره زندگی و تجارب همزمان و ارتباط هر یک از ما با دنیایی که در آن زندگی می کنیم، تعریف می کند (ولمن[8]، 2010). هوش معنوی یا SQ همان توانایی است که به ما قدرت میدهد تا برای بدست آوردن رویاها تلاش و کوشش کنیم . این هوش تمام آن چیزهایی است که ما به آنها معتقدیم و در بر دارنده نقش باورها، هنجارها، عقاید و ارزش ها در فعالیت هایی است که بر عهده میگیریم . در واقع به واسطه هوش معنوی است که ما به سوال سازی در ارتباط با مسایل اساسی و مهم پرداخته و به وسیله آن در زندگی خویش تغییراتی ایجاد میکنیم(ابراهیمی،1386) .
علاوه بر هوش معنوی یکی دیگر از مفاهیم هوش که به عنوان جدیدترین تحول در زمینه فهم رابطه تعقل و هیجان است و از آن به عنوان ماشه چکان یک انقلاب بزرگ در زمینه ارتقای بهداشت روانی یاد می شود، مفهوم هوش هیجانی است. ساولووی و مایر در پاسخ به این سئوال که چرا دو فرد با هوش بهر مساوی می توانند به سطوح کاملا متفاوتی از پیشرفت و خوشبختی برسند، برای اولین بار اصطلاح هوش هیجانی را مطرح نمودند . هوش هیجانی را می توان به عنوان یک متغییر که قابلیت یادگیری و آموزش دارد در نظر گرفت . هوش هیجانی از مولفه های گوناگونی تشکیل شده است که هر کدام نقشی را در نظم دادن به احساسات و هیجانات بازی میکنند . با توجه به اینکه هوش هیجانی متغیری درون فردی است که هر فردی آنرا داراست ، می توان با یافتن راه و روش هایی باعث افزایش هوش هیجانی افراد تا از این طریق شاید بتوان بهزیستی افراد را افزایش داد از مولفه های هوش هیجانی میتوان به کنترل تکانه، تحمل فشار ،خود آگاهی هیجانی و … اشاره کرد (خویشتن دار ،1385)
فابریکاتور[9](2012) در مطالعه خود دریافت که معنویت بر رضایتمندی کلی زندگی تاثیر می گذارد. معنویت شخصی به طور موثقی رضایت مندی بیشتر از زندگی را پیش بینی می کند . همچنین به عنوان یک مکانیسم سازگاری ارزیابی می شود که به آنها کمک می کند که نسبت به کسانی که سطح پایین تری از معنویت شخصی را دارا هستند، بهتر و آسان تر عوامل تنش زا را کنترل کنند.
در پژوهشی دیگر نزل (2004) نیز نشان داد که ابعاد مذهبی بودن با رضایت زندگی بالاتر مرتبط است و افراد مذهبی در اقوام مذهبی شادترند. همچنین احدی ، نریمانی و آسیایی ( 1386) در پژوهشی به تعیین ارتباط هوش هیجانی ، سبک های اسنادات و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل شهرستان بجنورد پرداختند. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. اما بین سبک های اسنادات و رضایت از زندگی رابطه معنی داری دیده نشد. بنظر می رسد که هوش هیجانی و هوش معنوی زمینه ساز دست یابی انسان به معنای زندگی هستند معنای زندگی از سه جنبه هدف داری ، ارزشمندی و کارکرد زندگی یکی از مهمترین پرسش های بشر و به گفته برخی فیلسوفان مهمترین پرسش بشر است (احمدی،1388). بنابراین هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سئوال است که آیا بین هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت از زندگی رابطه وجود دارد؟
هدف: هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع اضطراب در دانشآموزان مقطع متوسطه شهر پاوه میباشد.
روش: روش بررسی این مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی میباشد و نمونهگیری به روش طبقهبندی از نوع انتساب متناسب انجام شد. 290 نفر از دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانهای شهر پاوه انتخاب شدند و بوسیلهی پرسشنامهای دو قسمتی که بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم پرسشنامهی اضطراب بک (1990) بود مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل آماری از نرم افزار SPSS21 و آزمون آماری کای اسکوئر استفاده گردید.
یافتهها: 79% دانشآموزان به درجات مختلفی از اضطراب مبتلا بودند. 26% اضطراب خفیف، 29% اضطراب متوسط و 24% اضطراب شدید داشتند، میانگین نمرهی اضطراب در دانشآموزان 4/17 بود.
میزان شیوع اضطراب در بین دانشآموزان دختر بیشتر از دانشآموزان پسر بود. یافته های پژوهش لزوم توجه به راهکارهای عملی در جهت کاهش اضطراب در دانش آموزان دختر را متذکر میسازد.
واژه های کلیدی: اضطراب، دانش آموزان دختر و پسر
1-1- بیان مسأله
انسان از دیرباز تلاش کرده است با کلمات و واژههای مختلف حالات، احساسات و هیجانات خویش را ابراز دارد به همین منظور در هنگام کشمکشهای درونی از اصطلاحاتی چون دلهره، دلشوره و نگرانی استفاده کرده است که در زبان کنونی روانشناسی اضطراب نامیده میشود.
اضطراب به منزلهی بخشی از زندگی هر انسان، در همهی افراد در حدی اعتدالآمیز وجود دارد و در این حد به عنوان پاسخی سازشیافته تلقی می شود به گونهای که میتوان گفت، «اگر اضطراب نبود همهی ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم» (دادستان، 1384).
سطح معینی از اضطراب برای مسائل مختلف زندگی ضروری است با این حال، فراتر از این سطح معین، اضطراب نقش انطباقی خود را از دست
میدهد و به صورت عامل تخریب موقعیتها در میآید و همراه با درد و رنجی میگردد که به زحمت میتوان آن را تحمل کرد و حالت بیمارگونه به خود میگیرد این نوع اضطراب است که استعدادها را تخریب میکند، مشکلات در تمرکز و حافظه به وجود میآورد و فرد مبتلا نمیتواند با شرایط موجود زندگی و محیطش روبرو شود و با آنها کنار بیاید.
نوجوانان و دانشآموزان دبیرستانی در معرض رویدادهای مختلفی در محیط خانه و مدرسه و در روابط با دوستان و همسالان خود قرار دارند. مسائلی چون نگرانیهایی درباره تحصیل، آینده شغلی، ازدواج، رضایت والدین، ایفای نقش خود در جامعه و از همه مهمتر تغییرات جسمی و جنسی ناشی از دوره بلوغ برای آنها اشتغال ذهنی به وجود میآورد و در نتیجه ناخواسته دچار اضطراب میشوند.
در مطالعهای همهگیر شناسانه که برنشتاین[1] و همکارانش (1995) انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که بین 8% الی 12% از نوجوانان از اختلالات اضطرابی رنج میبرند که در عملکرد روزانه آنها تداخل ایجاد میکند.
در همین راستا در مطالعهای که توسط کندال[2] و همکارانش (2010) بر روی نمونهای شامل 488 نفر از نوجوانان 7-17 سال انجام داده شد شیوع انواع اختلالات اضطرابی را بین 10تا 20 درصد گزارش کردند.
یافتههای تحقیق احمدی و همکارانش (1392) با عنوان بررسی شیوع اضطراب در دانشآموزان دبیرستانی شیراز نشان داد که درصد بالایی از دانشآموزان (54%) دچار اضطراب هستند که شیوع به طور معنیداری در دختران بیشتر بود ( ).
در همین راستا در پژوهشی دیگر که توسط مشکانی (1377) بر روی دانشآموزان دبیرستان قاسم آباد اسلامشهر انجام گرفت 15 درصد جمعیت مورد مطالعه دارای اضطراب آشکار و 20 درصد دارای اضطراب پنهان بودند.
همچنین بین اضطراب با میزان جنس، محل تحصیل، پایه تحصیلی و رشته تحصیلی ارتباط معنیداری یافت نشد. و میزان اضطراب دختران بالاتر از پسران بود.
از آنجا که یکی از اهداف اساسی روانشناسی ایجاد بهداشت روانی در سطح جامعه و پیشگیری از بیماریهای روانی است. اگر بتوان بیماریها را در مراحل نخستین و اولیه تشخیص داد و به درمان مؤثر و فوری آن پرداخت. به طور قطعی بسیار مؤثرتر از آن است که بخواهیم بیماری روانی که تمام علائم را داراست درمان نمود این مسأله در مورد قشر دانشآموز که پشتوانه و سرمایه کشور محسوب میشوند اهمیت بیشتری پیدا میکند از اینرو این پژوهش قصد دارد تا به بررسی میزان شیوع اضطراب در دانشآموزان مقطع دبیرستان در شهر پاوه پرداخته و این موضوع را از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار دهد.
1-2- اهمیت و ضرورت پژوهش
دانشآموزان بزرگترین سرمایههای انسانی هر جامعه محسوب میشوند زیرا میتوانند با درهم آمیختن نیروی جوانی، علم و مهارتهای آموخته شده، باعث پیشرفت جامعه شوند و در تمام کشورها سالیانه سهم زیادی از درآمد ملی صرف آموزش و پرورش میشود.
رسیدن به اهداف آموزشی که مدارس به عنوان هدف اساسی خود به آنها توجه دارند مستلزم تأمین بهداشت روانی دانشآموزان است و تحقیقات نشان داده که سلامت روانی دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی آنها ارتباط دارد و دانشآموزانی که به نحوی از مشکلات روانی رنج میبرند اغلب با افت تحصیلی مواجه هستند بنابراین ضروری به نظر میرسد جهت نیل به اهداف آموزشی، تربیتی و تضمین سلامت دانشآموزان و نوجوانان عوامل بازدارنده آن مورد بررسی قرار گیرد.
در مجموع مرور پژوهشهای انجام شده در داخل کشور نشان میدهد مطالعات همهگیرشناسی اضطراب بیشتر در دیگر جهتها انجام شده و معدود مطالعاتی بر روی دانشآموزان در همین خصوص انجام گرفته است و از نظر میزان فراوانی اضطراب در دانشآموزان آمار قابل توجهی در دست نیست از اینرو نتایج این تحقیق ضمن آشکار نمودن میزان اضطراب در دانشآموزان مقطع دبیرستان، اطلاعات لازم را در اختیار برنامهریزان قرار خواهد داد که متناسب با نتایج حاصله اقدامات موردنیاز را به عمل بیاورند.
:
در همه کشورهای دنیا ، آموزش و پرورش متولی هدایت دانش آموزان در مسیر رشد عقلی اجتماعی ، اخلاقی ، روانی و حرفه ای دانش آموزان است . نظام آموزش پرورش با فراهم آوردن تجربه های متعدد برای دانش آموزان ، تلاش دارد آنها را به شهروندانی خوب تبدیل کند . به عبارتی می توان گفت هدف تعلیم و تربیت تعالی بخشیدن به انسانهاست ، رسیدن به این هدف ، رشد همه جانبه دانش آموزان را می طلبد . بدین منظور ، مجموعه ای از برنامه ها و فعالیت ها در قالب نظام آموزش و پرورش شکل گرفته اند که یکی از آنها برنامه های مشاوره و راهنمایی است . برنامه های مشاوره در مدرسه به منظور هدایت رشد متعادل و همه جانبه دانش آموزان طراحی شده اند . مشاور مدرسه با ایجاد هماهنگی در فعالیت های مختلف مدرسه زمینه رشد سالم دانش آموزان را فراهم میکند (سینک ، 86 ، ص 1) .
راهنمایی هر چند به صورت ساده و ابتدایی ، از آغاز تمدن آدمی وجود داشته و با پیچیده شدن زندگی و تحول تدریجی جامعه ، از حالتی سنتی به صنعتی پیشرفته است و ضرورت و اهمیت آن افزایش یافته است . ایجاد و گسترش مکتب خانه ها و مدرسه ها در واقع نوعی زمینه سازی و ایجاد فرصت برای راهنمایی بودند ، چرا که در این مکانها معلم با دلسوزی تمام شاگردان را در خواندن و نوشتن و یادگیری درسهای مختلف کمک و راهنمایی می کرد ( وکیلیان ، 81 ، ص4) .
با صنعتی شدن جامعه ها و پیشرفت روز افزون آنها و افزایش چشمگیر حرفه ها و شغلها و به دنبا ل آن دشواری مسئله انتخاب صحیح و مناسب ، توجه به امر هدایت و ارشاد و راهنمایی به معنای خاص آن زیاد شد و ضمن ظهور و گسترش مرکز های بسیار راهنمایی و
مشاوره به منظور یاری و کمک به افراد ، صاحب نظران و متخصصان نیز به روشن کردن هدفها ، تعریف و راهنمایی اقدام کرده و انبوهی از ادبیات راهنمایی و ارشاد را در زمینه ها به ویژه تعلیم و تربیت بوجود آوردند . به علاوه ، تحولات و دگرگونیهای زیادی که هر روزه اتفاق می افتد ، ضرورت توجه به امر راهنمایی و مشاوره را بیشتر می کند ( همان منبع ، ص 5) .
بیان مسئله :
با توجه به اینکه ما کشوری در حال توسعه هستیم و جامعه ما در حال خارج شدن از حالت سنتی به جامعه صنعتی می باشد و در جامعه صنعتی با توجه به گستردگی و وسعت اطلاعات و تعدد و تنوع گزینه ها و پیشرفت تکنولوژی ، انتخاب صحیح و مناسب مشکل است و فرد برای تصمیم گیری مناسب به کمک دیگران نیاز دارد و بدون یاری آنان اتخاذ تصمیمات سنجید و درست محال است (شفیع آبادی ، 1385 ، ص14) .
یکی از راهکارهای مناسب برای مقابله با بحران و مشکلات اجتماعی آنست که اصلاح مشکلات و ارائه راهکارهای مناسب و تغییر رفتار از نسل جوان – یعنی دانش آموزان مدارس – آغاز گردد چرا که نظام آموزش پرورش تأثیری نافذ بر نهادهای اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی دارد ؛ امروزه در نظام آموزشی ، معلمان همانند یک ماشین عمل می کنند و دانش آموزان را با مشتی اصول و حقایق آشنا می سازنند و هماهنگی و انطباق چندانی بین واقعیات زندگی با اصول آموخته شده را ارائه نمی دهند ، در حالیکه آموزش و پرورش باید دانش آموزان را از همه جهات برای ادامه تحصیل و زندگی آماده سازد ( شفیع آبادی ، 1382 ، ص15 ).
دانش آموزی که در زمینه ای از تحصیلاتش مشکل دارد ، علاوه بر تحمل صدمات روانی وگاهی جسمانی ، از نظر اقتصادی نیز خسارتی به جامعه وارد می کند ، در این حالت باید به درمان مشکلات و رفع موانع رشد او اقدام شود و در این بین نقش مشاوران آشکار می گردد . مشاور با استفاده از روشها و فنون مشاوره ، دانش آموز و کسانی را که به نوعی در ایجاد مشکل نقشی دارند را بررسی ودرمان می کند . مشاور همچنین در زمینه مشکلات تحصیلی به مواردی نظیر اضطراب امتحان ، مردودی ، مشروطی و کمک در کشف استعدادها و علایق به کمک دانش آموزان می شتابد و او را برای فعالیت آماده می سازد و امکان یادگیری و آموزش مؤثرتر را فراهم می سازد ( شفیع آبادی ، 85 ، ص45) .
معمولاً دانش آموزان در طول دوره تحصیلی خود با مشکلات و مسائل پیچیده ای مواجه می شوند ، مشکلاتی مانند افت تحصیلی ، تردید در انتخاب رشته تحصیلی ، ناتوانی در برنامه ریزی برای مطالعه دروس و… همه این مسائل باعث شده که نقش و وظیفه مشاوران در مدارس به عنوان مهم ترین عامل تغییر و تحول دانش آموزان بیشتر توجه شود . اما در بعضی از مدارس متأسفانه مشاوران به کار های کلیشه ای می پردازند و از نقش اصلی خود دور هستند .
مسأله ای که در پی پاسخگویی به آن در زمینه موضوع ، موفقیت تحصیلی دانش آموزان هستیم این است که : آیا مشاوران در مدارس نقشی در موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند؟
:
انسان تنها موجودی است كه با همنوعان خودبه تبادل نظر می پردازد وبرای شناخت وحل مشكلات خود با آنان مشورت وازراهنمایی آنان استفاده می كند .راهنمایی ومشورت درطول زندگی آدمیان مطرح بوده وآنان باكسانی كه مورد قبول واعتمادشان بوده مشورت می كرده اند .باتوسعه علوم انسانی ورشدعلوم رفتاری به راهنمایی ومشاوره به عنوان شاخه ای مستقل ازعلوم رفتاری توجه شد. امروزه راهنمایی ومشاوره به صورت حرفه ای یاورانه برای كمك به افرادی است كه دررشد،سازگاری ،تصمیم گیری،روابط خانوادگی،مهارتهای اجتماعی وشیوه زندگی مشكلاتی دارند ومشاوره به این افراد كمك می كند تاراه حل مناسبی برای مشكلات بیابند. مدرسه و محیطهای آموزشی کانون توجه صاحبنظران سلامت روان هستند. از این رو که این محیط با گروه های سنی که به عنوان گروه های حساس شناخته می شوند سروکار دارند. علاوه بر اینکه سنین دبستان و راهنمایی و دبیرستان به عنوان سنینی شناخته می شوند که پایه ریزی شخصیت افراد در بزرگسالی در این سنین روی می دهد.
مساله قابل توجه این است که این دسته از گروه های سنی بیشتر اوقات خود را در این مدارس و محیطها می گذرانند و روشن است که فضای این موقعیتها تاثیرات مهمی بر سلامت افراد در بزرگسالی دارد. بر این اساس صاحبنظران مسائل روانی در کنار توصیه به خانواده ها در جهت شناخت عوامل موثر در بهداشت روانی و تامین آن ، مراکز آموزشی و مدارس توجه خود قرار می دهند و ایجاد آشنایی و رعایت این عوامل را در مدارس اکیدا توصیه می کنند. رسیدن به اهداف آموزشی که مدارس به عنوان اهداف اساسی خود به آنها توجه دارند مستلزم تامین بهداشت روانی دانش آموزان است. تحقیقات متعدد نشان می دهد که سلامت روانی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد. و دانش آموزانی که به نحوی از مشکلات روانی یا از فقدان بهداشت روانی مناسب رنج می برند اغلب با افت تحصیلی مواجه هستند. بنابراین ضروری به نظر می رسد جهت تامین شرایط مناسب برای نیل به اهداف آموزشی ، تربیتی و تضمین سلامت افراد در جامعه در سنین مختلف اعمال شیوه های مناسب جهت تامین بهداشت روانی در مدارس مدنظر قرار گیرد.
اهمیت مشاوره و مشورت در دین مقدس اسلام كراراً مورد توجه ائمه ی اطهار و بزرگان دین قرار گرفته است .
بشر امروز در یک دوره ی پیچیده زندگی می كند ، یكی از مشخصات این دوره ، تخصصی شدن مسائل و وابستگی افراد به یكدیگر جهت استفاده از تخصص آنها برای تداوم یک زندگی متعادل است . لذت بردن از زندگی شخصی و رشد و تعالی شخصیت ، شكوفا نمودن استعدادها و ارضای نیازها ، اعم از نیازهای اولیه ی جسمانی ، نیاز به امنیت و آرامش ، نیاز به تعلق نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن ، نیاز به احترام و نیاز به شكوفایی در دنیای امروز فرایند ساده ای نیست ، در تمام این مراحل به مشاور و مشاوره نیازاست .
وظیفه نهاد آموزش و پرورش ، در آماده كردن دانش آموزانی كه نیروی انسانی فردا تلقی می شوند ، برای مواجهه و سازگاری با مقتضیات قرن بیست و یكم كه از حساسیت ویژه ای برخوردار است بسیار حساس و سنگین است . اضطراب ، افسردگی ، سوء مصرف مواد مخدر ، رفتارهای نابهنجار ، مشكلات تحصیلی ، گرایش ارتباط با جنس مخالف از عمده ترین مشكلات روانی اجتماعی دانش آموزان است ، اهداف آموزش وپرورش زمانی تحقق خواهند یافت كه برنامه ها و محتوای آموزشی با توجه به نیازها وامكانات دانش آموزان تهیه و اجرا گردند.ازطریق « خدمات راهنمایی ومشاوره »می توان تواناییها ونیز محدودیت های دانش آموزان راشناخت واز امكانات موجود حداكثر استفاده را به عمل آورد.مشاور تحصیلی با شناخت دانش آموزان در زمینه های گوناگون می تواند آنان را به رشته های تحصیلی مناسب راهنمایی كندوآنان را در حل مشكلات یاری دهد.گرچه آشنایی معلم با فنون راهنمایی تدریس و عملكرد او را مؤثر وپربار می سازد،ولی معلم به تنهایی نه می تواند ونه فرصت داردبه تمام مسائل و مشكلات روانی وخانوادگی وتحصیلی دانش آموزان رسیدگی كندوبرای هر كدام راه حل ارائه دهد.ازاین رو،مشاور تحصیلی با همكاری معلم وخانواده و مسئولان مدرسه می توانددانش آموزان را در جهت رفع مشكلات تحصیلی و خانوادگی و روانی وتأمینثبات عاطفی یاری دهدونهایتاً نیل به اهداف آموزش وپرورش را ممكن سازد.
بیان مسأله :
انسان تنها موجودی است که با همنوعان خودبه تبادل نظر می پردازد وبرای شناخت وحل مشکلات خود با آنان مشورت وازراهنمایی آنان استفاده می کند.راهنمایی ومشورت درطول زندگی آدمیان مطرح بوده وآنان باکسانی که مورد قبول واعتمادشان بوده مشورت می کرده اند.باتوسعه ی علوم انسانی ورشدعلوم رفتاری به راهنمایی ومشاوره به عنوان شاخه ای مستقل ازعلوم رفتاری توجه شد.امروزه راهنمایی ومشاوره به صورت حرفه ای یاورانه برای کمک به افرادی است که دررشد،سازگاری،تصمیم گیری،روابط خانوادگی،مهارت های اجتماعی وشیوه ی زندگی مشکلاتی دارند،مشاوره به این افراد کمک می کند تاراه حل مناسبی برای مشکلات بیابند.بشرامروز در یک دوره ی پیچیده زندگی می کند،یکی از مشخصات این دوره،تخصصی شدن مسائل و وابستگی افراد به یکدیگر جهت استفاده از تخصص آن ها برای تداوم یک زندگی متعادل است.لذت بردن از زندگی شخصی و رشد و تعالی شخصیت،شکوفا نمودن استعدادها و ارضای نیازها،اعم از نیازهای اولیه ی جسمانی،نیاز به امنیت و آرامش،نیاز به تعلق،نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن ، نیاز به احترام و نیاز به شکوفایی وپیشرفت در دنیای امروز فرایند ساده ای نیست،در تمام این مراحل به مشاور و مشاوره نیازاست.وظیفه ی نهاد آموزش و پرورش،در آماده کردن دانش آموزانی که نیروی انسانی فردا تلقی می شوند،برای مواجهه و سازگاری با مقتضیات قرن بیست و یکم که از حساسیت ویژه ای برخوردار است بسیار حساس و سنگین است.اضطراب،افسردگی،سوء مصرف مواد مخدر،رفتارهای نابهنجار،مشکلات تحصیلی،گرایش ارتباط با جنس مخالف از عمده ترین مشکلات روانی اجتماعی دانش آموزان است.برنامه های مشاوره وراهنمایی مدارس،یکی ازپیشرفت های آموزش وپرورش قرن حاضر است که ازشاخص های مدنیت واداره ی علمی جامعه به شمارمی رود.مشاوره یک رابطه ی یاورانه ی دونفری است که برنیاز فرد به رشد، سازگاری، تصمیم گیری و حل مشکل تکیه دارد(گیبسون[1]،ترجمه ی فارسی،1373).به نظربلکهام[2](نقل ازگیبسون،ترجمهی فارسی،1373)مشاوره رابطه ای است منحصربه فردکه درآن به مراجع فرصت یادگرفتن،احساس کردن،فکرکردن،تجربه کردن وتغییردادن به شیوه ای متناسب باخود،داده می شود(گیبسون،ترجمه ی فارسی،1373).مشاورنسبت به حرفه ی مشاوره،به عنوان یک فعالیت تخصصی با هدف کمک به افراد دررشد و پرورش توانایی های بالقوه شان متعهداست(نوابی نژاد،1393)بااین تعاریف ازمفهوم مشاوره،یک مشاور به فرد دارای مشکل کمک می کندتاضمن شناخت مسایل ومشکلات خود،راه حل های احتمالی مشکل راارائه دهدوسرانجام به حل آن بپردازد.پیشرفت تحصیلی[3] یاعدم آن یعنی افت تحصیلی وهمچنین سلامت روانی[4] یا نقطه ی مقابل آن نه تنها دردوران تحصیل بلکه درطول زندگی دانش آموز تأثیربسزایی دارد.به طوری که می تواندتضمین کننده ی شغل وحرفه ی اودرآینده باشدکه مشاوردراین مقوله می تواند نقش برجسته وحیاتی درپیشرفت تحصیلی وسلامت روانی دانش آموزان ایفا کند.پیشرفت تحصیلی عبارت است از«مسئول نهایی فرایندیادگیری فعال که با کمک آموزش فعالیت های تربیتی انجام می گیرد.» (گیج وبرلاینر[5]،1374؛ به نقل ازمهدیان،1385) همچنین«سرعتی که دانش آموز در تکمیل پایه ها و درجات گوناگون دارد و بر حسب مقدار پیش افتادگی و سرعت یا عقب ماندگی وی اندازه گیری می شود.» (بیابانگرد،1378). کارشناسان سازمان بهداشتجهانی[6](WHO) سلامت فکروروان را این گونه تعریف می کنند: «سلامت روان عبارت است ازقابلیت ارتباط موزون وهماهنگ بادیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی واجتماعی وحل تضادها وتمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب» (میلانی فر،1390) از آنجا كه در هر نظام آموزشی، پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی به عنوان مهم ترین شاخص توفیق فعالیت های علمی و آموزشی محسوب می شود، بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان از اهمیت خاصی نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روانشناسی برخوردار است، بهداشت روانی و پیشرفت تحصیلى ارتباط تنگاتنگى با هم دارند.دانش آموزانى كه از سطح بهداشت روانى مطلوبى برخوردار نیستند، قادر به پیشرفت تحصیلى نخواهند بود و نمی توانند از توانایی هاى خود به نحوم طلوب استفاده كنند (محمدخانى،1384) بنابراین مشاور نقطه مرکزی درپیشرفت تحصیلی وتأمین بهداشت روانی دانش آموزان در مدرسه به شمار می رود.مشاور با شناسایی عوامل مخل پیشرفت تحصیلی وسلامت روانی و عوامل ارتقا دهندهیآن ها سعی در ایجاد فضایی سالم در مدرسه می نماید.
محقق دراین پژوهش در پی آن است تا کارآمدی،نقش مشاوردرپیشرفت تحصیلی وسلامت روانی دانش آموزان را ازدیدگاه دبیران ودانش آموزان مورد بررسی قرار دهدودراین راه ازپژوهش های انجام شده توسط محققان ایرانی وخارجی نیز که با این موضوع ارتباط دارنداستفاده خواهدشد.بنابراین سؤال اصلی پژوهش ما این گونه بیان می گردد:« آیا مشاورمی توانددرپیشرفت تحصیلی وسلامت روانی دانش آموزان دبیرستان های دخترانه ی شهرپل دخترنقش موثری داشته باشد».
اهمیت و ضرورت تحقیق
تحولات ودگرگونی های فراوانی درجوامعبشری،که بر اثر حرکت از دوران گذرا به سمت زندگی ماشینی و صنعتی رخ داده، به پدید آمدن شکاف ها وچالش های مخاطره آمیزی منجر شده که انسان های امروز را ناگزیر از همنواسازی خود با شرایط جدید کرده است.در چنین فضایی، بحران هایی پیش روی افراد پدید می آید که اگر متوقف نشود دنیای روحی،روانی آنها را متلاطم می کند.انسان عصرحاضردرمواجه با این مسائل و چالش هانیازمندآموزش وتربیتی جدیدویاری کردن ومشورت است،تابه شیوهای نوبامسائل وچالش ها برخوردکند و به جای مبارزه با این مسائل یا انکارکردن تا این چالش ها خودبه خود حل شوند، لازم است افراد را در برابر این مسائل مصون سازی کرد.آسیب های اجتماعی و روحی و روانی ازجمله طلاق، اعتیاد، خودکشی، مشکلات تحصیلی، اختلافات خانوادگی، نارضایتی شغلی، اضطراب، افسردگی و…..محصول تحولات زندگی صنعتی اند.سؤال اینجاست که در کنار توسعه شگفت انگیز علوم و فنون دانش امروز چه چیزی باید بتواند پاسخگوی بحران های روحی،روانی انسان ها باشد؟بحران هایی که متعاقب پیشرفت علوم و تکنولوژی بر انسان ها رخ نموده است.در این میان دانش آموزان مقطع دبیرستان به دلیل واقع شدن در دوره ی حساس نوجوانی آمادگى بیشترى براى ابتلا به اختلالات روانى وعاطفى دارند كه لازم است جوانب و زمینه هاى آن مورد بررسى دقیق وعلمى قرار گیرد تا بتوان از زمینههاى آسیبزاى سلامت روانی وپیشرفت تحصیلی پیشگیرى بهعمل آورد و شرایط تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت را تسهیل كرد. در پاسخ به این سؤال علم«مشاوره و روانشناسی»قدعلم می کندمشاوره از تمامی فعالیت های اخلاقی تشكیل یافته است كه در آن مشاور متعهد،تلاش می كند تا به مراجع كمك كند تا به آن دسته از رفتارهایی بپردازد كه بتواند به حل مشكلات و مسائل اومنجر شوند.ازطریق مشاوره و راهنمایی فرد نه تنها وضع فعلی خود رادرک می کند،بلکه از آنچه که به صورت آن در خواهدآمدنیز آگاه می شود.کارل راجرز[7](به نقل ازشولتز[8]،1390) معتقد است که هدف بیشتر مشاغل یاری دهنده که شامل مشاوره وراهنمایی نیز می شود،افزایش رشد شخصی وروانی فرد در مسیر رشد اجتماعی است.هم چنین ازطریق«خدمات راهنمایی ومشاوره»می توان توانایی ها ونیز محدودیت های دانش آموزان راشناخت واز امکانات موجود حداکثر استفاده را به عمل آورد.مشاور تحصیلی با شناخت دانش آموزان در زمینه های گوناگون می تواند آنان را به رشته های تحصیلی مناسب راهنمایی کندوآنان را در حل مشکلات یاری دهد.اهداف آموزش وپرورش زمانی تحقق خواهند یافت که برنامه ها و محتوای آموزشی با توجه به نیازها وامکانات دانش آموزان تهیه و اجرا گردند.
:
شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست زیرا محور اساسی بحث در زمینه های یادگیری، انگیزه، ادراک، عواطف، احساسات، هوش و مواردی ازاین قبیل است، به عبارتی موارد فوق الذکر اجزاء تشکیل دهنده ی شخصیت به حساب می آیند ، لغت شحصیت ریشه در کلمه ی نقاب دارد ، برای شخیصت تعاریف زیادی ارائه شده که قابل قبول ترین انها برای اکثر افراد به این شرح می باشد .
شخصیت سازمان بدنی پویایی است در درون فرد از آن دسته از نظام های روان فیریکی که رفتار و تفکر شاخص او را تعیین می کند ( سیاسی ، 1376 ، ص 19 )
صاحب نظران حوزه ی روان شناسی شخصیت ف شخصیت را به انواع تیپ های شخصیتی تقسم کرده اند که قدیمی ترین آنها به تیپ شناختی شخصیت بقراط حکیم و جالینیوس حکامی یونان قدیم بر می گردد ف اما معروف ترین این طبقه بندی ها ، طبقه بندی یونگ ، روان پزشک معروف سوئیسی است ف یونگ افراد رابه دو طبقه ی تیپ شخصیتی درون گرا و برون گرا تقسیم کرده اند . ( کریمی ، 1380 ،ص89 )
از طرف دیگر مفهوم هوش درنزد افراد مختلف معنای متفاوتی دارد با این حال وقتی که صحبت از هوش به میان می آید بالافاصله نوعی توانایی ذهنی با استعداد را در یاد اسنان زنده می کند برخی از متخصصان در این خوزه هوش را توانایی حل مسأله می دانند ئو عده ای آن را توانایی انطابق و یاد گیری بر اساس تجارب روزمره می داند ، و از طرف دیگر عزن نفس هم امروزه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است ، روان شناسان پژوهش های متعددی را به این امر اختصاص داده اند زیرا احساس ما از نوشتن و آنچه که ردمرود خود می اندیشیم بر کلیه ی جوانب تجربه ی ما از زندگی اثری جدی دارد ، شیوه ی زفتار ، در کار و مرفه درمسائل عشقی و عاطفی در انر جنسی ، در نقش پدر و مادری در رابطه با فرزندان و پیشرفت امور زندگی و … همه و همه متدثر در گروه احساس ؟، ازخویش است ، همچنین راهگشای مهم وئ درک از خود و دیگران است ( ابراهیمی ، 1382 ، ص 21 )
اهمیت عزن نفس از اساسی رتین عوامل رشد و پیشرفت تحصیل کودکان و نوجوانان است برهئوداری از اراده ، اعتماد به نفس ،قدرت تصمیم گیری ، خلاقیت و نو آوری ، علامت فکر و بهداشت روانی رابطه مستقمی با میزان و چگونگی عزت نفس وارزشمندی دارد واقعیت هایی وجود دارند که اجتناب از آنها ممکن نیست یکی از این واقعیت ها اهمیت و بر عزت نفس درخلاقیت است . میزان عزت نفس ما روی تمام جبنه های وجوئدی اثر می گذارد طرز کارمان در کارگاه برخورد مان با مردم ، اندازه پیشرفت و ترقی ، میزان موفقیت د رامور زندگی در قلمرو مشخصی ، این کع مکن است دل به چگونه شخص بندیم ف چگونه با فرزندانمان رابطه برقرار کنیم و همچنین رفتار را دوستان مان رو امروزه برای درمان و اصلاح بسیاری اختلافات نظیر کررویی ، پرخاشگری و تنبیلی به عنوان مهم ترین گام به پرورش و ارزیابی عزت
نفس فردی و اجتماعی می پردازد ( بیانانگرد ، 1371، ص 65 )
بیان مسئله:
سنجش شخصیت و توصیف خصایص شخصیتی یکی از مسائل عمده یمورد توجه روان شناسان بوده و هست ، فردی که می خواهد رفت انسانی را در هر سطحی از آن مطالعه کند با این حقیقت رو به رو است که گرچه تفاوت های فیزیکی انسان ها بسیار است اما تفاوت شخصیتی آنان که از اهمیت بسزایی هم برخوردار است فرینده تر است زیرا شخصیت آدمی روان وسیال است .
پژوهش مورد اشاره بیانگر بینادی بودن بررسی شخصیت است و از آنجایی که بررسی شخصیت و افراد آن یکی از اساسی ترین موضوعات علم روان شناسی است نظریه هایی زیادی در این باره ارائه شده است و در پژوهش حاضر دو تا از متغیر های که نظریه های زیادی رد باره ی آن ارائه شده مورد برسی قرار می دهیم که ان دو تا متغیر عبارتند از : درون گرایی و. برون گرایی ، نکته ی دیگر اینکه عزت نفس و بهره ی هوش می تواند در زندگی انسان نقش بسیار مهمی بازی کند و بر همه ی سطوح زندگی اش تأثیر بگذارد اهمیت هر یک از متغیر های موردنظر به شکل جداگانه با همدیگر غیر قابل انکار است و ابزارهای برای سنجش آنها ساخته شده است علی رغم توجه به دیرینه ی انسان به خلق و خو احوال خویش به تازگی موفق به ارئه ی روش هایی برای سنجس و تعریف ان شده است که پرسشنامه ها و ابزارهای مختلف روان سنجی و شخصیتی را شامل می شود و در این میان پرسشنامه شخصیتی درون گرایی – برون گرایی آیزنگ به مفید ترین ابزار روان سنجی تبدیل شده است و ما دراین پژوهش سعی داریم با بهره گرفتن از پرسش نامه ی آیزنگ تیپ شخصیتی دانشجویان را سنجدیه و رابطه آن با بهره هوشی و عزت نفس مورد برسی قرار دهیم ، دراین پژوهش این مسئله مطرح است که ایا بین تیپ شخصیتی درون گرایان – برون گریان با بهره هوشی و عزت نفس دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور سرپل ذهاب رابطه وجود دارد ؟
اهمیت وضرورت پژوهش :
شخصیت را می توان یکی از موضوعات اساسی و مهم علم روان شناسی دانست ، شخصیت یکی از موضعات پیچیده و تازه ی روان شناسی است که در حقیقت همین تازگی و پیچیدگی مطالعی آن را به موضوعی جذاب و هیجان انگیز تبدیل نموده است ، شخصیت یک موضوع بسته یا کامل نیست که ما بتوانیم قواعد و تعاریف آن را حفظ کنیم و سپس به موضعی دیگر بپردازیم ، برعکس مطالعه ی شخصیت هنوز درمان تکامل است ، کنجکاوی ذاتی آدمی درباره ی رفتارهای خویش را نیز می توان دلیل شخصیت مطالعه ی شخصیت دانست دلیل دیگر اهمیت مطالعه ی شخصیت مربوط به کاربرد علمی آن است صرف نظر از شغل و فعالیتی که داریم برای دیگران و یاد دیگران ویا در کار برکنیم مثلاً آگاهی از شخصیت انسان هایی که درکارکنان با آنها سرو کار داریم زمینه ساز بهبود کیفیت روابط بین فردی که عامل موفقیت درکار و اجتماعی است می گردد ف در عصر کنوین شناخت ویژگی های شخصیتی افراد در بسیاری از موفقیت های زندگی ضرورت پیدا می کند ، معلمان و پرورشکاران برای شناخت بهتر دانش آموزان نیاز دارند که ویژگی های شخصیتی آنان را مورد سنجش قرار دهند تا بتوانند برنامه و روش تربیتی خود را با این ویژگی ها ونیاز های آنان هماهنگ کنند مشاوران تحصیلی و روان شناسان بالینی برای همکاری و کمک به مراجعان و درمان جویانلازم است ویژگی های. شخصیتی آنان را مرود ارزیابی قرار دهند سنجی و خصایص شخصیت و هوش افراد برای بسیارزی از اهداف مانند استخدام ، گزینش دانشجو برای رشته های مخالف تحصیلی – راهنمایی – شغلی مشاوره های روان مانند اینها امری اساسی است زیرا کارایی افراد درمشاغل و موفقیت ها ی زندگی ب آنها در تحصیل و اثر بخشی ورش هایی درمانی وب طرو کلی سازگاری درتمامی موفقیت ها س زندگی با خصایص شخصیتی رابطه دارد . ( شریفی ، 1374، 102 )
از سوی دیگر برخورداری از حس عزت نفس قوی به مثابه یک سرمایه ی ارزشمند حمایتی برای همهی انسان هاست فرایندی شناختی ، احساسات ، انگیزه های برقراری روابط ماب ین شیوه ی زندگی و تصمیم گیری و انتخاب های ما قویاً متأثر از چگونگی احساس عزت نفس است تنها عامل تعیین کننده ی رفتار ، عزت است که ما نسبت به خود داریم به قول مازلو ماب را سلامت روانی خود احتیاج به عزت نفس مثبت و قوی د اریم ( افروز ، 1385 ،ص 128 )
پژوهش دراین زمینه لازم است زیرا با انجام چنین پژوهشی هایی می توان به دانشجویان کمک کرد که مشلات شخصیتی خود را عزت نفس کامل حل نمایند پژوهش دراین زمینه لازم است زیرا بهره هوشی هر شخص می تواند نمادی از سلامت عقل ور وخ ور وان باشد این دو مقوله یعنی عزت نفس و بهره هوشی بهم متبط هستند و هر شخصی که بهره هوشی بیشتری داشته باشد از عزت نفس بالاتری برخورد خواهد بود و پژوهش می توانند می تواند در هر جامعه ای رکن اساسی برای پیشرفت توسعه آن جامعه باشد زیرا با انجام پژوهش قبلی از راه حل خا که برای حل مشکلات وجود دارد را می توان فهمید پس عدم انجام چنین پژوهش هایی باعث عدم آگاهی و عدم آگاهی می تواند آغاز گر تمام مشکلات باشد .